Aftab.cc http://aftab.ccAftabgardan Cultural Center fa-IR Copyright Aftabgardan Cultural Center Aftabgardan Cultural Center Web development http://aftab.cc/themes/iCGstation/nhead/toplogo.png http://aftab.cc 379 160 <![CDATA[با نصب این افزونه روی گوگل کروم، در هر صفحه‌ای بخوانید تا گوگل بنویسد]]> http://aftab.cc/article/1821

هر چند در مطلب «سایتی برای تبدیل آنلاین گفتار به متن» دو سایت dictation.io و speechtexter.com را معرفی کرده بودم، اما مجدداً با یک سایت بهتر آشنا شدم:

DictaNote.co

این سایت نه تنها امکان تبدیل گفتار به متن (به هر زبانی) را دارد، بلکه از آن مهمتر، افزونه‌ای برای گوگل کروم دارد که با نصب آن، در هر صفحه‌ای امکان تایپ با گفتار را دارید.

نام افزونه‌اش Voice In است و از طریق لینک زیر قابل دانلود خواهد بود:

https://dictanote.co/voicein

این مطلب را من کلاً با همین افزونه نوشتم! دنیا چقدر دارد راحت می‌شود! :)

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[گوشی موبایل قدیمی دارید؟ ارزشمندتر از آن است که فکر می‌کنید!]]> http://aftab.cc/article/1820

هر چند که سال ۱۳۹۵ در مطلب «استفاده‌هایی که می‌توان از گوشی‌های قدیمی برد» چند کاربرد که می‌توان از گوشی‌های قدیمی کشید را معرفی کرده بودم، اما فقط چند ماه است که مغزم برای این کاربرد جذاب از گوشی‌های قدیمی جرقه زده است: 

استفاده به عنوان MP3 Player و شنیدن کتاب صوتی

مدتی بود که به خاطر کار و بچه‌داری و غیره، کتاب‌خوانی‌ام کمتر شده بود و در این مواقع معمولاً حالت افسردگی و پوچی و بیهودگیِ زندگی به من دست می‌دهد! (زندگی بدون علم‌آموزی به چه درد می‌خورد؟)

وقتی گوشی آیفون ۴ قدیمی را برای محمدسبحان دوساله آماده می‌کردم که در آن قرآن و دعا گوش کند یا با آن ور برود، ناگهان یکی از مهم‌ترین جرقه‌های عمرم در مغزم خورد! چرا خودم از آن برای شنیدن فایل‌های صوتی استفاده نکنم؟

سریعاً دست به کار شدم و سه گوشی قدیمی که داشتم (آیفون ۴، سونی‌اریکسون G700 و imate JASJAR)  را دوباره روی کار آوردم؛ اما مشکل این بود که باطری آن‌ها بسیار ضعیف شده بود. در کمال ناباوری وقتی در اینترنت گشتم به راحتی باتری آن‌ها را با قیمت بسیار مناسب یافتم (به جز جسجار که آن هم می‌شود سفارش داد باطری‌اش را بسازند! اما فعلاً دائم به شارژر وصل است و کار می‌کند). سفارش دادم و گوشی‌ها انگار که دوباره جان گرفتند!

آن‌ها را پر کردم از کتاب‌های صوتی و یکی را روی میز کارم، یکی را کنار تخت خواب که موقع خواب گوش کنم و یکی را در دستشویی گذاشتم!! (باور کنید یا نه، در این چند ماه، نزدیک ده جلد کتاب فقط در دستشویی تمام کرده‌ام! بزرگ‌ترین حسرت من این روزها این شده که اگر از کودکی یک نفر این ترفند را به من یاد می‌داد، صدها و شاید هزاران جلد کتاب فقط در دستشویی گوش کرده بودم! 😐 حالا می‌فهمیم که چرا حضرت علی علیه السلام فرمود: بهترین مکان حمام است، دوزخ را به خاطر می‌آورد و کثیفی را می‌زداید. (حمام در عربی می‌تواند یک نام برای دستشویی هم باشد) بزرگان، از وقت‌های حمام و دستشویی‌شان هم استفاده مفید می‌کنند؛ و مردمی هم هستند که در مسجد و کلاس درس و... هم از وقتشان درست استفاده نمی‌کنند. تصور کنید: هر کس حداقل روزی ۲۰ دقیقه در دستشویی است، اگر حمام را هم اضافه کنیم، شاید روزی ۴۰ دقیقه برای مطالعه در این زمان پرت به دست بیاید. به اینها زمان‌های رانندگی را هم اضافه کنید؛ شاید روزانه تا ۲ ساعت وقت برای مطالعه به دست آید که فوق‌العاده است...)

لیست چند ده جلد کتاب که فقط در عرض چهار پنج ماه گذشته با این ترفند مطالعه کرده‌ام را بعداً در مطلبی منتشر می‌کنم؛ اما مجموعاً اکثر کتاب‌های صوتی سایت p30download را دانلود و گوش کرده‌ام؛ و برخی را هم از iranseda دانلود می‌کنم. (مثنوی معنوی، گلستان سعدی، کیمیای محبت، پدر! مادر! ما متهمیم از شریعتی، لمعات عراقی، شرح حال مرحوم قاضی و...)

مثلاً این شب‌ها رمان جالب بینوایان را شب‌هایی که خوابم نمی‌برد در رختخواب گوش می‌کنم. خوبی گوشی‌های قدیمی این است که به راحتی با یک دکمه فیزیکی صدا را پخش و متوقف می‌کنند و این هنگام خواب خیلی مفید است؛ هر وقت احساس کردید دارد خوابتان می‌برد، خیلی راحت با یک دکمه فایل را متوقف کنید و بخوابید... نگران شکستن صفحه LCD و غیره هم نیستید!!

وقتی وارد این وادی می‌شوید تازه می‌فهمید کتاب‌های صوتی چقدر مهم هستند و اصلاً تا کتاب صوتی هست، چرا انسان چشمش را بدوزد به کتاب و بی‌جهت ضعیف کند!؟

به هر حال، هیچ وقت فکر نمی‌کردم گوشی‌هایی که یک گوشه افتاده بودند و نمی‌دانستم چطور از شرشان خلاص شوم یک روز به بهترین ابزارها و دوست‌های من تبدیل شوند! حتی دلم می‌خواهد یکی دو تا دیگر بخرم و به عنوان کتابخوان صوتی در جاهای مختلف خانه و ماشین و محل کار قرار دهم و تا بیکار شدم، ادامه کتابی را گوش کنم.

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند

__________________

* وقتی ۱۴ سال پیش، iPhone 4 را خریدم و در مطلب «آیفون 4 (iPhone 4) بخریم یا نخریم؟» آن را معرفی کردم هرگز فکرش را نمی‌کردم که یک روز پسر خودم بخواهد با آن به عنوان اسباب‌بازی بازی کند!! چقدر دنیا زود می‌گذرد!


]]>
<![CDATA[PowerToys ؛ ویژگی فوق العاده جذاب و کاربردی در ویندوزهای ۱۰ و ۱۱ به بعد]]> http://aftab.cc/article/1819

یکی از ابزارهای درونی ویندوز ۱۰ و ۱۱ پاورتویز است که کمتر کسی از امکانات جالب آن آگاه است! تقریباً هر Utility که به خاطر آن یک نرم‌افزار جداگانه نصب می‌کردید در آن تعبیه شده است!

همانطور که در تصویر مشخص است هر امکان یک سری کلید میانبر دارد.

برخی امکانات که با نصب آن نصیبتان می‌شود:

  • پیست حرفه‌ای؛ ویژه کدنویسان و تایپیست‌های حرفه‌ای
  • قرار دادن یک پنجره روی دیگر پنجره‌ها
  • برداشتن کد رنگ هر نقطه از صفحه نمایش
  • کراپ کردن پنجره‌ها
  • رفع این مشکل که هنگام حذف فایل می‌گوید فایل توسط دیگر برنامه‌ها باز و قفل است
  • تغییر اندازه عکس‌ها با یک کلیک راست
  • تغییر عملکرد یک کلید از کیبورد
  • تغییر نام دسته‌جمعی فایل‌ها طبق قواعد خاص
  • فعال کردن خط‌کش در هر محل سیستم عامل
  • مشاهده پیش نمایش فایل‌ها با فشردن کلیدهای ctrl+space
  • و چندین امکان جذاب دیگر

آن را از دست ندهید؛ به خصوص اگر یک کدنویس هستید.

برای نصب آن در Microsoft Store نام PowerToys را جستجو و آن را نصب کنید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[چرا (به فرموده امام علی) در دنیا روزی و پاداش بر حسب اتفاق است؟]]> http://aftab.cc/article/1818

چند سال پیش در مطلب «در ۱۵ دقیقه (فایل صوتی) با رفتار خرافی اسکینر آشنا شوید (+ شرطی‌شدن و...)» در مورد این صحبت کردم که در دنیا معمولاً روزی بر حسب اتفاق به شخص می‌رسد و ظاهراً خداوند یک فرمول مشخص و ثابت برای آن قرار نداده است. بعدها یک شاهد مشخص برای آن پیدا کردم: در غرر الحکم آمده است که حضرت علی (علیه السلام) فرموده‌اند: الدنیا بالإتفاق و الآخرة بالإستحقاق. دنیا بر حسب اتفاق است اما آخرت بر حسب استحقاق. (در این روایت از قسمت دوم می‌شود فهمید که در قسمت اول، منظور از «الدنیا»، پاداش و روزی است)

حالا سؤالی که همیشه در ذهن من بود این بود که چرا باید اینطور باشد؟ چرا خداوندی که همه چیزش فرمول ثابتی دارد، سیستم پاداش را تصادفی و تقریباً بدون فرمول قرار داده؟ یعنی مثلاً اینطور نیست که اگر امروز کار خوبی مانند صدقه انجام دادی دقیقاً ده برابرش با فاصله کمی به تو برسد. ممکن است برسد یا نرسد (و اگر نرسد ظاهراً طبق روایات، خداوند طور دیگری جبران خواهد کرد)...

تا اینکه در کتاب «رفتار سازمانی» استیون رابینز پاسخ را یافتم! در بخشی از کتاب درباره برنامه تقویتی در سازمان صحبت می‌کند. یعنی چطور با پاداش دادن به افراد سازمان، یک رفتار خوب را در آن‌ها تقویت کنیم؟

در آنجا بحث می‌شود که دو نوع تقویت‌کننده می‌توان تصور کرد: منفی (جریمه و عذاب) و مثبت (جایزه و پاداش). کتاب بیان می‌کند که هر دو تقویت‌کننده می‌تواند مؤثر باشد. تقویت‌کننده از نظر زمان عقاب یا پاداش، به دو نوع تقسیم می‌شود که ما فعلاً به تقویت مثبت (پاداش) می‌پردازیم:

۱- تقویت‌کننده پیاپی: یعنی به ازای هر کار خوب یک پاداش داده شود.

۲- تقویت‌کننده ناپیاپی: یعنی به صورت تصادفی رفتار خوب را پاداش دهیم.

شواهد نشان داده که تقویت ناپیاپی بیش از تقویت پیاپی در تثبیت رفتار و جلوگیری از خاموش شدن موفق بوده است. (صفحه ۷۲) تقویت‌کننده پیاپی ممکن است به اشباع زودهنگام فرد منجر شود.

حالا تقویت ناپیاپی خودش چهار دسته می‌شود:

برنامه فاصله‌ای: پس از مدت زمان مشخصی از حمایت قبلی، حمایت جدید صورت گیرد.

  ۱- فاصله ثابت: پاداش در فواصل زمانی ثابت (مثلاً هر هفته) انجام گیرد.

  ۲- فاصله متغیر: پاداش در فواصل زمانی غیرقابل‌پیش‌بینی انجام گیرد.

برنامه نسبتی: پس از تعداد دفعات مشخصی کار خوب، پاداش ارائه شود.

  ۱- نسبتی ثابت: تعداد مشخصی رفتار خوب منجر به پاداش شود.

  ۲- نسبتی متغیر: تعداد نامشخص و تصادفی از رفتار خوب منجر به پاداش شود.

همانطور که در جدول زیر می‌توانید مشاهده کنید، بهترین برنامه پاداش، برنامه نسبتی متغیر است (کلاً برنامه‌های متغیر عملکرد بهتری دارند):

حالا می‌شود تقریباً به برنامه خداوند در پاداش به کارهای خوب پی برد. او مؤثرترین روش تقویت مثبت را انتخاب کرده است: تقویت ناپیاپی نسبت متغیر. یعنی تعدادی تکرار کار خوب که از بنده دید به صورت تصادفی پاداش می‌دهد. (برنامه تقویت منفی او نیز اینگونه است؛ یعنی پس از مشاهده تعداد نامشخصی تکرار گناه، یک تقویت منفی انجام می‌دهد: نعمتی را می‌گیرد یا بلایی را می‌دهد)

و به این فکر کنید که این برنامه، چقدر انسان را به «تکرار» تشویق می‌کند.

پس اگر خواندی که مثلاً خداوند ده برابر صدقه را به تو برمی‌گرداند و امثال این آیات و روایات، فراموش نکن که برنامه تقویت خداوند نسبت متغیر است. یعنی چند باری که تکرار کردی پاداش می‌دهد.

(و البته در کنار همه این علوم، فراموش نمی‌کنیم که فرمول‌های خداوند بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. یعنی مثلاً خداوند ممکن است در روال پاداش‌دهی خود تبصره‌هایی هم داشته باشد: آیا صلاح تو هست؟ آیا می‌شود طور دیگری که بهتر باشد جبران کرد؟ و... یا مثلاً شاید ترکیبی عمل کند: نسبتی متغیر+فاصله‌ای متغیر)

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[داخل گل لیندا چه خبر است؟ چرا نباید به لیندا خیلی آب داد؟]]> http://aftab.cc/article/1817

چند روز پیش یک گل لیندای بزرگ که در خانه داشتیم خشک شد؛ گفتم بگذار ببینم داخل آن خمره‌اش چیست... شکافتمش و با صحنه‌ای که باور نمی‌کردم مواجه شدم:

چیزی دقیقاً شبیه به اسفنج

همانطور که احتمالاً می‌دانید، گل لیندا در مناطق بیابانی می‌روید. تمام آن مخزن گل لیندا رگ و ریشه‌های ریزی است که مانند اسفنج، آب را در خود نگه می‌دارد!

از الگوریتمی که به کار برده، لذت بردم!

این موضوع دو دانسته مهم به من منتقل کرد:

۱- چرا نباید به گل لیندا زیاد آب داد؟

پس لیندا برای مدت طولانی می‌تواند آب را در این اسفنج‌های زنده، نگاه دارد؛ بنابراین آب زیاد باعث گندیدن گل از درون می‌شود...

۲- راهکار مقابله با گرمای شدید و خشک‌سالی در باغ‌ها

من یک گلدان بزرگ در حیاط دارم که به خاطر تابش مستقیم آفتاب در تابستان، همیشه خاکش خشک می‌شود و هیچ گل و نهالی در آن دوام نمی‌آورد.

حالا با دیدن لیندا فکری به ذهنم رسید! اسفنج درون این گل لیندا را برداشتم و نیم متر پایین‌تر از خاک آن گلدان دفن کردم! (اگر شما هم در این شرایط قرار گرفتید، اسفنج مصنوعی قرار دهید). آبی که به گلدان می‌دهیم برای مدتی در این اسفنج‌ها باقی خواهد ماند و احتمالاً امسال نهال‌ها خشک نشوند...

من سال‌ها پیش در یک مستند دیدم که یک آقایی در بیابان‌های داغ قم با ترفندی شبیه به این، باغ بزرگ و باشکوهی ایجاد کرده بود. ایشان یک متر پایین‌تر از خاک، تنه و شاخه‌های درختانی که خشک شده بودند را دفن می‌کرد... به نظر من ترفند لیندا (یعنی قرار دادن اسفنج) بهتر از آن باغدار است... یا مثلاً قدیمی‌های ما کنار درختان گردو که باید دائم مرطوب باشد، یک کوزه خاک می‌کردند؛ آب هفته‌ای یک بار وارد کوزه می‌شد و کم‌کم طی یک هفته آینده، آبی که از آن تراوش می‌کرد، درخت را مرطوت نگه می‌داشت...

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[داستان لاتاری و ترغیب افراد به مهاجرت از زبان مولانا!]]> http://aftab.cc/article/1816

هر چند وقت یک بار می‌شنوم که فلانی به قصد پیشرفت و زندگی بهتر به فلان کشور مهاجرت کرده؛ چند ماه بعد می‌شنوم او با کلی بیماری روانی و خرج کردن سرمایه و... دوباره به کشورش برگشته (در نزدیکان خودمان چندین نمونه سراغ دارم). این‌ها را که می‌شنوم، یاد داستان جالب مولانا می‌افتم:

مولانا در دفتر پنجرم مثنوی معنوی در بخش‌های ۹۳ تا ۱۰۸ یک داستان طولانی اما بسیار جالب بیان می‌کند که من تعجب می‌کنم در کتاب‌ها و... چرا کمتر به آن اشاره شده است: داستان درباره شیری است که در جنگل، در رقابت با دیگر شکارچیان مثل فیل و... کم آورده و حالا گرسنه مانده است و البته امثالِ روباه که از ته‌مانده غذای شیر می‌خورند هم گرسنه مانده‌اند! بنابراین، شیر از روباه می‌خواهد که تو برو یک خر را بفریب و نزدیک من بیاور، من او را می‌درم، با هم نصف می‌کنیم...

این داستان حاوی نکات فو‌ق‌العاده زیبایی است که هر کس نخواند و نداند، گرفتار روباه‌ها و شیرهای گرسنه می‌شود.

اگر خواستید شعرهای جالب را بخوانید و از هوش مصنوعی هم برای درک بهتر کمک بگیرید، به گنجور مراجعه کنید:

https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar5/sh93

تا بخش ۱۰۸ ادامه دهید...

و اگر حوصله ندارید اشعار را بخوانید (که البته خیلی نکات را از دست خواهید داد)، داستان روان آن را اینجا بشنوید:

یا شاید بهتر باشد ابتدا داستان روان آن را بشنوید و سپس اشعار را بخوانید... (کاری که من کردم)

پیشنهاد می‌کنم کتاب صوتی قصه‌های شیرین مثنوی معنوی را از p30download دانلود کنید و بشنوید: اینجا کلیک کنید یا کل مثنوی معنوی را از اینجا دانلود کنید و بشنوید.

دفعه بعد که یکی را دیدید که از زندگی سخت در ایران می‌نالد و به امید زندگی راحت‌تر و آرامش بیشتر از مهاجرت به اروپا و آمریکا صحبت می‌کند، این فایل صوتی را برایش بفرستید! (توجه: لازم به یادآوری نیست که هر نوع مهاجرتی ناپسند نیست؛ مثلاً یکی برای کسب علم یا هدایت مهاجرت کند. مهاجرتی که به طمع کسب رفاه و آرامش دنیوی باشد خنده‌دار است چون چنین چیزی را خداوند در دنیا خلق نکرده است! طبق این داستان، هر کجا بروی اگر خوبی‌هایی داشته باشد، بدی‌هایی نیز دارد؛ به قول مولانا: «زانک هر نعمت غمی دارد قرین». در یک مطلب مجزا توضیح خواهم داد که: رضایت یک نگرش است نه یک رفتار...)

من اشعار را هم اینجا قرار می‌دهم که هر بار بخوانیم:

نکته اینکه: جذابیت اصلی مثنوی معنوی، گریزهایی است که مولانا در بین اشعار می‌زند؛ مثلاً اشعار را بخوانید و ببینید که در بخش ۹۵ ناگهان چه گریز جالبی به داستان دیگری می‌زند!

بخش ۹۳

گازری بود و مر او را یک خری
پشت ریش، اِشکَم تهی و لاغری

در میان سنگ لاخ بی‌گیاه
روز تا شب بی‌نوا و بی‌پناه

بهر خوردن جز که آب آنجا نبود
روز و شب بد خر در آن کور و کبود

آن حوالی نیستان و بیشه بود
شیر بود آنجا که صیدش پیشه بود

شیر را با پیل نر جنگ اوفتاد
خسته شد آن شیر و ماند از اصطیاد

مدتی وا ماند زان ضعف از شکار
بی‌نوا ماندند دد از چاشت‌خوار

زانک باقی‌خوار شیر ایشان بدند
شیر چون رنجور شد تنگ آمدند

شیر یک روباه را فرمود رو
مر خری را بهر من صیاد شو

گر خری یابی به گرد مرغزار
رو فسونش خوان فریبانش بیار

چون بیابم قوتی از گوشت خر
پس بگیرم بعد از آن صیدی دگر

اندکی من می‌خورم باقی شما
من سبب باشم شما را در نوا

یا خری یا گاو بهر من بجوی
زان فسونهایی که می‌دانی بگوی

از فسون و از سخنهای خوشش
از سرش بیرون کن و اینجا کشش

بخش ۹۴

...

گفت روبه شیر را خدمت کنم
حیله‌ها سازم ز عقلش بر کنم

حیله و افسونگری کار منست
کار من دستان و از ره بردنست

از سر که جانب جو می‌شتافت
آن خر مسکین لاغر را بیافت

پس سلام گرم کرد و پیش رفت
پیش آن ساده دل درویش رفت

گفت چونی اندرین صحرای خشک
در میان سنگ لاخ و جای خشک

گفت خر گر در غمم گر در ارم
قسمتم حق کرد من زان شاکرم

شکر گویم دوست را در خیر و شر
زانک هست اندر قضا از بد بتر

چونک قسام اوست کفر آمد گله
صبر باید صبر مفتاح الصله

غیر حق جمله عدواند اوست دوست
با عدو از دوست شکوت کی نکوست

تا دهد دوغم نخواهم انگبین
زانک هر نعمت غمی دارد قرین

بخش ۹۵

بود سقایی مرورا یک خری
گشته از محنت دو تا چون چنبری

پشتش از بار گران صد جای ریش
عاشق و جویان روز مرگ خویش

جو کجا از کاه خشک او سیر نی
در عقب زخمی و سیخی آهنی

میر آخر دید او را رحم کرد
که آشنای صاحب خر بود مرد

پس سلامش کرد و پرسیدش ز حال
کز چه این خر گشت دوتا هم‌چو دال

گفت از درویشی و تقصیر من
که نمی‌یابد خود این بسته‌دهن

گفت بسپارش به من تو روز چند
تا شود در آخر شه زورمند

خر بدو بسپرد و آن رحمت‌پرست
در میان آخر سلطانش بست

خر ز هر سو مرکب تازی بدید
با نوا و فربه و خوب و جدید

زیر پاشان روفته آبی زده
که به وقت و جو به هنگام آمده

خارش و مالش مر اسپان را بدید
پوز بالا کرد کای رب مجید

نه که مخلوق توم گیرم خرم
از چه زار و پشت ریش و لاغرم

شب ز درد پشت و از جوع شکم
آرزومندم به مردن دم به دم

حال این اسپان چنین خوش با نوا
من چه مخصوصم به تعذیب و بلا

ناگهان آوازهٔ پیگار شد
تازیان را وقت زین و کار شد

زخمهای تیر خوردند از عدو
رفت پیکانها دریشان سو به سو

از غزا باز آمدند آن تازیان
اندر آخر جمله افتاده ستان

پایهاشان بسته محکم با نوار
نعلبندان ایستاده بر قطار

می‌شکافیدند تن‌هاشان بنیش
تا برون آرند پیکانها ز ریش

آن خر آن را دید و می‌گفت ای خدا
من به فقر و عافیت دادم رضا

زان نوا بیزارم و زان زخم زشت
هرکه خواهد عافیت دنیا بهشت

بخش ۹۶: پاسخ روبه

گفت روبه جستن رزق حلال
فرض باشد از برای امتثال

عالم اسباب و چیزی بی‌سبب
می‌نباید پس مهم باشد طلب

وابتغوا من فضل الله است امر
تا نباید غصب کردن هم‌چو نمر

گفت پیغامبر که بر رزق ای فتی
در فرو بسته‌ست و بر در قفلها

جنبش و آمد شد ما و اکتساب
هست مفتاحی بر آن قفل و حجاب

بی‌کلید این در گشادن راه نیست
بی‌طلب نان سنت الله نیست

بخش ۹۷: پاسخ خر

گفت از ضعف توکل باشد آن
ورنه بدهد نان کسی که داد جان

هر که جوید پادشاهی و ظفر
کم نیاید لقمهٔ نان ای پسر

دام و دد جمله همه اکال رزق
نه پی کسب‌اند نه حمال رزق

جمله را رزاق روزی می‌دهد
قسمت هر یک به پیشش می‌نهد

رزق آید پیش هر که صبر جست
رنج کوششها ز بی‌صبری تست

بخش ۹۸

گفت روبه آن توکل نادرست
کم کسی اندر توکل ماهرست

گرد نادر گشتن از نادانی است
هر کسی را کی ره سلطانی است

چون قناعت را پیمبر گنج گفت
هر کسی را کی رسد گنج نهفت

حد خود بشناس و بر بالا مپر
تا نیفتی در نشیب شور و شر

بخش ۹۹

گفت این معکوس می‌گویی بدان
شور و شر از طمع آید سوی جان

از قناعت هیچ کس بی‌جان نشد
از حریصی هیچ کس سلطان نشد

نان ز خوکان و سگان نبود دریغ
کسپ مردم نیست این باران و میغ

آنچنان که عاشقی بر رزق زار
هست عاشق رزق هم بر رزق‌خوار

بخش ۱۰۱

گفت روبه این حکایت را بهل
دستها بر کسب زن جهد المقل

دست دادستت خدا کاری بکن
مکسبی کن یاریِ یاری بکن

هر کسی در مکسبی پا می‌نهد
یاری یاران دیگر می‌کند

زانک جمله کسب ناید از یکی
هم دروگر هم سقا هم حایکی

هین به انبازیست عالم بر قرار
هر کسی کاری گزیند ز افتقار

طبل‌خواری در میانه شرط نیست
راه سنت کار و مکسب کردنیست

بخش ۱۰۲

گفت من به از توکل بر ربی
می‌ندانم در دو عالم مکسبی

کسب شکرش را نمی‌دانم ندید
تا کشد رزق خدا رزق و مزید

بحثشان بسیار شد اندر خطاب
مانده گشتند از سؤال و از جواب

بعد از آن گفتش بدان در مملکه
نهی لا تلقوا بایدی تهلکه

صبر در صحرای خشک و سنگ‌لاخ
احمقی باشد جهان حق فراخ

نقل کن زینجا به سوی مرغزار
می‌چر آنجا سبزه گرد جویبار

مرغزاری سبز مانند جنان
سبزه رسته اندر آنجا تا میان

خرم آن حیوان که او آنجا شود
اشتر اندر سبزه ناپیدا شود

هر طرف در وی یکی چشمهٔ روان
اندرو حیوان مرفه در امان

از خری او را نمی‌گفت ای لعین
تو از آن‌جایی چرا زاری چنین

کو نشاط و فربهی و فر تو
چیست این لاغر تن مضطر تو

شرح روضه گر دروغ و زور نیست
پس چرا چشمت ازو مخمور نیست

این گدا چشمی و این نادیدگی
از گدایی تست نه از بگلربگی

چون ز چشمه آمدی چونی تو خشک
ور تو ناف آهویی کو بوی مشک

زانک می‌گویی و شرحش می‌کنی
چون نشانی در تو نامد ای سنی

بخش ۱۰۶

روبه اندر حیله پای خود فشرد
ریش خر بگرفت و آن خر را ببرد

مطرب آن خانقه کو تا که تفت
دف زند که خر برفت و خر برفت

چونک خرگوشی برد شیری به چاه
چون نیارد روبهی خر تا گیاه

گوش را بر بند و افسونها مخور
جز فسون آن ولی دادگر

آن فسون خوشتر از حلوای او
آنک صد حلواست خاک پای او

خنبهای خسروانی پر ز می
مایه برده از می لبهای وی

عاشق می باشد آن جان بعید
کو می لبهای لعلش را ندید

آب شیرین چون نبیند مرغ کور
چون نگردد گرد چشمهٔ آب شور

موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند

خسرو شیرین جان نوبت زدست
لاجرم در شهر قند ارزان شدست

یوسفان غیب لشکر می‌کشند
تنگهای قند و شکر می‌کشند

اشتران مصر را رو سوی ما
بشنوید ای طوطیان بانگ درا

شهر ما فردا پر از شکر شود
شکر ارزانست ارزان‌تر شود

در شکر غلطید ای حلواییان
هم‌چو طوطی کوری صفراییان

نیشکر کوبید کار اینست و بس
جان بر افشانید یار اینست و بس

نقل بر نقلست و می بر می هلا
بر مناره رو بزن بانگ صلا

سرکهٔ نه ساله شیرین می‌شود
سنگ و مرمر لعل و زرین می‌شود

آفتاب اندر فلک دستک‌زنان
ذره‌ها چون عاشقان بازی‌کنان

چشمها مخمور شد از سبزه‌زار
گل شکوفه می‌کند بر شاخسار

چشم دولت سحر مطلق می‌کند
روح شد منصور انا الحق می‌زند

گر خری را می‌برد روبه ز سر
گو ببر تو خر مباش و غم مخور

بخش ۱۰۸

چونک بر کوهش بسوی مرج برد
تا کند شیرش به حمله خرد و مرد

دور بود از شیر و آن شیر از نبرد
تا به نزدیک آمدن صبری نکرد

گنبدی کرد از بلندی شیر هول
خود نبودش قوت و امکان حول

خر ز دورش دید و برگشت و گریز
تا به زیر کوه تازان نعل ریز

گفت روبه شیر را ای شاه ما
چون نکردی صبر در وقت وغا

تا به نزدیک تو آید آن غوی
تا باندک حمله‌ای غالب شوی

مکر شیطانست تعجیل و شتاب
لطف رحمانست صبر و احتساب

دور بود و حمله را دید و گریخت
ضعف تو ظاهر شد و آب تو ریخت

گفت من پنداشتم بر جاست زور
تا بدین حد می‌ندانستم فتور

نیز جوع و حاجتم از حد گذشت
صبر و عقلم از تجوع یاوه گشت

گر توانی بار دیگر از خرد
باز آوردن مر او را مسترد

منت بسیار دارم از تو من
جهد کن باشد بیاری‌اش به فن

گفت آری گر خدا یاری دهد
بر دل او از عمی مهری نهد

پس فراموشش شود هولی که دید
از خری او نباشد این بعید

لیک چون آرم من او را بر متاز
تا ببادش ندهی از تعجیل باز

گفت آری تجربه کردم که من
سخت رنجورم مخلخل گشته تن

تا به نزدیکم نیاید خر تمام
من نجنبم خفته باشم در قوام

رفت روبه گفت ای شه همتی
تا بپوشد عقل او را غفلتی

توبه‌ها کردست خر با کردگار
که نگردد غرهٔ هر نابکار

توبه‌هااش را به فن بر هم زنیم
ما عدوی عقل و عهد روشنیم

کلهٔ خر گوی فرزندان ماست
فکرتش بازیچهٔ دستان ماست

عقل که آن باشد ز دوران زحل
پیش عقل کل ندارد آن محل

از عطارد وز زحل دانا شد او
ما ز داد کردگار لطف‌خو

علم الانسان خم طغرای ماست
علم عند الله مقصدهای ماست

تربیهٔ آن آفتاب روشنیم
ربی الاعلی از آن رو می‌زنیم

تجربه گر دارد او با این همه
بشکند صد تجربه زین دمدمه

بوک توبه بشکند آن سست‌خو
در رسد شومی اشکستن درو

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[imdone.ir ؛ من انجام دادم! (سرویس جدیدی از آفتابگردان برای مدیریت تکلیف در کلاس درس)]]> http://aftab.cc/article/1815

تمرکز اصلی ما در آفتابگردان روی «راهکارهای آموزشی» است. پروژه‌های نُمرا (سیستم مدیریت آموزشگاه) و تِستا (سیستم مدیریت آزمون آنلاین) و حُجرا (سیستم مدیریت محتوا) اصلی‌ترین راهکارها هستند اما تنها راهکارها نیستند. (لیست محصولات ما)

و اما، در کلاس‌هایی مثل برنامه‌نویسی و... که افراد باید یک تمرین را انجام دهند و یا در کلاس‌های آنلاین، یک چالش برای مدرس این است که بفهمد کدام دانش‌جو، تمرینی که سر کلاس تعیین شده را انجام داده؟ در حالت عادی مدرس باید دائم سؤال کند «انجام دادید؟»

این برای من تبدیل به یک مسأله شد و مدتی‌ست که دنبال فرصت می‌گشتم که سامانه‌ای طراحی کنم که دانش‌جوها ابتدای کلاس وارد آن شوند و هر تمرینی که مشخص می‌شود و انجام می‌دهند، اعلام کنند که تمرین را انجام داده‌اند و مدرس به راحتی یک آمار از وضعیت افراد کلاس داشته باشد.

اما کار به همین‌جا ختم نشد... به این فکر کردم که چطور می‌توان از مفهوم بازی‌گونه‌سازی یا Gamification (که چند باری در آفتابگردان در موردش صحبت کرده‌ام و گفته بودم که پایان‌نامه دکترای بنده هم در همین زمینه بود: جستجوی واژه در آفتابگردان) برای تشویق بیشتر افراد به انجام تمرین‌های کلاس استفاده کرد؟

از طرفی دنبال فرصتی می‌گشتم که یک پروژه کوچک با زبان NodeJS انجام دهم و این زبان را محک بزنم...

مجموعه این‌ها دست به دست هم داد تا سایت «من انجام دادم!» (به انگلیسی: I'm done) متولد شود:

imdone.ir

پنل مدرس:

همانطور که مشخص است، مدرس پس از ثبت‌نام در سامانه، یک اتاق (کلاس) تعریف می‌کند و برای آن یک گذرواژه در نظر می‌گیرد... در کلاس‌هایش از افراد می‌خواهد که وارد سایت imdone.ir شوند و «پیوستن به اتاق» را بزنند و شناسه و گذرواژه اتاق را وارد کنند.

هم مدرس و هم دانش‌جوها می‌توانند افراد حاضر در کلاس را ببینند.

مدرس با کلیک روی «تکلیف جدید» اجازه می‌دهد که افراد پس از انجام تمرین، روی «من انجام دادم!» کلیک کنند... نفر اول در آن تکلیف مدال طلا می‌گیرد، دومی نقره و سومی برنز... علاوه بر این، برای افزایش رقابت، یک Leader Board هم در سمت چپ در نظر گرفته شده. نفر اول در هر تکلیف ۵ امتیاز، نفر دوم ۴، سوم ۳ و نفرات بعدی ۱ امتیاز می‌گیرند...

به مدرس این امکان داده شده که اگر احساس کرد یک دانش‌جو بی‌جهت برای گرفتن امتیاز روی دکمه «من انجام دادم!» کلیک می‌کند، سیستم او را قفل کند تا دیگر نتواند در بازی شرکت کند.

از انیمیشن‌ها و ترفندهای دیگر هم برای جذابیت بیشتر کمک گرفته شده است. مثلاً من یک اتاق با شناسه test و گذرواژه test ساخته‌ام، وارد اتاق شوید و روی «من انجام دادم!» کلیک کنید و انیمیشن جذاب آن را ببینید!

سعی شده که سامانه بسیار ساده و سریع و روان باشد؛ بنابراین از بسیاری اضافات اجتناب شده. (هر چند که به مرور امکانات جالبی مانند ارسال سریع فایل تکلیف و... اضافه خواهد شد)

در این چند روز که در کلاس‌ها به کار گرفته‌ام، دانش‌جوها فوق‌العاده استقبال کرده‌اند و جو کلاس بسیار رقابتی‌تر و پرانرژی‌تر شده...

 

اگر شما پیشنهادی برای جذاب‌تر شدن این پروژه داشتید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. 

این اولین پروژه کامل ما به زبان NodeJS بود. احتمال می‌دهم که از این پس (إن شاء الله) نود.جی.اس را بیشتر در پروژه‌هایمان ببینید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[DeepSeek ؛ هوش مصنوعی چینی منبع‌باز در حد ChatGPT]]> http://aftab.cc/article/1814

این روزها به لطف تکانی که هوش مصنوعی خورد، سایت‌های جستجو یا مکالمه مبتنی بر هوش مصنوعی فراوان شده است. سال گذشته در مطلب «Phind موتور جستجوی کد مبتنی بر هوش مصنوعی» یکی را معرفی کردیم (که البته گاهی از دسترس خارج می‌شود) و بعدها هم که Perplexity AI را معرفی کردیم؛ اما با توجه به لوس‌بازی‌ها و شل‌کن-سفت‌کن‌های سایت‌های غربی، فعلاً به نظر می‌رسد سایت‌ها و محصولات شرقی قابل‌اعتمادتر باشند.

سایت DeepSeek.com یک موتور جستجوی مکالمه‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی است که ادعا می‌کند حتی از مدل O1 شرکت OpenAI بهتر عمل می‌کند و مهم‌ترین ویژگی آن منبع‌باز (Open Source) بودن آن است...

من نتایج خوبی از آن گرفتم و فعلاً آن را جایگزین Phind می‌کنم تا ببینم چه می‌شود...

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[امکان جالبی که به نمرا ۳.۳ اضافه شد: تعیین اوقات آزاد مشترک بین دانش‌جویان کلاس]]> http://aftab.cc/article/1813

یکی از چالش‌ها در مؤسسات آموزش آزاد تعیین زمان کلاس‌ها است! مثلاً اگر ما بخواهیم برای یکی از دوره‌های طراحی وب دو روز در هفته کلاس تعیین کنیم، باید بین همه دانش‌جویان و مؤسسه و استاد، زمان‌های مشترکی پیدا کنیم! این کار مدت‌ها بود که برای ما یک چالش شده بود. باید تک‌تک از افراد می‌پرسیدیم زمان‌های خالی شما کی است و با یک دقت و حافظه خاص یک زمان مشترک پیدا می‌کردیم! بنابراین، لازم دیدم که این امکان به نُمرای دوست‌داشتنی اضافه شود... و شد:

فقط کافی‌ست هر دانش‌جو وارد پنل کاربری خود شود و از بخش «تعیین اوقات آزاد»، زمان‌هایی که در طول هفته می‌تواند کلاس بیاید را مشخص کند، در پنل مدیریت، مدیر، نام کاربری دانش‌جویان یک کلاس را وارد می‌کند، سیستم به طور خودکار زمان مشترک بین افراد را محاسبه می‌کند و نمایش می‌دهد... حتی این امکان تعبیه شده که اگر لازم شد یک دانش‌جو از کلاس حذف شود تا ساعات آزاد برای کلاس بیشتر شود؛ می‌شود با برداشتن تیک کنار نام هر دانش‌جو فهمید که اگر او از کلاس حذف شود (و به کلاس دیگری منتقل شود) وضعیت اوقات آزاد کلاس چطور خواهد شد...

در این ویدئو می‌توانید کل ماجرا را مشاهده کنید:

کلیک کنید

یا مشاهده کنید:

این ویژگی فقط در نمرا ۳.۳ به بعد ارائه شده است:

https://yourl.ir/nomra3

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 


]]>
<![CDATA[از امروز تستا ۳.۷ و نمرا ۳.۳ به مشتریان جدید تحویل داده خواهد شد]]> http://aftab.cc/article/1812

از قدیم گفته‌اند وقتی نرم‌افزار به نسخه ۱۰ خود برسد به کمال خود رسیده است. با توجه به اینکه ما نسخه تجاری تستا و نمرا را با نام تستا ۳ و نمرا ۳ می‌شناسیم؛ می‌توان گفت تستا ۳.۷ در حقیقت تستا ۱۰ است و ۱۶ سال پس از ارائه اولین نسخه، دور از ذهن نیست که کمال خود را تجربه کند.

به هر حال، پس از یک بازه نفس‌گیر، تستا ۳ و نمرا ۳ با پوسته زیبا و انعطاف‌پذیر ۱۴۰۴ آماده انتشار شده است!

دموها را ببینید:

تستا: https://testa.niroomand.ir

نمرا: https://nomra.niroomand.ir

تستا ۳.۷ بخش کاربری:

https://img.aftab.cc/news/1403/testa37_screenshot.png

نمرا ۳.۳ بخش کاربری:

https://img.aftab.cc/news/1403/nomra33_screenshot.png

تأکید اصلی در این نسخه روی موبایل بوده است. تمامی بخش‌های سیستم از کاربری تا مدیریت، به طور کامل با موبایل سازگار است و از جدیدترین ترفندهای طراحی بهره گرفته شده است.

تغییرات ظاهری گسترده در تستا:

https://img.aftab.cc/news/1403/testa37_screenshot_2.png

پنل‌های مدیریت هر دو سیستم متحول شده است:

پنل مدیریت تستا:

https://img.aftab.cc/news/1403/testa37_screenshot_3.png

پنل مدیریت نمرا:

https://img.aftab.cc/news/1403/nomra33_screenshot_2.png

یکی از جذاب‌ترین تغییرات، در برگزاری آزمون‌های حاوی PDF است. همه ابزارهای لازم جهت مرور روان PDF و درج پاسخ در موبایل و کامپیوتر تعبیه شده است:

https://img.aftab.cc/news/1403/testa37_screenshot_4.png

می‌توانید در سایت این مشتری ثبت‌نام و در این آزمون‌ها شرکت نمایید:

https://test.zoodbist.ir/#1913

هر دو سیستم بسیار بسیار روان و دقیق شده است که در حین کار با آن متوجه خواهید شد.

از امروز، به مشتریان جدید این نسخه‌ها تحویل داده خواهد شد.

محل خرید و مشاهده توضیحات تستا ۳:

https://yourl.ir/testa3

محل خرید و مشاهده توضیحات نمرا ۳:

https://yourl.ir/nomra3

در مورد آپدیت مشتریان قدیمی، با توجه به چالش‌هایی که با سفارشی‌سازی‌ها خواهیم داشت، باید بررسی کنیم که چطور می‌توانیم آپدیت ارائه کنیم اما فعلاً تا ابتدای سال ۱۴۰۴ امکان ارائه آپدیت به این نسخه‌ها وجود نخواهد داشت.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[می‌خواهید یک رستوران راه‌اندازی کنید؛ جایی که هیچ رستورانی نیست بهتر است یا در کنار دیگر رستوران‌ها؟]]> http://aftab.cc/article/1811

در هر شهری یک خیابان یا محله وجود دارد که یک شغل خاص در آن متمرکز شده است؛ برای مثال یک خیابان در تهران وجود دارد که همگی ابزارآلات می‌فروشند، یک خیابان کلاً لوازم پزشکی و...

حالا سؤال اساسی این است که: اگر قرار باشد یک شغل راه‌اندازی کنیم بهتر است در محل تجمع رقبا راه‌اندازی کنیم یا در محلی که هیچ کدام از آنها وجود ندارند؟ یعنی مثلاً راه‌اندازی یک رستوران در کنار رستوران‌های دیگر فکر اقتصادی‌تری است یا راه‌اندازی در جایی که هیچ رستورانی وجود ندارد؟

این هفته، در آخرین ترم رشته اقتصاد، امتحان درس ارزیابی طرح‌های اقتصادی را داریم. در کتاب «ارزیابی طرح‌های اقتصادی» (نوشته ابوالحسنی و بهرامی‌نیا) آمده است: اگر سرمایه‌گذاری بخواهد یک رستوران راه‌اندازی کند بهتر است آن را در جایی که رستوران‌های دیگر هم وجود داشته باشند راه‌اندازی کند. دلیل آن «صرفه‌جویی از تجمع شهری» بیان شده است. (در مورد تجمع شهری پیشنهاد می‌کنم این مطلب را مشاهده نمایید: «دلایل وجود شهر») به طور خلاصه، آن فروشنده دیگر نیاز نیست برای فهماندن و جا انداختن مکان خود به مشتری‌ها هزینه کند... فقط کافی‌ست روی جذب مشتری‌ها متمرکز شود.

از گذشته، هر وقت یک مغازه اجاره لباس عروس یا ابزارآلاتی و... را می‌دیده‌ام که در خیابانی که آن شهر متمرکز شده مغازه‌اش را راه‌اندازی نکرده، در دلم می‌گفتم: او به زودی جمع خواهد کرد یا نقل مکان می‌کند... حالا دلیلش را فهمیدم!

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[برای درک این ۵ خط کد، باید حداقل ۵ دوره برنامه‌نویسی را پاس کرده باشید!]]> http://aftab.cc/article/1810

در یکی از کلاس‌های برنامه‌نویسی، در حین کار روی پروژه، قطعه کد جالبی نوشتیم... 

برای درک پیچیدگی و در عین حال جذابیت برنامه‌نویسی، کافی‌ست به این ۵ خط کد دقت کنید:

@if($_COOKIE['dark'])
 $(`#dark`).click(function(){
   $(`a`).removeClass(`link-primary`);
 });
@endif

برای درک کامل این ۵ خط کد، حداقل باید ۵ دوره برنامه‌نویسی را پاس کرده باشید:

۱- زبان HTML برای درک `a`

۲- زبان CSS برای درک ‎#dark و پس از آن دوره bootstrap برای درک `link-primary`

۳- زبان C یا C++‎ برای درک if و ;

۴- زبان JavaScript برای درک function()‎ و پس از آن دوره JQuery برای درک removeClass و $

۵- زبان PHP برای درک ‎$_COOKIE و پس از آن دوره Laravel و زبان Blade برای درک @

و تازه، در کنار آن کلی مهارت دیگر مانند زبان MySQL، مفهوم Template Engine، طراحی MVC، مبحث UI/UX و طراحی حالت Dark Mode، مبحث SEO، امنیت در بحث کوکی و و و لازم است!

همین!

https://img.aftab.cc/news/1403/web-programming-roadmap.png

یاد این مطلب که ۱۲ سال پیش نوشته بودم افتادم: چرا هزینه‌های برنامه‌نویسی بالاست؟

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اگر علاقه‌مند به برنامه‌نویسی هستید، می‌توانید از طریق لینک زیر، دوره‌های بالا را به صورت آنلاین تهیه کنید و یا اگر ساوه زندگی می‌کنید به مجتمع فنی تهران نمایندگی ساوه مراجعه کنید:
https://yourl.ir/np 


]]>
<![CDATA[چرا ماهواره و رسانه‌های معاند تمایل دارند ایران را ذلیل نشان دهند؟]]> http://aftab.cc/article/1809

الحمد لله نه ماهواره داشته‌ایم و نه حتی خانوادگی، شبکه‌های اجتماعی را نصب کرده‌ایم؛ اما گاهی که مهمان خانواده‌های فامیل می‌شویم، هر چند می‌دانند که موقع حضور من باید ماهواره و... خاموش باشد اما گاهی شده که چند دقیقه مخاطب آن بوده‌ام. برنامه‌های آنها را آنقدر مضر می‌دانم که معتقدم فقط ده دقیقه مخاطب این رسانه‌ها بودن کافی‌ست تا شخصی که تحصیلات عالیه و خودمهاری کافی ندارد، دیگر به هیچ چیز پایبند نباشد؛ حالا دین و نظام ولایت فقیه که جای خود دارد. حتی در این حد که مثل یکی از مخاطبان بگوید: «هیچکس حق تعیین درست و غلط را ندارد؛ اصلاً معیار چیست که بتوان با آن خوب و بد را تعیین کرد»!! (یاد کتاب فلسفه سیاست افتادم، بخشی از جمله ایشان صحیح است. آنجا هم بحث می‌شود که هیچ کس حق حکومت بر دیگران را ندارد، اما یک تبصره دارد: جز خداوند و آن‌ها که او تعیین کرده باشد...)

تا این حد این برنامه‌ها و اطلاعات را مضر می‌دانم که وقتی می‌فهمم یکی از دانشجوها یا اقوام، در خانه‌شان ماهواره دارد، کلاً در همه زمینه‌های مثبت مانند تحصیلات خوب، شغل خوب، دین و... از او قطع امید می‌کنم و هرگز با او هم‌کلام نمی‌شوم چون سم خطرناکی وارد بدنش شده که ممکن است به من هم سرایت کند و من را هم بدبخت کند.

این رسانه‌ها خیلی زیرکانه، با سوء استفاده از کم‌آگاهی و کج‌فهمی عوام و با ترکیب واژگان دوپهلو و مبهم، پایه‌های اعتقادی مردم را می‌زنند. مثلاً یک بار در دوران دانشجویی، خانه‌ی دانشجویی یکی از دوستان مهمان بودم، یک رادیوی معاند را گوش می‌کرد. در یک برنامه، برادر آقای خامنه‌ای را معرفی می‌کرد و حرفش این بود که برادر ایشان از مخالفان ایشان است... و قصد داشت اینطور القاء کند که: وقتی برادر یک شخص با او مخالف است، حتماً آن شخص کارش ایرادی دارد! کسی که ذهن خوش‌ساخت نداشته باشد ممکن است با همین استدلالِ ناخودگاه که در مغزش شکل می‌گیرد، اعتقادش نسبت به رهبری سست شود؛ در حالی که یک تحصیل‌کرده‌ی بابینش سریعاً با خودش می‌گوید: اینکه برادر یک نفر با او مخالف باشد، هیچ دلیل و ضمانتی بر این نیست که او اشتباهی داشته. میلیون‌ها برادر وجود دارند که به دلیل حسادت و دیگر مشکلات اخلاقی، با برادر دیگرشان که احیاناً کوچک‌تر از خودشان باشد و به جایی رسیده باشد، ساز مخالف کوک می‌کنند. کلاً هر چه انسان بالاتر می‌رود و موفق‌تر می‌شود، اطرافیانش بیشتر حسادت می‌کنند و برای سرنگون شدندش لحظه‌شماری می‌کنند و دوست دارند جلوش مانع ایجاد کنند. در تاریخ اسلام هم ده‌ها نمونه داریم که مثلاً یکی از فرزندان امام معصوم به امامت رسیده، برادرش با او به مخالفت برخواسته... اصلاً چرا راه دور برویم؟ ابولهب عموی پیامبر بعد از اینکه پیامبر به پیامبری مبعوث شد، چه‌ها که نکرد!! (همه جا راه می‌افتاد می‌گفت برادرزاده من دیوانه شده به حرفش گوش نکنید! حالا اگر ایران‌اَنتَرنشنال آن زمان بود، شک نکنید که هر روز می‌رفت با ابولهب مصاحبه می‌کرد!!!!!!)

اما موضوعی که بیش از بقیه در این رسانه‌ها مشهود است، گزارش‌ها و مطالبی است که در آن‌ها به نحوی، ایران فعلی و کلاً ایرانیان ذلیل و عقب‌مانده نمایش داده می‌شوند. مثلاً چند روز پیش خبرخوان ایران‌انترنشنال می‌گفت: عراقچی در تماس با اسد تأکید کرد که در شرایط فعلی که ایران تضعیف شده است امکان ارسال نیرو به سوریه وجود ندارد! از متنی که خبرنویس مغزفندقی نوشته خنده‌ام گرفت و به خانمم گفتم: واقعاً خبرهایش فقط به درد مخاطبانش می‌خورد! حالا آن مردم عوام چه می‌فهمند این خبر چقدر مسخره است!؟ اگر بگویی چه خبر مسخره‌ای نوشته، همه‌شان خواهند گفت: راست می‌گه دیگه! :) (عراقچی روی چه چیز جالبی تأکید کرده!!)

سؤال اساسی این است: چرا این رسانه‌ها دوست دارند مخاطبان خود را تحقیر و ذلیل کنند؟

دلیل آن را احتمالاً باید در یک ترفند روان‌شناسی یافت: انسان‌ها فکر می‌کنند کسی که آنها را تحقیر می‌کند در جایگاه بالاتری نسبت به آنها قرار دارد. (چیزی بارش است!)

اکثر عوام دور کسی جمع می‌شوند که ضعف‌های آنها را برشمارد و از وضع فعلی ناراضی باشد. مثلاً در دانشگاه، اساتید برای کسب محبوبیت، از این ترفند خیلی استفاده می‌کنند؛ مثلاً وارد کلاس می‌شوند از نبود ویدئو پرژکتور یا خراب بودن کامپیوترها و... با دانشجوها صحبت می‌کنند و از عباراتی مثل «اینجا دانشگاه نیست، خرابه است» و از این نوع جملات منفی شدیداً استفاده می‌کنند.

ولی افرادی که از وضع موجود جامعه راضی هستند یا تمایل دارند به جای انتقاد در جمع، به فکر رفع مشکل از طرف مسؤولان مربوطه باشند بین عوام با عباراتی مثل پاچه‌خوار و حکومتی و مزدور و... شناخته می‌شوند.

جالب است که این ترفند، ترفند تازه‌ای نیست!

فرعون، هزاران سال پیش از چنین ترفندی استفاده می‌کرد؛ آیه ۵۴ سوره زخرف:

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ‌ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ

پس (فرعون) قومش را تحقیر کرد، در نتیجه او را اطاعت کردند... همانا آنها قوم فاسقی بودند.

آیه‌ی فوق‌العاده‌ای است*. اصل مهمی را بیان می‌کند: مردم را با بیانتان تحقیر کنید تا شما را اطاعت کنند. 

در همه فرهنگ‌ها هم همینطور است، کاندید ریاست جمهوری حتی در آمریکا و اسرائیل با آن همه ملاحظاتشان، برای کسب رأی بیشتر تلاش می‌کند وضع جامعه را سیاه نشان دهد و مردم کشورش را بدبخت‌ترین مردم دنیا معرفی کند... با همین ترفند، کلی رأی جذب می‌کند. حتی ما این را در ریاست جمهوری کشور خودمان هم دیده‌ایم... (به‌خصوص رئس‌جمهور فعلی خیلی از این ترفند بهره برد و همچنان می‌برد!)

اما سؤال اساسی‌تر این است:

چرا مردم از کسی که تحقیرشان می‌کند اطاعت می‌کنند؟

می‌توان یک دلیل ساده برای آن بیان کرد: مردم احتمال می‌دهند که با پیروی از آن فرد، این ذلتی که او اشاره کرده است، رفع شود.

اما احتمالاً یک دلیل روان‌شناختی می‌تواند این باشد: مردم به اطلاعاتی که آنها را تأیید کند، گرایش بیشتری نشان می‌دهند. این را اصطلاحاً «سوگیری تأیید» می‌نامند: 

ویکی‌پدیا در بیان انواع سوگیری:

Confirmation bias: the tendency to seek, interpret, and memorize information in a way that confirms existing beliefs.

سوگیری تأیید: تمایل به جستجو، تفسیر و به خاطر سپردن اطلاعات به گونه‌ای که باورهای موجود را تایید کند.

یک سوگیری دیگر هم به کمک می‌آید:

Selective perception distortion: the tendency to notice and remember only information that supports one's own beliefs.

تحریف ادراک انتخابی: تمایل به توجه و به خاطر سپردن فقط اطلاعاتی که از باورهای شخص پشتیبانی می‌کند.

پس، افراد، حرف‌های ماهواره و رسانه‌های معاند را بیشتر قبول دارند، چرا؟ چون حرف‌های ماهواره با عقاید آنها سازگارتر است. 

حالا سؤال دیگر این است که: چرا مردم فکر می‌کنند وضع بد است؟ که ماهواره را هم که حرف‌هایشان را تأیید می‌کند اطاعت کنند؟

این سؤال هم می‌تواند از دیدگاه‌های مختلف پاسخ داده شود:

۱- وقتی کسی در معرض بمباران اخبار منفی قرار می‌گیرد (ماهواره‌ای که صبح تا شب روشن است و در اوقاتی که خاموش است هم شبکه‌های اجتماعی بارش را به دوش می‌کشند)، کم‌کم باورش می‌شود که حتماً وضع بد است که این همه خبر در این زمینه وجود دارد. (همه، این تجربه را دارند که وقتی مدتی از این‌ها فاصله می‌گیرند، احساس می‌کنند حال بهتری دارند و انگار وضع، بهتر شده!)

اگر این دلیل درست باشد، ما یک حلقه‌ی بی‌پایانِ جالب  (infinite loop) خواهیم داشت: مردم ماهواره گوش می‌کنند، به خاطر بمباران اخبار منفی به این نتیجه می‌رسند که ذلیل هستند، ماهواره آنها را تأیید می‌کند، پس ماهواره را بیشتر دوست می‌دارند و اطاعت می‌کنند و این حلقه همینطور تودرتو ادامه پیدا می‌کند...

۲- دلیل مهم‌تر به نظر من به بحث مزاج مرتبط است. (چون این شرایط حتی در کشورهای پیشرفته که بمباران شبکه‌های معاند نیستند هم مشاهده می‌شود. تقریباً مردم هیچ کشوری از شرایط خود راضی نیستند و هر روز اعتراض و جنگ و... دارند)

از نظر مزاج‌شناسی، هر چه مزاج به سمت سردی برود و خون به دلایلی مثل عدم تحرک و آلودگی هوا و... غلیظ‌تر و لخته‌تر شود، فرد منفی‌نگرتر و کم‌کم افسرده‌تر می‌شود. 

انسان‌های امروزی، تحت بمباران غذاهای سرد و سرخ‌کردنی (به‌خصوص سیب‌زمینی) قرار گرفته‌اند (و این غذاها به شدت سرد هستند)، از آن طرف بمباران خبرهای منفی که آن‌ها هم سرد هستند و به اینها، آپارتمان‌نشینی و عدم تحرک و... را هم اضافه کنید! 

نتیجه‌گیری

مردم، منفی‌نگرتر شده‌اند و این باعث توجه بیشتر به ضعف‌ها و نداشته‌ها می‌شود. اگر کسی وجود این ضعف‌ها را تأیید کند و آنها را برشمارد، مردم به خاطر سوگیری تأیید، او را بیشتر اطاعت خواهند کرد، پس تا این شرایط وجود داشته باشد، ماهواره و رسانه‌های معاند محبوبیت بیشتری نسبت به وطن‌دوستانی که معتقدند برشمردن ضعف‌ها دردی را درمان نمی‌کند، بلکه باید با تعامل و وحدت، بر مشکلات فائق آمد، خواهند داشت. و اینجاست که روان‌شناسان روشن‌فکر و معتقد باید خیلی زود مداخله کنند...

پس، دفعه بعد که یک رسانه یا شخص، شما را تحقیر کرد، یک چشمک به او بزنید و بگویید: ناقلا! داری مرا تحقیر می‌کنی که تو را اطاعت کنم!؟😉

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند

____________

* چقدر زیباست که در آیات قبل از آیه ۵۴، خداوند خیلی زیبا روش عملکرد ماهواره‌ها و رسانه‌های دشمن را لو می‌دهد:

وَنَادَىٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَٰذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي‌ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ‎﴿٥١﴾

و فرعون در [میان‌] قوم خود ندا درداد [و] گفت: «اى مردمِ [کشور] من، آیا پادشاهى مصر و این نهرها که از زیر [کاخهاى‌] من روان است از آنِ من نیست؟ پس مگر نمى‌بینید؟

أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ‎﴿٥٢﴾

آیا [این نیست که] من از این [موسی] که بى‌مقدار است و حرف زدن هم بلد نیست بهترم؟

فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ ‎﴿٥٣﴾

پس چرا بر او دستبندهایى زرین آویخته نشده؟ یا با او فرشتگانى همراه نیامده‌اند؟

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ‌ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ‎﴿٥٤﴾

پس قوم خود را تحقیر کرد، بنابراین اطاعتش کردند، چرا که آنها مردمى فاسق بودند.

دقیقاً ترفندهای معاندان است: آمریکای پیشرفته بهتر است یا ایران عقب‌مانده؟ (تأکید روی زرق و برق و خوشی دنیا) رئیسی شش کلاس بیشتر درس نخوانده، حرف زدن هم که بلد نیست! اگر راست می‌گفتند، چرا خدا کمکشان نکرد... و این نوع حرف‌های فرعون‌گونه و قدیمی که فقط کسانی که با قرآن محشورند می‌توانند دست آنها را بخوانند...

* یک بهانه قدیمی برای نشستن پای ماهواره یا استفاده از تلگرام و اینستاگرام و... این است که «ماهواره فقط چیزهای بد ندارد! ما انگلیسی‌هایش را گوش می‌کنیم که انگلیسی‌مان قوی شود! یا برنامه‌های علمی‌اش را می‌بینیم!» ... در دانشگاه به دانشجوها می‌گویم: اگر کسی چنین حرفی زد، به او بگویید ما یک استاد نیرومند داریم که بدون ماهواره و اینستاگرام و... بهترین استاد زبان انگلیسی است و در ۵ رشته و ده مقطع دانشگاهی تحصیل کرده و تخصص دارد! 

باز هم قرآن جواب این افراد را می‌دهد؛ آنجا که برخی گفتند: شراب خاصیت دارد، ما به خاطر خاصیتش می‌خوریم!!! خداوند فرمود: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ‌ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا‌ۗ

درباره شراب و قمار، از تو مى‌پرسند، بگو: «در آن دو، گناهى بزرگ است، و سودهایى هم براى مردم دارد، و[لى‌] گناهشان (=ضررشان) از سودشان بیشتر است

* دلیل دیگر پیگیری اخبار ماهواره و شبکه‌های معاند از نظر روان‌شناسی لذت‌گرا، می‌تواند این باشد که شخص از اینکه از اخبار، زودتر از دیگران آگاه می‌شود و یا اینکه فکر می‌کند از اخباری اطلاع دارد که دیگران اطلاع ندارند، لذت می‌برد و وقتی در جمع خانواده یا دوستان آن اخبار را بیان می‌کند و بقیه احیاناً متعجب می‌شوند، بیشتر احساس لذت و خوشی به او دست می‌دهد (دوپامین بیشتر به مغز ترشح می‌شود) و دوست دارد دائماً این لذت تکرار و بیشتر و بیشتر شود. (تا آنجا که می‌بیند مانند یک معتاد به مواد مخدر، صبح تا شب و شب تا صبح فردا پیگیر اخباری شده که هیچ سودی برایش ندارد و اگر آن وقت‌ها را صرف علم‌آموزی و مهارت‌آموزی می‌کرد، وضع خودش و جامعه بهتر می‌شد و دیگر فکر نمی‌کرد وضع بد است...)

* باید درباره تأثیر اخبار دروغ یا دست‌کاری‌شده از نظر علوم اعصاب شناختی بیشتر تحقیق و صحبت کنیم. اینکه چرا اینقدر این اخبار در مغز نفوذ دارد؟ مثلاً من الان اینجا یک دروغ می‌نویسم: «شنیده شده که استاد نیرومند با یکی از دانشجویانش درگیری فیزیکی داشته». با اینکه خودم نوشته‌ام که دروغ است و بعید هم به نظر می‌رسد اما یک تأثیرهای منفی در انتهای مغز ایجاد می‌کند! حالا اگر کسی بدون اشاره به اینکه دروغ است این را بگوید چقدر نفوذش بیشتر می‌شود؛ مثل آن تقطیع عجیب سخنان امام خمینی درباره برق و آب مجانی که ده‌ها سال است ما را با آن فریب داده‌اند: اینجا


]]>
<![CDATA[تئوری فریب: همه ما در حال فریب خوردن و فریب دادن هستیم]]> http://aftab.cc/article/1808

هر چند یک تئوری به نام «تئوری توطئه» داریم که می‌گوید اتفاقی در جهان نمی‌افتد مگر اینکه دست‌های پنهان در پشت آن وجود دارد؛ اما جایی ندیدم که این تئوری را مطرح کرده باشد که «ما همه در حال فریب خوردن و فریب دادن هستیم».

اگر فریب را اینطور تعریف کنیم: «وادار کردن افراد به بروز رفتار یا نگرش خاص از راهی غیرمستقیم»؛ با این دیدگاه باید اعتراف کرد که همه موجودات در حال فریب خوردن و فریب دادن هستند.

حتی خداوند نیز در حال فریب دادن ماست. وقتی در قرآن دائماً از بهشت و جهنم سخن می‌گوید او در حقیقت دارد ما را فریب می‌دهد. پیامبران و امامان نیز ما را فریب داده‌اند. از آن طرف، شیطان هم ما را فریب می‌دهد.

رئیس فلان شرکت مشهور هم در سخنرانی‌اش در حال فریب افراد برای فروش محصولاتش است.

آن فروشنده‌ای که ویترین مغازه‌اش را تزیین می‌کند، آن سخنرانی که تون صدایش را ملایم می‌کند، آن شخصی که کت و شلوار می‌پوشد، آن روحانی که روضه امام حسین علیه السلام می‌خواند و آن شخص که خود را به تباکی می‌زند، همه و همه در حال فریب دادن مخاطبان خود هستند.

من هم که این مطلب را می‌نویسم در حال فریب شما هستم...

نتیجه این نگرش چیست؟

اگر همه انسان‌ها به تئوری فریب معتقد شوند، نتایج جالبی به دست خواهد آمد: 

۱- حالا این بحث پیش می‌آید که: پس ما دو نوع فریب داریم: فریب خوب و فریب بد. گاهی یک پدر، فرزندش را فریب می‌دهد که فرزندش دست به یک وسیله خطرناک نزند؛ اما کسانی هم هستند که آن فرزند را فریب می‌دهند که دست به چیزهای خطرناک بزند...

۲- با اعتقاد به این تئوری، دیگر لازم نیست همیشه از فریب فرار کنید. فریب، لزوماً یک چیز بد نیست. اگر احساس کردید که یک فریب، خوب است، خود را در معرض آن فریب قرار دهید و با آرامش اجازه دهید که «خوب فریبِ خوب بخورید».

۳- مهم‌ترین نتیجه مثبت این نگرش که بدانیم همه در حال فریب هستیم این است که دیگر کسی نمی‌تواند ما را با ترس از فریب خوردن فریب دهد!

پس، دفعه بعد که یک شبکه ماهواره‌ای یا کانالی در شبکه‌های اجتماعی یا یک نفر که حرف‌های آن‌ها را ضبط و پخش می‌کند مثلاً گفت «تلویزیون ایران در حال فریب مردم است»، یک چشمک بزن و بگو: «ناقلا! داری من را با ترس از فریب خوردن، فریب می‌دهی!؟ حالا که همه در حال فریب خوردن هستیم، بهتر است با کمال میل و با آرامش تمام (یعنی بدون ترس از فریب خوردن و جبهه گرفتن و فرار)، فریبِ فریبِ خوب را بخورم...»

در این مطلب تلاش کردم که شما را خوب فریبِ خوب بدهم.

موفق باشید ;)

حمید رضا نیرومند

_________

پی‌نوشت:

اینکه کدام فریب، خوب است و کدام فریب، بد است، داستان مفصلی است که حتی تا فلسفه خلقت موجودات پیش می‌رود، اما من فریب‌ها را بر اساس نتایج نهایی آن‌ها دسته‌بندی می‌کنم. اینکه فریب ماهواره را بخورم آخرش چه می‌شود؟ (نفرت، منفی‌نگری، سیاه‌نمایی، سگ به جای فرزند، همنشینی با گربه و سگ به جای همنشینی با مؤمنین پاک و تمیز در مسجد، بی‌ناموسی و رابطه با ناموس مردم به جای حفظ حریم و درگیر نشدن با مسائل برهم‌زننده آرامش، موسیقی‌درمانی! و...) و اگر فریب صدا و سیمای جمهوری اسلامی را بخورم آخرش چه می‌شود؟ (امید، انرژی، تحکیم خانواده، فرزند بیشتر و لذت بیشتر، همنشینی با پاکان، قرآن‌درمانی و...)

اینکه فریب یک آخوند را بخورم نتیجه نهایی‌اش چه می‌شود؟ (و العاقبة للمتقین) و اینکه فریب یک ضدآخوند را بخورم نتیجه نهایی‌اش چه می‌شود (خسر الدنیا و الآخرة)؟ پس با کمال میل خودم را در معرض فریب اسلام قرار می‌دهم... که گفته‌اند: اگر بافته‌اند، چه خوب بافته‌اند!


]]>
<![CDATA[در پیچیدگی رشته‌های انسانی: خدا همه مسائل آسان را برای فیزیک‌دانان قرار داده است]]> http://aftab.cc/article/1807

یک دیدگاه قدیمی درباره رشته‌های انسانی مانند روان‌شناسی، الهیات، زبان و... وجود دارد: این رشته‌ها آسان‌تر از رشته‌هایی مانند ریاضی، فیزیک، مهندسی، علوم پایه و ... هستند. ظاهراً در همه جوامع نیز کسانی را راهی رشته‌های انسانی می‌کنند که معدل آن‌ها کمتر است!

اما من می‌خواهم جمله‌ای از کتاب رفتار سازمانی نوشته استیون رابینز بیاورم که تمام معادلات را بر هم می‌زند: او در بخشی از کتاب، برای بیان پیچیدگی رشته‌های انسانی و به ویژه درس رفتار سازمانی به جمله‌ای زیبا متوسل می‌شود (که من هر چقدر گشتم نتوانستم گوینده این جمله را پیدا کنم):

خدا همه مسائل آسان را برای فیزیک‌دانان قرار داده است.

معادل آن در کتاب انگلیسی رابینز:

God gave all the easy problems to the physicists.

این جمله، از نظر من محشر است!

حقیقتاً راست می‌گوید. فیزیک، شیمی، کامپیوتر و... ممکن است به خاطر یک اشتباه که اشتباه بشر از ابتدای خلقت بوده و آن، توجه بیشتر به جسم است، در نگاه اول مهم‌تر و پیچیده‌تر جلوه کنند. (انسان است دیگر همیشه روح را فدای جسم کرده...) اما وقتی مسائل بشر را نگاه می‌کنی می‌بینی آن‌ها که در حوزه علوم طبیعی بوده، دیر یا زود بالاخره فرمولش کشف شده و مسأله حل شده است؛ اما کیست که مسأله دلیل تمایل بشر به «شر» را حل کرده باشد؟ کیست که فهمیده باشد فرمولِ داشتن فرزند موفق (فرزند صالح) چیست؟ کیست که فهمیده باشد تعصب خوب است یا بد؟ دلیل آن چیست؟ چطور باید آن را کنترل کرد؟ و هزاران مسأله حل‌نشده دیگر...

البته در یک نگاه دینی، دلیل پیچیدگی این مسائل مشخص است: خداوند در آیه ۸۵ سوره إسرا فرمود:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ‌ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ‎﴿٨٥﴾

و درباره روح از تو مى‌پرسند، بگو: «روح از امور پروردگار من [و مربوط به او] است، و به شما جز اندکى از دانش داده نشده است.»

و اما رابینز برای درک پیچیدگی علوم انسانی و به ویژه روان‌شناسی و زیرمجموعه آن یعنی رفتار سازمانی، مثال جالبی می‌آورد!

این تکه را بخوانید: 

بسیار مثال جالب و صحیحی است.

مشکل اصلی علوم انسانی (از الهیات و روانشناسی بگیرید تا سیاست و اقتصاد و...) این است که همه فکر می‌کنند چیزهای زیادی در مورد آن‌ها می‌دانند و از آن بدتر آنکه فکر می‌کنند چیزهایی که می‌دانند کاملاً صحیح است!! (به‌خصوص، همه ایرانی‌ها پَر قنداقشان یک دکترای سیاست و یک دکترای اقتصاد گذاشته‌اند!!)

اگر واقعاً جمله اول مطلب را صحیح تصور کنیم، احساس می‌کنم تمام نظام آموزشی دنیا منفجر می‌شود! دیگر اینطور نخواهد بود که علوم طبیعی و انسانی اینقدر مظلوم و بی‌اهمیت واقع شوند و اساتید آن‌ها کمترین حقوق را بگیرند! دیگر دانشجویان علوم انسانی خواهند بود که باید برای بقیه رشته‌ها کلاس بگذارند که ما در رشته‌های مهم‌تر و پیچیده‌تری مشغول به تحصیل هستیم و کلی تغییر دیدگاه دیگر...

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[کتابی فوق العاده برای مدیران: رفتار سازمانی نوشته استیون رابینز]]> http://aftab.cc/article/1806

یکی از دروس کنکور ارشد فناوری اطلاعات که ما جلد اول آن را در درس فناوری اطلاعات برای دانشجویان رشته کامپیوتر تدریس می‌کنیم، کتاب «رفتار سازمانی» از Stephen P. Robbins است.

کمتر کسی بوده که این کتاب را بخواند و آن را «فوق‌العاده» توصیف نکند. 

جدا از مباحث منظم و شیرینی که دارد، جملاتی در کتاب خواهید خواند که شما را شگفت‌زده می‌کند! گاهی از یک جنبه دیگر به یک موضوع نگاه می‌کند که شما تعجب می‌کنید که چرا اینطور به قضیه نگاه نکرده بودم؟

انصافاً ترجمه آقای مهدی زارع هم ستودنی است. (بسیار روان و جذاب)

کتاب چهار جلد است اما به نظرم ابتدا جلد اول را کامل مطالعه کنید و سپس بقیه را تهیه کنید. (ظاهراً لینک دانلود اسکن کتاب در جاهایی هست) 

ضمناً منظور من «مبانی رفتار سازمانی» نیست.

اگر مدیریت حتی یک مجموعه کوچک را به عهده دارید، پیشنهاد می‌کنم با دقت این کتاب را مطالعه کنید. (برای بقیه هم حاوی نکات جالبی است که می‌تواند نگرش شما را تغییر دهد) 

می‌توانید کتاب انگلیسی و پاورپوینت‌های فارسی و انگلیسی را از سایت انتشارات نص دانلود نمایید.

سعی می‌کنم بخش‌هایی از کتاب را در مطالب بعدی بیاورم...

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[قانون هیک: هر چه گزینه‌ها بیشتر، زمان تصمیم‌گیری بیشتر!]]> http://aftab.cc/article/1805

قانون هیک یا Hick's Law یک قانون در طراحی رابط کاربری (UI Design) و همینطور تجربه کاربری (UX) است که می‌گوید:

زمان تصمیم‌گیری فرد با تعداد گزینه‌های در دسترس او رابطه مستقیم دارد؛ یعنی هر چه تعداد گزینه‌های ممکن بیشتر باشد، زمان انتخاب گزینه نهایی، بیشتر خواهد بود.

توضیح ویکی‌پدیا در این زمینه: 

Hick's Law describes the time it takes for a person to make a decision as a result of the possible choices: increasing the number of choices will increase the decision time logarithmically.

پس اگر طراح رابط کاربری نرم‌افزارها هستید، فراموش نکنید که افزایش گزینه‌های منوها، افزایش دکمه‌ها و... کاربران را سردرگم‌تر می‌کند و اگر تجارت الکترونیک دارید، فراموش نکنید که هر چه محصولات و پلان‌ها در یک زمینه خاص بیشتر باشد، کاربران سخت‌تر و دیرتر تصمیم می‌گیرند و این می‌تواند تأثیر منفی در فروش داشته باشد. 

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[ابزارهای لازم جهت کدنویسی و طراحی سایت در گوشی موبایل (کدنویسی سیار!)]]> http://aftab.cc/article/1804

باید قبول کرد که خوابیدن در تختخواب یا لمیدن روی مبل و کدنویسی کردن راحت‌تر است تا ساعت‌ها روی صندلی (حتی بهترین صندلی) دائم به باسن فشار آوردن!

هر چند تا همین چند وقت پیش معتقد بودم که کدنویسان هیچ وقت نمی‌توانند با کامپیوترهای دسکتاپ خداحافظی کنند اما باید اعتراف کنم که مدتی هست که خودم خیلی از کدنویسی‌ها را با گوشی و روی تختخواب انجام می‌دهم و فکر می‌کنم خیلی زود، کامپیوتر دسکتاپ از دنیای کدنویسی هم رخت‌بربندد!

برای کدنویسی روی تختخواب(!) و با موبایل، ابزارهایی لازم است که در مطالب قبلی معرفی کرده‌ام و فقط اینجا جمع‌شان می‌کنم:

۱- کیبورد مخصوص کدنویسی

بلاشک کیبورد فوق‌العاده Unexpected تنها انتخاب است.

مطلب مرتبط: Unexpected Keyboard ؛ کیبورد مخصوص کدنویسی در موبایل

۲- اجراکننده PHP و زبان‌های دیگر:

برای این کار باید کدهایتان را به سایت مقصد منتقل کنید و در حقیقت آنلاین کدنویسی کنید. بهتر هم هست؛ سیار می‌شوید و هر جایی می‌توانید کدنویسی را ادامه دهید.

۳- مدیریت دیتابیس (Database Manager)

دیتابیس‌ها را هم آنلاین کنید و از اسکریپت Adminer برای مدیریت دیتابیس کمک بگیرید.

مطلب مرتبط: دو اسکریپت PHP تک-فایلی عالی برای مدیریت فایل‌ها و دیتابیس‌های سایت

۴- مدیریت فایل‌های آنلاین (File Manager)

از اسکریپت Tiny File Manager استفاده کنید که در لینک بالا معرفی شده.

https://img.aftab.cc/news/1403/tiny_file_manager.png

۵- ادیتور پیشرفته کد (IDE)

در داخل Tiny File Manager یک Advanced Code Editor قرار دارد که به راحتی می‌توانید آن را Full Screen کنید و کدهای حرفه‌ای بنویسید؛ کاملاً Responsive است و فکر همه چیز را در موبایل کرده...

اگر نمی‌خواهید آنلاین کدنویسی کنید، Code Editor یک اپلیکیشن خوب برای آندروید است که می‌توانید از آن استفاده کنید.

من مدتی هست که با این ابزارها تجربه عالی‌ای در کدنویسی آنلاین داشته‌ام. خیلی راحت، در گوشی یا اگر لازم باشد در تبلت یا کامپیوتر یا وقتی در کلاس‌های درس در دانشگاه و مؤسسات دانشجوها دارند تمرین حل می‌کنند، پروژه‌ها را پیش می‌برم! قبلاً وابسته به کامپیوتر اصلی‌ام یعنی کامپیوتر دسکتاپ خانه بودم و خیلی هم حوصله نداشتم بیایم پشت کامپیوتر بنشینم و دردهای باسن و... را تحمل کنم و همینطور کارها عقب می‌افتاد و در عوض در گوشی وقتم صرف خبرخوانی‌های بیهوده می‌شد! حالا به محض اینکه بیکار می‌شوم کدهای پروژه‌ها را کامل‌تر می‌کنم.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[دو اسکریپت PHP تک-فایلی عالی برای مدیریت فایل‌ها و دیتابیس‌های سایت]]> http://aftab.cc/article/1803

گاهی ممکن است به دلایل مختلف دسترسی به کنترل‌پنل سایت مشتری ممکن نباشد؛ مثلاً مدیر سایت به دلایل امنیتی اجازه دسترسی کامل به CPanel یا Direct Admin را به برنامه‌نویس نمی‌دهد یا اصلاً سرور به صورت خط فرمانی مدیریت می‌شود و کنترل‌پنل تحت وب ندارد.

از کل کنترل‌پنل هاست، دو گزینه برای برنامه‌نویس از همه مهم‌تر است: File Manger و Database Manager

حالا، خبر خوب این است که شما به راحتی می‌توانید با دو فایل ساده به زبان PHP یک «فایل منیجر» و «دیتابیس منیجر» عالی (یعنی واقعاً عالی!) داشته باشید:

Single-file PHP File Manager/Database Manager

۱- Tiny File Manager

این اسکریپت بسیار کم‌حجم و بسیار پرامکانات شما را غافلگیر خواهد کرد!

یک فایل ۲۰۰ کیلوبایتی بیشتر نیست اما به اندازه همه File Managerهایی که کار کرده‌اید کاربردی است!

https://img.aftab.cc/news/1403/tiny_file_manager.png

مهم‌ترین ویژگی آن Code Editor فوق‌العاده آن است که با امکاناتش شما را به شگفتی وامی‌دارد! (البته از اسکریپت‌های آماده استفاده کرده و از CDN آن‌ها را لود می‌کند اما به هر حال آفرین به طراح خوش‌فکر این فایل. به ویژه دکمه بسیار کاربردی backup که هنگام ویرایش کد، قبل از ذخیره کردن فقط کافی‌ست روی backup کلیک کنید تا ابتدا یک فایل بدون تغییرات شما بک‌آپ بگیرد که اگر مشکلی پیش آن خیلی راحت کدهای قبلی را داشته باشید. آفرین به این ابتکار طراح!)

این فایل عالی را از اینجا دانلود کنید:

https://tinyfilemanager.github.io

فقط کافی‌ست فایل tinyfilemanager.php را از اینجا دانلود کنید و ترجیحاً نام آن را به یک نام غیرقابل حدس عوض کنید و در سایت خود آپلود کنید. البته قبل از آپلود باید آن را ویرایش کنید و رمز admin را خط ۲۹ به رمز دلخواهتان تغییر دهید. (اگر کاربر user نمی‌خواهید، خط ۳۰ را حذف کنید یا رمز آن را هم عوض کنید. user یک کاربر readonly است) توجه: پسورد دلخواهتان را باید از اینجا رمزنگاری کنید.

حالا دیگر با وارد کردن فایل و نام کاربری و رمز می‌توانید فایل‌ها و پوشه‌های سایت خود را مدیریت کنید.

۲- Adminer: MySQL Manager

این اسکریپت هم فقط یک فایل است و به زبان PHP نوشته شده و یک‌تنه کار PHPMyAdmin را انجام می‌دهد!!

سایت رسمی این اسکریپت ناجی:

https://www.adminer.org

این اسکریپت از بالایی هم ساده‌تر و روان‌تر کار کرده! فقط آن را در یک پوشه آپلود کنید و فراخوانی کنید! همین! اطلاعات دیتابیسی که می‌خواهید مدیریت کنید را وارد کنید و شروع کنید...

خدا سازنده‌های این اسکریپت‌ها را اگر صلاح می‌داند(!) در بهشت برین جای دهد! من سال‌ها بود که دنبال چنین چیزهایی می‌گشتم. اگر بدانید چقدر کارهای ما با این اسکریپت‌ها راحت شده! مردیم از پس دانشگاه‌ها و... پنل مدیریت تحت وب نداشتند و مجبور بودیم با کلی دردسر فایل‌ها را ویرایش کنیم. یا اصلاً اگر هم مثلاً CPanel می‌داشت، ادیتور مسخره CPanel در موبایل درست کار نمی‌کرد و انسان را دیوانه می‌کرد تا یک قطعه کد را ویرایش کند. حالا از دردسرهای لاگین به CPanel و لاگ‌آف شدن‌های مداوم آن بگذریم!

فکر می‌کنم دنیای آینده‌ی نرم‌افزار، دنیای سادگی باشد! مردم از تجملاتی که روی اعصابشان باشد خسته شده‌اند! یک فایل ساده که همه چیزهای ضروری را بدون وقفه در اختیار قرار دهد... (ایده جالبی است که انسان پروژه‌هایش را مثل این‌ها یک-فایلی طراحی کند)

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[سایت‌های تبدیل آنلاین متن به گفتار فارسی (Persian TTS=Text To Speech)]]> http://aftab.cc/article/1802

برای TTS فارسی از گذشته‌های دور تاکنون کارهای زیادی انجام شده؛ حتی ما خودمان «پارس‌خوان» را ارائه کردیم که در زمان خودش خیلی سر و صدا کرد. اما در مورد نسخه آنلاین (که دنیا محکوم به آنلاین کردن همه نرم‌افزارها است) یا خیلی کم کار شده و یا اگر کار شده یا پولی است یا محدودیت تعداد کاراکتر دارد و یا کیفیت ندارد و یا گوگل هم که به تازگی بالاخره جمینای (Gemini) را مجهز به متن‌خوان فارسی کرده، تحریم است و نمی‌شود به راحتی از آن استفاده کرد. (مایکروسافت هم مدتی هست که یک خوانش فارسی با لهجه افغانی ارائه کرده)

اما با توجه به ظهور روش‌های جدید یادگیری ماشینی و ChatGPT و ... انتظار می‌رود که سایت‌هایی که به همه زبان‌های دنیا مترجم و خواننده متن بسازند روز به روز بیشتر شود. (البته که انتظارها احتمالاً روزی به پایان می‌رسد که گوگل این امکان را به Google Translate اضافه کند)

در این مطلب چند مورد که خوانش فارسی را هر چند محدود ارائه می‌کنند معرفی می‌کنیم:

۱- https://www.naturalreaders.com/online

محدودیت: ۵ دقیقه در روز

۲- https://speechify.com/text-to-speech-online

محدودیت: ۲۰۰۰ کاراکتر

اگر شما هم موردی می‌شناسید لطفاً در نظرات معرفی کنید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[فهرستی از نکات مربوط به دسترسی‌پذیری یا کاربردپذیری در طراحی وب]]> http://aftab.cc/article/1801

در دوره‌های برنامه‌نویسی وب، یک جلسه درباره مفهوم Accessiblity (دسترسی‌پذیری) یا Usability (کاربردپذیری) صحبت می‌کنم.

Accessiblity به طور خلاصه یعنی نرم‌افزار و برنامه تحت وب شما برای همه کاربران با همه نوع معلولیت به راحتی قابل دسترسی باشد.

https://img.aftab.cc/news/1403/accessibility.png
نماد دسترسی‌پذیری

حالا ممکن است در نگاه اول بپرسید «مگر ما چقدر معلول داریم که نگران آن‌ها باشیم؟» اما اگر این صفحه از W3Schools که درباره «تنوع معلولیت» صحبت می‌کند را بخوانید (ترجمه فارسی)؛ متوجه می‌شوید که خودِ شما که مثلاً سالم هستید، چند معلولیت داشته‌اید که خبر نداشته‌اید!! (مثلاً اگر شما الان در کلاس یا در جلسه‌ای هستید و نمی‌توانید به یک فایل صوتی گوش کنید، به نوعی ناشنوا به حساب می‌آیید (ناشنوای موقعیتی) یا اگر در همان جلسه نمی‌توانید صحبت کنید؛ لال موقعیتی به حساب می‌آیید.

به هر حال، یک طراحی خوب طراحی‌ای است که برای همه نوع معلولیت (چه دائمی و چه موقتی و چه موقعیتی) چاره‌ای اندیشیده باشد و کاربران در هر حالت بتوانند به راحتی با آن برنامه کار کنند.

یک پیشنهاد خوب این است که بخش Accessibility در سایت W3Schools را به طور کامل مطالعه کنید.

اما اگر نیاز به یک Checklist (فهرست وارسی) از مواردی که باید در طراحی در نظر گرفته باشید می‌خواهید، سایت design.dev (که اگر عضو خبرنامه آن باشید هر روز برایتان نکات ارزشمندی ایمیل می‌کند) یک فهرست خوب در خبرنامه اخیرش فرستاده که من برای مراجعات بعدی خودم اینجا قرار می‌دهم:

Accessibility in web development is not a nice-to-have, it's a requirement. We crafted a prelaunch checklist for you to run through before pushing your next project Live.

✓ Semantic HTML

Use appropriate HTML elements for their intended purpose (e.g., headings, lists, buttons, forms).

✓ Keyboard Navigation

Ensure all interactive elements are accessible via keyboard (e.g., using Tab, Enter, and Space keys).

✓ Focus States

Provide visible focus indicators for interactive elements.

✓ Alternative Text

Add descriptive alt attributes for images and non-text content.

✓ ARIA Attributes

Use ARIA roles, states, and properties to enhance accessibility when necessary.

✓ Contrast Ratio

Ensure sufficient contrast between text and background colors.

✓ Text Resize

Make sure your design is adaptable to text resizing or zooming.

✓ Clear Labels

Provide clear and descriptive labels for form inputs and buttons.

✓ Skip Links

Add skip links to allow users to bypass repetitive navigation elements.

✓ Descriptive Link Text

Use meaningful link text instead of generic phrases like "click here" or "learn more."

✓ Accessible Multimedia

Provide captions, transcripts, or audio descriptions for video and audio content.

✓ Logical Reading Order

Arrange content in a logical and meaningful order.

✓ Accessible Tables

Use table headers and captions to enhance table accessibility.

✓ Error Messaging

Provide clear and specific error messages for form inputs.

✓ Test with Screen Readers

Test your website with screen readers like NVDA, JAWS, or VoiceOver.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[امکان جدید در Google Calendar : یک صفحه برای رویداد خود تعریف کنید]]> http://aftab.cc/article/1800

اگر یک رویداد دارید که دوست دارید افراد را دعوت کنید که در آن ثبت‌نام کنند، بد نیست بدانید که تقویم گوگل (Google Calendar) یک امکان به تازگی اضافه کرده مخصوص این کار:

کافی‌ست وارد https://calendar.google.com شوید و روی دکمه + کلیک کنید و Appointment schedule را انتخاب کنید؛ سپس زمان‌های مختلف رویداد که افراد می‌توانند انتخاب کنند و متن و حتی فیلدهایی که باید در فرم ثبت‌نام باشد را مشخص کنید.

نهایتاً گوگل یک صفحه مانند صفحه زیر به شما ارائه خواهد کرد:

می‌توانید نمونه‌ای از این صفحه که برای مثال طراحی شده را در آدرس زیر ببینید:

https://calendar.app.google/hMmM43Tcwcu8DqL79

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[بهترین منبع برای تدریس زبان تخصصی رشته کامپیوتر (کارشناسی، ارشد و دکتری)]]> http://aftab.cc/article/1799

زبان تخصصی یکی از مهم‌ترین دروس رشته کامپیوتر است؛ چرا که این رشته، رشته‌ای‌ست که از انگلستان شروع شد و در آمریکا اوج گرفت. بنابراین مهم‌ترین منابع این رشته به زبان انگلیسی است. (به هر حال باید قبول کرد که هر رشته‌ای زبان خاص خود را می‌طلبد. مثلاً کسی که در کل دنیا دنبال منبعی برای شعر می‌گردد باید به زبان فارسی مسلط شود؛ یا عرفان با زبان عربی گره خورده است و...) دانشجوی رشته کامپیوتر کافی‌ست به زبان انگلیسی مسلط باشد تا به خیل عظیمی از منابع دسترسی داشته باشد و حتی بدون کلاس تبدیل به استاد شود.

به هر حال، اگر به دنبال منابع خوب برای درس زبان تخصصی در رشته کامپیوتر می‌گردید، این منابع عالی هستند:

۱- کتاب InfoTech ; English for Computer Users

https://img.aftab.cc/news/1403/infotech.jpg

این کتاب، برای کارشناسی، انصافاً فوق‌العاده است؛ متن‌های غنی، تمرین‌های خوب و حتی فایل صوتی برای تقویت Listening دانشجویان.

برای دانلود، نتایج این جستجو را دنبال نمایید.

۲- کتاب English++ ; English for Computer Science Students

هر چند برای دانشجویان ارشد و دکتری بهتر است که چند مقاله غنی از نوع Review که با مباحث روز مرتبط باشد برای ترجمه و بررسی انتخاب شود اما اگر استاد حوصله یافتن این مقالات را نداشته باشد، کتاب EPP می‌تواند گزینه مناسبی باشد.

این کتاب یک پروژه Open از طرف یکی از دانشگاه‌های لهستان است و از طریق لینک زیر قابل دانلود است:

دانلود با لینک مستقیم

شما هم اگر کتاب خوبی می‌شناسید لطفاً در بخش نظرات معرفی نمایید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[بهترین و زیباترین وب فونت های فارسی رایگان]]> http://aftab.cc/article/1798

انتخاب فونت برای سایت و اپلیکیشن، به ویژه این روزها مهم‌ترین بخش طراحی است. گاهی یک فونت با نقطه‌ها یا لبه‌های حروفش کل طراحی را متحول و دلنشین می‌کند.

خوشبختانه در ایران فونت‌های زیبا کم نیستند؛ اما اکثر فونت‌های شکیل، غیررایگان هستند.

در این مطلب چند فونت رایگان و منبع‌باز که طراحان لطف کرده‌اند در اختیار وب فارسی قرار داده‌اند را معرفی می‌کنم.

این فونت‌ها حالت variable (متغیر) نیز دارند. یعنی مثل گذشته نیست که شما ده فایل از یک فونت را ضمیمه صفحه‌ات کنی و کلی حجم به سایت تحمیل کنی تا تمام وزن‌های یک فونت را پشتیبانی کنی؛ بلکه یک فایل تعبیه شده که با حجمی تقریباً یک پنجم کل فایل‌ها، همه وزن‌ها را داخل خودش دارد و فقط کافی‌ست شما با صفت font-weight وزن نوشته را تعیین کنی تا فونت آن وزنش را به نوشته اعمال کند.

در تصاویر نمونه می‌تونید ۴ وزن پرکاربردتر یعنی وزن‌های ExtraBold  و Bold و Regular و light را ببینید...

۱- فونت میخک

طراح: امین عابدی

صفحه رسمی:

 https://github.com/aminabedi68/Mikhak

https://img.aftab.cc/news/1403/mikhak-font.png

۲- فونت استعداد

طراح: امین عابدی

صفحه رسمی:

 https://github.com/aminabedi68/Estedad

https://img.aftab.cc/news/1403/estedad-font.png

۳- فونت ساحل

طراح: مرحوم صابر راستی‌کردار

صفحه رسمی:

 https://github.com/rastikerdar/sahel-font

https://img.aftab.cc/news/1403/sahel-font.png

۴- فونت وزیرمتن

طراح: مرحوم صابر راستی‌کردار

صفحه رسمی:

 https://rastikerdar.github.io/vazirmatn

https://img.aftab.cc/news/1403/vazirmatn-font.png

فونت‌های دیگری که صابر راستی‌کردار طراحی کرده است در صفحه رسمی او قابل مشاهده است:

https://rastikerdar.github.io

ضمناً می‌توانید در آزمایشگاه فونت زیر فونت‌های بالا را در اندازه و وزن‌های مختلف بررسی و سپس انتخاب کنید:

https://fontamin.com/lab

این آزمایشگاه هم هست:

https://rastikerdar.github.io/vazirmatn/fa/lab

اگر شما هم فونت رایگان زیبایی می‌شناسید لطفاً در بخش نظرات معرفی نمایید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[طرح ولایت برویم یا نرویم؟]]> http://aftab.cc/article/1797

امسال قسمت شد، از ابتدای مرداد به مدت حدود ۴۰ روز، از طرف دانشگاه تهران در طرح ولایت شرکت کردم (۲۵ روز مهمان امام رضا بودیم در حرمش و بقیه در کربلا در دانشگاه اهل بیت کربلا).

هر سال حدود ۵ هزار نفر از سراسر کشور از طرف ارگان‌های مختلف در این طرح ملی شرکت می‌کنند. (آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، ارگان‌های نظامی و...)

«طرح ولایت» ایده ابتکاری آیت الله مصباح برای آگاه‌سازی جوانان جهت دفع شبهه‌افکنی‌های دشمنان درباره موارد مختلف دینی به ویژه ولایت فقیه است.

در این دوره که ظاهراً در گذشته در شهرهای مختلف برگزار می‌شده اما چند سالی هست که در مشهد برگزار می‌شود، ۶ کتاب طی سه ثلث آموزش داده می‌شود:

https://img.aftab.cc/news/1403/tarh_velayat.jpg

۱- معرفت‌شناسی

۲- خداشناسی

۳- انسان‌شناسی

۴- فلسفه اخلاق

۵- فلسفه حقوق

۶- فلسفه سیاست

تلاش شده است از روش استدلال منطقی شروع شود و تا دلیل منطقیِ نیاز به ولی فقیه پیش برود.

با توجه به اینکه دوره نسبتاً طولانی به ویژه برای متأهل‌ها و شاغل‌ها به حساب می‌آید و احتمالاً دنبال کسی می‌گردند که دوره را به طور کامل تجربه کرده باشد که از تجربیاتش بشوند، قصد دارم در قالب چند پرسش و پاسخ، تجربیاتم از این دوره را به اشتراک بگذارم.

  • آیا اگر به عقب برگردید، باز هم می‌روید؟

  • این سؤال را باید از افراد دیگری هم بپرسید. چون دوره ما خیلی خاص بود. اولاً ما از طرف مهم‌ترین دانشگاه این کشور آنجا بودیم، بهترین اسکان یعنی دانشگاه رضوی (آن هم ساختمان شماره ۱) که داخل خود حرم (صحن امام مجتبی) است را در اختیار ما قرار داده بودند. تصور کنید: ما پایمان را از دانشگاه بیرون می‌گذاشتیم، روی فرش‌های صحن بودیم و می‌ایستادیم به نماز و... و از آن طرف، ما دانشگاه تهرانی‌ها اولین گروهی بودیم که بخشی از دوره‌شان در خارج از ایران (کربلا) برگزار می‌شد.
  • هیچ گروهی مانند ما (حدود ۱۵۰ نفر دانشجوی دانشگاه تهران) اینقدر لاکچری این دوره را نگذراند. مثلاً خیلی‌ها در دانشگاه فردوسی مشهد ساکن بودند که هر روز باید بیش از یک ساعت سوار اتوبوس می‌شدند تا به حرم بیایند و مدت کوتاهی در حرم بودند و دوباره بیش از یک ساعت در راه برگشت! (آن هم پس از سه یا ۴ کلاس ۲ ساعتی که ممکن بود حسابی خسته شده باشند)
  • در کربلا هم علی‌رغم اینکه اولین تجربه‌شان بود و ناهماهنگی‌های فراوانی وجود داشت، اما انصافاً همه چیز لاکچری بود. (از خورد و خوراک که ما به جای آب، نوشابه قوطی‌ای می‌خوردیم! تا حمل و نقل که از دم دانشگاه تا دم حرم که ۵ دقیقه بود با تاکسی به حساب خودشان می‌بردند و می‌آوردند.)
  • ما در داخل دوره که بودیم (احتمالاً به خاطر طولانی شدن دوری از خانواده و دلتنگی) می‌گفتیم کلاهمان هم بیفتد دیگر این طرف‌ها نمی‌آییم اما الان که دوره تمام شده می‌فهمیم چه نعمتی بود و من چند بار از دلتنگی دوره و امام رضا و کربلا و... گریه کرده‌ام.
  • ۴۰ روز زیاد نیست؟

  • بعد از دوره که نگاه می‌کنی، مثل یک چشم‌به‌هم‌زدن است اما داخلش که هستی انصافاً زیاد به نظر می‌رسد. به خصوص اگر مثل سال‌های قبل، همه‌ی ۴۰ روز داخل مشهد باشی و آن هم دور از حرم، احتمالاً تحملش کمی سخت باشد. (پیشنهاد من به برگزارکنندگان این است که دوره در سه مرحله ۱۵ روزه در ۳ محل مختلف برگزار شود. مثلاً ۱۵ روز مشهد، ۱۵ روز در یک شهر تفریحی حتی اگر شده در اردوگاهی در کنار دریاهای شمال یا جنوب، ۱۵ روز کربلا یا نجف. البته که هزینه‌ها و زحمت‌ها در همین دوره ما نشان می‌داد که این کار برای ۵۰۰۰ نفر نشدنی است)
  • اما مجموعاً اگر مثل دانشجوهای خوابگاهی عادت به دوری از منزل داشته باشد، بسیار آسان خواهد گذشت. من از دانشجوهای خوابگاهی چندان بی‌تابی ندیدم. فقط ما متأهل‌ها و کسانی که خوابگاهی نبودند نق می‌زدیم. اگر در حرم ساکن شوید که آنقدر موضوع برای سرگرمی دارید که دلتنگی‌ها یادتان می‌رود. تصور کنید: من تقریباً هر نماز جماعت را در یک صحن متفاوت می‌خواندم. ۲۵ روز در حرم بودیم باز هم خیلی جاهای حرم را نگشتیم!
  • مباحث دوره مفید بود؟

  • هر چند من نقدهای فراوان به مباحث و اساتید دوره‌ها دارم اما برای دانشجویان و یا کسانی که در سطح کارشناسی یا ارشد هستند، عالی بود. اما در سطح دکترا و امثال ما که در رشته‌های مختلف تحصیل کرده‌اند ممکن بود خسته‌کننده باشد. مثلاً معرفت‌شناسی همان درس فلسفه بود که ما در روان‌شناسی پاس کرده بودیم و خلاصه آن را اینجا نوشته‌ام... حقیقت این است که از ۶ استادی که برای شما درس‌ها را می‌گویند شاید یکی دو تا از آن‌ها دانش و قدرت بیان کافی داشته باشد. بقیه مثل برخی اساتید دانشگاه که وقت را تلف می‌کنند، چندان چنگی به دل نمی‌زنند. اما گهگاه کلاس‌های پرسش و پاسخ با اساتید خبره‌تر برگزار می‌شود؛ اگر خواستید می‌توانید از آن‌ها بهره ببرید.
  • مجموعاً مباحث دوره را مفید می‌دانم؛ شعار دوره که «طرح ولایت؛ یک بار برای همیشه» را تأیید می‌کنم. یک بار هم که شده باید در عمرتان این مباحث را بشنوید. حداقل چیزی که ممکن است دستگیرتان شود این است که دین، فقط آن صحبت‌های عامیانه بالای منبرها نیست؛ اینجا خیلی تخصصی و منظم به همه مسائل دینی و معرفتی پرداخته شده...
  • البته که همانطور که گفتم بنده انتقادات فروانی به سرفصل دوره‌ها دارم. در حالت فعلی کسی که این دوره را می‌رود، هنگام خروج، از سه حالت خارج نیست: ۱- فرد معتقد و باسوادی بوده: این افراد با اعتقادات قوی‌تر خارج می‌شوند. ۲- فرد معتقد و کم‌سوادی بوده: این افراد احتمالاً با شبهه‌های بیشتری در ذهن، از دوره خارج می‌شوند. ۳- فرد بی‌اعتقادی بوده: این افراد احتمالاً با لجاجت و اصرار بیشتر بر شبهه‌هایی که در ذهن دارند از دوره‌ها خارج می‌شوند!
  • این جمله که «ما قبل از دوره هیچ شبهه‌ای نداشتیم اما در این دوره کلی شبهه در ذهنمان شکل گرفت» را زیاد می‌شنوید. دلیل آن هم این است که افرادی که شبهه‌هایی از ماهواره و ... در مغزشان است، آن شبهه‌ها را در کلاس‌ها مطرح می‌کنند، اساتید به دلیل سن و تجربه کم (اکثراً زیر ۳۵ سال سن داشتند) معمولاً پاسخ درخوری به آن‌ها نمی‌دهند، بنابراین دو گروه آخر، آن شبهه را هم یاد می‌گیرند و چه بسا در جامعه نشر دهند.
  • اگر فرصت شد، سرفصل‌های پیشنهادی خودم را مطرح خواهم کرد. عجالتاً بانیان دوره باید در دوره اول فقط با ترفندهای علم روان‌شناسی، پایه‌های پایگاه‌های شبهه‌افکنی مثل آمریکا و... را سست کنند. دانشجویی که در ذهنش این باشد که آمریکا پیشرفته‌تر از ایران است، شما هر چه از دین برای او بگویی، حرفش این است: چرا آمریکا بدون دین پیشرفت کرده و ما با دین پیشرفت نمی‌کنیم؟ پس می‌شود دین نداشت و موفق بود! تا وقتی موفقیت تعریف نشود، همین شبهه‌ها وجود خواهد داشت. یا مثلاً اساتید این دوره در برابر نظریه صحیح و منطقی داروینی فقط سکوت می‌کنند! پاسخ این است: ما نظریه داروین را قبول نداریم!! (از یکی از اساتید پرسیدم: خدابیامرز اجدادتون میمون‌ها هم پیامبر داشتند!؟ چنان داغ کرد که نگو...)
  • خورد و خوراک خوب بود؟

  • از نظر خورد و خوراک احتمالاً از زیادی غذاها و... غافلگیر می‌شوید و بعد از دوره چاق‌تر شده‌اید. فقط انتقاد من از آن‌ها از کمیِ میوه بود که ممکن بود منجر به بیماری شود که البته بعداً اصلاح کردند و میوه هم بیشتر شد. (صبح ساعت ۷ صبحانه: هر روز یک صبحانه متفاوت است از تخم‌مرغ و سیب‌زمینی تا کره و کره بادام‌زمینی و املت و نیمرو و... / ساعت ۹:۳۰ میان‌وعده: چای و کیک / ساعت ۱۳ ناهار: معمولاً دو یا سه بار در دوره لیست غذاهای متنوع تکرار می‌شود: از چلو کباب و جوجه تا فلافل / ساعت ۱۷:۳۰ میان‌وعده (معمولاً میوه) / ساعت ۲۰ شام: یک غذای ساده مثل آش، قارچ و سیب‌زمینی و...). من که در غذا کمی وسواس دارم هیچ مشکلی نداشتم و ندیدیم کسی با کیفیت برنج و ... مشکلی داشته باشد. (البته که کیفیت غذاها مثل هتل پنج‌ستاره نبود!)
  • کیفیت اسکان چطور بود؟

  • در هر ساختمانی که اسکان بود موضوع فرق می‌کرد اما در ساختمان شماره ۱ دانشگاه رضوی، از ۳ تا ۶ نفر در یک اتاق بودند (پتو و بالش و روانداز تمیز داده می‌شد؛ همه چیز تمیز و سالم؛ حمام و دست‌شویی‌ها بسیار بزرگ و عالی و هر روز شسته و تمیز می‌شد). بچه‌های ارشد و دکترا اتاق‌های خلوت‌تر و بقیه کمی شلوغ‌تر. اما مثلاً فرهنگیان در ساختمان شماره ۲ اسکان داده شده بودند که مثلاً ۵۰ نفر را در یک سالن تعبیه کرده بودند (حالا تصور کنید چطور می‌شود برنامه منظمی برای خواب در این سالن‌ها داشت؟). (بقیه اسکان‌ها را خبر ندارم)
  • نکات پایانی؟

  • حتماً قبل از ورود به دوره آیین‌نامه‌ها را مطالعه کنید. دقت کنید که پس از ورود به دوره اگر مثلاً ده روز بگذرد و بخواهید انصراف دهید، همه خرج‌هایی که برای شما کرده‌اند را می‌گیرند. مثلاً هر ده روز حدود ۹ میلیون تومان می‌شود. البته اگر مثلاً یک ثلث را کامل کنید و انصراف دهید می‌گذارند بعداً بقیه دوره را بگذرانید.
  • در مباحث آموزشی بسیار جدی هستند و اینکه مثلاً فکر کنید می‌رویم مشهد و کلاس‌ها را نمی‌رویم، از سرتان بیرون کنید! یک جلسه غیب یا حتی چند دقیقه تأخیر، خیلی جدی رسیدگی می‌شود و اگر بیش از حد مجاز در آیین‌نامه باشد، از دوره اخراج می‌شوید و هزینه‌ها گرفته می‌شود.
  • روی عدم هماهنگی‌ها هم برنامه‌ریزی کنید. یعنی مثلاً ما اول قرار بود بقیه دوره را در نجف باشیم؛ بعداً گفتند کربلا. اول قرار بود هوایی برویم؛ گفتند ۲.۵ میلیون بدهید، هوایی برویم؛ ۱ میلیون علی‌الحساب ریختیم، یک روز مانده به حرکت اعلام کردند هواپیمایی کشور هواپیما تأمین نکرده، زمینی ما را از مشهد تا نجف و کربلا بردند که اگر موکب‌های میان راه نبودند احتمالاً خیلی کار سخت می‌شد. آخرش هم آن ۱ میلیون را به ما برنگرداندند و گفتند ما می‌خواستیم لب مرز شما را رها کنیم، این هزینه را می‌گیریم که در تهران شما را پیاده کنیم. خلاصه با اینکه در کل دوره یک ریال خرج نکردیم اما نهایتاً این ۱ میلیون خرج شد (که البته انصافاً این دوره از نظر مالی، خیلی بیشتر از ۳۰ یا ۴۰ میلیون تومان می‌ارزید).
  • بچه‌ها روز آخر، بیش از ۱۵ وعده که مسؤولین داده بودند ولی طور دیگری محقق شد را شماردند...

سخن پایانی

انصافاً باید درود فرستاد به روح آیت الله مصباح به خاطر پیگیری‌های فراوانی که داشته‌اند تا این دوره به سر و سامان برسد و اینگونه رشد کند. به فرزند ایشان که راه پدر را ادامه می‌دهند نیز خدا قوت می‌گوییم. هماهنگی و آموزش ۵۰۰۰ نفر در سال با این شرایط، کار آسانی نیست. ضمن تشکر فراوان از مسؤولین و دست‌اندرکاران و عرض خداقوت، إن شاء الله این دوره پایدارتر و مفیدتر از گذشته با رفع نقاط ضعفی که احیاناً در برخی بخش‌ها دارد در آگاه کردن جوانان کشور موفق‌تر از گذشته باشد.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[اعلان‌های هشدار به زبان عربی؛ مثلاً به کولر دست نزنید یا سیگار کشیدن ممنوع]]> http://aftab.cc/article/1796

هیچ چیز مثل این نیست که زبان را در کشور آن زبان یاد بگیری. در این چند روزی که در عراق هستیم دارم تلاش می‌کنم عربی که سال‌ها فصیح آن را در رشته علوم قرآن و حدیث و در کلاس‌های مکالمه عربی خواندیم را عملی‌تر یاد بگیرم. 

به هر حال، یکی از موارد مهم در هر زبان، پیغام‌های هشدار در جامعه است. 

من برخی از آنها که بر روی در و دیوار دانشگاه اهل بیت کربلا نوشته شده است را عکس گرفته‌ام که بد نیست اینجا باشد:

سیگار کشیدن ممنوع: یُمنع التدخین منعاً باتاً

لطفاً نظافت را رعایت نمایید: الرجاء المحافظة علی نظافة المکان

لطفاً به تنظیمات دستگاه دست نزنید: ممنوع لمسُ الجهاز

این امکان به دوربین مداربسته مجهز است: المکان مراقَب بالکامیرات

به دستور جناب رئیس بالا رفتن دانشجو به طبقه سوم ممنوع شده است؛ مگر برای کاری رسمی و با موافقت رئیس.

نهایت ظرفیت آسانسور: ۴ نفر : مُخصَّص لأربعة أشخاص فقط

لطفاً مقابل درب پارک نفرمایید: عدم الوقوف أمام باب الدار... رجاءً ... رجاءً

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[عرب‌ها چطور اسم و فامیل خود را می‌نویسند؟]]> http://aftab.cc/article/1795

یک نکته جالب در کشورهای عربی، بیان نام و نام خانوادگی است. احتمالاً شنیده‌اید که یکی در پاسخ به یک فحش می‌گوید: هفت جد و آبادته...

ظاهراً این هفت جد و آباء از عرب می‌آید که برای اینکه همه بدانند که او حرام‌زاده نیست، نام هفت جدش را بعد از نام خودش می‌گوید.

چند روزی هست که در حال گذراندن یک دوره ده‌روزه در دانشگاه اهل بیت کربلا در کشور عراق هستم.

روی صندلی کلاس‌ها برچسب نام داوطلبان آزمون آمده است: 

همانطور که مشخص است، نام چهار نفر دیده می‌شود؛ مثلاً: عبدالرزاق سعد عوید جابر

که اولی نام خودش است و سه‌تای دیگر نام پدر و اجداد...

در لیست‌های چاپی هم همینطور است: 

اما جالب است که در لیست‌هایی که به صورت دستی می‌نویسند، سه نام نوشته می‌شود:

این عکس‌ها از تابلو اعلانات دانشگاه گرفته شده. 

این دانش برای کسانی مثل ما که طراح پایگاه داده هستیم مهم است، باید بدانیم چند کاراکتر در پایگاه داده جا بگذاریم.

البته هنوز نمی‌دانم آنها فیلد نام و نام خانوادگی دارند یا فقط یک فیلد نام؟ اگر دو فیلد دارند، نام پدر به بعد را در فیلد نام خانوادگی می‌نویسند؟

سعی می‌کنم فردا از یکی از عرب‌هایی که همراهمان است بپرسم.

آپدیت: ظاهراً یک إسم دارند و یک لقب.

تصویر شناسنامه یک عراقی: 

نکات:

- برخی افراد ظاهراً لقب ندارند. (پس این فیلد باید اختیاری باشد)

نمونه از کسی که لقب دارد: 

- نام پدر در همان اسم (Full name) پرسیده می‌شود؛ پس این فیلد اضافه است.

- اینکه چرا در اسم برخی افراد سه نام پدر دنبال اسم می‌آید و در برخی دو تا؛ نمی‌دانم. (آپدیت: از یک عراقی پرسیدم، گفت شناسنامه‌های قدیمی چهار اسم می‌نوشتند، جدیدی‌ها سه اسم...)

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[پرسش از ما پاسخ از شما: درباره سنگ‌های نگین انگشتر (سنگ‌های قیمتی) چه می‌دانید؟]]> http://aftab.cc/article/1794

دیروز از بازار رضای مشهد یک انگشتر فیروزه خریدم. اما امروز احساس کردم کمی رگ و ریشه‌های آن نمایان‌تر شده. هر چند اطرافیان می‌گویند توهم زده‌ای، اما به این فکر فرو رفتم که هر شغلی ترفندهای کثیف خاص خودش را دارد. مثلاً آیا ممکن است ماده‌ای روی فیروزه بزنند که یک‌دست دیده شود و بعد از یک بار شستشو به حالت عادی برگردد؟

حالا گفتم از شما بخواهم که هر تجربه‌ای در مورد هر نوع سنگ قیمتی دارید با بقیه به اشتراک بگذارید. مثلاً ممکن است شما شاغل این شغل باشید و ترفندهای آنها را گوشزد کنید؛ یا مثلاً درباره خواص سنگ‌ها چیزهایی می‌دانید و...

ما منتظر شنیدن صحبت‌های شما هستیم. 

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


]]>
<![CDATA[myaftab.ir ؛ پورتال مشتریان آفتابگردان - مرکز پشتیبانی تمامی محصولات و خدمات آفتابگردان]]> http://aftab.cc/article/1793

بخش عمده پشتیبانی محصولات و خدمات آفتابگردان تا این لحظه از طریق ایمیل‌های مختلفی که در بخش تماس با ما درج شده است انجام می‌شد. اما خوب، مشکلات و محدودیت‌های روزافزون ایمیل، ما و مشتریان را خسته کرده بود. متأسفانه هر روز قوانین سختگیرانه‌تری برای ایمیل‌ها وضع می‌شود تا جایی که من احساس می‌کنم دارد از قالب یک ابزار ارتباطی خارج می‌شود.

به هر حال، می‌خواهیم تغییر بسیار مهمی را در روال کاری آفتابگردان معرفی کنیم: از این پس تمامی ارتباطات ما با مشتریان فقط از طریق پورتال جدیدی که برای مشتریان آفتابگردان آماده کرده‌ایم برقرار خواهد شد:

myaftab.ir

این پورتال با سامانه تیکتینگ ما یعنی «تیکفا ۳» (که به زودی بر روی بستر حُجرا برای فروش عرضه خواهد شد) آماده شده است.

مشتریان از این پس خیلی راحت با نصب وب‌اپ مای‌آفتاب می‌توانند سفارشات خود را مشاهده کنند و هر مشکلی در مورد هر یک از محصولات یا خدمات داشتند به واحد مربوطه (مالی، فنی و...) ارسال کنند و همان‌جا خیلی راحت پاسخ را دریافت کنند.

https://img.aftab.cc/news/1403/new_ticket_in_tickfa3.png

سیستم اجازه ارسال پیغام غنی و ضمیمه کردن فایل و اطلاعات محرمانه را نیز به مشتری می‌دهد.

https://img.aftab.cc/news/1403/new_message_in_tickfa3.png

به مرور مشتریان قدیمی که با ایمیل با ما در ارتباط هستند را به این سامانه هدایت خواهیم کرد و خواهش می‌کنیم همه افرادی که به هر نحوی قصد ارتباط با هر بخش از آفتابگردان را دارند، فقط از طریق همین سامانه myaftab با ما در ارتباط باشند که پیغام‌ها به راحتی رد و بدل شود و همیشه در دسترس باشد.

از این پس فروش محصولات ما از طریق سایت aftab.host انجام می‌شود؛ سایت هاستینگ به پورتال مشتریان متصل است و از یک دیتابیس مشترک استفاده می‌کنند؛ بنابراین سفارشات در myaftab دیده خواهد شد و بحث پشتیبانی سفارشات از طریق myaftab انجام می‌گیرد.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


]]>
<![CDATA[تغییرات در هاستینگ آفتابگردان (aftab.host) - زیردامنه رایگان از سه دامنه]]> http://aftab.cc/article/1792

سال ۲۰۱۰، زمانی که استقبال‌ها از سیستم مدیریت آزمون آنلاین ما یعنی تِستا گسترده شد، ما جهت تأمین هاست مورد نیاز مشتریان تستا وارد وادی هاستینگ شدیم و ارائه خدمات دامنه و هاست را آغاز کردیم. سال ۱۳۹۵ با ثبت دامنه aftab.host کار را جدی‌تر پیش بردیم و حالا بعد از حدود ۱۵ سال تجربه در این زمینه، می‌خواهیم جدی‌تر از قبل در این زمینه فعالیت کنیم.

با عرضه حُجرا (سیستم مدیریت محتوای ما) ما از این پس نه تنها تمامی سایت‌های زیرمجموعه خود را با این سیستم قدرتمند و انعطاف‌پذیر عرضه می‌کنیم، بلکه سایت‌های مشتریان را نیز با آن تحویل خواهیم داد.

در مهم‌ترین تغییر، هاستینگ آفتابگردان علاوه بر تغییر آرم، با حجرا پوست انداخته و آماده ارائه بهتر خدمات شده است:

https://img.aftab.cc/news/1403/aftabhost_logo.png

Aftab.host

https://img.aftab.cc/news/1403/aftabhost.jpg

زیردامنه‌های رایگان برای مشتریان هاستینگ

در این سال‌ها، پیش می‌آمد که برخی مشتریان به دلایل مختلف امکان ثبت دامنه را نداشتند. ما از این پس به مشتریانی که هاست از هاستینگ آفتابگردان تهیه کنند، از دامنه‌های زیر (به انتخاب آن‌ها) یک زیردامنه (به انتخاب خودشان) به رایگان در اختیارشان قرار می‌دهیم:

lurl.ir

tsta.ir

sitey.ir

برای مثال مشتری‌ای که فقط می‌خواهد تستا را داشته باشد و برایش دامنه مهم نیست، می‌تواند دامنه x.tsta.ir را به رایگان در اختیار بگیرد.

این دامنه‌ها اعضای جدید خانواده آفتابگردان هستند و هر کدام به مرور کاربردهایی خواهند یافت.

برای ثبت زیردامنه می‌توانید به بخش ثبت دامنه در هاستینگ مراجعه نمایید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


]]>