هر چند من از ابتدای ظهور شبکههای اجتماعی (که خیلی از کاربرها آن زمان اینترنت را تجربه نکرده بودند) نسبت به آنها خوشبین نبودم و الان بیشتر نیستم و استفاده نمیکردم و نمیکنم، اما به خاطر گروهی که همکلاسیهای دکترا راهاندازی کردند مجبور به نصب و استفاده از تلگرام شدم.
به نظر میرسد ایده تلگرام نسبت به بقیه شبکهها مفیدتر باشد. تلگرام باعث شده خیلی از خانوادهها که از هم دور بودند حالا در یک گروه خانوادگی با هم هر لحظه در ارتباط باشند و تبادل داده و نظر کنند. تلگرام بسیاری از همکلاسیها را در یک کلاس مجازی به طور دائم در کنار هم قرار داده. تلگرام در نشر سریع اخبار بسیار مؤثر بوده و خیلی مزایای دیگر...
هر چند پیشبینی میکنم تلگرام هم مانند فیسبوک و یاهو مسنجر و فرندفید و دهها نمونه دیگر خیلی زود از مود بیفتد (و حتی احتمال میدهم با این روالی که در پیش گرفته با حجم عظیم داده و هزینههای سنگین نگهداری آنها مواجه شود) اما به هر حال، فعلاً بر سر زبانهاست...
در کنار همه مزایایی که تلگرام دارد اما، معایبی هم دارد که به خصوص برای آنها که برای زندگیشان برنامهریزی دقیق دارند، یک گزینه خطرناک به حساب میآید. (مثلاً یکی از عیبهای آن که من در بین دانشجوهایم دیدهام، عادی شدن صحبت خودمانی و خطاب با فعل و ضمیر مفرد بین دختر و پسرهای جوان و مشکلات بعدی آن به خصوص مشکلات روحی آن است)
اما فکر میکنم بزرگترین عیبی که امثال تلگرام دارند و باید حواسمان به آن باشد، پراکندهخوانی است!
یعنی ساعتها وقت شما را میگیرند و شما همینطور مطالب کوتاه و غیرمرتبط را مطالعه میکنید و بعد، فکر میکنید مطالعه کردهاید (و اصلاً چشم شما خسته میشود) و طبیعتاً دیگر سراغ مطالعه کتاب دیگر یا دیدن دوره آموزشی دیگر نمیروید.
ببینید، قبول کنید یا نه، این نوع مطالعه یک نوع «سرخوشی موقت» است! شما صدها مطلب و صوت و ویدئوی کوتاه را هم که با این منوال مرور کنید، نهایتاً چیزی دستگیرتان نمیشود.
البته که بیتأثیر نیست اما من میخواهم بگویم ای کاش این تأثیر مثبت اندک وجود نمیداشت!
دقت کنید، یک مثال بزنم: یک نفر را تصور کنید که هر روز ده هزار تومان صدقه میدهد... بعد به سال خمسی که میرسد، به ذهنش میآید که من کلی مال در راه خدا دادهام، پس دیگر خمس ندادم مشکلی نیست! در حالی که ای کاش هیچ کدام از آن صدقهها را نمیداد و در عوض خمس میداد! چون صدقه یک چیز مستحب است اما خمس، واجب است! پس، شخص به خاطر آن صدقهی خوب از یک خوبترِ واجب بازماند!
حالا، مطالعه لازم است اما نه آن نوع مطالعهای که در تلگرام وجود دارد! مطالعه باید طبق یک سیر مطالعاتی و منظم باشد، نه هر چه به چشم انسان آمد!
شما اگر آن مطالعه تلگرامی را انجام ندهید خیلی بهتر است چون مثلاً بعد از یک هفته یا یک ماه مطالعه نکردن، از این وضعیت بدتان میآید و به این فکر میافتید که یک کتاب بگیرم و مطالعه کنم... و اینطوری حداقل یک کتاب را به طور منظم مطالعه میکنید اما اگر هر روز دو سه ساعت مطالب گروهها و کانالهای مختلف تلگرام را مطالعه کنید، چون از نظرِ خواندن، ارضا شدهاید دیگر سراغ مطالعه کتاب نمیروید.
مثلاً برادر من تا پارسال هر بار یک کتاب از من برمیداشت و مطالعه میکرد، اما از وقتی این تلگرام آمده او دائم وقتش را با آن پر میکند و دیگر سراغ مطالعه کتاب نمیرود!
ممکن است بگویید حوصله خواندن کتاب را ندارم، با تلگرام بیشتر حال میکنم! خوب، دورههای آموزشی ویدئویی در زمینههای مختلف در اینترنت پُر است. یکی را دانلود کنید و دوره ویدئویی ببینید. مثلاً من خودم بعد از اینکه دوره علوم اعصاب شناختی را تمام کردم، برای این یک هفته آینده برنامهریزی کردهام که دوره ویدئویی عکاسی دیجیتال دانشگاه هاروارد را ببینم. بعد از آن یک دوره در مورد Machine Learning و به همین صورت... اصلاً کل سایت مکتبخونه را زدهام دانلود و دارم دورههای مفید آنرا جدا میکنم که به مرور مشاهده کنم.
یکی از دلایلی که در مطلب «پیشنهاد برای فارغ التحصیلان: در رشتههای دیگر تحصیل کنید!» گفتم که اگر اهل مطالعه هستید، در رشتههای دیگر و به طور رسمی تحصیل کنید، همین است. علاوه بر اینکه طبق یک سرفصل اصولی مطالعه میکنید، نهایتاً یک مدرک هم دارید که من این مباحث را به طور اصولی گذراندهام.
پس، لطفاً مراقب باشیم که خودمان را با مطالعه پراکنده که در تلگرام انجام میدهیم گول نزنیم و فکر نکنیم اهل مطالعه شدهایم! این نوع مطالعه شاید اگر نباشد بهتر باشد!
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند