اگر یادتان باشد در سال ۹۲ در مطلب «چه شد که من به برنامه نویسی علاقهمند شدم؟» صحبت از یک روبات شد به نام Robi . آن بخش از مطلب را مرور کنیم:شاید روز اول دانشگاه (در دوره کارشناسی) برای من یکی از بهترین روزها بود! وقتی از دانشگاه برگشتم، خواهرم گفت: خوب مهندس! چه خبر از روز اول دانشگاه؟ :)گفتم: منصوره! همین روز اول بحث در مورد روبات و اینکه یک برنامه بنویسیم که روبات حرکت کنه و از اتاق بیرون بیاد، بود. احتمالاً تا روز آخر دانشگاه اگر خدا بخواد یه آپولو روی مریخ بنشونیم!!حالا جریان این روبات چه بود؟استاد عزیزی که داشتیم (و من واقعاً مدیون او هستم و امیدوارم هر کجا هست موفق باشد)، روز اول را با یک بازی شروع کرد:ایشان چند مثال حل کردند و انتهای کلاس، چند تکلیف برای جلسه بعد دادند که یکی از سختترینهای آنها این بود: حالا سعی کنید دستورات را طوری بچینید که اگر روبات در یک اتاق ۳ در ۳ باشد و م... (ادامه)