در بخش «بخریم یا نخریم»، تجربه خرید دستگاهها و لوازم مختلف را بیان کردهام که اگر تازه به جمع ما پیوستهاید و قصد خرید یکی از آنها را دارید، پیشنهاد میکنم قبل از خرید، آنها را مرور کنید:
- گوشی آیفون ۴ و ۶
- آیپد اپل
- لپتاپ اپل
- اپل تیوی
- موس و کیبورد اپل
- تلویزیون LED
- کنسول Xbox One
- مودم جیبی
- هندزفری Jabra Supreme
- چاقوی چندکاره ونگر
- چاقوی قلمتراش خطاطی
- ماشین
- کولر/بخاری کوچک قابل حمل
- مولاژ نیمتنه انسان
- و حتی پشهبند و بالابر و دزدگیر ماشین
و اما مدتی بود که هوس خرید یک دوربین عکاسی حرفهای کرده بودم. به چند دلیل: اولاً: همانطور که قبلاً گفته بودم برای من مایه شرمندگی است که دانشجوی من اطلاعاتی درباره یک موضوع در رشته من (از جمله عکاسی دیجیتال) داشته باشد و من آنرا تجربه نکرده باشم. مدرس باید خود را همیشه بهروزتر از دانشجویانش نگاه دارد. درک مفاهیمی مثل ISO و سرعت شات و F و دیگر مفاهیم مربوط به عکاسی حرفهای، برای من سخت بود و دلیل آن هم تجربه نکردن آنها در عمل بود. ثانیاً: نیاز به بهانهای برای گشتن در طبیعت داشتم. یک دوربین حرفهای این انگیزه را به شما میدهد که بگردید و عکس بگیرید و حداقلش این است که نگاه شما را به طبیعت دقیقتر و ریزبینانهتر میکند. همان چیزهایی که تا دیروز خیلی طبیعی و ساده به نظر میرسید، از وقتی شما عکاس میشوید، بسیار جذابتر به نظر میرسد. و دلایل مختلف دیگر.
چند باری برای خرید اقدام کردم اما چون دانش فنی کافی نداشتم، نمیدانستم کدام مارک و کدام مدل را بگیرم و منصرف میشدم؛ تا اینکه یکی از دانشجوهای عزیز که در دوره MCITP در خدمتشان هستیم و من از او ممنون هستم، عکاس از آب درآمد و وسوسه خرید دوربین را تقویت کرد و بالاخره چند روز پیش به اتفاق ایشان به تهران رفتیم و یکی از بهترین مدلها را (مجموعاً با قیمت نجومی ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) گرفتیم:
دوربین Nikon D750 + 24-120 F/4 VR
در پروسه خرید و بعد از آن تجربیاتی به دست آوردهام که به اشتراک میگذارم:
۱- چه مدل و چه مارکی از دوربین عکاسی بخرم؟
طبیعتاً اولین سؤال در خرید یک دوربین حرفهای همین است. برای پاسخ به این سؤال، باید پارامترهای مختلف را کنار هم بگذارید که من به مهمترینها اشاره میکنم:
- ابتدا بگویید دوربین را برای چه نوع عکاسی نیاز دارید؟ عکاسی پُرتره یا طبیعت؟
ما دو مارک مشهور در دوربینهای حرفهای داریم: Canon و Nikon . چیزی که همگان به آن معترفند این است که برای عکاسی پرتره و داخل استودیو و فضای بسته، دوربین کنون بهتر عمل میکند. ظاهراً تکنولوژی نویزگیر آن در این محیطها جذابتر عمل میکند. اما برای عکاسی در بیرون از اتاق، دوربین نیکون بهتر است. من بیشتر برای طبیعت میخواستم، بنابراین نیکون گرفتم.
پس، این از مارک. من پس از انتخاب مارک نیکون، با توجه به هزینهای که میخواستم برای آن کنم (ابتدا ۵ میلیون و بعد که برای خرید رفتیم، تا ۱۰ میلیون) بین سه مدل D7200 و D610 و D750 مانده بودم که کدام را انتخاب کنم؟ (این مقایسه را ببینید)
در مورد مدل، دقت کنید که مهمترین چیز، بدنه دوربین است. شما نباید امکانات لنز را با امکانات بدنه اشتباه بگیرید. هر چند ترکیب این دو است که یک عکاسی حرفهای را ممکن میکند اما فعلاً در شروعِ خرید، انتخاب یک بدنه خوب که بتواند تا سالها لنزهای پیشرفته را روی خود پذیرا باشد مهم است. بنابراین بهتر است آیندهنگر باشید و یک بدنه قوی انتخاب کنید. لنز را بعداً هم میتوانید ارتقا دهید... مواردی که بر قیمت بدنه تأثیر میگذارند عبارتند از:
- مدل و قدرت پردازشگر دوربین:
مثلاً پردازشگر مدل D610 از نوع Expeed 3 و برای مدل D750 از نوع Expeed 4 است و این در بقیه امکانات (مثل سرعت فیلمبرداری و عکاسی پیاپی و... مؤثر است)
- فولفریم بودن یا نبودن دوربین:
اینکه Full Frame بودن به چه معناست را اینجا مطالعه کنید. در کل، فولفریمها عکسهای بازتری میگیرند و مثلاً از فاصله نزدیکتری میتوانید از کل ارتفاع یک درخت یا مثلاً از کل سیوسهپل عکس بگیرید. مثلاً مدل D7200 که کاندیدای دیگر من بود با اینکه در کل، امکانات و قیمت بهتری نسبت به D750 دارد اما فولفریم نیست. حالا اینکه آیا میارزد که بیش از یک میلیون تفاوت بابت این امکان پرداخت شود یا خیر، باید حرفهایها توضیح بدهند.
- امکان فیلمبرداری دوربین:
برخی دوربینها مثل همین D750 تا ۶۰ فریم در ثانیه و با کیفیت Full HD یعنی 1080p فیلمبرداری میکنند که فعلاً بسیار مناسب به نظر میرسد. اما مثلاً D610 که ابتدا قصد خرید آنرا داشتیم ۳۰ فریم در ثانیه فیلم میگیرد و البته آن هم چیز کمی نیست.
- قابلیت به کارگیری لنزهای پیشرفتهتر:
برخی مدلها مثل D7200، امکان اتصال لنزهای پیشرفتهتر که ممکن است در آینده نیاز داشته باشید را ندارند و در کل یک دوربین خانگی حرفهای به حساب میآیند اما D610 و از آن بهتر D750 این محدودیت را ندارند.
- امکانات جانبی دوربین:
-- امکان Wi-Fi: به طور مثال برای من خیلی مهم بود که دوربین امکان Wi-Fi داشته باشد که مدل D610 نداشت. این امکان جالب باعث میشود شما خیلی راحت پس از عکاسی، با روشن کردن Wi-Fi دوربین، از روی گوشی با اپلیکیشن مخصوصی که نیکون دارد، به صورت بیسیم به گوشی متصل شوید و عکسهایی که گرفتهاید را به گوشی منتقل کنید و یا حتی از روی گوشی با دوربین، عکس بگیرید! این برای زمانی که مثلاً دوربین را در حیاط کار گذاشتهاید که از رشد گیاه عکس بگیرید و میخواهید داخل خانه شات بزنید مناسب است و یا عکس گرفتن از خودتان...
-- صفحه نمایش: مثلاً صفحه نمایش مدل D750 از نوع LCD است و برای مدل D610 از نوع TFT که جدیدتر است.
-- شکاف کارت حافظه: مثلاً مدل D750 دو شکاف دارد اما D7200 یک شکاف و این به نظرم میتواند خیلی مهم باشد.
-- ضبط صدا: در D750 استریو است اما در D610 مونو و این در کیفیت فیلمی که میگیرید مؤثر است...
۲- چه لنزی برای دوربینم بگیرم؟
لنز خوب، عکاسی را لذتبخش میکند. اما خرید یک لنز خوب، واقعاً نیاز به دانش و تجربه بالایی دارد. نکات ریز و درشت بسیار زیادی هست که باید از یک متخصص بپرسید و یا مقالات روی وب را مطالعه کنید: اینجا را ببینید.
خیلی خلاصه با یک مثال: مثلاً لنزی که به صورت Kit (یعنی همراه با دوربین) و با قیمت پایینتر روی D750 ارائه میشود (بدنهی تنها ۵.۷ میلیون و لنز تنها ۲.۳ میلیون است که در حالت کیت، مجموعاً ۷.۷ میلیون میشود)، پیشنهاد بسیاری از حرفهایهاست؛ یعنی
24-120 F/4 VR
در عبارت بالا، ۲۴ تا ۱۲۰، عمق میدان لنز را مشخص میکند. این دو عدد که بر حسب میلیمتر هستند، فاصله بین سنسور دوربین و نقطهای که تصویر در لنز تشکیل میشود را مشخص میکند. به طور عامیانه، تقریباً یعنی چقدر میتوانید به صورت اُپتیکال روی سوژه زوم کنید. مثلاً من میخواستم ابتدا لنز ۱۸-۲۰۰ بگیرم. این یعنی میتوانید از فاصله نزدیکتر و تا فاصله دورتری عکس بگیرید...
F/4 مشخص میکند که دیافراگم لنز شما چقدر میتواند باز باشد و اجازه بدهد چقدر نور وارد دوربین شود. هر چقدر این عدد کمتر باشد بهتر است و یعنی میتواند بیشتر باز باشد و نور بیشتری (به ویژه در تاریکی) وارد دوربین کند.
VR هم یعنی لنز لرزهگیر اپتیکال دارد.
عبارات روی لنزها در مارکهای مختلف و معنی هر کدام:
اینکه میخواهید یک لنز با فاصله کانونی ثابت بگیرید (حرفهای اما پرهزینه) یا متغیر، لنز برای عکاسی از فاصلههای دور مثال ماه و ... میخواهید یا لنز برای عکاسی میکرو (عکاسی از حشرات و...) هر کدام بحثهای خاص خود را دارد...
۳- همان دوربینِ گوشی کافی نیست؟
این سؤال برای من هم مطرح بود! اینکه دوربین آیفون ۶ به اندازه کافی زیبا عکس میگیرد. کافی نیست؟ این سؤال را وقتی میفهمید که عکسهای یک دوربین ۸ میلیونی را با دوربین یک گوشی ۳ میلیونی مقایسه کنید!
مثلاً تقریباً اولین عکسی که منِ آماتور(!) با دوربین D750 از گل بُنسایم در تراریوم گرفتم را بببنید:
همان عکس در همان شرایط با دوربین آیفون ۶ با آن همه ادعای اپل (تازه چهار بار عکس گرفتم و بهترین حالتش را گذاشتهام!!):
آیا قابل مقایسهاند؟
شما با دوربین حرفهای از سادهترین صحنهها با آماتوریترین حالت هم که عکس میگیرید، انگار که دنیا یک شکل دیگر است!
برخی عکسها را بدون هیچ رتوشی ببینید: (روی عکسها کلیک کنید تا عکس اصلی با ابعاد اصلی دیده شود و البته دقت کنید که برخی تا ۱۵ مگابایت حجم دارند)
آنقدر انسانها زنده و سهبعدی عکس گرفته میشوند که لذت میبرید:
یک گل ساده در گلخانهمان:
حالت بوکه (Bokeh) در عکاسی (آن نقطههای نورانی پشت سوژه را گویند):
عکاسی در تاریکی شب:
خلاصه که بعد از گرفتن چند عکس میفهمید که تا الان اگر با دوربین قدرتمند گوشیتان عکاسی نمیکردهاید چون لذتی نمیبردهاید!
۴- میارزد اینقدر برای خرید یک دوربین هزینه کنیم؟
در مورد این موضوع خیلی فکر کنید. اگر سالی چند عکس برای یادگاری میگیرید شاید ارزش اینقدر هزینه کردن نداشته باشد. ضمن اینکه دوربینهایی با قیمت مثلاً ۲ تا ۳ میلیون تومان هم هست که عکسهای خوبی میگیرد. اما اگر مثل من معتقدید آدم باید یا چیزی را نخرد یا وقتی میخرد بهترینش را بخرد، احتمالاً ارزشش را دارد.
برخی معتقدند عکاسی به دوربین نیست. به نگاه عکاس است. برخی افراد با دوربین گوشی عکسهایی گرفتهاند که انسان باور نمیکند با دوربین گوشی باشد! اما من شخصاً نیاز به یک محرک داشتم و دیدن عکسهای خوبی که یک دوربین حرفهای میگیرد، یک محرک عالی برای ورود شما به دنیای عکاسی حرفهای است.
۵- لوازم جانبی:
دقت کنید که عکاسی حرفهای لوازم جانبی زیادی نیاز دارد که باید به صورت حضوری در یک مرکز تخصصیِ فروش دوربین با آنها آشنا شوید؛ مثلاً من:
- یک رم ۶۴ گیگ عالی گرفتم که ۱۸۸ هزار تومان شد.
- یک کیف دستی عالی که دارای ضربهگیر باشد و... گرفتم که ۱۲۰ هزار تومان شد.
- یک فیلتر UV شانزده لایه اصل گرفتم که ۱۴۰ هزار تومان شد. (این فیلتر را سریعاً روی لنز میاندازید که هم گرد و خاک نگیرد و هم در برابر اشعههای خطرناک خورشید آینه دوربین شما را محافظت کند به انضمام کاربردهای دیگر...)
- یک پایه قدرتمند که وزن این دوربین نسبتاً سنگین را تحمل کند نیاز است که بیش از۲۵۰ هزار تومان است. (من قبلاً یک پایه سونی عالی داشتم. فروشنده گفت آن مدل برای این دوربین سنگین مناسب نیست و سنگینی لنز آن باعث میشود دوربین به جلو بیفتد. اما به حرف آن فروشنده، گوش نکردم و روی آن سوار کردم، مشکلی پیش نیامد. ضمن اینکه ممکن هم هست که کلاً به پایه نیاز نداشته باشید)
- یک محافظ صفحه نمایش دوربین گرفتم که ۱۵ هزار تومان شد.
فاکتور نهایی را برای کسانی که احیاناً قصد خرید دارند قرار میدهم:
۶- نکات پایانی:
- حتماً به صورت حضوری به یک فروشگاه معتبر مراجعه کنید. این دوست ما کلی تحقیق کرد تا به این نتیجه برسیم که چه مدلی را از کجا بخریم و البته نهایتاً به صورت رندوم وارد یک فروشگاه در خیابان جمهوری تهران شدیم که دو برادر بسیار دوستداشتنی انصافاً با کمترین قیمت و با بهترین راهنماییها در خرید به ما کمک کردند.
- به نظر من به هیچ وجه در این نوع خریدهای سنگین، به صورت اینترنتی اقدام نکنید. اولاً حساب کردیم، همین خرید اگر از مشهورترین فروشگاه اینترنتی ایران انجام میشد، بیش از ۳۰۰ هزار تومان باید بیشتر پرداخت میکردم! ثانیاً من متوجه شدم که واقعاً مثل آب خوردن میشود جنس تقلبی را به جای اصلی جا زد و فروخت. وقتی در این فروشگاه بررسی کردیم، متوجه شدیم همین دوست ما در خرید قبلی خود از یک فروشگاه اینترنتی علیرغم کلی تحقیق، حدود ۲۰۰ هزار تومان بیشتر از حالت عادی بابت لوازم جانبی داده و رم و فیلتر و... را هم از جنس بسیار ضایع به او انداخته بودند. فقط سه نوع فیلتر و سه نوع رم جلو ما گذاشت و گفت میتوانم این جنس ضایع را به قیمت جنس اصلی به شما بفروشم و شما اصلاً متوجه نشوید! یا میگفت خیلیها لوازمی مثل کیف لنز، یا هود دوربین (آفتابگیر دوربین) را برمیدارند و جدا میفروشند و قیمت را در سایت کاهش میدهند. فروشنده میگفت ممکن است یک فروشگاه قیمت دوربین را کم بگوید اما تلافیاش را در لوازم جانبی سر شما در بیاورد... خیلی خیلی مراقب لوازم جانبی باشید.
- برخی فروشگاههای اینترنتی که مختص دوربین دیجیتال هستند، معتبرند و شعبههایی در تهران دارند. آنها را شناسایی کنید و به صورت حضوری به دفتر آنها مراجعه کنید و با حوصله از آنها راهنمایی بخواهید.
- تأکید میکنم که بدون مشورت با چندین متخصص، مدل و مارک مورد نظرتان را انتخاب نکنید. واقعاً ریزهکاریهایی دارد که من فکرش را هم نمیکردم!
- پس از خرید، از کسی که تجربه و دانش فنی دارد برای آشنایی با تنظیمات دوربین مشورت کنید. مثلاً این دوربین بیش از ۳۰ دکمه در اطراف آن دارد که برای گرفتن یک عکس زیبا باید با همه آنها (تأکید میکنم: همه آنها!) آشنا باشید. انسان یاد دکمههای کابین خلبان هواپیما میافتد!!
- دوربین، دارای یک دفترچه راهنمای ضخیم و غنی است. دفترچه برخی دوربینها به فارسی ترجمه شده و در فروشگاهها موجود است. من چون مشکلی با انگلیسی نداشتم ترجیح دادم همان انگلیسیاش که در کارتون هست را مطالعه کنم.
خوب، امیدوارم این مطلب در انتخاب دوربین مورد نظرتان به شما کمک کند و از عکاسی لذت ببرید.
من سعی میکنم یک ویدئو تهیه کنم و در آن در چند دقیقه، مفاهیمی مثل F و ISO و سرعت شات را توضیح دهم. یادتان باشد که کلاً عکاسی حول همین سه مفهوم میچرخد. اگر بدانید هر کدام به چه معناست و در محیطهای مختلف باید چطور تنظیم شوند، تمام است!
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند