با توجه به طولانی بودن مطلب، شاید بخواهید آنرا با پارسخوان گوش کنید
دوستانی که مطالب را دنبال میکنند، میدانند که من تجربیات خودم از خرید وسایل مختلف را بیان کردهام:
- آیفون بخریم یا نخریم؟
- آی.پد بخریم یا نخریم؟
- کیبورد وایرلس اپل بخریم یا نخریم؟
- موس جادویی اپل بخریم یا نخریم؟
- اپل تی.وی بخریم یا نخریم؟
- لپ تاپ مک.بوک پرو بخریم یا نخریم؟
اصلاً ما یک انجمن به نام «بخریم یا نخریم؟» راهاندازی کردیم که در آنجا هر کس بیاید بگوید چه چیزی خریده و آیا به بقیه پیشنهاد میکند یا خیر؟
آمار و نظرات نشان میدهد که کاربران از اشتراک تجربیات، خیلی استقبال میکنند.
و اما مدتی میشد که وسوسه خرید یک ماشین مثل خوره به جانم افتاده بود. هر بار اقدام میکردم، اما خودم را قانع میکردم که فعلاً نیاز مبرم نداری و بیخیال میشدم... خلاصه چند روز پیش برای اینکه خیالم راحت شود دل را به دریا زدم و یک پرشیا (مدل ۹۰، از نوع پرشیای سال و با هزینههای بعد از خرید، به قیمت حدود ۲۱ میلیون تومان) خریدم.
در طی این ۲۰ روزی که پیگیر خرید ماشین بودم تجربیات نسبتاً خوبی کسب کردم که بدم نمیآید با شما به اشتراک بگذارم.
آیا من ماشین لازم دارم؟ آیا ماشین داشتن یعنی راحتی بیشتر؟
اولین سؤالی که باید از خودتان در هنگام خرید ماشین بپرسید، همین است! حقیقت این است که من خودم باید به این سؤال پاسخ «خیر» میدادم. اما چه کار کنم که هوا و هوس نمیگذارد انسان تصمیم درستی بگیرد!
برخی دردسرهایی که بعد از خرید ماشین به زندگی من وارد شد را ببینید:
- اتلاف وقت بسیار: در حالی که من از ثانیههای عمرم استفاده میکنم، از این به بعد باید ساعتها پشت صف بنزین و ترافیکها با اضطراب بسیار منتظر بمانم!
- فکر مشغول: من همیشه به دنبال فکر آزاد بودهام. اما از این به بعد وقتی مثلاً به مسجد میروی که اعصابت را راحت کنی، تمام فکر و ذهنت طرف ماشینت است! نکند دزد ببرد، نکند کسی بمالد به ماشین تو! نکند جریمه شوی، نکند سر راه پارک کرده باشی! و خیلی فکر و خیالهای دیگر... (اعتراف میکنم در این چند روز، یک نماز درست و حسابی و حتی یک خواب بدون فکر و خیال نداشتهام)
- عدم وجود جای پارک: این روزها تمام شهر، پر شده است از ماشین! فقط به کوچه خودتان نگاه کنید! چند ماشین پشت سر هم پارک کرده است!؟ فکر میکنید اگر به فلان مقصد برسید، آیا جای پارک خواهید یافت!؟ مثلاً امروز میخواستم از یک نقطه شهر یک باطری برای تلفن بگیرم. به خودم خندیدم! باور کنید آنقدری که برای یافتن جای پارک از آن مغازه دور شدم و پیاده تا آن مغازه آمدم، کمتر از مسافت خانه تا آن مغازه نبود!! یعنی اگر پیاده از خانه میآمدم، خیلی سریعتر کارم راه میافتاد! حالا بماند که در آن کوچهای که پارک کردم نزدیک بود به چند ماشین که نزدیک به هم پارک کرده بودند بمالم و خلاصه کلی دردسر دیگر! واقعاً جای پارک به خصوص در مراکز شهرها وجود ندارد.
- سرویس ماشین: دردسر شستن ماشین، تعویض روغن و خیلی مسائل دیگر که هر کدام هزینههای سنگینی دارد! مثلاً فردای خریدن ماشین، باطری ماشین من خوابید! فقط ۲۳۰ هزار تومان پول باطری دادم.
حقیقت این است که ماشین این روزها بیش از اینکه بخواهد آرامش بیاورد، اعصاب خرد به همراه میآورد!
اگر فکر میکنید ماشین داشتن یعنی آرامش بیشتر من فکر میکنم این یک اشتباه است.
دوستی دارم که با اینکه آدم لارجی است، اما هرگز ماشین نخریده و نمیخرد. هر کجا میخواهد برود یک ماشین دربست میگیرد... چند روز پیش که سوار ماشین من شد، جمله جالبی گفت: میگفت من میلیونها ماشین دارم!! همه اینهایی که در خیابان میبینی، ماشین من است! ۵۰۰۰ تومان که بگذارم روی داشبورد، اگر بخواهم، از دیوار صاف هم برایم بالا میروند!!!
وسایل نقلیه عمومی این روزها همه جا یافت میشوند.
این روزها هر کجا بخواهید بروید، هم تاکسی هست و هم اتوبوس واحد و نهایتاً تاکسی تلفنی. من حساب کردم که با این ۲۱ میلیونی که پول ماشین دادم، اگر میخواستم خیلی باکلاس، روزی چهار بار به تاکسی تلفنی زنگ بزنم تا من را به جاهایی که میخواهم برساند، تا ۳۵۰۰ روز (یعنی حدوداً ۱۰ سال) میتوانستم با خیال راحت کارهایم را انجام دهم. تمام آن دردسرهایی هم که در بالا گفتم از روی دوش من برداشته میشد.
آیا خرج مهمتری در پیش ندارم؟
این جمله بین بنگاهیها مرسوم است: ماشین، جزء سرمایه به حساب نمیآید!
اگر فکر میکنید کارهای واجبتری مثل خرید مسکن و هزینه دانشگاه و غیره دارید، بهتر است به پیشنهاد دایی من که در ادامه خواهم گفت، فکر کنید...
آیا جای پارک در منزل دارم؟
یکی از مصیبتهای من همین است! ما خانهمان که پارکینگی نیست و کوچهمان هم که بنبست است و به صورت عرضی یک ماشین بیشتر در آن، جا نمیگیرد و از طرفی همه همسایهها هم مثل ما دو تا دو تا ماشین دارند!! (من و برادرم در یک خانه، آنها هم فرزندانشان در یک خانه هر کدام جداگانه ماشین دارند) حالا تصور کنید شبها موقع پارک و صبحها موقع رفتن به سر کار چه وضعی پیش میآید!؟ میآیی بیرون میبینی ۳ ماشین پشت سر تو پارک شده! جالب است که یکی از دلایل خرید ماشین برای من این بود که جمعهها برای رفتن به نماز جمعه دردسر نداشته باشم، اما همین جمعه وقتی دیدم سه ماشین پشت من پارک شده، ترجیح دادم مثل قبل با اتوبوس واحد بروم و برگردم!
اگر منزل شما نوساز نیست و یعنی پارکینگ ندارید (ساختمانهای نوساز حتماً باید برای خودشان پارکینگ در نظر بگیرند وگرنه پروانه ساخت نمیگیرند) با مصیبتهای زیادی مثل باران و برف و کثیف شدن دائمی ماشین و جای پارک و قفل فرمان و دلهره شکستن شیشه و بردن ضبط و امثالهم درگیر خواهید بود.
اما اگر پارکینگ دارید، تا حدودی مشکلات شما کمتر است.
اگر نهایتاً به این نتیجه رسیدید که ماشین لازم دارید:
ماشین نو بگیرم یا کارکرده؟
نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد، اما من به این نتیجه رسیدم که حماقت است که انسان ماشین دست دوم بخرد!
فراموش نکنید که معمولاً کسی که ماشینش را میفروشد، حسابی از آن کار کشیده و حالا به خرج افتاده است و میخواهد از شر آن راحت شود! اصلاً این یک ترفند شده است! من یک ماشین بخرم، یک سال تا میتوانم آنرا بدوانم، بعد بفروشم و یک نو بخرم...
این یک ریسک بسیار خطرناک است که ماشین دست دوم بگیرید.
بعضیها میگویند مثلاً اگر ماشین نو بگیرید اگر به جایی بمالید یا اگر یک سال بگذرد، حسابی افت میکند! در حالی که ماشین دست دوم، افت خود را کرده! من میگویم خرجی که ماشین دست دوم روی دست شما میگذارد، بیشتر از افت قیمت ماشین نو است!
با خیال راحت روی یک ماشین نو (هر چند کمی مدل پایینتر) برنامهریزی کنید که بدانید از ابتدا دست خودتان بوده.
اگر خواستم ماشین نو بگیرم، به چه نکاتی دقت کنم؟
من پیشنهاد میکنم فقط از نمایندگیهای مجاز ماشین نو بگیرید. هرگز به بنگاهها اعتماد نکنید! خدا میداند برخیشان چه گرگهایی هستند! مثلاً من ابتدا میخواستم یک تیبا بگیرم. اگر از روی سایت فروش آنلاین محصولات سایپا اقدام میکردم، نوشته بود: تحویل فوری ۳۰ روزه. گشتی در نمایشگاهها زدم، یکی از نمایشگاهها گفت من نهایتاً در ده روز به دستتان میرسانم (با حدود ۳۰۰ تومان قیمت بیشتر) ما اعتماد کردیم و منتظر این آقا شدیم، هر روز تماس گرفتم، هیچ خبر نشد که نشد! اگر از روی سایت سفارش میدادم نهایتاً با بدقولیهایشان شاید دو ماهه به دستم میرسید. یعنی هر چه زودتر از روی سایت اقدام کنید، بهتر است.
ضمن اینکه واقعاً خرید از بنگاه، ریسک است. مثلاً یک مشتری یک ماشین پژو خریده بود، همان روزهای اول تصادف کرده بود. به نمایشگاه گفته بود من یک ماشین نو میخواهم در عوض این ماشین و هر چقدر هزینه خواستید از من بگیرید. من وقتی رفتم ماشین را بدهم که دو جا که لکه داشت، بگیرد، نقاش میگفت: الان من این ماشین را درست میکنم، میبرند در نمایشگاه به نام ماشین نو به خلق الله میفروشند. شخص وقتی خواست برود بفروشد، به او میگویند: ماشینت رنگ شده! حالا هی قسم بخورد که من ماشین نو خریدم و هرگز تصادف و رنگ نکردهام!
فقط کافیست مطلب «مرکَبی از دست گرگ» که در وبلاگم نوشتهام را بخوانید تا بفهمید این نمایشگاهیها گاهی اوقات چه گرگهایی هستند! در کل، بنا را بگذارید به اینکه هر چه میگویند دروغ است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود!!
بهتر است همیشه از سایت رسمی شرکت مورد نظرتان ماشین نو را بخرید.
اگر خواستم ماشین کارکرده بگیرم، به چه نکاتی دقت کنم؟
باور کنید در مورد این یکی میشود یک کتاب نوشت!! از بس نکته دارد! خیلی باید دقت کنید!
من نکاتی که در این مدت یاد گرفتم را لیست میکنم:
- اولاً ترجیحاً به دلالهای ماشین اعتماد نکنید و سعی کنید همه چیز به صورت قانونی و با مهر نمایشگاه ماشین انجام شود. (آنقدر افراد پدر سوخته وجود دارند که به محض فروختن ماشین به شما دیگر شما را آدم حساب نمیکنند! باید بدوید دنبالشان تا سند را به نام شما بزنند و خلافیها را بدهند و غیره)
- قیمت ماشین کارکرده تقریباً از روی دو ملاک در نظر گرفته میشود: ۱- سال تولید (مدل) ۲- ماشین تصادف کرده و رنگ شده یا خیر!؟
- هر چند بنگاهیها به میزان کارکرد ماشین کاری ندارند، اما شما به این نکته خیلی خیلی دفت کنید: در حالت نرمال، یک ماشین باید سالیانه نهایتاً ۲۰ هزار تا ۲۵ هزار کیلومتر کار کرده باشد. من این نکات را قبل از خرید ماشین نمیدانستم. بنابراین دلالی که ماشین را به ما معرفی کرد، به نظر من به ما جفا کرد. چون این ماشین طی حدود ۲۰ ماه، ۵۰ هزار کیلومتر کار کرده بود. صاحب قبلی ماشین در لرستان زندگی میکرد و اینطور که من خلافی ماشین را گرفتم، انگار هفتهای یک بار از ساوه تا لرستان میرفته و برمیگشته و این یعنی ماشین را حسابی دوانده! ماشینی که زیاد کار کرده باشد، بعداً مصیبتهایش آشکار میشود. (که البته امیدوارم برای من خیلی آشکار نشود!!!)
البته برخی افراد هم کیلومتر شمار ماشین را از کار میاندازند و شما میبینی بعد از ۳ سال مثلاً ۱۰ هزار تا بیشتر کار نکرده! (به همین دلیل در بنگاهها میزان کارکرد ملاک نیست) اما اینطور که یکی از مکانیکها میگفت انگار دستگاههایی هست که بگوید ماشین چقدر کار کرده! (من نمیدانم چطور میفهمد، اما او میگفت هست...)
- ماشین را قبل از خرید، حتماً به چند مکانیک و صافکار آشنا نشان دهید. هر چند که آنها هم به نظر من اکثراً چیزی بارشان نیست! (من شاید به ۵ نفر از مکانیکها و باطریسازهای آشنا نشان دادم. همه تأیید کردند که ماشین سالم است و میارزد. هر چند که ته دل خودم کمی ناراضی هستم و یک حسی به من میگوید این ماشین بیش از حد کار کرده. شاید هم دچار بدبینی مزمن شدهام!)
- موقع نوشتن قولنامه حتماً تمام نکات را درج کنید. مثلاً فراموش نکنید که تمام بدهیها، خلافیها، عوارض، هزینه انتقال سند و دارایی و خیار غبن (هزینههای وامها و ...) به عهده فروشنده است. مثلاً صاحب قبلی ماشین من ۴۴۰ هزار تومان خلافی داشت که باید پرداخت کند.
- محض احتیاط، بخشی از پول را به صورت چک به عنوان ضمانت نگه دارید تا بعد از بهنام زدن سند به فروشنده بدهید. (این یکی خیلی مهم است!) مثلاً اگر ماشین ۲۰ میلیون است، مشکلی نیست که نیمی از آن را برای ۲۰ روز دیگر چک بدهید و ۵۰۰ هزار تومان را هم یک چک دیگر بدهید و قرار کنید که بعد از زدن سند به نام من میتواند برود از بانک بگیرد.
- هرگز به صحبتهای دلال و بنگاهی اعتماد نکنید! او انسانی است که کارش فروختن ماشین است و هر ماشینی که به او بدهی مجبور است با چربزبانی بفروشد. پس اگر گفت این ماشین، عروسک است! حیفم میآید به آشنایانم نفروشم، هرگز باور نکنید! اگر کنار او بنشینید، نفر بعدی هم که وارد شود، در مورد ماشین دیگری که دارد همینها را میگوید!!
- وقتی بنگاهی و دلال میگوید این ماشین را فرضاً ۲۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان از صاحبش خریدهام، بدانید که دروغ میگوید! او احتمالاً ۱۹ میلیون بیشتر به آن بیچاره قول نداده. پس تا میتوانید چانه بزنید و قیمت را پایین بیاورید...
- تا ۲۴ ساعت بعد از نوشتن قولنامه رسم است که میتوانید معامله را به هم بزنید (البته در قولنامه هم ذکر میشود که باید مبلغی جریمه بدهید). خیلی از مشکلات ماشین طی ۲۴ ساعت اول کشف میشود. اگر احساس کردید نمیارزد، بدون رودربایستی بگویید نمیخواهم.
- بعد از تحویل گرفتن ماشین از صاحب ماشین بپرسید که آخرین بار، کی روغن و تسویه هوا و تسمه تایمینگ و امثالهم را عوض کرده. به یک تعمیرگاه معتبر هم نشان بدهید و بخواهید که یک سرویس اساسی انجام دهد. در مورد سیکلهای زمانی که باید قطعات و امکانات را تعویض کنید هم سؤال کنید...
- اگر باطری ماشین را عوض کردید، دقت کنید که باطری قبلی را باطریساز با قیمتی حدود ۲۰ هزار تومان از شما میخرد (برای بازیافت). من یک باطری اتمی خریدم که ۲۴۰ هزار تومان بود، باطریساز مثلاً از دوستهای باوفای من بود. موقع حساب و کتاب گفت ۲۳۰ تومان. من گفتم باریکلا به این دوست که ده هزار تومان تخفیف داد! همان شب وقتی به برادرم گفتم، گفت: باطری قبلیت رو چی کار کردی؟ گفتم: باطریساز برداشت واسه خودش. گفت: بابتش چقدر داد؟ گفتم: هیچی! گفت: باید حداقل ۲۰ هزار تومان از هزینه باطری جدید کم میکرد! تازه فهمیدم که این دوستم هم گرگ بوده و من باز هم اعتماد کردم!! ما را باش که گفتیم خدا خیرش دهد که ۱۰ هزار تومان تخفیف داد!!!!!!
- جهت اطلاع: ما دو نوع باطری داریم: باطری اتمی و معمولی. معمولی نیاز به مراقبت دارد. باید حواستان باشد که آب باطری تمام نشود وگرنه عمر آن کم میشود. اما باطری اتمی نیاز به مراقبت ندارد. آمپر باطری هم مهم است. اگر دستگاههای جانبی روی ماشین دارید، آمپر بالاتر را بگیرید. من باطری اتمی ۷۴ آمپر کرهای را گرفتم که به نظر میرسد بهتر از آن فعلاً نیست.
- اگر دفترچه راهنمای استفاده و نگهداری از ماشین را به شما تحویل ندادند، از طریق لینک زیر دانلود و حتماً مطالعه کنید. نکات جالبی دارد:
-- ایران خودرو: http://www.isaco.ir/tabid/130/Default.aspx-- سایپا: برای سایپا به این صورت جستجو کنید.
- اگر ماشین شما ایمبولایزر (سیستم ضد سرقت) دارد هنگام خرید ماشین یک کارت به صاحب اصلی دادهاند، فراموش نکنید که آن کارت را از او تحویل بگیرید وگرنه امکان تکثیر یا تعویض سوئیچ وجود نخواهد داشت!
چه ماشینی بخریم؟
اینکه چه ماشینی بگیرید، به خیلی مسائل ربط دارد. مهمترین آنها عبارتند از:
- اینکه چقدر میخواهید هزینه کنید.
- اینکه میخواهید ماشین را نگه دارید یا بعداً بفروشید؟ (مثلاً ماشینی مثل پراید خیلی خوب فروش میرود. اما اگر شما تیبا بخرید، بعداً ممکن است در فروش آن به مشکل بربخورید)
- اینکه روحیات شما با کدام نوع ماشینها سازگارتر است. (مثلاً ممکن است شما ماشین کوچکی مثل ۲۰۶ را ترجیح بدهید به ماشین بزرگی مثل پژو پرشیا. یا اینکه مثل بنگاهدارها بگویید کلاس پرشیا بسیار بیشتر از ۲۰۶ است)
- اینکه از ماشین چه انتظاراتی دارید. (ماشینی میخواهید که فقط راه برود؟ یا اینکه آرامش میخواهید؟ مثلاً تمام کسانی که در ۲۰۶ نشستهاند میدانند که این ماشین کوچکترین ترکهای خیابان را هم لمس میکند و دائم شما در حال بالا و پایین پریدن هستید! پراید و تیبا و L90 هم همینطور. اما پرشیا آنقدر نرم با شما رفتار میکند که احساس نمیکنید که در دستانداز افتادهاید. یا نفوذ نکردن هوای سرد و گرم به داخل ماشین چقدر برایتان مهم است!؟ مثلاً من در پراید خواهر یا برادرم همیشه یخ میزدم! اما در پرشیا حتی بدون بخاری هوا خیلی طبیعی است)
- مصرف سوخت ماشین چقدر برایتان مهم است؟ (اگر خیلی با ماشین کار دارید، باید بدانید که ماشین مورد نظر شما چقدر سوخت مصرف میکند؟ مثلاً پرشیا اینطور که میگویند یکی از پرمصرفترینهاست. اما ۲۰۶ و پراید، به خاطر سبکتر بودن مصرف کمتری دارند)
- دوگانه میخواهید یا تکسوز؟ (به نظر من بهتر است دوگانه بگیرید. البته حواستان باشد که «پایه گازسوز» باشد. یعنی موتور برای سوختن گاز بهینه شده باشد نه اینکه موتوری که بنزینی بوده را گاز در آن بسوزانند)
چرا تیبا نخریدم؟
حقیقت این است که من قصد اول و آخرم خرید تیبا بود. خیلی هم دنبال کردم، اما نمیدانم چرا قسمت نشد. طی چند ماه گذشته آنقدر در مورد تیبا جستجو کردهام و با افرادی که داشتهاند صحبت کردهام که یک تیباشناس واقعی شدهام! افرادی که تیبا داشتهاند دو دستهاند: ۱- افرادی که بیشتر از آن نخواستهاند یا نتوانستهاند هزینه کنند: این گروه از تیبا راضی هستند. من هر که را در خیابان میدیدم که تیبا داشت این سؤال را پرسیدم. همه راضی بودند و میگفتند بهتر از پراید است. ۲- افرادی که میتوانستهاند بیشتر هزینه کنند و به هر دلیلی تیبا خریدهاند: این گروه معمولاً خیلی سریع تیبا را فروختهاند و مثلاً ۲۰۶ خریدهاند. دلیلشان هم این است که لوازم تیبا معمولاً پیدا نمیشود و مثلاً کسی که در شهر ما تیبا دارد باید برود قم تعمیر کنند، چون نمایندگی و قطعات تیبا در این شهر نیست.
خیلیها هم که میگویند تیبا زیبا نیست. اما من خودم با ظاهر آن مشکلی نداشتم.
به هر حال، ماشین خوبی به نظر میرسد، اما اگر میخواهید آنرا بعداً بفروشید شاید کارکردهی آنرا کمتر کسی بخرد. (یکی از بنگاهها میگفت این تیبای ۹۰ الان یک ماه است که اینجاست کسی نمیخرد. اما اگر پراید میبود، صبح میآورد، من تا عصر میفروختم!!)
یکی از آشنایان ما که ابتدا پیکان و سپس پراید و حالا تیبا داشت، خیلی خیلی از تیبا راضی بود. از همه چیز آن... البته برای تعمیر و ... میگفت که به قم میروم.
چرا ۲۰۶ نخریدم؟
راستش من از ۲۰۶ خاطره خوشی ندارم. همه میدانند که ۲۰۶ به دلیل سبک بودن بیش از حد، در سرعتهای بالا ممکن است چپ کند. یکی از آشنایان که با سرعت بالا از شهر صنعتی به ساوه میآمد با گرفتن ناگهانی ترمز ABS، واژگون شده بود و چند دور دور خود زده بود. شانس آورد که زنده ماند... (همانطور ماشین را ۷ میلیون فروخته بود و یک پراید قدیمی گرفته بود. به همین دلیل میگویم ماشین، سرمایه به حساب نمیآید) یکی هم اینکه به خاطر کوچک بودن لاستیکها و کمکفنرهای ضعیف، همانطور که گفتم، دائم در حال لرزیدن است! ضمن اینکه احساس میکنم موتورش خیلی زود به سر و صدا و خرج میافتد. برخی افراد هم میگویند قطعات آن خیلی گران است.
البته من قبل از مشورت با آن دلالی که پرشیا را به من فروخت قصد داشتم یک ۲۰۶ مدل ۸۹ به قیمت ۲۰ میلیون بگیرم... او میگفت آن ماشین ۱۸ میلیون بیشتر نمیارزد، پرشیا باکلاستر است و خلاصه رأی ما را زد. در کل احساس میکنم اگر آن ۲۰۶ را میگرفتم، بیشتر راضی میبودم. (نمیدانم شاید هم نمیبودم)
چرا پراید نخریدم؟
راستش من از پراید بیزام! هر چند خواهر و برادرم پراید داشته و دارند و بدی خاصی از آن ندیدهایم اما احساس میکنم تکراری شده! از بس پراید در خیابانهاست حالت تهوع به من دست میدهد.
اما تمام کسانی که بهترین ماشینها را سوار شدهاند، میدانید آخرش به چه نتیجهای رسیدهاند!؟ اینکه ماشینشان را بفروشند و یک پراید مدل (مثلاً ۸۷) به قیمت ۵ میلیون بخرند و بقیه را صرف کارهای مهمتر کنند! دایی من بهترین ماشینها را داشته. در مشورتهایش میگفت: ۵ میلیون از پولت را بده یک پراید کارکرده بگیر، بقیه را بده من برایت یک زمین بخرم، چند سال دیگر میفهمی چه سودی کردهای! (فعلاً باد جوانی نگذاشت این کار را کنم... اگر چند سال بعد، خدای نکرده، ضرر کردم، اینجا خواهم نوشت!)
او خودش زانتیایش را فروخته و یک پراید گرفته و حالا پولش را روی خرید خانه و مغازه و زمین و باغ هزینه میکند.
آیا از پرشیا راضی هستید؟
حقیقت این است که من شدیداً مجذوب 206SD و 207 شدهام. گفتم فعلاً یک ماشین بگیرم که بدانم بعداً خوب میخرند (بنگاهیها عاشق پرشیا هستند)، احتمالاً بعداً بفروشم و یکی از این دو را بگیرم.
به هر حال، فعلاً نمیتوانم به این سؤال پاسخ دهم. اجازه دهید مدتی با آن برانم، بعد در همین مطلب نظرم را خواهم گفت. فعلاً که بدی خاصی ندیدهام.
صحبت در مورد ماشین زیاد است. ممکن است شما نیز تجربیات، سؤالات و نظراتی داشته باشید که دعوت میکنم در بخش نظرات مطرح کنید تا برای کسانی که از طریق جستجو وارد این صفحه میشوند مفید واقع شود.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند