یکی از دانشجویان (شاگرد اول کلاسشان) که احتمالاً به خاطر تذکری که چند وقت پیش خیلی دوستانه در مورد رفتار و حجابش در کلاس دادم، علاقهمند به این موضوع شده، در کنار یک سؤال در مورد درس، نوشته:
راستی استاد خیلی وقته با خودم سبک سنگین میکنم بگم یا نه راستش من خیلی
وقته تو اینترنت و اینور اونور دارم راجع به حجاب تحقیق میکنم مثلا راجع
به اینکه فرق یه مانتویی با حجاب با یه چادری چیه؟
آیا واقعا حجاب در اون حد باید باشه یا بروز شده؟
خیلی سایتا رفتم و مطالبشونو خوندم اما هیچکدوم منو مجاب نکردن. احساس
میکنم یه جور از رو تعصب و یکطرفه ست
میشه شما چند تا مقاله خوب بهم معرفی کنید بخونم؟
چیزی باشه که روم تاثیر بذاره، مثل چیزای دیگه دینی بهم آرامش بده و بهش
علاقه پیدا کنم
ممنون
با خودم فکر کردم تا الان هر چه مطلب فرستادهام بیشتر به درد پسرها خورده (مثلاً در مورد سربازی و شغل و امثالهم) و البته این طبیعیست، چون من مذکر هستم! اما گفتم یک بار هم برای دخترهای سایت یک مطلب بنویسم!
این هم یکی از دو راهیهایی است که هر دختری ممکن است با آن مواجه شود: چادر یا مانتو؟ اصلاً چرا حجاب؟ دقیقاً مشابه همین ابهام را ما آقایان داریم: ریش اسلامی بگذاریم یا تهریش؟ (که این موضوع بماند برای بعد)
چرا حجاب؟
دو سال پیش یک درگیری اساسی بین کاربران سایت در مورد حجاب در انجمنها (در این تاپیک: http://yourl.ir/hejab) در گرفت! یکی از خانمهای سایت گفت:
من این تاپیک رو که خوندم انقدر سوال اومده تو ذهنم که نگو. یکی سوالات من رو جواب بده......
3- من به عنوان یک خانم جوان دوست دارم زیبا باشم. لباس زیبا بپوشم . از چادر مشکی متنفرم
من نظرم را بیپرده در مورد این موضوع در آنجا گفتم و اینجا نیز کپی میکنم و پیشنهاد میکنم بخوانید. اگر حوصله نداشتید برای مشاهده لینکهای بیشتر به انتهای مطلب بروید:
متأسفانه مشکل ما در حجاب اینه که دخترانمون نمیتونن خودشون رو جای پسرها بذارن و پسرها هم نمیتونن خودشون رو جای دخترها بذارن.
من پیش از این در مورد نگاه پسرها و دخترها به هم صحبت کردم. اما مجبورم بیشتر توضیح بدم. پیشاپیش من رو ببخشید.
ببینید chaser,جان،
من عذر میخوام اینطور میگم، اما مجبورم.
شما چقدر با وضعیت جوانان آمریکایی آشنا هستید؟
مستندهایی مثل *** و یا *** که خود آمریکاییها ساختن و وضعیت واقعی جوانان آمریکایی رو به تصویر میکشه دیدید؟ (اول اسم مستنددها رو نوشته بودم، اما بعدش خجالت کشیدم و پاک کردم)
روابط جنسی که خیلی راحت بین اونها جریان داره رو دیدید؟
من یه سؤال از شما دارم:
من هم میخوام اون روابط رو داشته باشم.
یعنی میخوام هر روز جایی باشه برم خودم رو تخلیه کنم. با هر کس خواستم هر کاری کنم.
چرا پدرها جلو دختراشون رو میگیرن و نمیذارن بیان با من هر کاری خواستیم کنیم؟
خیلی خیلی عذر میخوام، اما اگر شما دختری داشته باشید، چرا جلوش رو میگیرید و نمیذارید بیاد با من هر کاری کنه؟
یا چرا جلو پسرتون رو خواهید گرفت و نمیذارید بیاد با یک دختر هر طور راحته رفتار کنه؟
من جمله شما رو دوباره اینجا میذارم:
من به عنوان یک خانم جوان دوست دارم زیبا باشم. لباس زیبا بپوشم . از چادر مشکی متنفرم
من جمله جدیدتر رو میگم:
من به عنوان یک پسر جوان دوست دارم هر نوع رابطهای با دختران اطرافم داشته باشم. از محدودیت در لباس و حیا هم متنفرم.
لابد میخواهید بگید این با اون فرق میکنه!!!
اگر بگید فرق میکنه من دیگه ادامه نمیدم چون میگم شما انسان بیمنطقی هستید.
چه فرقی میکنه؟
اصل اینه که شما میخواهید هر طور خواستید رفتار کنید و من هم میخوام هر طور خواستم رفتار کنم.
درسته یا نه؟
خوب، اگر درسته، بیایید دنیایی که هر کس خواست هر طور رفتار کنه رو تصور کنیم:
من به عنوان یک انسان آزاد میخوام هر طرف که خواستم رانندگی کنم. از محدود شدن در قوانین هم متنفرم.
من به عنوان یک انسان آگاه و تحصیلکرده میخوام هر طور که خواستم درآمد کسب کنم. حتی گول زدن شما! حتی دزدیدن مال شما. از قوانین قضایی هم متنفرم.
من به عنوان یک شخص ایرانی میخوام هر کجای ایران که شد خونه بسازم حتی شده خونه شما رو خراب کنم و خونهم رو جاش بسازم. از قوانین شهرداری هم متنفرم.
و ...
دقت کنید، من فقط کلمات شما رو برداشتم و به جاش چند فعل جدید گذاشتم.
فکر نمیکنم این جملات با جمله شما فرقی داشته باشه.
چه شهر جالبی میشه نه؟
خوب، شاید به این نتیجه رسیده باشید که چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید قوانینی وجود داشته باشه. این قوانین، ممکنه در نگاه اول، محدود کردن به نظر برسه، اما به نظر شما محدودیت هست؟ خیر، مصونیته. مصونیت از خونه شما، اموال شما، سلامت شما...
خوب، اگر به این نتیجه رسیده باشید که قانون نیازه، پس حالا باید محدوده قانون مشخص بشه.
شما برای حجاب چقدر محدودیت پیشنهاد میکنید؟
مثلاً شما میگید:
خانمها مجاز باشن مقداری از موشون که رنگ شده رو بیرون بذارن، صورتشون رو تا حد خوشگلی آرایش کنن. لباس وزین بپوشن.
خوب، مشکلی نیست.
حالا محدوده آقایون رو مشخص کنید. آقایون تا چقدر محدود باشن؟
من از طرف آقایون میگم:
آقایون به خاطر مسائل ژنتیکی، وقتی اون ظاهر زیبا رو ببینن، ناخواسته ذهنشون به این سمت میره که عجب خانم خوشگلی! ای کاش میشد...
آهان، لابد میگید نه، آقایون باید از این فکرها نکنن.
آقایون میگن این دیگه دست ما نیست. این غریزهست. اگر باور ندارید، کافیه توی یوتیوب بعضی کلیپهای مثلاً طنز که کنار دریا گرفته شده رو ببینید. یک خانم، روی ساحل، به پشت خوابیده و داره آفتاب میگیره. عذر میخوام، اما یک دفعه یک آقا میپره... و فیلم میگیرن و میخندن...
شما احتمالاً میگید:
خوب، پس آقایون حالا که نمیتونن از این فکرها نکنن و نمیتونن جلو خودشون رو بگیرن، پس نگاه نکنن.
عذر میخوام، اون خانم به پشت بخوابه و کاملاً پسرهای جوان بیچاره رو که گناهی ندارن که غریزه شهوت دارن رو تحریک کنه و بعد بگه نگاه نکنید؟
خوب، اینطور باشه، آقایون هم میگن: خوب خانمها خودشون رو بپوشونن!
میشه حدس زد که یک درگیری اساسی به وجود خواهد آمد (همونطور که از ابتدای خلقت بشر درگیری سر همین بوده)
بنابراین، طبق معمول که درگیری رخ میده، میریم پیش یک قاضی.
قاضی کی باشه؟
میدونید که دنیا از ابتدای خلقت داره سر همین قاضی بحث میکنه.
شما میگید قاضی کی باشه؟
شاید بگید قاضی فروید باشه.
خوب، فروید میگه نباید غریزه رو سرکوب کرد. اگر خواستی یا هوس کردی، برو کارت رو کن...
شاید بگید قاضی، دین دروغین مسیحیت باشه. خوب، اون دین میگه کلاً قید شهوت و غریزه رو بزن و سرکوبش کن و کلاً کلیسانشین شو و حتی ازدواج هم نکن.
شاید بگید قاضی، سردسته قبایل آمازون باشه.
خوب، اون قاضی میگه کلاً خانمها و آقایون لباسها رو در بیارن و کنار هم زندگی کنن. (به خدا قسم به خدا قسم، همین قاضی که نه میدونه اسلام چیه و نه قرآن و نه قوانین دیگه، به این نتیجه رسیده که مشکلی نیست آقایون کاملاً عریان باشن، اما خانمها باید حداقل عورتشون رو با برگ درخت بپوشونن!! باور ندارید؟ مستند Human Planet رو ببینید. من شک ندارم که خانمهای اونجا هم هر روز دارن فکر میکنن که آخه ما چرا باید این برگهای لعنتی رو به خودمون بچسبونیم؟)
خلاصه، دنیا داره قاضیهای مختلفی رو بررسی میکنه.
هر قاضی عیوب و مزایایی داره.
اما، یک قاضی مظلوم و دلسوز هم هست که دائم قسم میخوره که بابا! به خدا من صلاح شما رو میخوام. من همه این قاضیها و احکامشون رو میدونم. همهشون از روی هوس قضاوت میکنن. باور کنید حکمی که من میدم باعث سعادت دنیوی و اخروی شما میشه. من از روی شناختی که نسبت به شما دارم حکم میکنم.
اسم اون قاضی چیه؟
اسلام.
میریم پیش اون قاضی.
این قاضی معروفه به عدالت.
قاضی از خدا (سردسته این دادگاه) سؤال میکنه. خدا جواب میده:
قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ
به مؤمنان (مؤمنین، جمع مذکر است، یعنی مردان مؤمن) بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ (آیه 29 سوره نور)
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید. (آیه 30 سوره نور)
بنازم این حکم رو.
به خدا انسان باید سنگ باشه در برابر این حکم خاشع و خاضع نشه.
بگذریم از نکات جالبش که خدا میدونسته که خانمها نمیتونن جلو خودشون رو بگیرن! چون بیشتر از آقایون دوست دارن که زیبا باشن.
به همین دلیل، آیه مربوط به آقایون رو در ابتدا میبینیم.
یعنی آقایون! شما بیشتر مراعات کنید. خانمها رو من طوری آفریدم که ممکنه سختی مبارزه با غریزه نذاره جلو خودشون رو بگیرن (و حتی شاید برای بقای نسل و ترویج ازدواج، باید کمی اینطور باشه). اگر اینطور شد، شما پیشدستی کنید و چشمهاتون رو پایین بندازید.
نکته جالب دیگه اینکه اشاره میکنه به پایین انداختن نگاه. که همه چیز از این نگاه شروع میشه.
خانمهای محترم!
ای کاش الان قیامت بود و شما میدیدید که با مراعات نکردن این حکم، چه بلایی سر پسرهای جوان آوردید.
من خجالت میکشم بقیه ماجرا رو بگم، اما کمی سربسته میگم:
شاید در قیامت برای اون خانم بد حجاب که دوست داشته زیبا بگرده، یک فیلم رو به نمایش بذارن: من براتون تعریف میکنم اون فیلم از چه قراره:
در فیلم، شما در محلی کار میکنید. آرایش کردهاید و زیباترین خانم اداره هم شدهاید. موهای زیبایتان که زرد طلاییست به خوبی پیداست. کمی هم از سینهتان. حجم بدنتان به خوبی نمایان شده است.
یک پسر مظلوم وارد صحنه میشود.
شما را میبیند.
او معتقد است من به عنوان پسر، دوست دارم هر خانم زیبایی که دیدم به او خیره شوم و از زیباییاش لذت ببرم.
در حالی که شما حواستان نیست، حسابی شما را ورانداز کرده است و به مرحلهای از لذت رسیده است.
او وارد مرحله بعدی فکر و خیال میشود.
ای کاش میشد...
یعنی میش...؟
نمیتواند، چون قوانین لعنتی و مردم اطراف نمیگذارند.
فکر میکند برود خانه خودش را با خانمش تخلیه کند. میخندد من که همسر ندارم با خود فکر میکند: خوب، بروم همسر بگیرم! نمیتوانم. دلایلش را هم از ذهنش عبور میدهد.
فکر میکنید ادامه فیلم چطور پیش میرود؟
اصلاً شما انتخاب کنید که ادامه فیلم چطور پیش برود:
1- برود زنا کند. (انواع زنا)
2- برود هر طور شده زن بگیرد. (مشکلی نیست اگر شرایط ایجاب کند که دزدی کند یا هر طور شده حتی با کشتن پدر و مادر دختر مورد علاقهاش، دختر مورد علاقهاش را از چنگ پدر و مادر در بیاورد)
3- جدی نگیرد و هوسش را سرکوب کند. (خیلی بیانصافید!!!! از شما انتظار نداشتم این گزینه را انتخاب کنید)
4- تا همین حد که از ما لذت برد کافیست، برود و رویش را کم کند (همین؟ بقیهاش چی؟ شما دهها جوان را تا لب چشمه ببرید و تشنه برگردانید؟ دهها جوان را تا مرز ارضا پیش ببرید و بعد بگویید کافیست؟ میدانید چقدر از نظر ژنتیکی به آن جوان فشار عصبی وارد میشود؟ میدانید بسیاری از اعصابهای به هم ریخته و بیماریهای روانی و حتی جسمی وخیم و ... به خاطر همین است که ادامه ندادهاید؟)
5- خیلی جدی گرفتهاید! همه پسرها مثل شما نیستند! (خواهرم! شما خیلی خوش خیال هستید!! متأسفانه مشکل ما هم همین است! خانمها فکر میکنند آقایون هم مثل آنها هستند که اگر نگاه کنند میتوانند خیلی راحت از کنارش عبور کنند و قضیه بدون هیچ حساسیتی تمام شود!!! اگر اینطور بود، به خدا قسم خیلی از آقایون ترجیح میدادند تا آخر عمر ازدواح نکنند. همین فشارهای فکری و روحی آنها را دیوانه میکند و برای جلوگیری از به گناه افتادن به سمت ازدواح میروند.
کدام خانم از دیدن کشتی یا شنای آقایون احساس شهوانی پیدا میکند. میدانید اگر آن کشتی، کشتی زنان بود چه بلایی سر آقایون میآمد؟)
کدام گزینه را انتخاب کردید؟
کارنامه آن خانم خارج از این گزینهها نیست
خانمی که در کارنامهاش جرم زنا را میبیند.
خانمی که در کارنامه اعمالش جرم دزدی و قتل را میبیند.
خانمی که در کارنامهاش حکم روانی کردن و مریض کردن دهها جوان مظلوم را میبیند.
به خدا اعتراض میکند که خدایا! من از نگاه خودم چقدر مؤمن بودم. حالا تو گفتهای زنا؟ دزدی؟ قتل؟ بازی با اعصاب دیگران؟
خدایا! قسم میخورم که من فقط ظاهرم بدحجاب بود. من در دلم حجاب داشتم.
من در رفتار و منش و گفتارم حجاب داشتم... همینها کافی نبود؟
و من شک ندارم که با دیدن آن فیلم، خودش جواب خودش را خواهد داد: نه، کافی نبود.
بگذریم.
عذر میخوام که کمی بیپرده صحبت کردم. عرض کردم که این پردهها باعث شده هیچ خانمی درک درستی از آقایون جوان نداشته باشه و هیچ آقایی هم درک درستی از خانمها نداشته باشه. وگرنه همونطور که شما با کمال میل قوانین رانندگی رو رعایت میکنید، قوانین حجاب رو هم رعایت میکنید. (چه دخترها و چه پسرها)
متأسفانه کلاسهای تنظیم خانواده ما هم شده یک مشت چرت و پرت در حالهای از حیا. من اگر مربی تنظیم خانواده بودم، باور کنید کاری میکردم که خانمها خودشون با کمال میل نقاب بزنن و آقایون یقیههاشون رو تا دکمه آخر ببندند!
من فکر میکنم بعضی فیلمهای غربی هر چند که خیلی زشت هستن و دیدنشون واقعاً افتضاحه و بلاشک گناه، اما از این بابت که باعث میشه طرفین، بفهمن چه بلایی سر همدیگه مییارن، تا حدودی بد نیست.
ای کاش میشد اسم بعضی مستندها رو بگم و اگر میدونستم کسی منحرف نمیشه، معرفی کنم که ببینید و بفهمید که ممکنه چه بلایی سر یک جوان بیاد وقتی یک خانم بیحجاب رو میبینه. یا چه بلایی سر خانمها میاد وقتی آقایون رعایت نمیکنن.
(توجه: فیلمهایی که میگم نه اینکه صحنههای زشتی داشته باشن. اتفاقاً اینطور نیست، فقط مشکلات روانی و اعتیادهای جنسی دختران و پسرها رو به صورت سربسته بررسی میکنه که ممکنه چه مشکلاتی بر اثر رعایت نکردن حریمها پیش بیاد. اما متأسفانه باز هم حیا، اجازه نمیده حتی اسم فیلم رو بگم. در حالی که خیلی از سایتهای ایرانی که من میگم خدا خیرشون بده، این نوع فیلمها رو برای دانلود گذاشتن)
در آخر، اینکه گفتید چرا مسؤولین...
باید عرض کنم که اگر مسؤولین هم مثل من و شما فکر کنن:
من به عنوان یک خانم جوان دوست دارم زیبا باشم. لباس زیبا بپوشم . از چادر مشکی متنفرم
یعنی بگن:
من به عنوان مسؤول، دوست دارم هر وقت خواستم کارم رو انجام بدم و هر وقت خواستم برم تعطیلات یا نظارت رو بردارم... از فضولی در کارم هم متنفرم.
اگر اینطور فکر کنن، پس شما نباید بهشون گیر بدید! چون شما خودتون طرفدار "هر کی هر طور خواست" هستید.
بدون هیچ منظور یا تأکید روی شخص خاصی میگم:
متأسفانه در جامعه ما افرادی که بیشتر رعایت نمیکنند، طلبکارتر هستند:
افرادی که پوست موزشون رو زمین میندازن، همیشه میگن:
خیابونهای ژاپن از تمیزی برق میزنه.
موفق باشید.
چرا چادر؟
در این زمینه، این لینک به نظرم جالب و شاید حاوی دهها صفحه مطلب بود:
دو مطلب کوتاه هم در وبلاگم نوشتهام که شاید مفید باشد:
چند لینک پراکنده برای دختران:
یک وبلاگ هست که چند وقت پیش یکی از دوستان به ایمیلم فرستاد. نویسندهاش یک خانم تحصیلکردهی خانهدار و مذهبی است. شاید به درد دخترها و خانمها بخورد:
یک سری سمینار خوب و مهم:
و اما شاید یکی از بهترین سمینارها که البته بیشتر، مشکلات دختران و پسران جوان را بررسی میکند، سمینارهای دکتر حبشی با عنوان «کنترل غرایز جنسی در دوران جوانی» است که میتوانید از طریق صفحه زیر دانلود کنید:
http://www.rasekhoon.net/media/3087/
البته عرض کردم که شاید مستقیماً به حجاب مربوط نباشد اما کمی بیپردهتر از صحبتهای من در مورد مشکلاتی که بیحجابی زنها برای پسران جوان پیش میآورد صحبت میکند.
و همینطور دردسرهای دوران جوانی دختران را موشکافی میکند. شاید باور نکنید که من ایمیلهایی از طرف برخی دانشجویانم دریافت میکردم که خجالت میکشیدم حتی جواب بدهم اما در این سمینارها فهمیدم که ظاهراً این مشکلات، مشکلات حادی بین دختران است! مثلاً یک دختر عاشق یک دختر دیگر میشود! تا حدی که بعد از دانشگاه که جدا میشوند، افسردگی شدید میگیرد! من فکر میکردم فقط مشکل چند تا از دانشجویان من است اما در این سمینارها فهمیدم مشکل خیلی حادتر از این حرفهاست! یا مثلاً یک دختر عاشق استادش میشود. یک واسطه پیدا میکند و خودش را به مریضی سرطان میزند و از طریق آن واسطه پیغام میدهد که مریض شده است تا عکس العمل استادش را ببیند! این موضوع دقیقاً در سمینار دکتر حبشی اشاره شده که خیلی از دخترها عاشق مربیشان میشوند!!!! یا مثلاً چنان گروهی عاشق هم میشوند که تمام ظاهر و باطنشان شبیه به هم میشود! مثلاً یک دفعه همه با یک نوع لباس و یک نوع آرایش در دانشگاه حاضر میشوند! من شاید ده مورد از این اتفاق را بین دانشجویانم دیدهام که دکتر جبشی هشدارهای جالبی در این زمینه میدهد...
به نظر من این سمینار طولانی و بیپرده باید به دست تمام پدرها و مادرها برسد تا مراقب دختران و پسرانشان باشند.
هشدار: اگر سن شما کمتر از ۱۸ سال است به نظر من این سمینارها را گوش نکنید چون فعلاً لزومی ندارد ذهنتان درگیر این مسائل شود. (والله من تا نوزده سالگی نمیدانستم بچه چطور متولد میشود!! و چقدر آرامش ذهنی داشتم. خدا لعنت کند یکی از دوستان را که خواست چشمان ما را باز کند و این مسائل را توضیح داد! اگر کمتر از ۱۸ سال دارید، فعلاً بیخیال این چیزها شوید. بیشتر به درد پدر و مادرها میخورد)
صحبت پایانی:
برای این دانشجو چیزهایی هم در ایمیل نوشتم که بخشی از آنها را اینجا هم قرار میدهم:
در مجموع میدونم که دو راهی سختی هست. همونطور که من به عنوان یک جوان مذکر میخوام خوشتیپ بگردم، این حب به زیبایی و خودنمایی در تو به عنوان یک جوان مؤنث چندین برابر هست و این طبیعیه که بخوای خوشتیپ بگردی و معمولاً یک خانم در مانتو جذابتر به نظر میرسه تا چادر.این دو راهی در ما مردها هم هست. صبح تا شب تمام فکر و خیال من و امثال من این هست که آیا باید ریش بلند بذارم یا تهریش کافیه؟ دقیقاً مشابه چادر و مانتو برای شما زنها...وقتی حق و باطل تشخیصش سخته، یکی از راههای تشخیص درست اینه که ببینیم طرفداران دو طرف چه کسانی هستن و وضع زندگی و آخر و عاقبتشون چطوره؟مثلاً در مورد ریش مردها: به نظر من میرسه کسانی که به خاطر ایمانشون ریش گذاشتن (نه اینکه چون بهشون میاد یا به خاطر ریا و مکر و حیله) اونها انسانهای پاکی هستند که وقتی زندگی مادیشون رو بررسی میکنیم، میبینیم چقدر آرامش و رضایت از زندگیشون زیاده. انسانهای دوستداشتنی و قابل اعتمادی هستن. نور از چهرههاشون میباره.از اون طرف، معمولاً چه کسانی ریشهاشون رو هفت تیغه میکنن؟ معمولاً افرادی که فسادهای اخلاقی کوچک تا بزرگ دارن. معمولاً از زندگی راضی نیستن. معمولاً دردسرهاشون بیشتر از قبلیهاست.اگر قیامتی هم بر پا باشه، کدوم گروه با خیال راحتتری در مقابل خدا حاضر میشن؟در مورد حجاب خانمها هم همینطور:به نظر میرسه کسانی که به سمت حجاب اسلامی پیش میرن خانمهای بسیار دوست داشتنی و محبوبی هستن و معمولاً از زندگی بسیار راضی هستن و مشکل حادی ندارن.اما خانمهایی که حجاب درستی ندارن (مثل دختران فاسدی که توی کوچه و خیابونها الاف هستن)، هر روز مشکل جدیدی پیدا میکنن. ترک تحصیل، روابط نامشروع، اعتیاد، خودکشی و غیره.اگر قیامتی بر پا باشه هم که مشخصه کی برنده بوده.پس این نشون میده طرفداران حجاب مورد عنایت هستن. پس یک انسان زرنگ که میخواد هم دنیا داشته باشه و هم آخرت، به نظرت کدوم رو انتخاب میکنه؟به هر حال، من فکر میکنم توضیح در مورد دلیل حجاب لازم نیست چون واقعاً با نگاه به اطرافت میتونی بفهمی کدوم افراد موفقتر (یعنی از زندگی راضیتر) هستن.سؤالت بیشتر اینه که من چادری باشم یا مانتویی.حقیقت اینه که این اتفاق یک شبه و در یک لحظه نمیافته. به خصوص به شرایط خانواده و فامیل و اینکه قبلاً چطور بودی و خیلی چیزهای دیگه ربط داره. اما اگر راه ایمان رو دنبال کنی، متوجه میشی که به مرور شرایطی پیش میاد که هر وقت فرصتی دست بده (مثل شبهای قدر) بلند بلند گریه میکنی و به خدا میگی: خدایا! یعنی واقعاً این من بودم که با این حجاب ناقص میگشتم؟ وای بر من... یعنی من نمیتونستم بفهمم که این حجاب، درست نیست؟
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند