استقبال از برنامهنویسی هر روز بیشتر از دیروز!
این تابستان برای اولین بار، در مؤسسه، ۵ گروه ۱۵ نفره در دورههای برنامهنویسی را همزمان پیش میبریم و تا آخر تابستان دوره اول آنها را تمام خواهیم کرد.
لیست دورهها و نحوه ثبتنام:
استقبال از برنامهنویسی هر روز بیشتر از دیروز!
این تابستان برای اولین بار، در مؤسسه، ۵ گروه ۱۵ نفره در دورههای برنامهنویسی را همزمان پیش میبریم و تا آخر تابستان دوره اول آنها را تمام خواهیم کرد.
لیست دورهها و نحوه ثبتنام:
مشتری عزیزی که اولین پروژه برنامهنویسی را ۲۱ سال پیش به ما سفارش داد و در این مدت از آن استفاده میکرده، حالا دوباره با یک سفارش ۲۱ میلیون تومانی مشتری ما شده است:
این سایت، طرح مدفا است، به انضمام برخی اضافات...
حُجرا+نُمرا+تِستا+دامنه+هاست
مشتریان گرامی هاستینگ آفتابگردان،
با توجه به شرایط فعلی کشور، لطفاً جهت اطمینان، از هاست خود یک فولبکآپ گرفته و نزد خود نگاه دارید.
فکر خوبیست؛ به جای اینکه یک شرکت هزینه کند که یک شرکتِ نرمافزاری برایش سایت بزند، هزینه میکند و یکی از کارمندانش را در یک دوره طراحی وب ثبتنام میکند و پروژهی آن کارمند میشود طراحی و مدیریت سایت شرکت؛ مثل این دانشجوی دورههای ما:
پروژه یکی از دانشجویان دورههای طراحی وب ما، پس از گذراندن دوره اول در مجتمع فنی تهران نمایندگی ساوه: https://pinkgym.ir
به جای اینکه بگویید باید صبحها یک ساعت ورزش کنم، بگویید: وقتش رسیده که بدن سالم و ورزیدهای داشته باشم...
بحث جالبی در کتاب عادتهای اتمی است...
فرق کسی که یک سیگار را میبیند و اشتیاق کشیدنش را دارد و کسی که حالش از دیدن و بوییدن سیگار به هم میخورد یک چیز است: پیشبینی این دو از نتیجه سیگار کشیدن متفاوت است. اولی پیشبینیاش این است که سیگار باعث تسکین اعصابش میشود و دومی پیشبینیاش این است که سیگار اعصاب او را نبود میکند.
- کتاب عادتهای اتمی
خیلی جالب بود... پیشبینی نتیجه میتواند دلیل بسیاری از رفتارهای نادرست را توجیه کند... پیشبینی شما از نتیجه زیاد خوردن، دروغ گفتن، بیحجابی و... چیست؟ اگر پیشبینی شما این است که زیاد خوردن باعث افزایش قدرت میشود، دروغ گفتن باعث پیشرفت در شغل میشود، بیحجابی باعث باکلاسجلوهکردن میشود، شما حتماً به این کارها دست خواهید زد... و برعکس...
ترفند تجمیع خواستهها برای ایجاد یک عادت:
آنچه دوست دارید انجام دهید را با آنچه باید انجام دهید تجمیع کنید.
مثلاً اگر دوست دوچرخهسواری کنید و باید هر روز سر کار بروید، با دوچرخه سر کار بروید.
در کتاب عادتهای اتمی آمده است که: در یک پژوهش مشخص شد که خانوادههایی که کنتور برق آنها در راهرو و سر راه رفت و آمدشان است مصرف برق کمتری نسبت به خانوادههایی که کنتور برقشان در زیرزمین و مخفی است داشتهاند...
سهولت مشاهده میزان مصرف میتواند در کاهش آن مؤثر باشد.
مثلاً اپلیکیشنی که میزان مصرف روزانه آب، برق و گاز را به مشترکین نشان دهد، بسیار مؤثر خواهد بود.
زنجیرهسازی عادت: برای ایجاد یک عادت جدید، آن را به یک عادت موجود زنجیره کنید؛ مثلاً از این پس هر زمان پشت کامپیوتر نشستم، کنار کامپیوترم ۳ دقیقه نرمش میکنم.
چهار قانون برای ایجاد یا تغییر عادات:
۱- سرنخ: آن را شفاف و آشکار کنید.
۲- تمایل: آن را جذاب کنید.
۳- پاسخ: آن را ساده کنید.
۴- پاداش: آن را رضایتبخش کنید.
و برای حذف یک عادت بد:
۱- آن را مخفی (پنهان) کنید.
۲- آن را غیرجذاب کنید.
۳- آن را سخت کنید.
۴- آن را عامل نارضایتی کنید.
مثلاً برای ترک عادت چک کردن شبکه اجتماعی:
۱- آیکون آن را در پنهانترین جای ممکن قرار دهید.
۲- تصویر بکگراند یا قالب آن را به آن چیزی که نفرت دارید تغییر دهید.
۳- دسترسی به آن را سخت کنید (مثلاً به جای پراکسی در تلگرام، از VPN رایگان که سخت متصل میشود استفاده کنید)
۴- هر بار به این فکر کنید که شأن شما چقدر پایین آمده که بخواهید دائم یک برنامه که دیگران ساختهاند را چک کنید و آنها به شما خط بدهند...
- کتاب عادتهای اتمی
تجمع بهبودهای کوچک باعث موفقیتهای بزرگ میشود...
بهبودهای کوچک باعث تفاوتهای بزرگ میشود.
- کتاب عادتهای اتمی
با بررسی دانشجویان کلاسهای جدید میگم: روزی رو میبینم که (پنج تا ده سال دیگه) خانوادههای ماهوارهای و «زن، زندگی، آزادی» یکی یکی بیان مشاوره روانشناسی بابت بچهها و خانوادههای بهفنارفتهشون...
خدایان self-control نخواهند توانست جمله به این زیبایی بیان کنند:
امام باقر علیه السّلام فرمودند:
إنِّى لأبغضُ الرَّجُل أن یَكُون كسلاناً عَن أمرِ دُنیَاه، و مَن كَسَل عَن أمرِ دُنیاه فَهُو عَن أمر آخِرتِه أكسلَ؛
من فردی را كه در كار دنیایش تنبل باشد مبغوض میدارم؛ همانا كسى كه در كار دنیا تنبل باشد، در كار آخرتش تنبلتر است.
تازه فهمیدم که چرا بچه خودم پس از یک دوره تجربه گوشی، به طور ناگهانی استفاده از گوشی را ترک کرد!
آیا مانند فرزندانِ معتادها به سیگار و مواد مخدر که با مشاهده والدین خود از سیگار و مواد بیزار میشوند، نسل آینده هم با مشاهده مادران و پدران معتاد به گوشی، از گوشی بیزار خواهند شد؟
ظاهراً اینطور است:
کودکان علیه گوشی؛ یک مطالعه از رفتار تأملبرانگیز نسل جدید پرده برداشت
انسان در طول زندگی دائماً در حال انتخاب است؛ اما برخی انتخابها حیاتیتر از بقیه هستند؛ مانند انتخاب همسر، انتخاب شغل، انتخاب سبک زندگی و... در این مطلب نکاتی که در مورد انتخاب شغل به ذهنم میرسد را بیان میکنم: بهترین شغل دنیا؟ دقت کنید که برخلاف تصور اولیه، بهترین شغل لزوماً شغلی نیست که درآمدش بالا باشد. نشان به آن نشان که اگر به شما بگویند که کار در معدن بالاترین درآمد را دارد، شما انتخاب میکنید؟ پس معلوم میشود که بهترین شغل باید مجموعهای از شرایط را داشته باشد؛ برخی از شرایط اینها هستند: ۱- جامعه هدف یعنی شغلی که انتخاب میکنید، چه درصدی از جامعه به آن نیاز دارند؟ از نظر درآمدی این مورد از همه مهمتر است. اگر سؤال شما این است که چرا دندانپزشکان معمولاً وضع مالی خوبی دارند، یکی از پاسخهایش همین است که نسبت به شغل... (ادامه)
سال گذشته در مطلب «از هنر و دسترنج خود هدیههای کمخرج اما باارزش تهیه کنید» پیشنهاد داده بودم که خطاطی یاد بگیرید و از این هنر خود هدایای کوچکی تولید کنید و به اطرافیان خود بدهید: من طی سال گذشته، به بسیاری از دانشجوهایی که در کلاسها پاسخ سؤالات مشکل را میدادند یا در پایانترم نمره بالاتر میگرفتند، به عنوان یادگاری یک پوستر دستنویس با ابعاد کوچک یا بعداً ابعادهای بزرگتر (۲۰ در ۱۰ سانت) هدیه دادم. و اما بعد از اینکه خطاطی را به یک حدی رساندهام، تصمیم گرفتم سری هم به هنرهای دیگر بزنم که اگر مثلاً قرار است روزانه نیم ساعت جلو تلویزیون اخبار ساعت ۱۴ را دنبال کنم، در این بازه، گوشم به اخبار باشد و دستم به یک کار هنری... خواستم از مُعرّق شروع کنم اما وقتی برای خرید تجهیزات در اینترنت جستجو میکردم، با هنر مُنبّت بر روی چوب آشنا شدم و از آن بیشتر خوشم آمد و تصمیم گرفتم هر دو را با هم ... (ادامه)
سال گذشته در مطلب «بنویسید تا موفقتر باشید! (+ برخی اتفاقات جالب مرتبط با آفتابگردان)» به برخی اتفاقات جالب که به واسطه آفتابگردان رخ داده اشاره کردم. امروز هم اتفاق جالبی افتاد که اشکم را درآورد... امروز نماز ظهر رفته بودم مسجد، بعد از مسجد گفتم بروم فلان عکاسی، بگویم از آن عکس پرسنلی قدیمی چند تا دیگر چاپ کند که بدهم به دانشگاه... روبروی مسجد، عکاسی یکی از دوستان قدیمی (که همسن و هممحلهای و همکلاسی بودیم) قرار داشت. با اینکه تمایل ندارم با آشنایان و دوستان مراودات مالی داشته باشم اما نهایتاً گفتم آن عکاسی قدیمی دور است، بگذار بروم همین دوستمان، هم بعد از سالها یک سلام و علیک کنم و هم یک عکس جدید بگیرم. خلاصه، وارد شدم... مغازه پر از دستگاههای جدید و غولپیکر... آن دوست قدیمی کلی تحویلمان گرفت و عکس را گرفت و گپی زدیم و...... (ادامه)
چند روز پیش مسیحا (خواهرزادهی ۵ ساله) از پارک آمد و یک کاج هم دستش بود. گفت: دایی! بیا با این یه چیز درست کنیم! این، تکیه کلام و البته ترفند او شده! او میداند که هر وقت هر چیزی را بیاورد در اتاق من و بگوید «بیا با این یه چیزی درست کنیم» از بس عاشق ایجاد چیزهای جدید هستم، کارم را تعطیل میکنم و مینشینم با او یک چیز جدید ایجاد میکنیم... دلم میخواهد به او یاد بدهم که از یک برگه کاغذ ساده هم میشود یک شاهکار خلق کرد. و اگر به جنبه مادی آن نگاه کنیم، اگر کسی اهل «فکر کردن» باشد میتواند با همان یک برگه کاغذ خروارها تومان کسب درآمد کند. (اصلاً من میخواستم یک مسابقه راهاندازی کنم که در آن به هر شرکتکننده یک برگه کاغذ بدهیم. هر کس بتواند بیشترین درآمد را از طریق آن یک برگه کاغذ داشته باشد، برنده مسابقه باشد... پ... (ادامه)
تقریباً ۳ سال از روزی که در این مطلب اعلام کردم که خطاطی را به صورت خودآموز و بدون استاد از سر میگیرم، گذشته است. در این مدت، تقریباً هر روز، سحرها بعد از نماز صبح حدود نیم ساعت از روی سرمشقهای استاد امیرخانی مشق نوشتم و تمرین کردم. هر چند ده سال دیگر کار دارد تا آن چیزی بشوم که میپسندم (و البته من هیچ وقت عجله نداشتهام) اما به هر حال، در این سه سال از نگاه خودم پیشرفت خوبی داشتم و حالا کمکم باید آن هنر را کاربردی کرد... یکی از کاربردهایی که در این مدت به ذهنم رسید، تولید کارتپستالهای کوچک برای هدیه به اطرافیان و یا جایزه به دانشجویان به ازای پیشرفت در کلاس است. بنابراین دستبهکار شدم و روی کاغذهای کوچک جملات زیبا و ارزشمندی را نوشتم و آنها را روی کاغذهای قرمز یا مقواهای سیاه چسباندم و به این شکل درآوردم: خیلی جالب ... (ادامه)
شخصاً معتقدم اگر کسی بگوید «کار نیست» اولاً دروغ بزرگی گفته و دروغ بزرگترین گناه کبیره است و ثانیاً خواسته ناتوانی خود را گردن دیگران بیندازد! او یک راحتطلب است که حتی حوصله فکر کردن را هم ندارد! جمله درست این است: «من هنر کاریابی و کسب درآمد را بلد نیستم!» اگر انسان قبول کند که مشکل از خودش است، نیمی از راهِ رفعِ مشکل را رفته... *** فکر میکنم یکی از بزرگترین خدماتی که شما میتوانید به جامعه ارائه کنید، جور کردن کار برای افرادی است که دنبال کار هستند و یا حداقل ارائه پیشنهاداتی که ذهن آنها را آماده کاریابی و کارآفرینی کند. *** چند روز پیش مادرمان چند فلفل رنگی و قارچ و... خریده بود که ترشی درست کند. چون میدانند من (با اینکه فعلاً عکاس حرفهای نیستم اما) عاشق عکاسی از نعمتهای خدا هستم، هر کس هر سوژهای پیدا میکند من را خبر میکند که عکس بگیرم! (مثلاً صحبتها معمولاً اینطور است... (ادامه)
در مطلب قبل یعنی «چگونه میتوان یک دیندار پولدار بود و ماند؟» یک مستند عالی درباره کارآفرینی قرار دادم. مستندهای شبکه مستند درباره موفقهای ایران، بسیار بسیار جالب هستند و من از دستاندرکاران این شبکه و کسانی که چنین مستندهایی را میسازند، بینهایت ممنونم. شما کار بزرگی انجام میدهید و تأثیر عظیمی ایجاد میکنید که شاید تا ابد این تأثیر از یک نسل به نسل دیگر منتقل شود. به طور مثال، چند وقت پیش مستند «پروفسور سمیعی» را دیدم و اشکم درآمد از این همه تلاش و نتیجه آن یعنی موفقیت. پیشنهاد میکنم حتماً این مستند را با حجم ۶۰۲ مگابایت (در شبها که اینترنت رایگان است) دانلود کنید و ببینید: لینک دانلود مستند | صفحهی اختصاصی مستند در سایت شبکه مستند و اما مستند دیگری که چند وقت پیش پخش شد و بینظیر بود، مستند «زیر درختان زیتون» بود؛ مستندی به کارگردانی محمدجواد رحیمی و تهیهکنندگی علی نظری ... (ادامه)