گاهی اوقات که افراد اطرافمان را بررسی میکنیم، میبینیم چقدر «عاقبت به خیری» سخت است!! تصور کنید، شما خودتان را با کلی دردسر تا ۶۰ سالگی از همه بدیها حفظ میکنید، اما تازه وقتی به آن سن رسیدید، گمراهی و مصیبتهای همراهش شروع میشود! ما در محلهای قدیمی و اصیل زندگی میکنیم که همهشان پدر بزرگها و مادر بزرگهای شهر هستند. وقتی از خانه بیرون میروم، یکی یکی آنها را در گوشه و کناری میبینم. مردهاشان اکثراً وقتی به این سن رسیدهاند تازه به اعتیاد و دعواهای الکی و وقتگذرانیهای بیهوده گرفتار شدهاند در حالی که از ۲۰ سال پیش که آنها را میشناختهام، هرگز اینطور نبودهاند و زنهاشان هم اکثراً دسته دسته جمع شدهاند و وقت خود را با غیبت و بالا و پایین بردن قیمت ارز و امثالهم تلف میکنند. همه این مصیبتهای پیری از کجا نشأت گرفته است؟ جواب: بیکاری! چند نفرشان از صبح تا شب دم خانه نشستهاند ... (ادامه)