پنج‌شنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

فهرستی از واژه‌هایی که از زبان فرانسوی و روسی و دیگر زبان‌ها وارد زبان فارسی شده است


اگر یادتان باشد در مطلب «آیا یادگیری چند زبان به طور همزمان کار درستی است؟ ( + چرا باید زبان فرانسوی را یاد گرفت؟)» به برخی واژه‌ها که ما در فارسی به طور روزانه از آن‌ها استفاده می‌کنیم و در اصل یک واژه فرانسوی است اشاره کردم.

واژه‌هایی مثل:

مبل: ‌mouble
تابلو: tableau
شاپو: chapeau
مانتو: manteau
ساک: sac
بلیط: billet
بلوار: boulevard
مغازه: magasin
موزه: mousée
مرسی: merci
آژانس: agence
آسان‌سور: ascenseur
سالن: salon
تلویزیون:‌ télévision
تراس: terrasse
کارت پستال: carte postale
پلاژ: plage
شانس: chance
البته!: albeit

اما امروز دنبال معنی «استکان و نعلبکی» می‌گشتم که به لیست کاملی از وام‌واژه‌های روسی و بعد از آن هم به وام‌واژه‌های فرانسوی در ویکی‌پدیا رسیدم.

برایم بسیار جالب بود و حیفم آمد که این لذت را با شما به اشتراک نگذارم. مثلاً فکرش را هم می‌کردید که کلماتی مثل چرتکه، سماور، استکان، نعلبکی و... روسی باشند!؟

دانستن ریشه لغات، کمک زیادی به «خوب صحبت کردن» می‌کند. همانطور که در مطلب «برخی کلمات خارجی که گاهی به اشتباه در فارسی به کار برده می‌شود و معنی آن‌ها» گفتم، خیلی از اوقات شما در گفتارتان یک لغت را اشتباه استفاده می‌کنید و این، ابهت علمی شما را زیر سؤال می‌برد! (من خودم گاهی کافی‌ست فقط یک کلمه اشتباه از کسی ببینم یا بشنوم و بفهمم که چقدر سواد دارد)

مروری داشته باشیم به برخی واژه‌های روسی که در زمان قاجار که روس‌ها تسلطی بر حاکمیت ایران داشتند، کم‌کم وارد فارسی شده است. حتماً همه را مرور کنید:

https://img.aftab.cc/news/96/iran_russia.jpg

۱- فهرست وام‌واژه‌های روسی

واژه‌های مربوط به خودروها

  • آپارات: از apparat در فرانسوی (در انگلیسی: apparatus) به معنای دستگاه
  • آفتومات: روسی (به خط روسی: автомат به خط لاتین: avtomat در انگلیسی: automaton) به معنای ماشین
  • آسفالت: از asphalte در فرانسوی (در انگلیسی همان asphalt است)
  • باک: روسی (به خط روسی: бак به خط لاتین: bak) به معنای مخزن و انباره
  • بالانس: از balance فرانسوی به معنای تراز و تعادل
  • برزنت: روسی (به خط روسی: брезент به خط لاتین: brezent) به معنای کرباس
  • بکسوات: روسی (به خط روسی: буксовать به خط لاتین: buksovat) به معنای لغزیدن و سر خوردن
  • بکسل: روسی (به خط روسی: буксир به خط لاتین: buksir)
  • بنزین: روسی (به خط روسی: бензин به خط لاتین: benzin)
  • پلاتین: از platine در فرانسوی (در انگلیسی: platinum)
  • پُلوس: روسی (به خط روسی: полуось به خط لاتین: poluos) به معنای «نیم‌محور»
  • تراموا: از tramway انگلیسی
  • ترانزیت: از transit در فرانسوی و انگلیسی
  • ترمز: روسی (به خط روسی: тормоз به خط لاتین: tormoz) به معنای «توقف»
  • دیفرانسیل: از differentiel در فرانسوی
  • دینام: از dyname در فرانسوی (در انگلیسی: dynamo)
  • رادیاتور: از radiateur در فرانسوی (در انگلیسی: radiator) به معنای «تابنده»
  • رزوه: روسی (به خط روسی: pезьба به خط لاتین: rez'va) به معنای شیار پیچ
  • رُل: از role در فرانسوی به معنای فرمان خودرو
  • زاپاس: روسی (به خط روسی: запас به خط لاتین: zapas) به معنای یدکی و کمکی
  • ژیگلور: از gigleur در فرانسوی
  • ساسات: روسی (به خط روسی: сосать به خط لاتین: sosat) به معنای «مکنده»
  • شاتون: از chaton فرانسوی
  • شاسی: از chassis فرانسوی
  • شلنگ: روسی (به خط روسی: шланг به خط لاتین: shlang) به معنای لوله
  • فابریک: از fabrique فرانسوی به معنای کارخانه
  • قالپاق: این واژه ترکی است به معنای «درِ قابلمه»
  • کاپوت: از caput فرانسوی به معنای «سرپوش»
  • کاربراتور: از carbureteur فرانسوی (در انگلیسی: carburetor)
  • کوپه (قطار): روسی (به خط روسی: купе به خط لاتین: kupe)
  • گاراژ: از garage فرانسوی
  • لاستیک: روسی (به خط روسی: ластик به خط لاتین: lastik)
  • لنت: روسی (به خط روسی: лент به خط لاتین: lent) به معنای «نوار»
  • ماشین: (به معنای خودرو)
  • واگن: از wagon در فرانسوی و انگلیسی

خوراک‌ها و مواد خوراکی

  • املت: از omlette در فرانسوی و انگلیسی
  • بیسکویت: از biscuit در فرانسوی به معنای «دوبار پخته»
  • پیراشکی: روسی (به خط روسی: пирожки به خط لاتین: pirozhki در انگلیسی: pirog) به معنای «کلوچه»
  • پیک: (پیالهٔ مشروب) از peg در انگلیسی
  • چای: در اصل از چینی chai
  • چتول (ظرف مشروب) روسی (به خط روسی: четверть به خط لاتین: chetvert) به معنای «چارک، یک چهارم»
  • سوخاری روسی (به خط روسی: сухари به خط لاتین: sukhari) به معنای «برشته» و تُرد
  • شکلات: از chocolat در فرانسوی
  • کالباس: روسی (به خط روسی: колбаса به خط لاتین: kolbasa) در پارسی: «جگرآگند»
  • وانیل: از vanille فرانسوی (در انگلیسی: vanilla)
  • ودکا: روسی (به خط روسی: водка به خط لاتین: vodka)
  • ورمیشل: (به خط روسی: вермишель به خط لاتین: vermishel) از vermicelli ایتالیایی

لباس

  • بیگودی: روسی (به خط روسی: бигуди به خط لاتین: bigudi) از bigodino در ایتالیایی (در انگلیسی: hair roller)
  • پالتو: از paltot فرانسوی
  • پُرو (لباس): از کلمه ایتالیایی Provare به معنی امتحان کردن
  • جلیقه:
  • زیگزاگ: از zigzag انگلیسی
  • سارافون (که از «سراپا» ی فارسی گرفته شده بوده است)
  • ساسون:
  • کِلوش (نوعی دامن زنانه)
  • گالش: روسی (به خط روسی: галоша به خط لاتین: galosha)
  • کاپشن: روسی (به خط روسی: капюшон به خط لاتین: kapyushon) به معنای بالاپوش

حروفچینی

  • اشپون:
  • کلیشه: از cliché فرانسوی
  • گارسه: از casse در فرانسوی به معنای جعبه (در انگلیسی type case که دو اصطلاح uppercase و lowercase به معنای حرف بزرگ و کوچک از همین‌جا گرفته شده است)
  • گراور: از graveur فرانسوی
  • پونت: از point فرانسوی و انگلیسی

واژگان دیگر

  • اپرا: از opera در فرانسوی
  • آتریاد
  • امپراطریس:
  • امپراتور:
  • اوکراین: نام خاص
  • بالون: از balloon در فرانسوی
  • بانک: از banque در فرانسوی
  • بلیط: بلیت. از biglietto در ایتالیایی
  • پاگون:
  • راپورت: از raporte در فرانسوی
  • شنل:
  • فانوسقه: патронная лента
  • فرام (در کاربرد لباس)
  • قرنطینه: عربی شدهٔ quarantine از ریشهٔ ایتالیایی به معنای «چلّه» یا «چهل روزه»
  • قزاق: نام قوم خاص
  • کالسکه: روسی (به خط روسی: коляска به خط لاتین: kolyaska)
  • مانور: از maneouvre در فرانسوی
  • مدال: از medalle در فرانسوی و medal در انگلیسی
  • واکسیل:
  • آرتیست: از artiste فرانسوی
  • استکان (که از «دوستگانی» فارسی گرفته شده بوده است)
  • اسکناس: روسی (به خط روسی: ассигнация به خط لاتین: assignácija)
  • باندرول:
  • بانکه: روسی (به خط روسی: банка به خط لاتین: banka)
  • بایکوت: از boycott فرانسوی و انگلیسی به معنای «تحریم»
  • برلیان: از brilliant در فرانسوی و انگلیسی به معنای «درخشان»
  • بشکه: روسی (به خط روسی: бочка به خط لاتین: bochka)
  • بیلیارد: از billiard فرانسوی و انگلیسی
  • پارتیزان: از partisane در فرانسوی
  • پاسور:
  • پاکت: از pacquette در فرانسوی
  • پُرس: روسی (به خط روسی: плоский به خط لاتین: ploskiy) به معنای بشقاب
  • پریموس: از primus فرانسوی و انگلیسی
  • پُز
  • پُست (به معنی مقام اداری) از poste در فرانسوی
  • پودر از poudre در فرانسوی
  • تراخم: از trachome فرانسوی (در روسی: трахоме به خط لاتین: trakhome)
  • چرتکه: روسی (به خط روسی: сетка به خط لاتین: scetka)
  • چدن: روسی (به خط روسی: чугун به خط لاتین: chugun)
  • چمدان(«در روسی به ظن قوی از جامه‌دان فارسی گرفته شده است.»[۱]
  • درشکه: روسی (به خط روسی: дрожки به خط لاتین: droschke)
  • دوجین: از douzin در فرانسوی
  • دوش: از douche در فرانسوی
  • ساخارین: روسی (به خط روسی: сахарин به خط لاتین: sacharin)
  • سماور: روسی (به خط روسی: самовар به خط لاتین: samovar)
  • سیگار: از cigar در فرانسوی
  • سیگارت: از cigarette در فرانسوی
  • شابلون:
  • شار (در بیلیارد)،
  • شانتاژ: از chantage فرانسوی
  • شانس: از chance فرانسوی
  • شماطه: روسی (به خط روسی: шуметь به خط لاتین: shumet) به معنای «سروصدا کردن»
  • شوت (فرد کندذهن)،
  • شوکا:
  • فامیل: از famille فرانسوی
  • فرز (دستگاه برش)،
  • فرغون: از fourgon فرانسوی
  • فوتبالیست
  • قرنیز: شاید از قرنس/مُقرنس در پارسی/عربی
  • کتلت: از cutlet انگلیسی
  • کردیت:
  • کمپوت: از compote فرانسوی
  • کمد:
  • گتر (نوار پارچه‌ای): از guêtres فرانسوی
  • متقال
  • مشتوک (فیلتر سیگار)،
  • واکس: از wax انگلیسی و فرانسوی به معنای موم
  • وان (حمام): از van فرانسوی
  • ویترین: از vitrine فرانسوی به معنای پنجره یا شیشه
  • نمسه (نام قدیم اتریش): روسی (به خط روسی: Немцы به خط لاتین: nemtsy)

این لیست از این صفحه از ویکی‌پیدا برداشته شده.

 

۲- فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی:

این واژه‌ها تقریباً بسیار زیاد هستند، بنابراین در همان ویکی‌پدیا لیست آن‌ها را ببینید:

فهرست وام‌واژه‌های فرانسوی در ویکی‌پدیا

 

۳- فهرست وام‌واژه‌های زبان‌های دیگر دنیا:

برای مشاهده یک لیست نسبتاً کامل از تمام واژه‌هایی که از زبان‌های مختلف دنیا وارد فارسی شده، اینجا را مشاهده کنید:

فهرست وام‌واژه‌ها در فارسی

 

پیشنهاد می‌کنم حتماً حداقل یک بار هم که شده خیلی سریع واژه‌ها را مرور کنید. خیلی مؤثر خواهد بود. من سعی می‌کنم از یکی از دوستان کارآموز بخواهم یک PDF حاوی کل این لغات تهیه کند که شما در گوشی داشته بشید و هر وقت بیکار شدید یک مرور روی آن‌ها داشته باشید...

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


[ارسال شده در مورخه : یکشنبه، 4 تیر، 1396 توسط Hamid]
[ #مطالب مفید مرتبط با زبان انگلیسی]



بازدیدها از این مطلب: 16949 بار   امتیاز متوسط :   تعداد آراء: 1   امتیاز دهید:

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 9 با 15 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

Whisper                توسط Whisper در مورخه : یکشنبه، 13 خرداد، 1403(لینک نظر)
بمب هم واژه ای فرانسوی هستش...


[ ارسال جوابیه ]