هر چند روز یک بار میشنوم که فلان زن و شوهر از هم جدا شدهاند یا اختلافشان سر فلان مسأله بالا گرفته و امثالهم... همین الان در ذهنم دو خانواده در بین آشنایانمان هست که در همین چند روز اخیر و بعد از سالها زندگی مشترک زخم کهنهشان که از همان روزهای اول ازدواج هم وجود داشته، سر باز کرده و به خاطر آبروریزی طلاق نمیگیرند اما زن و مرد جدا از هم زندگی میکنند... یکی از خانوادهها، مذهبیِ به تمام معنا و یکی بیمذهب به تمام معنا!
این نمونهها نشان میدهد که نه خانوادههای مذهبی ما و نه خانوادههای (به قول خودشان) «روشنفکر»(؟) ما اطلاعات کافی در مورد خانواده و ازدواج و انتخاب همسر ندارند.
تعطیلات عید امسال، بیشترین وقت من صرف مطالعه کتابهای درسی شد (کتابهای رشته مترجمی زبان). یکی از کتابها، کتاب معرکهای به نام «اخلاق خانواده» (مربوط به درس تنظیم خانواده) بود و از قضا مطالعهی دورهای کتاب «مفاتیح الحیاة» هم رسیده بود به بحث رفتار متقابل زن و شوهر. (نمیخواهم بگویم «حقوق متقابل زن و شوهر» چون به قول استاد پناهیان، یکی از خیانتهای غرب به بشر این بود که به جای «محبت زن و شوهر»، «حقوق زن و شوهر» را مطرح کرد!)
با توجه به اینکه اکثر مخاطبان ما جوانان دمبخت هستند، میخواهم خواهش (چه بسا التماس) کنم که قبل از ازدواج، حتماً و حتماً کتاب «اخلاق خانوده» تألیف خانم «زهرا آیت» را بخرید و مطالعه کنید. (واقعاً درس تنظیم خانواده که ما در دانشگاه آزاد پاس کردیم کجا و این درس که منبعش این کتاب است کجا! آنجا فقط با چهار تا قرص مرص آشنا شدیم و اینجا ۳۰۰ صفحه مطلب ناب!)
این کتاب را میتوانید از نمایندگیهای فروش دانشگاه پیام نور بخرید یا در اینترنت جستجو کنید، باید بشود به صورت آنلاین خرید کرد...
کتاب را میشود به نوعی «روانشناسی اسلامی خانواده» دانست. نکات بسیار ارزشمندی دارد که من وقتی طلاقهای اطرافم را بررسی میکنم میبینم اکثراً به خاطر رعایت نکردن نکات بیان شده در این کتاب است. هم نظرات روانشناسان برتر دنیا و هم نظرات معصومین در مورد مباحث مختلف را به زیبایی و دقت خاصی جمعآوری کردهاند. ضمن اینکه با زندگی حال حاضر ما نیز متناسب است.
به طور مثال، یکی از چیزهایی که خیلی خوشم آمد تأکید کتاب به «همکفو بودن» (متناسب بودن) همسر شما با شماست. این جمله خیلی برایم جالب بود: زندگیهایی که در آنها زن یا مرد نسبت به دیگری احساس دانایی بیشتر کند، معمولاً با مشکل مواجه میشوند. (مثلاً یکی از خانوادههایی که در بالا گفتم، مشکل اصلیشان شاید این باشد که خانم خانواده ارشد دارد و مرد خانواده سواد در حد خواندن و نوشتن). یا آن خانوادهی مذهبی، مرد بسیار مذهبی، خانمی انتخاب کرده که به اندازه او، طرفدار مذهب نیست یا شاید مرد بیش از حد خشکمقدس است.
یا مثلاً پیشنهاد کتاب به دختران خیلی برایم جالب است: بسیاری از دخترانی که از سن ازدواج عبور میکنند و کسی برای ازدواج با آنها پا پیش نمیگذارد (که متأسفانه این روزها به یک بلا برای خانوادهای که دختر دارد تبدیل شده)، به خاطر مدرک بالایی است که گرفتهاند. هر چه مدرک دختر بالاتر باشد، کسانی که میخواهند برای ازدواج با او اقدام کنند، محدودتر میشوند. پیشنهاد این است که مدرکی در حد معمول (مثلاً کارشناسی) بگیرند و بعد از ازدواج اگر خواستند با هماهنگی همسر ادامه تحصیل دهند...
و نکات بسیار جالب دیگری که انصافاً خیلیهایش برای من جالب بود و زیر آنها خط کشیدم که دوباره و چند باره مطالعه کنم. (خدا پدر و مادر پیام نور را بیامرزد که چنین منابع خوبی انتخاب میکند و باعث شد من مجبور شوم امثال این کتابها را بخوانم)
بخشی از این کتاب را به عنوان نمونه اسکن کردهام. بخشی که اشاره دارد به اینکه بسیاری از مشکلات خانوادگی به خاطر درک نکردن تفاوتهای زن و مرد است. اینکه زوجین با تفاوتهای یکدیگر آشنا شوند باعث میشود بسیاری از سوء تفاهمها برطرف شود.
این PDF پنج صفحهای را از اینجا دانلود و مطالعه کنید.
به صورت تیتروار این تفاوتها را مرور کنیم:
- زنها از نظر جسمی ظریفترند.
- مردان کلینگرتر هستند و زنان به جزئیات دقت بیشتری دارند.
- مردان نسبت به آنچه میبینند و زنان نسبت به آنچه لمس میکنند حساسترند.
- مردان بیشتر هدفمدار و زنان رابطهمدارند.
- زنان بیشتر به حمایت نیاز دارند و مردان بیشتر به ریاست متمایلاند.
- خیالپردازی زنان قویتر است و مردان معمولاً جدیتر و استدلالیترند.
- قدرت تکلم در زنان بیشتر از مردان است.
- زنان لطیفتر از مردان، و مردان خشنتر از زنان هستند.
(این تفاوتها را بیشتر به خاطر مطلب «خانم ها در چه رشته هایی موفق تر هستند؟ آقایان در چه رشتههایی؟» اسکن کردهام. مطلبی که بسیار بازدید دارد و نقش مهمی در زندگی خیلیها داشته، اما متأسفانه خانمهایی بودهاند که در آن مطلب نخواستهاند حرف من را در مورد تفاوت خانمها و آقایان قبول کنند! اینها را اسکن کردم که از نگاه چند استاد روانشناسی هم این تفاوتها گفته شود شاید قبول کردند و دست از لجبازیهایی که فقط به خودشان ضربه میزند برداشتند. پیشنهاد میکنم نظرات آن مطلب را بخوانید به خصوص این نظر منطقی را)
بخشی از کتاب «مفاتیح الحیاة» (که انسان با خواندن این کتاب انگار خیالش راحت میشود که یک برنامه مشخص و مدون برای هر نوع رفتارش دارد)، را هم اسکن کردهام. مربوط به مهارتهای رفتاری زن و شوهر از نگاه اسلام است.
این PDF چهارده صفحهای را از اینجا دانلود و حتماً مطالعه کنید.
دوست عزیز! اگر ازدواج کردهای که دیگر نمیشود برایت کاری انجام داد! (شوخی میکنم) اما اگر در شرف ازدواج هستی، خواهش میکنم مهارتهای رفتاری لازم را قبل از ازدواج کسب کن. اگر از من بپرسند از چه مدت قبل از ازدواج باید خود را برای ازدواج آماده کرد، من میگویم از آن زمان که انسان میفهمد خوب و بد چیست باید برنامهریزی برای مثلاً ده پانزده سال بعد که میخواهد ازدواج کند را شروع کند. اینطور نیست که انسان یک عمر هر کاری خواست کند، بعد مثلاً قرار است امسال ازدواج کند، حالا به فکر یک خانم خوب و محجبه و پاکدامن بیفتد! طبق آن آیه وحشتناک که چند باری به آن اشاره کردهام: الخَْبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ: [قانون خدا این است که:] زنان ناپاک و خبیث برای مردان ناپاک، و مردان ناپاک برای زنان ناپاک خواهند بود و زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن خواهند بود.
طبق این آیه، میشود گفت هر غلطی که انسان انجام میدهد باید اینطور تصور کند که همسر آیندهی او نیز کسی خواهد بود که آن غلط را انجام داده و هر چقدر در مسیر رشد قدم برمیدارد، همسر او نیز دارد در مسیر رشد قدم برمیدارد تا نهایتاً به هم برسند... حالا اینکه فرزندان آیندهی او نیز از آن غلط یا حرکت در مسیر رشد متأثر خواهند بود، بماند...
به هر حال، هدف از این مطلب این بود که تأکید کنم قبل از ازدواج به اندازه کافی مطالعه کنید و اگر لازم بود، به قول خودم، «سمزدایی» را روی خودتان شروع کنید تا بالاخره با آمادگی لازم وارد زندگی مشترک شوید. (چند سال است وقتی دوستان از من میپرسند چرا برای ازدواج اقدام نمیکنی، میگویم: فعلاً در مرحله سمزدایی به سر میبرم! منظورم این است که یک سری رذایل اخلاقی مثل غرور، کممحبتی، کمصبری و ... دارم که باید اول زدوده شود و بعد اقدام کنم. حتی دلیل اصلی ثبتنام در کنکور سراری در رشته روانشناسی [که در مطلب «پیشنهاد برای فارغ النحصیلان: در رشتههای دیگر تحصیل کنید!» اشاره کرده بودم] هم همین بود! احساس میکنم یک سری مطالعه روانشناسانه لازم است تا بهتر بتوانم زندگی آینده را مدیریت کنم...)
خلاصه، اگر نخواستید چند سال در رشته روانشناسی تحصیل کنید، حداقل این دو کتابی که معرفی کردم یا حداقل این دو PDF که لینک دادم را قبل از ازدواج مطالعه کنید. ضمن اینکه آن سخنرانی که در مطلب «یک سخنرانی که هیچ جوان دم بخت و هیچ زن و شوهری نباید از دست بدهند!» و سخنرانیهای دکتر حبشی را فراموش نکنید.
امیدوارم زندگیای شبیه به زندگی امام خمینی و همسرش نصیب همهمان شود... (در کتاب اخلاق خانواده به گوشههایی از آن زندگی شیرین اشاره شده است)
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند