وقتی روزهای انتخاب رشته دانشگاه میرسد، یک دفعه آمار بازدید از مطلب «کدام دانشگاه بروم؟ دولتی؟ آزاد؟ علمی-کاربردی؟ غیرانتفاعی؟» به خاطر جستجوهایی که کاربران در مورد انتخاب دانشگاه انجام میدهند، به اوج میگیرد! به طوریکه بیشترین تعداد کامنت شاید برای آن مطلب باشد!
اما یکی دیگر از چیزهایی که خیلیها به طرق مختلف میپرسند شبیه به این سؤال است:
سلام آقا حمید
من امسال کنکور دادم و به علت شرایطی که پیش اومد رتبه خیلی خوبی
نیاوردم(1600) .. الآنم می خوام انتخاب رشته کنم و نرم افزار به احتمال
زیاد تو تهران قبول نمی شم(البته شانس دارما ولی خوب کمه) ولی احتمال
قبولی تو سخت افزار شهید بهشتی و خواجه نصیر بیشتره ... می خواستم ببینم
چطوریاس سخت افزار ... فرقش با نرم افزار چقدره ؟ یعنی اینطوریه که سخت
افزار اصلا برنامه نویسی نداره و نرم افزار همش برنامه نویسیه ؟ توی ارشد
چطور ؟ فرقشون چیه ؟ رشته هایی که می تونی بری فرق داره یا نه ؟
یعنی میخواهند بدانند فرق بین گرایشهای مختلف کامپیوتر چیست؟
من خیلی خلاصه توضیح میدهم:
اولاً پیش از هر چیز بهتر است این مطلب را در ویکی پدیا بخوانید: مهندسی کامپیوتر
همانطور که در آن مطلب گفته شده، در کارشناسی (لیسانس) شما زیرمجموعه گروه «مهندسی کامپیوتر» قرار میگیرید که این گروه به چهار گرایش تقسیم میشود:
۱- گرایش نرم افزار (Software) یا مهندسی نرم افزار:
شاید بهترین و در عین حال سختترین گرایش در رشته کامپیوتر، گرایش نرم افزار باشد. البته نه به این خاطر که من لیسانس نرم افزار دارم، این را بررسی کردهام یعنی در گرایشهای مختلف تدریس داشتهام و نام و سرفصل دروسشان را دارم و میدانم.
در این گرایش به خصوص اگر کارشناسی در دولتی یا آزاد قبول شوید، قریب به نیمی از درسهایتان ریاضی است. مثلاً دروسی مثل: ریاضی ۱، ریاضی ۲، ریاضی مهندسی، آمار و احتمالات، محسابات عددی، معادلات دیفرانسیل و غیره. (البته در هر دانشگاهی فرق میکند. مثلاً در علمی-کاربردی، فکر میکنم یکی دو تا درس ریاضی بیشتر نداشته باشید!)
دروس این گرایش بیش از هر چیز میخواهد ذهن دانشجو را ذهن صفر و یکی کند. چون قرار است او یک برنامهنویس شوید و برنامهنویسی یعنی ذهن منطقی (صفر و یکی) داشتن. باید بتواند مسائل پیچیده را تحلیل کند و یک پاسخ منطقی برای آنها بیابد.
به هر حال، اکثر دروس این رشته مرتبط با برنامهنویسی است. مثلاً: برنامهنویسی مقدماتی، برنامهنویسی شیئگرا، برنامهنویسی وب، اصول طراحی کامپایلرها، برنامهنویسی شبکه و غیره.
چند درس شبکه و معماری و الکتریک و الکترونیک و برنامهنویسی اسمبلی هم دارد تا اگر دانشجو خواست برنامهنویسی سطح پایین انجام دهد بهتر بتواند.
در مجموع، من این گرایش را عمیقترین گرایش میدانم. یعنی همه چیز دارد و از همه چیز، عمیقترین مباحث در آن وجود دارد.
توضیحات بیشتر در ویکی پدیا در مورد این گرایش
۲- گرایش فناوری اطلاعات (IT) یا مهندسی فناوری اطلاعات:
گرایش دیگری که بعد از نرم افزار، بیشترین دانشجو را دارد، فناوری اطلاعات است. این گرایش را شاید بشود سادهترین گرایش دانست. شاید منظورم از سادهترین، کاربردیترین باشد. یعنی در این گرایش شما چیزهایی را میآموزید که اکثراً به کارتان میآید. یعنی اینطور نیست که مثل نرم افزار، از هر صد نفر، یکیشان برنامهنویس شود و آن مباحث پیچیده به دردش بخورد. اینجا، همه مباحث طوری طراحی شده که حتی اگر شخص با هدف سادهای مثلاً برای آشنایی با فناوریهای جدید وارد این رشته شده بود، بدون درگیری شدید با مباحث پیچیده، چیزهایی دستگیرش شود.
معمولاً دروس این گرایش بسیار روان و قابل فهم برای عموم هستند به همین دلیل اکثراً دانشجویانی که از نظر سطح علمی بعد از نرم افزاریها قرار میگیرند وارد این رشته میشوند.
نگاه کلی این گرایش، این است که دانشجوی خروجی از این رشته، یک مشاور آی.تی بشود. یعنی مثلاً قرار نیست کسی که از این رشته خارج میشود بتواند سایت یک سازمان را به طور کامل طراحی کند، بلکه باید فقط یک آشنایی کلی در مورد طراحی سایت داشته باشد که اگر فردا سازمان خواست یک سایت را به یک شرکت بسپارد، بتواند بهترین شرکت را با کمک این مشاور پیدا کند و کلاه سر سازمان نرود! همین! برعکس، از نرم افزاریها انتظار میرود خودشان بتوانند سایت سازمان را طراحی کنند.
بیشترین دروس این گرایش، مرتبط با شبکه است. مثلاً من ارشدم را گرایش شبکههای کامپیوتری انتخاب کردم و در نتیجه از گروه نرم افزار که در زمان لیسانس بودم، وارد گروه فناوری شدم، چون گروه نرم افزار ارشد شبکه ندارد.
دروس تئوری مثل «برنامهریزی مدیریت» و امثالهم هم نشان میدهد که دانشجوی این رشته قرار است مشاور و برنامهریز باشد تا عامل و برنامهنویس.
مثلاً در دانشگاه علمی-کاربردی دروس جالبی مثل «کتابخانه دیجیتال» (که یاد میدهد چطور منابع سازمان را دستهبندی کنیم یا چطور بتوانیم در مورد یک موضوع خاص تحقیق کنیم) و یا درس «محیطهای چند رسانهای» که یاد میدهد چطور یک نرم افزار چند رسانهای بسازیم، اینها همه نشان از یک سری کارهای مدیریتی و نمایشی دارد.
توضیحات بیشتر در مورد این گرایش در ویکیپدیا
۳- گرایش سخت افزار (Hardware):
این گرایش بیش از هر چیز دروس مرتبط با برق و الکترونیک دارد. یعنی معماری، مدارهای منطقی، مدارهای الکترونیک، مدارهای الکتریک و غیره. البته گرایش نرم افزار هم این دروس را دارد اما این گرایش خیلی عمیقتر از گرایش نرم افزار به این مباحث میپردازد یعنی جزء دروس اصلی آنهاست.
طرفداران خاص خود را دارد و به نظر میرسد بازار کار خوبی نداشته باشد چون ما در ایران تولید کننده سخت افزار نیستیم و فقط یک مصرف کننده صرف هستیم و همه چیز را از خارج به ما دیکته میکنند. من خیلی کم در اطرافم گرایش سخت افزار دیدهام و دانشگاههای کمی هم این گرایش را دارند. از طرفی کسانی که رشته الکترونیک میخوانند خیلی راحت میتوانند دروس این رشته را تدریس کنند. یعنی میخواهم بگویم خیلی به هم نزدیک هستند و میتوانند جایگزین هم شوند.
به هر حال، اگر به مباحث سخت افزاری و به خصوص تعمیرات مدارهای کامپیوتر علاقه دارید، بیشتر پیگیر این گرایش باشید، من اطلاعات زیادی در مورد این گرایش ندارم.
۴- گرایش علوم کامپیوتر (Computer Science):
اطلاعات دقیقی در مورد این گرایش ندارم اما ظاهراً این گرایش بیشتر به بطن رشته کامپیوتر میپردازد یعنی مثلاً قرار نیست شما برنامه بنویسید اما باید بدانید زبان برنامهنویسی چطور با سخت افزار ارتباط برقرار میکند. یا مثلاً تاریخچه علم کامپیوتر چه بوده. یا فرضاً نظریه پردازش چیست و این جور مباحث پایهای...
اطلاعات بیشتر در مورد این رشته در ویکیپدیا
دوستانی که در گرایشهای مختلف درس میخوانند اگر صحبتهای من را تکمیلتر کنند، مطمئناً به صدها نفری که با جستجو وارد این مطلب خواهند شد، کمک بزرگی کردهاند...
آپدیت: اگر نیاز دارید که با توجه به مزاج و تیپ شخصیتی خود انتخاب رشته کنید (که پیشنهاد میکنیم حتماً این کار را انجام دهید) قبل از انتخاب رشته حتماً این مطلب را مطالعه کنید:
خودتان را بهتر بشناسید تا بهتر زندگی کنید (تست مزاج + مزاج شناسی + تست شخصیت)
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
کلمات کلیدی: گرایش های رشته کامپیوتر، انتخاب رشته، مهندسی کامپیوتر،softwere، نرم افزار، hardwere، سخت افزار، فناوری اطلاعات، علوم کامپیوتر، مهندسی نرم افزار