جوانی نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای پیامبر خدا! آیا اجازه انجام عمل خلاف منافی عفت به من میدهی؟
با گفتن این سخن اطرافیان پیامبر فریاد اعتراضشان بلند شد، اما پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: او را نزدیك بیاورید. مرد نزدیك شد و نزد پیامبر نشست.
پیامبر فرمود: آیا دوست داری با مادر تو چنین كنند. جوان گفت: فدایت شوم، نه. پیامبر فرمود: مردم هم دوست ندارند با مادرشان چنین شود. آنگاه فرمود: آیا دوست داری با دختر تو چنین كنند؟ گفت: خدا مرا فدایت كند، نه.
پیامبر فرمود: مردم هم دوست ندارند با دخترانشان چنین شود. و پیامبر همچنان از خواهر و عمه و خاله او پرسید كه آیا چنین كاری را درباره آنان میپسندد و او همچنان آن را ردّ میكرد.
آنگاه پیامبر رحمت دستان مبارك خود را بر سینه او گذاشت و این چنین دعا كرد: اللهم طَهِّر قلبه واغفر ذنبه و حَصِّن فَرْجَه؛ پروردگارا قلبش را پاك گردان، گناهش را ببخش، و دامانش را حفظ كن.
از آن به بعد منفورترین چیز نزد آن مرد، این عمل زشت بود.
آری، پیامبر رحمت به جای داد و فریاد و با روشی عقلانی و با كمال لطف و مهربانی شیوه صحیح امر به معروف و نهی از منكر را به ویژه با كودكان و نوجوانان و جوانان این چنین آموزش میداد. باشد كه این روش را به كار بندیم و درس گیریم.
ماخذ:
ترجمه التفسیر و المفسّرون، محمدهادی معرفت، ج 2 ، ص 483 ـ 485 / شناختنامه تفسیر، سید محمدعلی ایازی، ص 259 ـ 262 / تفسیر المنار، ج 4، ص 33 ـ 34 / تفسیر نمونه، ج 3، ص 42.
منبع:
مجله سروش وحی، شماره 17، با تصرف
© کپی رایت توسط Aftabgardan کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
برداشت مقالات فقط با اجازه کتبی و ذکر منبع امکان پذیر است.
نوشته شده در تاریخ: 1387/9/19 (2213 مشاهده)