چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴ |  عضویت / ورود

معیارهای انتخاب یک شغل خوب


انسان در طول زندگی دائماً در حال انتخاب است؛ اما برخی انتخاب‌ها حیاتی‌تر از بقیه هستند؛ مانند انتخاب همسر، انتخاب شغل، انتخاب سبک زندگی و...

confused.jpg (190×266)

در این مطلب نکاتی که در مورد انتخاب شغل به ذهنم می‌رسد را بیان می‌کنم:

بهترین شغل دنیا؟

دقت کنید که برخلاف تصور اولیه، بهترین شغل لزوماً شغلی نیست که درآمدش بالا باشد. نشان به آن نشان که اگر به شما بگویند که کار در معدن بالاترین درآمد را دارد، شما انتخاب می‌کنید؟ پس معلوم می‌شود که بهترین شغل باید مجموعه‌ای از شرایط را داشته باشد؛ برخی از شرایط این‌ها هستند:

۱- جامعه هدف

یعنی شغلی که انتخاب می‌کنید، چه درصدی از جامعه به آن نیاز دارند؟ از نظر درآمدی این مورد از همه مهم‌تر است.

اگر سؤال شما این است که چرا دندان‌پزشکان معمولاً وضع مالی خوبی دارند، یکی از پاسخ‌هایش همین است که نسبت به شغل‌های دیگر، افراد بیشتری از جامعه (تقریباً تمام افراد جامعه) به آن نیاز دارند. آن را مقایسه کنید با مثلاً مکانیکی که جامعه هدفش فقط افرادی است که ماشین دارند.

اما اگر سؤال شما این است که سوپرمارکت که جامعه هدفش از دندان‌پزشک بیشتر است، پس چرا سوپرمارکتی‌ها مثل دندان‌پزشکان پولدار نیستند؛ جوابش در مورد بعد نهفته است:

۲- ارزش افزوده

شغلی که انتخاب می‌کنید هر چقدر ارزش افزوده‌اش بیشتر باشد، بهتر است. ارزش افزوده یعنی مثلاً شما اگر نگین‌تراشی داشته باشید، یک سنگ بی‌‌ارزش را از بیابان می‌آورید و می‌تراشید و تبدیل به نگین انگشتر می‌کنید؛ حالا این نگین که ارزشی نداشت ۱ میلیون تومان ارزش پیدا می‌کند. این، ارزش افزوده آن نگین است.

حالا اگر بتوانید شغلی انتخاب کنید که از «هیچی» پول در بیاورید؛ یعنی خرج خاصی نکنید و فقط پول گذشت زمان را بگیرید، این بهترین شغل خواهد بود. مثلاً سخنرانان (روان‌شناسان و روحانیون و...) ارزش افزوده بالایی در شغلشان دارند. آن‌ها از هیچی پول در می‌آورند. برنامه‌نویسان هم همینطور؛ یک کامپیوتر ساده خرجشان است؛ هر چه تولید کنند و بفروشند ارزش افزوده است. (می‌توان گفت که اگر آمریکا برای خودش کسی شد، جدا از دزدی‌هایی از ملل دیگر کرد، چون روی برنامه‌نویسی سرمایه‌گذاری کرد و ارزش افزوده‌اش را بالا برد)

پس حالا می‌فهمیم که چرا سوپرمارکت احتمالاً نسبت به دندان‌پزشک درآمد کمتری دارد. چون سوپرمارکت ارزش افزوده ندارد و فقط مقداری سود روی هزینه‌ای که کرده می‌گیرد؛ اما دندان‌پزشک ارزش افزوده‌اش بیشتر است. حالا دندان‌پزشک برای ترمیم دندان باید هزینه سیمان دندان و مواد بی‌حس‌کننده و دستگاه‌ها و ابزارها را بدهد و در این مورد برنامه‌نویس که فقط یک کامپیوتر ساده نیاز دارد، نسبت به دندان‌پزشک برگ برنده را دارد.

۳- هم‌نشینان شما به واسطه آن شغل

در این مورد در مطلب «مهم‌ترین موضوع قبل از انتخاب شغل: به واسطه آن شغل با چه کسانی همنشین می‌شوید؟» صحبت کرده‌ام. خیلی مهم است که بدانید در شغلی که انتخاب می‌کنید، ارباب‌رجوع و هم‌صنفی‌های شما چه کسانی هستند؟ فراموش نکنید که شما مثل هم‌صنفی‌های خودتان می‌شوید و ارباب‌رجوعان شما هم شما را تحت تأثیر قرار خواهند داد. مثلاً اگر یک جوان مجرد رفت طلافروشی راه انداخت و هر روز ده‌ها خانم با انواع آرایش با او هم‌کلام شدند، نباید انتظار داشت این جوان چندان زندگی سالمی داشته باشد؛ ضمن اینکه به هر حال وارد یک صنف شده است که اکثراً فقط دنیا برایشان مهم است. یا جوان مجردی که فیلمبردار و ادیتور فیلم عروسی می‌شود، چه شغل خطرناکی دارد. یا مثلاً یک ساختمان‌ساز را تصور کنید؛ با چه افرادی هم‌نشین خواهد شد؟ یکی‌شان، خودش را مسخره می‌کرد، دائم می‌گفت: جلسه دارم، جلسه دارم باید برم، با کارگرهای ساختمان جلسه دارم...!! سطح شما ممکن است در این شغل در حد یک کارگر ساختمان و راننده وانت و نیسان آبی و... باقی بماند. شغل‌هایی مثل باشگاه‌های مختلف (بدنسازی، بیلیارد و...)، ماشین‌فروشی، املاک و امثالهم هم به نظر می‌رسد با افراد جالبی هم‌صنف و هم‌نشین نباشند. اما مثلاً به شغل‌هایی مثل استادی دانشگاه، برنامه‌نویسی، سخنرانی و... دقت کنید که با چه افرادی درگیر خواهند شد.

از این لحاظ هم به دندان‌پرشکی نگاه مجدد بیندازید! به یکی از دندان‌پزشک‌های آشنا به شوخی می‌گفتم: من رشته‌های مختلف را خوانده‌ام، می‌خواهم دندان‌پرشکی هم بخوانم و هم‌صنف شما شوم. جمله جالبی گفت! گفت: بیکاری می‌خواهی دست در دهان هر کس و ناکسی کنی!؟ وقتی دقت کردم دیدم راست می‌گوید: تصور کنید صبح تا شب با یک سری دهان‌های نه چندان زیبا و احیاناً با بوی بد و... درگیر باشید! نسبت به برنامه‌نویسی یا استادی دانشگاه که چقدر تمیز و اتوکشیده خواهید بود.

۴- درگیری با علم

یکی دیگر از موارد که باید در درازمدت به آن دقت کرد، این است که آن شغل شما را تا کی و تا چه اندازه درگیر با علم نگاه می‌دارد؟ مثلاً شغلی مثل نانوایی یا مکانیکی و... را مقایسه کنید با متخصص امنیت سایبری یا مهندس نرم‌افزار و امثال این شغل‌ها که هر روز نیاز دارد که شما خودتان را به‌روز کنید وگرنه عقب خواهید ماند.

این ممکن است در اوائلِ شغل مهم نباشد اما وقتی ۲۰ سال در یک شغل فرسایشی مشغول به کار بودی کم‌کم احساس می‌کنی داری زوال مغز و آلزایمر و... می‌گیری.

۵- پرستیژ شغل

ممکن است فکر کنید باید دنبال یک شغل با پرستیژ بالا بود! اما من می‌خواهم بگویم باید شغلی انتخاب کرد که پرستیژ آن باعث نشود که شما نتوانید خیلی از کارها را انجام دهید. مثلاً من ۲۰ سال است که در حسرت یک استخر رفتن مانده‌ام! چرا نمی‌روم؟ چون می‌ترسم وسط استخر یک‌دفعه یکی از دانشجوهای خودم بیاید بگوید: استاد! لُختت قشنگه!!!! :) یا ممکن است شما مثلاً فرماندار یک شهر شوید، بعد آیا رویتان خواهد شد که با دوچرخه در شهر بچرخید؟ این موضوع می‌تواند تا آنجا پیش برود که شما مثلاً سلامتی‌تان وابسته به دوچرخه‌سوری و استخر است و به خاطر شغل‌تان نمی‌توانید اقدام کنید و یا لذت ببرید.

در عین حال که پرستیژ شغل نباید پایین باشد، اما آنقدرها هم نباید بالا باشد که مانع انجام هر کاری شود.

۶- توی چشم بودن

اگر نمی‌توانید نگاه‌های مردم و دوربین‌ها و... به زندگی‌تان را تحمل کنید، شغل‌هایی که خیلی توی چشم هستند مثل ریاست ادارات و مسؤولین شهر و کشور و... را انتخاب نکنید. من بسیاری را دیده‌ام که مثلاً شغل مداحی را انتخاب کرده‌اند اما از بس توی چشم بوده‌اند و آن‌ها هم نتوانسته‌اند نگاه‌ها را مدیریت کنند، تیک‌های عصبی بدی گرفته‌اند که ممکن است واقعاً زندگی را مختل کند! مثلاً دائم شانه‌هایش را بالا می‌اندازد که کت و شلوارش صاف بایستد! در حالی که الان در خانه است و تی‌شرت تنش است! (مطلبی که ده سال پیش نوشته بودم: چه چیزهایی باعث می‌شود انسان تیک عصبی بگیرد؟)

۷- هوش مصنوعی و شغل انتخاب شما؟

این هم با توجه به پیشرفت‌های اخیر هوش مصنوعی می‌تواند مهم باشد. شغلی انتخاب کنید که احتمال حذف آن توسط هوش مصنوعی کمتر باشد. مثلاً اگر تو انتخاب کردی که کار سه‌بعدی انجام دهی و یا گرافیست بشوی، همین حالا برای خودت یک کیسه گدایی بدوز! در این زمینه این لینک می‌تواند مفید باشد.

موارد دیگری نیز می‌شود برای انتخاب شغل بیان کرد که فکر می‌کنم بعد از این موارد قرار می‌گیرند. 

به هر حال، به نظرم کسی که در سنین انتخاب شغل است، ابتدا باید چند شغل که بیشتر تمایل دارد را لیست کند و سپس یک جدول بسازد که ستون‌هایش شغل‌ها هستند و ردیف‌هایش موارد بالا؛ سپس به هر کدام از آن شغل‌ها در این موارد یک امتیاز از 0 تا 100 بدهد، احتمالاً هر شغلی که میانگین ستونش بیشتر شود، شغل بهتری خواهد بود.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند 
 


[ارسال شده در مورخه : یکشنبه، 1 تیر، 1404 توسط Hamid]
[ #کارآفرینی]



بازدیدها از این مطلب: 224 بار   امتیاز متوسط :   تعداد آراء: 2   امتیاز دهید:

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 15 با 15 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

حمیدرضا (امتیاز : 0)(لینک نظر)
توسط حمیدرضا در مورخه : چهارشنبه، 4 تیر، 1404
هر چند مقاله تماما به به شکل رپورتاژ به سمت برنامه نویسی و کامپیوتر رفت، اما خب جدا از موارد گفته شده من هم نظراتم رو میگم برای جامع تر شدن این مطلب

- شغل ها در کل برای برخی افراد تنبل هست، برخی برای افراد کند ذهن و کسانی که نمیخواهند از ذهنشان کار بکشند، برخی برای کم هوش، برخی هم برای افراد نیرومند از نظر ظاهر بدنی ، برخی هم برای افراد خوش پوش و خوش سیما


- در نظر داشته باشید هر شغلی می بایست حداقل 50 امتیاز از 100 را به درآمد و ارزش افزوده مادی آن باشد. خیلی از دبیران مدارس، مشاغل دولتی و... با تماما پرستیژ ،احترام، جامعه هدف و... آن ارزش افزوده نهایی را ندارند و راندمان و اهداف انها در دراز مدت از نگاه شان لغو میشود شاید شما در زمان مجردی یک شغلی را انتخاب کنید و از نظر درآمدی هم بیشترین درآمد برایتان باشید . اما همین شغل را برای زمان متاهلی خود نیز فکر کنید آیا مثلا باهمسر و دو فرزند پاسخگو هست ؟


- بیشتر شغل ها مشابه تیک عصبی، سختی ها و بیماری های پنهانی رو دارند که در دراز مدت نمایان میشه، همان طور مثل معدن .چه در صنعت تکنولوژی ، چه پزشکی، چه ساختمان و... مثل بینایی با کامپیوتر، سردرد، بی خوابی، کمردردد که در کامپیوتر این مورد زیاد هست و به نوعی مشابه کار با دستگاه هست که تا پایان عمر باید با یک دستگاه کار کنی .

به نظر من هیچ شغلی چهدر ایران حتی در کل کشورها 100 نیست و امتیاز 100 را نمیگیرد، باز به شرایط زندگی ، جغرافیا و محل عرضه و... بستگی دارد . بهترین برنامه نویس شهر خودتان هم باشید اگر صد خود را بذارید ولی تقاضا نشود از محل زندگی تان ارزش ندارد . از ابتدا اگر اینترنتی پیش بروید موفقیت را دارید .

- مورد بعدی این هست که هر شغلی جایگاه چند سبکی دارد و بستگی دارد در چه اندازه ای فعالیت کنی و چه کسانی را بپذیری، میتوانی بگویی من دیدگاهم این است به کودکان سرویس دهی کنم ، یا کلا مشتری خانم سرکار نخواهم داشت . یا ارفرا مسن و... را نمیپذیرم.

همان کار طلا فروشی ممکن است فرد با سبک مغازه داری فعالیت میکند ،یا از ابتدا به خرید و فروش طلای خام کار میکند و کارگاه طلا داشته باشد و...

یا یک راننده تاکسی یک خیابان را روزانه میرود و مقدار ناچیزی میگیرد یا همان صنف یک راننده در فرودگاه کار میکند و با ماشین VIP درآمد 40 برابری میگیرد. در رشته کامپیوتر در میان دوستان یک نفر شغل اش کافی نت شده ، یکی نصاب ویندوز، یکی دلال vpn ، و... مهم هست درآمد را در الویت قرار بدهید ولی به نصف الویت ها از آن 50 امتیاز را در نظر بگیرد در کفه ترازو و از مسیر خارج نشوید . که چند سال یکبار شغل های مختلفی را تست بخواهید هم کنید .


[ ارسال جوابیه ]


a_computing_engineer                توسط a_computing_engineer در مورخه : یکشنبه، 15 تیر، 1404(لینک نظر)
چقدر بجا، انتخاب شغل را در انتخاب‌های حیاتی، دسته بندی کردید...

در عنوانبندی هایتان، عشق نبود اما بصورت ضمنی از آن سخن گفتید. به قول این دوستمان: «مقاله تماما به سمت برنامه نویسی و کامپیوتر رفت» و من استادی دانشگاه را هم به این نقل قول اضافه می کنم و می گویم: مقاله تماما به سمت تمجید از استادی دانشگاه رشته کامپیوتر، رفت.

بله، حقیقت دارد، پای عشق و عاشقی هم درمیان است، عشقی که فقط خوبی های معشوقه اش را می بیند و دیگران را نمی پسندد. پس شغل را نیز باید درمیان انواع عشق دسته بندی کرد...(البته این برای آدمهاییست که می توانند عاشق شوند)

اما وای به حال دل هوس پرور ، دلی که از یک عشق کباب شده، در پی سوختن با عشقی دگر است، بلکه خدا خود به دادش برسد...


[ ارسال جوابیه ]