انسان مثل ما به سی سال که می‌رسد، کم‌کم دردهایش شروع می‌شود و تازه به این فکر می‌افتد که دلیل این دردها چیست؟ تا قبل از سی سال این بدن جوان است و هر چه به خوردش بدهی بالاخره یک کاری‌ش می‌کند! اگر یادتان باشد چند وقت پیش در مطلب «چرا انسان به عنوان تنها موجود زنده، غذا را می‌پزد؟ (آیا «پختن غذا» ما را «انسان» ساخت؟)» از خانمی صحبت کردیم که معتقد بود «پختن غذا» باعث می‌شود شما خیلی کمتر از حد معمول غذا بخورید و اگر پختن نبود، شما باید صبح تا شب در حال خوردن می‌بودید. حالا یک ایده جدید که ظاهراً‌ دارد طرفداران زیادی پیدا می‌کند، ایده «خام‌گیاهخواری» یا Raw Veganism است که کاملاً با آن ایده مخالف است و پختن غذا را باعث اسیدی شدن آن و به وجود آمدن مشکلات بسیار می‌داند. ... (ادامه)

مشخصاً می‌دانید که وقتی یک صفحه‌ی وب به هر دلیلی فیلتر باشد، خوشبختانه* شما با صفحه‌ای مشابه این مواجه می‌شوید: و می‌دانید که این صفحه پس از چند ثانیه خودبه‌خود به صفحه‌ای مشابه این صفحه منتقل می‌شود: و می‌دانید که در این صفحه هم همانطور که در پایین عکس مشخص است، یک لودینگ پر می‌شود و عکس با یک سری افکت به عکس دیگری تغییر می‌کند...   متأسفانه باید عرض کنم که از لحاظ فنی هر دوی این صفحات مشکلات بسیار بزرگی برای کاربران ایجاد می‌کنند! ۱- صفحه اول نباید به طور خودکار منتقل شود! می‌دانید که بسیاری از جاهایی که خوشبختانه فیلتر است، Frameهای تبلیغاتی در اطراف سایت‌هاست. (فریم به یک صفحه‌ی وب می‌گویند که داخل یک صفحه‌ی دیگر نمایش داده شود) این فریم‌ها معمولاً حاوی تبلیغات‌های غیراخلاقی هستند که از روی سایت‌های مُبلّغ لود می‌شوند... حالا مشکل چیست؟ مرورگرها اجازه انتقال خودکار صفحه‌ای ک... (ادامه)

پیش از این گفته بودم که حدود ۱۰ سال از معده‌دردِ فصلی رنج می‌بردم. در این مدت تنها چیزی که دکترهای طب جدید می‌گفتند این بود که: قرص رانیتیدین یا یک شربت (که اسمش یادم نیست) بخور. و می‌خوردم و موقتاً خوب می‌شد اما هیچ وقت من را به دلیل این معده‌درد و اینکه پیشگیری کنم هدایت نکردند... تا اینکه چند سال پیش با لطف یکی از دوستان در همین سایت با طب سنتی آشنا شدم و با دانستن چند نکته جالب که در مطلب «خودتان را بهتر بشناسید تا بهتر زندگی کنید» به آن‌ها اشاره کردم، خیلی راحت توانستم از پس این معضل بربیایم.  از آن زمان، علاقه شدیدی به طب سنتی پیدا کرده‌ام و افسوس می‌خورم که چرا ما ایرانی‌ها امامانی چون امام رضا(ع) و بزرگانی چون ابن سینا و امثالهم را کنار گذاشته‌ایم و به یک سری قرص شیمیایی که یک درد را خوب می‌کند و ده تا درد دیگر ایجاد می‌کند رو آورده‌ایم!؟ به هر حال، برنامه‌ریزی کرده‌ام که إن شاء ا... (ادامه)

تابستان نزدیک است... بد نیست برای این اوقات فراغت برنامه‌ریزی کنیم... در آفتابگردان چند پست تابستانه داشته‌ایم که پیشنهاد می‌کنم اگر نخوانده‌اید، حتماً بخوانید: - آموزش ساخت کولر کوچک 17 هزار تومانی! - کولر کوچک قابل حمل (یا فن سرمایشی گرمایشی پرتابل) بخریم یا نخریم؟ - پشه‌بند، بالابر شیشه و دزدگیر ماشین بخریم یا نخریم!؟ - در تابستان چه دوره‌های کامپیوتری را بگذرانیم؟ - کانون‌های فرهنگی مساجد، جای خوبی برای شروع تدریس و مدرس شدن - گلستان سعدی؛ هدیه‌ای برای تابستان   و اما: چگونه در تابستان، سریع‌تر خنک شویم؟ همانطور که در مطلب «حکم قرآنی وضو و ساختمان مغز - یا اسرار وضو» گفته بودم، بخش‌هایی از بدن که انسان در وضو می‌شوید، حساس‌ترین جاهای بدن هستند. اما یک قطعه از مستندی که چندی پیش معرفی کردم(یعنی «معجزات طبیعت») به این مطلب اشاره دارد که بد نیست آن قطعه را ببینیم. در این ویدئو،... (ادامه)

یکی از چیزهایی که بیشتر از ۲۰ سال است که آن‌ها را نگه داشته‌ام، کتاب رنگ‌آمیزی‌هایی است که در حدود ۸ سالگی، علاوه بر رنگ‌آمیزی، برایشان داستان نوشته‌ام! نمی‌دانم این طرح آن زمان چطور به ذهنم رسید اما معمولاً ما هر چه خوبی داریم، از طرف خواهرهایمان به ما رسیده، پس احتمالاً پیشنهاد یکی از آن‌ها بوده. یکی از کتاب‌ها را اسکن کردم و به کتاب تحت وب تبدیل کردم، آن‌را ورق بزنید، جالب است: http://yourl.ir/imagistory فکر می‌کنم یکی از بهترین چیزهایی که ذهن فرزند شما را خلاق و متفکر بار می‌آورد، همین کار باشد! از این کتاب‌های رنگ‌آمیزی که داستان‌وار باشد تهیه کنید و از اون بخواهید برای کتاب یک داستان بسراید و در هر صفحه هر چه به ذهنش می‌رسد بنویسد. (شخصاً فکر می‌کنم دلیل اینکه معمولاً دخترها در سنین کم، شیرین‌زبان‌تر و خلاق‌تر از پسرها می‌شوند این است که با عروسک‌هایشان کلی حرف می‌زنند...) حال... (ادامه)

هر چند در ابتدای سال ۹۲ در مطلب «گلباران منزل! (به مناسبت عید)» پیشنهاد داده بودم که از انرژی‌ای که وجود گل در خانه به همراه می‌آورد استفاده کنید، اما ما باز هم راضی نشدیم و برای امسال با برادر بزرگ‌تر تصمیم گرفتیم به مناسبت روز مادر یک گلخانه کوچک در حیاط ایجاد کنیم. دو سه روز درگیر ساخت و ساز(!) بودیم و دقیقاً روز مادر تمام شد. انصافاً انرژی‌بخش است. هزینه‌ی واقعاً کمی هم دارد. اگر فضای مناسب در منزل دارید، پیشنهاد می‌کنم فرصت را از دست ندهید! هزینه چوب و پلاستیک و میخ و ... حدوداً ۸۰ هزار تومان شد. (البته ابزارهایی مثل دریل و اره و... را داشتیم و نیازی به خرید نبود) (پلاستیک جلوی را از نوعی که روی میز می‌اندازند گذاشته‌ایم و اطراف را از نوع معمولی) بعد از ساخت، مثل ما یک سر بروید شهر محلات و کلی گل بار ماشین کنید و بیاورید. باور ... (ادامه)

این عکس‌ها را برای آینده و آیندگان قرار می‌دهم که بفهمند دنیا چطور بوده است و زمان آن‌ها چطور شده است! ای آینده‌ای عزیز! آشیو مجلاتی که ما می‌خوانیم، این شکلی است: عکسی که یکی دو سال پیش موقع خداحافظی با آرشیو مجلاتم گرفتم! حالا شما میلیون‌ها نسخه مجله و کتاب را در حافظه‌ای به اندازه ناخون خودتان جا می‌دهید! می‌دانم شما برق بی‌سیم دارید! اما پریزهای برق ما این روزها این شکلی است:   می‌دانم شما همه چیزهایی که ما این روزها در جیب‌هایمان حمل می‌کنیم را در یک عینک خودتان یا شاید یک لنز که روی چشمتان قرار گرفته ادغام کرده‌اید: عکسی از وسایلی که با هر بار بیرون رفتن باید همراه من و تقریباً همه مردم این عصر و زمان باشد... با دیدن این‌ها انسان یاد اولین تلفن همراه می‌افتد: همانطور که ما به آن مو... (ادامه)