در زیرشاخه « برای جوانان » در مورد آنچه که برای جوانان هم سن و سال خودم لازم است صحبت میکنم. مثلاً مطلب "توصیه هایی به دانشجویان رشته کامپیوتر" توسط سه هزار نفر در این مدت کوتاه خوانده شده است و یا مطلب "چطور امریه آموزش و پرورش بگیریم؟ یا چطور «سرباز معلم» شویم؟" 14 هزار بار و مطلب "نکاتی که باید درباره دوره آموزشی سربازی بدانید" 16 هزار بار و همینطور مطلب "مجانی کار کنید تا پولدار شوید!".
این بار میخواهم در مورد بحث کارآفرینی و بیمه خوداشتغالی صحبت کنم.
با توجه به اینکه شاید نیاز شد کار در مجموعه آفتابگردان را گستردهتر کنیم و اینکه همین الان افرادی هستند که در بخش فروشگاه و هاستینگ و طراحی و ... تحت نظر بنده در این مجموعه کار میکنند، احتمال دادم که در آینده مدرک « کارآفرینی » لازم باشد.
دورههای کارآفرینی به صورت رایگان و در 40 ساعت (معمولاً یک ماهه) توسط جهاد دانشگاهی و تحت نظر اداره کار و امور اجتماعی در تمام نقاط ایران برگزار میشود.
با اینکه بنده مدرس این دورهها در زمینه تجارت الکترونیک به حساب میآیم، اما این بار خودم تصمیم گرفتم در دوره به عنوان کارآموز شرکت کنم تا مدرک آنرا داشته باشم. (بد نیست بدانید ما مدرسها خودمان ممکن است دهها دوره مختلف را برگزار کنیم و دانشجوها و کارآموزهای ما مدرک آن دوره را بگیرند، اما خودمان دستمان به هیچ کجا بند نیست!! یعنی اگر جایی لازم باشد، به این سادگیها نمیتوانیم ثابت کنیم که بابا! ما خودمان مدرس فلان دوره بودهایم!! مثلاً من شاید ده دوره فتوشاپ یا طراحی وب و ... برگزار کرده باشم، اما خودم مدرک فتوشاپ ندارم!!)
به هر حال، پیشنهاد میکنم اگر به خوداشتغالی و کارآفرینی علاقه دارید، حتماً در این دورهها ثبت نام کنید و از مباحث جالبی که در آنها مطرح میشود، استفاده کنید.
کیف حاوی کتابها و لوازم لازم دوره کارآفرینی که اختیاری است. مبلغ: شانزده هزار تومان
در این دورهها شما با کارآفرینان برتر شهر خود ملاقات میکنید، تجربیات آنها را میشنوید، علاقهمندیها و مهارتهای خود را میشناسید، روشهای اخذ وام و گواهی و ... را یاد میگیرید، قوانین کار را توسط کارمندان اداره کار برایتان میگویند و خلاصه هر آنچه که برای راه اندازی یک کسب و کار نیاز است مطرح میشود. در انتهای دوره، یک طرح ارائه میکنید و یک امتحان ساده میدهید و مدرک را میگیرید.
تذکر میدهم که: مدرک آن برای اخذ وامهای کارآفرینی بیش از 20 میلیون و خیلی جاهای دیگر نیاز است.
و اما دلیل نوشتن این مطلب، بحثی بود که امروز در کلاس مطرح شد و تعجب من را برانگیخت!
مربی یک آمار جالب ارائه کرد: 42 درصد فارغ التحصیلان ایرانی خواهان یک شغل ثابت اداری هستند. (البته من فکر میکنم این روزها این آمار بالاتر باشد)
بعد، در کلاس یک موضوع مطرح شد که من تازه فهمیدم که چرا افراد فارغ التحصیل این همه دنبال کار اداری و استخدامی هستند!
مربی سؤال کرد که فکر میکنید مزیت زندگی استخدامی چیست؟ اکثر افراد گفتند: اینکه میدانی بعد از یک مدت بازنشسته میشوی و بیمه حقوقت را میدهد!! مربی گفت: خوب، شما اگر خودتان خوداشتغال باشید یا کارآفرین، میتوانید خودتان را بیمه کنید و مثل یک کارمند بازنشسته شوید. جالب است که همه تعجب کردند و میپرسیدند: چه طوری؟
البته من خودم هم تا یک سال پیش نمیدانستم! اما بعد از اینکه سربازیام سال گذشته تمام شد، پیگیر بیمهام شدم و فهمیدم که میتوانم خودم را بیمه کنم.
بد نیست در مورد خودم روالی را بگویم که شاید به کار شما بیاید:
من در 19 سالگی، به مدت 2.5 سال در بخشی از مخابرات کار میکردم که آنها بیمهام را میریختند. بعد که تدریس و آفتابگردان وقتم را بیشتر گرفت، بیرون آمدم، یک سال از حقوق بیمه بیکاری استفاده کردم. نکته این است که بیمه بیکاری هم جزئی از بیمه شما به حساب میآید. یعنی مدت بیمه من شد 3.5 سال. بعد هم که به مدت یک سال، سرباز شدم، شد، 4.5 سال.
بعد از سربازی، به بیمه مراجعه کردم و اعلام کردم که من خودم درآمد دارم و قصد ندارم برای کسی یا جایی کار کنم. گفتند میتوانی از بیمه خود اشتغالی استفاده کنی. چند ماه است که بیمه خود اشتغالی هستم.
بیمه خود اشتغالی برای چه افرادی است و چگونه از آن بهره ببریم؟
این نوع بیمه برای افرادی است که میتوانند درآمد کافی داشته باشند و حوصله زیردست بودن یا کار روتین را ندارند.
اگر اینطور هستید، میتوانید به اداره تأمین اجتماعی مراجعه کنید و با دریافت فرمهای بیمه خود اشتغالی و طی مراحل کوتاهی که یک روز هم طول نمیکشد، خود را بیمه کنید.
هزینه بیمه خود اشتغالی چقدر است؟
فعلاً تا این ساعت، ماهیانه 80 هزار تومان باید بپردازید. البته هر سه ماه یک بار پرداخت دارید. یعنی هر سه ماه یک بار باید به بیمه مراجعه کنید و یک فیش (240 هزار تومانی) دریافت کنید و آن را در هر بانکی که خواستید پرداخت کنید.
حالا شما، هم از لحاظ درمانی بیمه هستید و هم از لحاظ تأمین اجتماعی. یعنی هم میتوانید از مزایای خدمات درمانی استفاده کنید و هم طی مدت (فکر میکنم) 30 سال بازنشسته خواهید شد.
خواهش میکنم بیمه را جدی بگیرید. عقل سلیم حکم میکند که هر طور شده خودتان را بیمه کنید. اگر شغل آزاد داشته باشید و این کار را نکنید، هم به خودتان در پیری ظلم کردهاید و هم به خانوادهتان!! تصور کنید پدر یک خانواده متوسط، بیمه نباشد (مثل بابای خدابیامرز ما) و فوت کند. حالا مادر خانواده از کجا باید روزی بخورد؟ اگر فرزندان نااهل داشته باشد که به فکر مادر نباشند، واقعاً وضعیت بحرانی میشود. اگر بگویید مادر خانواده به کمیته امداد و بهزیستی پناه میآورد، اشتباه میکنید و کلاهتان پس معرکه است. این طور که من میدانم حقوق کمیته و بهزیستی کفایت نان و پنیر را هم نمیدهد. اما اگر 30 سال که مثل برق میگذرد، بخشی از حقوقتان را برای بیمه بپردازید (در حقیقت پسانداز کنید) هم خودتان در پیری راحت هستید و هم اگر زبانم لال شما فوت کردید، همسرتان و یا حتی فرزندانتان حقوق بیمهتان را میگیرند. (خواهش میکنم از این حرفهای فلسفی نزنید که خدا بزرگ و روزی رسان است!! این درست، اما حکایت آن جوک است که فلانی چسبیده بود به ضریح امام رضا و میگفت: امام رضا دعا کن توی فلان بانک، ماشین برنده بشم. امام رضا آمد به خوایش و گفت: مرد مؤمن! اول برو حساب باز کن، بعد بیا دعا کن!!... خدا اگر بخواهد روزی برساند بالاخره باید یک مسیر برایش باز کنید.)[البته من نمیدانم نظر دقیق اسلام و عرفان در مورد بیمه چیست، تحقیق میکنم. اما فکر نمیکنم از نگاه فلسفی و عرفانی، بیمه ایراد داشته باشد. ممکن است در نگاه اول، از نظر عرفانی، دل بستن به بیمه یک نوع شرک به حساب بیاید، اما نیاز به تحقیق دارد]
اگر حتی سن شما الان زیر بیست سال است و میتوانید ماهیانه 80 هزار تومان پس انداز داشته باشید، برای بیمه اقدام کنید...
اگر هم مسن هستید که هر وقت ماهی را از آب بگیرید، تازه است.
حالا بگذارید کمی در مورد شغل به ویژه بحث خوداشتغالی و کارآفرینی صحبت کنم:
مثلاً تصور کنید، وقتی بنده و امثال بنده با روزی دو ساعت تدریس میتوانم حقوقی معادل یک کارگر شرکتی داشته باشم و بقیه ساعات را به کارهای مورد علاقهام بپردازم، چرا بروم در یک شرکت کار کنم و از صبح تا شب جنگ اعصاب داشته باشم؟
شرکتها و مؤسسات مختلف بارها پیشنهاد دادهاند، اما هنوز دلم راضی نشده است که وقتی میتوانم خودم حتی کارآفرین باشم، بروم خودم و خلاقیت و استعدادم را در این مراکز زندانی و تلف کنم.
البته سلایق افراد فرق میکند. دقت کنید که کار، انسان را شادابتر و از زندگیاش راضیتر میکند. اگر فرض کنیم شما 2 ساعت کار کنید و نتوانید بقیه ساعات (تا 8 ساعت که پیشنهاد دینمان، اسلام، برای کار است) را مشغول باشید، مطمئناً به مرور به این نتیجه میرسید که شغلی نیاز دارید که وقت شما را بیشتر پر کند، هر چند حقوق کمتری بگیرید. (بیکاری، خورهای است که به جان انسانهای بیکار میافتد و نابودشان میکند)
اگر اهل ریسک و شجاع هستید و استعدادش را دارید، با کمی مطالعه و کسب تجربه، وارد بازار خوداشتغالی شوید. هر چند ممکن است فراز و نشیبهایش بیشتر باشد، اما من معتقدم از زندگی لذت بیشتری میبرید. اینکه بخواهید منتظر باشید که یک آگهی استخدام بیابید تا وارد یک سازمان شوید، عمر را تباه کردن است.
من از برخی افراد که از کار استخدامی خارج شدهاند و کار آزاد را شروع کردهاند، پرسیدهام و متوجه شدهام که نسبت به گذشته، از زندگی راضیتر هستند. (البته دقت کنید که من فقط دارم پیشنهاد ارائه میکنم. نکند کسی از کار استخدامی خارج شود و بعد به مشکل بربخورد و بنده را مقصر بداند!)
سعی کنید با شرکت در این دورهها، مهارتهای خود را افزایش دهید و یا کشف کنید و روی آنها تمرکز کنید. شاید بتوانید با کمی پایین آوردن توقعات و صبر در برابر مشکلات، یک درآمد خوب و منطقی داشته باشید.
در این زمینه پیشنهاد میکنم این مطلب را مطالعه کنید:
گوجه فروشی یا مستخدمی مایکروسافت؟
در پایان، یک آمار جالبی که امروز در این کلاسها شنیدم را میگویم: زندگی شغلی سه نوع است: استخدامی، خوداشتغالی و کارآفرینی. آمار نشان میدهد که اگر شما 3 تا 5 سال در یک زندگی بمانید (مثلاً زندگی استخدامی) تقریباً محال است که بتوانید زندگی شغلیتان را به نوع دیگر تغییر دهید.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند