من امسال هم در کنکور سراسری شرکت کردم (شاید زودتر از بار اولیها!) و قصد دارم (إن شاء الله) در کنار رشته مترجمی زبان که این ترم (با واحدهایی که معادل شده) ترم سوم به حساب میآیم، سال بعد در رشته «روانشناسی عمومی» هم تحصیل کنم. (دو سه تا رشته بیشتر نمانده که دست از سر ادامه تحصیل بردارم!!!: الهیات و شاید حوزه علمیه معصومیه در قم [اگر دکترای نرم افزار، انتخاب اولم یعنی قم قبول شوم، قبل از ثبتنام دکترا میروم دمِ درِ معصومیه، بست مینشینم تا بالاخره من را راه بدهند! خسته شدم از بس برای حوزه تلاش کردم و هر بار یک مانع نگذاشت!]، بعد مکاترونیک و احتمالاً کمی هم در رشتههای پزشکی بگردم! رشته گرافیک را هم خیلی دوست دارم!)
حالا گفتم به شما هم پیشنهاد کنم که وقت را از دست ندهید! اگر از یک رشته فارغ التحصیل شدهاید، نایستید! (خدا حفظ کند این مرشد ما را که دائم در گوش ما میگوید: انسان هر وقت گفت «بس است»، آن روز، روز مرگش است!)
لیسانس کامپیوتر را گرفتهاید؟ خوب، در رشته زبان یا هر رشته دیگری که علاقه دارید شرکت کنید...
چرا دانشگاه؟ چرا مطالعهی آزاد نه؟
ممکن است یکی بگوید تو که مثلاً به زبان علاقه داری، خوب، به صورت آزاد مطالعه میکردی. چرا باید ترمی حداقل ۷۰۰ هزار تومان بدهی که به صورت دانشگاهی مطالعه کنی؟
۱- اولاً تجربهی من نشان میدهد که ما انسانها به یک «اضطراب» نیاز داریم تا کاری را انجام بدهیم! اگر اضطراب شب امتحان نباشد، اگر اضطراب نمره و افتادن نباشد، عمراً شما بازی کردن و فیلم دیدن را کنار بگذارید و بروید سراغ درس!!
دانشگاه و امتحان و نمره، یک اضطراب در شما ایجاد میکند که درس بخوانید. شبها بیدار بمانید و مطالعه کنید... اگر فقط همین مزیت بود، من حاضر بودم این مبلغ را بدهم که دانشگاه، من را مجبور به مطالعه کند.
۲- دورههای دانشگاهی کجا و مطالعه آزاد کجا!؟ میدانید این دورهها چقدر کارشناسی شده انتخاب شدهاند؟ اینکه شما ابتدا چه درسی را پاس کنی، بعد چه درسی را، خیلی مهم است! شما در مطالعه آزاد نمیتوانید و یا به سختی ممکن است بتوانید به طور اصولی اینها را طی کنید...
۳- شاید نازلترین مزیت گذراندن دورههای دانشگاهی این باشد که شما به هر حال اگر لازم شد، یک مدرکی دارید که ثابت کنید این مباحث را گذراندهاید. هر چند ممکن است مثل من در ذهنتان باشد که همان مدرک کارشناسی ارشد که دارم کافیست اما به هر حال ممکن است یک جاهایی این مدرک دوم و سوم شما کاربرد داشته باشد. مثلاً من چند سال قبل، در جهاد دانشگاهی، علاوه بر تدریس دورههای کامپیوتر، مدرس مکالمه زبان هم بودم اما بعد از چند ماه از استان فشار آوردند که چون مدرک ایشان کامپیوتر است برای تدریس مکالمه به کار نگیرید! خوب، اگر مدرک زبان میداشتم، میتوانستم به آن کار ادامه دهم. (البته شاید هم مدرک دوم به بعد برایتان کاربرد نداشته باشد که اصلاً مهم نیست و گفتم که هدف اصلیتان اگر مدرک باشد، دو دو تا چهار تا میکنید و میگویید: نمیصرفد! هدف اصلی شما باید مطالعه و زنده بودن با تحقیق و پژوهش و تحصیل دانش باشد)
۴- بودن در جمع جوانان، شما را جوان نگه میدارد! من دانشجو داشتهام و دارم که مثلاً ۵۰ سالش است اما وقتی میآید دانشگاه و در جمع دانشجوهای ۲۰ ساله قرار میگیرد، یک انرژی و شادابی خاصی پیدا میکند که نگو و نپرس!
و خلاصه، به نظر من مطالعه دانشگاهی یک چیز دیگر است...
تحصیل همزمان در دو رشته مجاز است؟
در مورد تحصیل همزمان در دو رشته به چند نکته باید دقت کنید:
۱- اگر قبلاً در یک دانشگاه دولتی درس خواندهاید، دیگر نمیتوانید در رشته دوم نیز در دانشگاه دولتی درس بخوانید. (دولت، یک بار بیشتر برای تحصیل شما هزینه نمیکند)
۲- تحصیل در دو رشته در یک مقطع مجاز نیست (به جز دانشگاه پیام نور). یعنی اگر مثلاً دانشجوی کارشناسی در یک دانشگاه هستید نمیتوانید در مقطع کارشناسی در دانشگاه دیگر تحصیل کنید. اما اگر مثلاً دانشجوی ارشد یا دکترا هستید، هیچ مشکلی نیست که در مقطع کارشناسی هم به طور همزمان شرکت کنید.
این خیلی مسخره است! من نمیفهمم مگر انسان میخواهد جرم کند که جلوش را گرفتهاند!؟ من دوست دارم و میتوانم که در ده رشته درس بخوانم، به جای اینکه استقبال کنند، ممنوع کردهاند!!
تجربه شخصی: من ترم دوم کامپیوتر که بودم (سال ۸۴)، در کنکور شرکت کردم و مترجمی زبان پیام نور که هدف اصلیام بود قبول شدم و رفتم که همزمان در دو رشته درس بخوانم. در مورد شرایط، پرس و جو کردم: دانشگاه پیام نور گفت برای ما مهم نیست که شما در دانشگاه دیگر تحصیل میکنید اما دانشگاه آزاد گفت اگر ما بفهمیم اخراجت میکنیم! گفتم حالا چطور میخواهید بفهمید؟ گفت برای معافیت تحصیلی سربازی که اقدام کنیم، تداخل رخ میدهد و میفهمیم... آن زمان هم که من سربازی نرفته بودم، ترسیدم! گفتم حالا از رشتهی اصلیمان اخراجمان میکنند، بدبخت میشویم!! قبل از ورود به ارشد هم که دانشگاه دولتی قم، مترجمی زبان قبول شدم، اما چون نمیدانستم تحصیل در دو مقطع مجاز است و ارشد هم قبول شده بودم، از دانشگاه قم انصراف دادم!! (شاید یکی از بزرگترین اشتباهات عمرم بود!)
اما در دانشگاه پیام نور، طبق چیزی که اینجا آمده(و اگر بخوانید میفهمید که مسؤولین هنوز خودشان هم نمیدانند چرا دارند مخالفت میکنند!؟ که البته بیشتر به خاطر بحث نظام وظیفه است)، شما میتوانید همزمان در دو رشته تحصیل کنید. (سه رشته و بیشتر را نمیدانم)
* توجه: در مورد قوانین جدید، بیشتر تحقیق کنید. ممکن است دانشگاه آزاد هم تحصیل همزمان در دو رشته را مجاز کرده باشد. نکته دیگر اینکه من یک دانشجو که از مسؤولین شهر هم بود داشتم که همزمان در سه دانشگاه تحصیل میکرد! میخواهم بگویم گاهی اوقات در دفترچه یک چیزهایی مینویسند اما در عمل ممکن است هیچ کس گیر ندهد! یعنی در این سیستمی که ما داریم ظاهراً کسی نمیفهمد که شما که هستید و چه تحصیل میکنید یا کردهاید یا چه کار میکنید!؟ که بخواهد بفهمد و گیر بدهد! به خصوص اگر سربازی ندارید، جای نگرانی نیست.
۳- تقریباً تمام واحدهای عمومی شما معادل میشوند: من که کارشناسی کامپیوتر را در آزاد گرفته بودم، تقریباً تمام واحدهای عمومی مترحمی زبان را معادل کردم. (۲۰ واحد معادل شد) اما درسهایی که تعداد واحدشان کمتر باشد را باید دوباره پاس کنید. مثلاً درس تنظیم خانواده زمان ما ۱ واحد بود، حالا ۲ واحد شده و باید دوباره پاس کنم :( (توفیق اجباری!!)
من کارمند هستم و فرصت ندارم سر کلاس بروم!
ممکن است بهانه شما برای اقدام نکردن این باشد که من کارمند هستم و یا در رشته اول که دارم تحصیل میکنم، کلاسها با هم تداخل پیدا میکند و نمیتوانم بروم سر کلاس! مثل من که خودم صبح تا شب کلاس و کار دارم و نمیرسم بروم کلاس. خوب، به نظر من شما هم مثل من دانشگاه پیام نور را انتخاب کنید. خیلی دانشگاه جالبی است. از روال کارش خوشم میآید:
- شما برای هر درس یک منبع کشوری دارید و آزمون نیز کشوری و فقط از روی همان منبع است، پس اصلاً نگران اینکه استاد سر کلاس چه گفت و جزوه را از کدام دختر کلاس بگیرید که خوب نوشته باشد و استاد خوب درس نداد و ... نیستید! (درد و دل: ای کاش همه دانشگاهها اینطور میبودند، این باعث میشود که اساتید به سرفصلها پایبند باشند! نه اینکه الان هر استاد هر چیزی که بلد است را درس میدهد بعد شما میروید سر کنکور دکترا، میبینید از درسی که شما پاس کردهاید سؤالاتی آمده که اصلاً به گوشتان نخورده! و احتمالاً فقط دانشجویان استادی که سؤالات کنکور را طرح کرده قبول میشوند!!! ضمن اینکه آزمونها استانداردتر میشود و بهتر اینکه: پارتیبازی در نمره دادن کمتر میشود! مثل حالا نیست که دانشجوی من نمرهی قبولیاش را دم در خانه ما طلب کند! در این حالت، دانشجو میداند که برگه را مدرس تصحیح نمیکند و هر گلی زده، خودش به سر خودش زده...)
- حضور در کلاسها اصلاً اجباری نیست. چه بسا مثل من ترجیح بدهید که سر کلاس نروید که شما را غایب رد کنند. در پیام نور، ۶ نمره از طرف استاد داده میشود و ۱۴ نمره، آزمون پایانی است. اگر استاد اعلام کند که این دانشجو در کل ترم غایب بوده، ۶ نمره که نمره کلاسی به حساب میآید، از روی ۱۴ نمرهی دیگر شما به دست میآید. یعنی نمرهای که در پایان ترم از ۱۴ نمره گرفتهاید ضرب در دههفتم میشود. (مثلاً اگر ۱۰ از ۱۴ بگیرید، طرفینوسطین میکنند: ۱۰ از ۱۴، چند از ۲۰؟ که جوابش میشود: (10*20) تقسیم بر 14 که اگر ساده کنید مثل این است که ۱۰ را ضربدر 10/7 (دههفتم) کردهاند. البته ناگفته نماند که اکثر اساتید معمولاً آن ۶ نمره را به دانشجو میدهند و بقیه را محول میکنند به خودش...)
- کتابهایی که به عنوان مرجع انتخاب کردهاند انصافاً عالی است و همه میدانند که در آزمون از تمام بخشهای کتاب سؤال میدهند و این همان چیزی است که من میخواهم: یک عامل باشد که من را مجبور کند بهترین کتابها را به طور دقیق بخوانم. (من ترم قبل یک دانشجو را به جای خودم برای کلاسها فرستادم و صداها را هم ضبط کرد اما دیدم کتابها آنقدر عالی هستند که اصلاً لزومی ندارد صدای استاد را هم بشنوی چه برسد به اینکه بخواهی استاد را حضوری ببینی! باور میکنی من همه درسهای ترم قبل را با معدل ۱۸ پاس کردم اما حتی یکی از اساتید را ندیدهام و نمیشناسم!؟ اگر یکیشان در دانشگاههای دیگر با من در اتاق اساتید رو-در-رو شود شاید او مرا بشناسد اما من نشناسم! چقدر ضایعست!!)
- علاوه بر اینکه در طول ترم، هر وقت فرصت داشتید، مطالعه میکنید، مثل ترم قبلِ من، یک ماه مانده به امتحانات، سرِ خودتان را خلوت میکنید و مینشینید کتابها را کامل مطالعه میکنید...
به هر حال، چند روزی تا پایان فرصت ثبتنام در دانشگاهها مانده. امیدوارم اقدام کنید و حداقل در رشتههایی که برای زندگیِ خوب، لازم است (مثل روانشناسی، پزشکی، الهیات و...) ادامه تحصیل بدهید...
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند