مدتی است که سریال شوک که پس از دستگیری مدیران سایتهای غیراخلاقی تهیه شده، سر و صدای زیادی به پا کرده است.
گفتم بد نیست نکاتی را که در مورد این سریال و حفاظت در برابر این نوع خطرها در اینترنت به ذهنم میرسد بیان کنم.
پیش از هر چیز، یک ایراد به این سریال بگیرم و آن اینکه: فکر میکنم بیش از حد، موضوع را بزرگ کردهاند! آنقدر که احتمالاً از این به بعد خیلیها وقتی بشنوند شما در اینترنت زیاد رفت و آمد دارید، فکرهای بد در مورد شما خواهند کرد!!! در حالی که این بلاها مشخص است که بر سر چه نوع افرادی میآید.
بگذارید خیالتان را راحت کنم، اگر کسی در اینترنت، غیراخلاقی رفتار نکند، با او رفتار غیراخلاقی نخواهند کرد!
نکته اول، در مورد اتاقهای چت:
پیش از هر چیز، یک ایراد به این سریال بگیرم و آن اینکه: فکر میکنم بیش از حد، موضوع را بزرگ کردهاند! آنقدر که احتمالاً از این به بعد خیلیها وقتی بشنوند شما در اینترنت زیاد رفت و آمد دارید، فکرهای بد در مورد شما خواهند کرد!!! در حالی که این بلاها مشخص است که بر سر چه نوع افرادی میآید.
بگذارید خیالتان را راحت کنم، اگر کسی در اینترنت، غیراخلاقی رفتار نکند، با او رفتار غیراخلاقی نخواهند کرد!
نکته اول، در مورد اتاقهای چت:
این در شأن دختران و پسران ایرانی نیست که وارد اتاقهای چت بشوند.
اینکه اول، دختران را گفتم به خاطر این است که دختران خیلی سادهتر از پسران هستند و خیلی سریع در دام خطرات، به خصوص از طریق مسائل عشق و عاشقی میافتند، ضمن اینکه خطراتی که یک دختر را تهدید میکند، وحشتناکتر از خطراتی است که یک پسر را تهدید میکند.
نکته مهم: چت را با اتاق چت اشتباه نگیرید! چت کردن مثل تلفن کردن است. یعنی شما به شخصی که میشناسیدش و به او اطمینان دارید یا با او کار دارید، زنگ میزنید و با او صحبت میکنید. اما این روزها ورود به اتاقهای چت مثل شرکت در یک مجلس فاسد (ما شهرستانیها زبانمان نمیچرخد که بگوییم «پارتی») است. در یک اتاق چت، شما با همه نوع افراد که شاید هیچ کدام آنها را نشناسید سر و کار دارید و ناخواسته با او ارتباط برقرار خواهید کرد.
من همین الان که این مطلب را مینویسم با یکی از دوستان که به نوعی برایم کار میکند در اصطلاح، چت میکنم و اگر این امکان نباشد، کارهایم زمین میماند.
در اینکه اتاقهای چت هم میتواند مفید باشد شکی نیست، اتفاقاً من طی این چند سال شاید روی هم رفته ده بار برای تست کردن برخی مسائل وارد اتاقهای چت یاهو شدهام و از شانس خوب یا بدم، هر بار یک دوست خوب پیدا کردهام از جمله یک پاکستانی که انگلیسی بسیار قویای داشت و چون وارد اتاقهای طراحی وب شده بودم، برای رفع مشکلش و راهاندازی سایتش از من کمک خواست و هنوز هم بعد از ماهها با من از طریق ایمیل در ارتباط است.
اما باید قبول کرد که افرادی که این روزها وارد اتاقهای چت میشوند معمولاً افراد نرمالی نیستند.
پس، دختر خوب! اگر شما وارد یک اتاق چت شدی، خودت با دست خودت امضا کردهای که من از خطر خوشم میآید!!
نکته دوم: دختر را چه به وبکم؟
حالا با این اوصاف، تصور کنید یک دختر با وبکم وارد اتاق چت شود و به همه اجازه دهد که وبکم او را مشاهده کنند! طبیعی است که این خانم کارش به کجا خواهد انجامید!
پس گریههای آن دخترهایی که در این برنامه میبینید و صدایشان را نازک میکنند و میگویند: «ما تاوان چه چیز را باید پس بدهیم؟» دلیل دارد و دلیلش این است که خودشان خواستهاند. دارند تاوان رفتار غیراخلاقی خودشان را میدهند وگرنه یک دختر چه نیازی به وبکم دارد آن هم در یک اتاق چت!!
یکی از چیزهایی که «آقایان مستهجن» میگفتند این بود که: ما وبکم را هک میکردیم طوری که دختر تصور میکرد وبکم را خاموش کرده، در حالی که روشن بود و طبیعتاً ممکن بود از تمام حرکات خصوصی او در اتاق فیلم بگیرد. (به نظر من اتفاقاً در مورد این نوع دخترها باید این نوع هکها انجام شود تا درس عبرتی شوند برای آیندگان!!)
چت نکنیم، چه کار کنیم؟
ممکن است در بخش نظرات همین مطلب یکی بگوید: چرا اتاقهای چت را بد تصور میکنید؟ خیلی از مشکلات را میتوان در این اتاقها رفع کرد!
باید عرض کنم که بله «میتوان» اما چیزی که در اتاقهای چت میگذرد، این موضوع را تا حدودی محال میکند!
این روزها «انجمنهای گفتگو» جایگزینی بسیار مناسب برای اتاقهای چت هستند. انجمنهای گفتگوی بسیار فعال ایرانی که با طرح کردن سؤال و مشکل در کمتر از چند دقیقه جواب خواهید گرفت! (برای مشاهده مطلبی در مورد اینکه انجمنهای گفتگو چیستند و چطور میتوان در آنها سؤال مطرح کرد، اینجا کلیک کنید)
معمولاً روند کار به این صورت است که شما یک انجمن گفتگوی مفید و علمی و امن را پیدا میکنید، در آنها سؤال یا مشکلتان را مطرح میکنید، اگر جواب کاربران قانعکننده بود که خدا را شکر، ولی اگر نیاز به چت بود، آی.دی یکی از جواب دهنده را از او (از طریق پیغام خصوصی) میگیرید و بعد، اگر نیاز شد با او از طریق چت مشکلتان را رفع میکنید.
یک نکته در مورد چت دختر و پسر:
این را شوخی نگیرید، اگر به هر دلیلی، حتی علمیترین مسائل، یک دختر با یک پسر، چت را شروع کنند، ناخودآگاه ذهن هر دو به سمتی میرود که بدشان نمیآید این رابطه ادامه پیدا کند!! هم دختر و هم پسر، شبها قبل از خواب به این فکر میکنند که آیا فردا هم با هم صحبت خواهیم کرد؟ (این را از صحبتهای دوستانی میگویم که به این چیزها مبتلا هستند وگرنه درست است که خودم بارها به این مسائل برخورد کردهام، اما همیشه، عمداً طوری رفتار کردهام که دختری که در مقابل من است تصور کند با یک پسر مغرور و از خود راضی طرف است که هر چه زودتر خداحافظی کند و برود اعصابش راحتتر است:) ) معمولاً پسرها ابتدا کمی بیشتر جلب توجه میکنند، بعد، دختر خیلی سریع به پسر اعتماد میکند. بعد از یک مدت، یکی از طرفین (بیشتر پسرها) به طرف مقابل خیانت میکند! (پسرها بعد از یک مدت خیلی دلشان میخواهد زور بگویند!) دخترها در این روابط همیشه مظلوم واقع میشوند. چون خیلی احساساتیتر هستند و طبیعتاً احساساتشان جریحهدار میشود.
پس، اگر دختر هستید، مطمئن باشید در یک رابطه اینترنتی، یک پسر اگر در تنگنا قرار بگیرد، شما را رها خواهد کرد و هیچ مشکلی هم برایش پیش نخواهد آمد، اما این شما هستید که متضرر میشوید!
یادم هست یکی از دوستان شر من میگفت: امروز قرار دارم! گفتم با کی، کجا؟ گفت: با فلان دختر در فلان مکان. گفتم: خوب، شما که همدیگر را نمیشناسید، چطور میخواهید همدیگر را پیدا کنید؟ به اینجای ماجرا توجه کنید: گفت گفتهام جلو فلان تیر چراغ برق بایست، من پیدایت میکنم.
فردا که آمد، پرسیدم، چه شد؟ به کجا انجامید؟
گفت: رفتم، از دور دیدمش، یه کم چاق بود، جلو نرفتم!
همین!
دختر بیچاره فکر کرده بود این آقا حاضر است برایش جانفشانی هم کند! خبر نداشت چه کلاهی سرش رفته! (حالا خدا را شکر کند که این دوست ما بیش از این نخواسته بود کار دست او دهد!)
باز هم خواهش میکنم اگر یک دختر هستید، ساده نباشید و خودتان را فدای سادگی و پاکیتان نکنید.
از اصطلاح «در دام عشق افتادن» یا به قول فرنگیها، falling in love، خیلی خوشم میآید! واقعاً یک دام است که انسان وقتی متوجه میشود چه به سرش آمده که در آن گیر کرده است!
در مورد نکات مهم امنیتی، سعی میکنم در مطالب بعدی به آنها بپردازم. اما یکی از مهمترین نکات را در این مطلب میگویم:
حتماً بر روی ویندوز خود پسورد بگذارید
شکی نیست که بسیاری از ISPها در شهرستانها از افرادی کاملاً بیسواد تشکیل شدهاند که گاهی اوقات فقط پول داشتهاند و ISP زدن را یک جای خوب برای سرمایهگذاری دیدهاند! پس انتظار نداشته باشید که ISP ای که از آن خدمات اینترنت دریافت میکنید، همه اصول امنیتی را رعایت کند!
ببینید، وقتی شما از طرف یک ISP به اینترنت متصل میشوید به خصوص زمانی که اتصال شما از نوع ADSL است، با تمام افراد دیگری که از آن ISP استفاده میکنند، یک شبکه تشکیل میدهید و ISP شما در اصطلاح «درگاه» ورودی شما یا Gateway شما به دنیای اینترنت میشود. وقتی مفهوم شبکه به میان آمد، یعنی اینکه افراد شبکه میتوانند به کامپیوتر هم دسترسی داشته باشند.
در یک شبکه وقتی میخواهید از یک کامپیوتر وارد کامپیوتر دیگر شوید اگر آن کامپیوتر پسورد نداشته باشد، خیلی راحت میتوانید تمام اطلاعاتی که آن شخص به اشتراک گذاشته را ببینید و (طبیعتاً کپی کنید و ...) اما اگر ویندوز شما پسورد داشته باشد، به هیچ وجه نمیتوان اطلاعات آن سیستم را دید.
چندی پیش که تعدادی از دوستان، منزل ما بودند نشانشان دادم که چطور میتوانم تمام اطلاعات به اشتراک گذاشته شده روی کامپیوترهای همشهریهایمان را ببینم و روی کامپیوتر خودم کپی کنم!
حالا تصور کنید شما دو کامپیوتر در منزل دارید که درایوهای آنها را Share کردهاید تا از روی کامپیوتر دیگر به آنها دسترسی داشته باشید. اگر روی ویندوز شما پسورد نباشد، احتمالاً تا الان اطلاعات شخصی شما به سرقت رفته است!!! (اگر دیدید سر خیابان عکس شما را میفروشند، تعجب نکنید!!)
این مشکل ممکن است در ISPهای معتبرتر با ترفندهایی رفع شود، اما در ISPهای کوچکتر (مثل ISP ما) این خطر وجود دارد.
اگر کاربر مبتدی هستید و نمیدانید چطور روی ویندوزتان پسورد بگذارید، خیلی ساده است:
منوی Start را باز کنید، روی عکس گرافیکی کوچک بالای منو (مثلاً این عکس برای من، عکس یک ماهی است) کلیک کنید و گزینه Create a Password را کلیک کنید و پسوردتان را دو بار در دو کادری که میبینید وارد کنید و روی دکمهی پایین پنجره کلیک کنید تا یک پسورد برای ورود به ویندوزتان ایجاد شود. (توجه کنید که پسورد ابتدای روشن شدن کامپیوتر به درد ما نمیخورد، ویندوز شما باید پسورد داشته باشد)
اینکه اول، دختران را گفتم به خاطر این است که دختران خیلی سادهتر از پسران هستند و خیلی سریع در دام خطرات، به خصوص از طریق مسائل عشق و عاشقی میافتند، ضمن اینکه خطراتی که یک دختر را تهدید میکند، وحشتناکتر از خطراتی است که یک پسر را تهدید میکند.
نکته مهم: چت را با اتاق چت اشتباه نگیرید! چت کردن مثل تلفن کردن است. یعنی شما به شخصی که میشناسیدش و به او اطمینان دارید یا با او کار دارید، زنگ میزنید و با او صحبت میکنید. اما این روزها ورود به اتاقهای چت مثل شرکت در یک مجلس فاسد (ما شهرستانیها زبانمان نمیچرخد که بگوییم «پارتی») است. در یک اتاق چت، شما با همه نوع افراد که شاید هیچ کدام آنها را نشناسید سر و کار دارید و ناخواسته با او ارتباط برقرار خواهید کرد.
من همین الان که این مطلب را مینویسم با یکی از دوستان که به نوعی برایم کار میکند در اصطلاح، چت میکنم و اگر این امکان نباشد، کارهایم زمین میماند.
در اینکه اتاقهای چت هم میتواند مفید باشد شکی نیست، اتفاقاً من طی این چند سال شاید روی هم رفته ده بار برای تست کردن برخی مسائل وارد اتاقهای چت یاهو شدهام و از شانس خوب یا بدم، هر بار یک دوست خوب پیدا کردهام از جمله یک پاکستانی که انگلیسی بسیار قویای داشت و چون وارد اتاقهای طراحی وب شده بودم، برای رفع مشکلش و راهاندازی سایتش از من کمک خواست و هنوز هم بعد از ماهها با من از طریق ایمیل در ارتباط است.
اما باید قبول کرد که افرادی که این روزها وارد اتاقهای چت میشوند معمولاً افراد نرمالی نیستند.
پس، دختر خوب! اگر شما وارد یک اتاق چت شدی، خودت با دست خودت امضا کردهای که من از خطر خوشم میآید!!
نکته دوم: دختر را چه به وبکم؟
حالا با این اوصاف، تصور کنید یک دختر با وبکم وارد اتاق چت شود و به همه اجازه دهد که وبکم او را مشاهده کنند! طبیعی است که این خانم کارش به کجا خواهد انجامید!
پس گریههای آن دخترهایی که در این برنامه میبینید و صدایشان را نازک میکنند و میگویند: «ما تاوان چه چیز را باید پس بدهیم؟» دلیل دارد و دلیلش این است که خودشان خواستهاند. دارند تاوان رفتار غیراخلاقی خودشان را میدهند وگرنه یک دختر چه نیازی به وبکم دارد آن هم در یک اتاق چت!!
یکی از چیزهایی که «آقایان مستهجن» میگفتند این بود که: ما وبکم را هک میکردیم طوری که دختر تصور میکرد وبکم را خاموش کرده، در حالی که روشن بود و طبیعتاً ممکن بود از تمام حرکات خصوصی او در اتاق فیلم بگیرد. (به نظر من اتفاقاً در مورد این نوع دخترها باید این نوع هکها انجام شود تا درس عبرتی شوند برای آیندگان!!)
چت نکنیم، چه کار کنیم؟
ممکن است در بخش نظرات همین مطلب یکی بگوید: چرا اتاقهای چت را بد تصور میکنید؟ خیلی از مشکلات را میتوان در این اتاقها رفع کرد!
باید عرض کنم که بله «میتوان» اما چیزی که در اتاقهای چت میگذرد، این موضوع را تا حدودی محال میکند!
این روزها «انجمنهای گفتگو» جایگزینی بسیار مناسب برای اتاقهای چت هستند. انجمنهای گفتگوی بسیار فعال ایرانی که با طرح کردن سؤال و مشکل در کمتر از چند دقیقه جواب خواهید گرفت! (برای مشاهده مطلبی در مورد اینکه انجمنهای گفتگو چیستند و چطور میتوان در آنها سؤال مطرح کرد، اینجا کلیک کنید)
معمولاً روند کار به این صورت است که شما یک انجمن گفتگوی مفید و علمی و امن را پیدا میکنید، در آنها سؤال یا مشکلتان را مطرح میکنید، اگر جواب کاربران قانعکننده بود که خدا را شکر، ولی اگر نیاز به چت بود، آی.دی یکی از جواب دهنده را از او (از طریق پیغام خصوصی) میگیرید و بعد، اگر نیاز شد با او از طریق چت مشکلتان را رفع میکنید.
یک نکته در مورد چت دختر و پسر:
این را شوخی نگیرید، اگر به هر دلیلی، حتی علمیترین مسائل، یک دختر با یک پسر، چت را شروع کنند، ناخودآگاه ذهن هر دو به سمتی میرود که بدشان نمیآید این رابطه ادامه پیدا کند!! هم دختر و هم پسر، شبها قبل از خواب به این فکر میکنند که آیا فردا هم با هم صحبت خواهیم کرد؟ (این را از صحبتهای دوستانی میگویم که به این چیزها مبتلا هستند وگرنه درست است که خودم بارها به این مسائل برخورد کردهام، اما همیشه، عمداً طوری رفتار کردهام که دختری که در مقابل من است تصور کند با یک پسر مغرور و از خود راضی طرف است که هر چه زودتر خداحافظی کند و برود اعصابش راحتتر است:) ) معمولاً پسرها ابتدا کمی بیشتر جلب توجه میکنند، بعد، دختر خیلی سریع به پسر اعتماد میکند. بعد از یک مدت، یکی از طرفین (بیشتر پسرها) به طرف مقابل خیانت میکند! (پسرها بعد از یک مدت خیلی دلشان میخواهد زور بگویند!) دخترها در این روابط همیشه مظلوم واقع میشوند. چون خیلی احساساتیتر هستند و طبیعتاً احساساتشان جریحهدار میشود.
پس، اگر دختر هستید، مطمئن باشید در یک رابطه اینترنتی، یک پسر اگر در تنگنا قرار بگیرد، شما را رها خواهد کرد و هیچ مشکلی هم برایش پیش نخواهد آمد، اما این شما هستید که متضرر میشوید!
یادم هست یکی از دوستان شر من میگفت: امروز قرار دارم! گفتم با کی، کجا؟ گفت: با فلان دختر در فلان مکان. گفتم: خوب، شما که همدیگر را نمیشناسید، چطور میخواهید همدیگر را پیدا کنید؟ به اینجای ماجرا توجه کنید: گفت گفتهام جلو فلان تیر چراغ برق بایست، من پیدایت میکنم.
فردا که آمد، پرسیدم، چه شد؟ به کجا انجامید؟
گفت: رفتم، از دور دیدمش، یه کم چاق بود، جلو نرفتم!
همین!
دختر بیچاره فکر کرده بود این آقا حاضر است برایش جانفشانی هم کند! خبر نداشت چه کلاهی سرش رفته! (حالا خدا را شکر کند که این دوست ما بیش از این نخواسته بود کار دست او دهد!)
باز هم خواهش میکنم اگر یک دختر هستید، ساده نباشید و خودتان را فدای سادگی و پاکیتان نکنید.
از اصطلاح «در دام عشق افتادن» یا به قول فرنگیها، falling in love، خیلی خوشم میآید! واقعاً یک دام است که انسان وقتی متوجه میشود چه به سرش آمده که در آن گیر کرده است!
در مورد نکات مهم امنیتی، سعی میکنم در مطالب بعدی به آنها بپردازم. اما یکی از مهمترین نکات را در این مطلب میگویم:
حتماً بر روی ویندوز خود پسورد بگذارید
شکی نیست که بسیاری از ISPها در شهرستانها از افرادی کاملاً بیسواد تشکیل شدهاند که گاهی اوقات فقط پول داشتهاند و ISP زدن را یک جای خوب برای سرمایهگذاری دیدهاند! پس انتظار نداشته باشید که ISP ای که از آن خدمات اینترنت دریافت میکنید، همه اصول امنیتی را رعایت کند!
ببینید، وقتی شما از طرف یک ISP به اینترنت متصل میشوید به خصوص زمانی که اتصال شما از نوع ADSL است، با تمام افراد دیگری که از آن ISP استفاده میکنند، یک شبکه تشکیل میدهید و ISP شما در اصطلاح «درگاه» ورودی شما یا Gateway شما به دنیای اینترنت میشود. وقتی مفهوم شبکه به میان آمد، یعنی اینکه افراد شبکه میتوانند به کامپیوتر هم دسترسی داشته باشند.
در یک شبکه وقتی میخواهید از یک کامپیوتر وارد کامپیوتر دیگر شوید اگر آن کامپیوتر پسورد نداشته باشد، خیلی راحت میتوانید تمام اطلاعاتی که آن شخص به اشتراک گذاشته را ببینید و (طبیعتاً کپی کنید و ...) اما اگر ویندوز شما پسورد داشته باشد، به هیچ وجه نمیتوان اطلاعات آن سیستم را دید.
چندی پیش که تعدادی از دوستان، منزل ما بودند نشانشان دادم که چطور میتوانم تمام اطلاعات به اشتراک گذاشته شده روی کامپیوترهای همشهریهایمان را ببینم و روی کامپیوتر خودم کپی کنم!
حالا تصور کنید شما دو کامپیوتر در منزل دارید که درایوهای آنها را Share کردهاید تا از روی کامپیوتر دیگر به آنها دسترسی داشته باشید. اگر روی ویندوز شما پسورد نباشد، احتمالاً تا الان اطلاعات شخصی شما به سرقت رفته است!!! (اگر دیدید سر خیابان عکس شما را میفروشند، تعجب نکنید!!)
این مشکل ممکن است در ISPهای معتبرتر با ترفندهایی رفع شود، اما در ISPهای کوچکتر (مثل ISP ما) این خطر وجود دارد.
اگر کاربر مبتدی هستید و نمیدانید چطور روی ویندوزتان پسورد بگذارید، خیلی ساده است:
منوی Start را باز کنید، روی عکس گرافیکی کوچک بالای منو (مثلاً این عکس برای من، عکس یک ماهی است) کلیک کنید و گزینه Create a Password را کلیک کنید و پسوردتان را دو بار در دو کادری که میبینید وارد کنید و روی دکمهی پایین پنجره کلیک کنید تا یک پسورد برای ورود به ویندوزتان ایجاد شود. (توجه کنید که پسورد ابتدای روشن شدن کامپیوتر به درد ما نمیخورد، ویندوز شما باید پسورد داشته باشد)
توجه:
قسمت دوم این مقاله، با کلیک روی لینک زیر قابل مشاهده است:
نکات امنیتی جهت حفظ اطلاعات خصوصی - قسمت دوم
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
حمید رضا نیرومند