نظرات طرح شدهاناریام (امتیاز : 0)
توسط اناریام در مورخه : چهارشنبه، 28 بهمن، 1394
مطلب قشنگی بود... استفاده شد
البته این آیه (آیه نجوی) از آیاتی است که ظاهرن همه مفسرین معتقدند که با آیه بعدی نسخ شده!
هر چند قرآن "تبیان لکل شیء" هست و هفتاد بطن داره و... ولی با همان نگاههای مثلن علمی علوم قرآنی میگویند این آیه نسخ شده ---- نگاه کنید: "بیان در علوم و مسائل کلی قرآن" / آیت الله ابوالقاسم خویی / ص 494 - 497
http://yourl.ir/74r
[ کلن این کتاب، کتاب فوق العادهای است. نگاه مولف یک نگاه نورانی علمی (و نه علمی سطحی) به قرآن بوده و البته از چنین شخصیتی انتظار دیگری هم نیست! موضوعش هم تفسیری است برای تشریح موارد تخصصی غامض و جالب! آیات.
ایشان در این کتاب بیشتر نسخ شدنها رو رد کرده ولی چند مورد رو استثناءن پذیریفته که یکیاش همین آیه است! ]
جالبه که همین قضیه رو در بحث "شیوههای تغییر رفتار" شاید بشود، تحلیل کرد. که برای تعدیل و اصلاح یک کار اشتباه (گرفتن وقت زیاد و بیمورد از پیامبر) یک پاداش منفی (پرداخت پول، صدقه) قرارداده شد، نتیجه => رفتار تعدیل شد. مردم یاد گرفتند زیاد مزاحم نشوند، اصلاح شدند و حکم برداشته شد! اتفاقن باید حکم نسخ میشد! (یعنی آموزش یک شیوه برای تغییر رفتار که جواب هم داده!)
شاید باز هم بشود ادامه داد که در همین بحث تربیتی موضوع، چرا قرآن نگفته جزیه یا مالیات بدهید؟... گفته شده، صدقه بدهید. در صدقه خودت مسئول و مامور خودت هستی و کسی به عنوان کنترل کننده بیرونی نداریم. خود شعور آدمها مخاطب قرارداده شده...
در کتاب "بیان" آمده که با همه این احوال، رفتار تعدیل شده و این حکم اصلاح کننده بوده. شاید بشه گفت بازهم مردمی که صدقه نمیدادند و میامدند در درون خودشان عذاب وجدان داشتند و این خودش باعث میشده که زمان کمتر و موارد کمتری مزاحم شوند!
این رویکرد، این طور لطیف کار کردن و اساسن فعال کردن پلیس درون انسانها در بحثهای مثلن علمی "روشهای تغییر رفتار" اصلن مطرح نیست!
(البته نه به این معنا که منظور آیه حتمن در همین حوزه مطرح شده... به نظر من اینطور آمد.... شاید افقهای دیگری هم باشد... والله اعلم!)