یکی از سوتیهایی که ممکن است اشخاص بدهند، در استفاده از کلماتی است که از زبان دیگری وارد شده و به خاطر یک ذهنیتی که آنها دارند، معنی غلطی در ذهنشان جا میافتد و بعد، آن کلمه را با آن معنی که در ذهن دارند در یک موقعیت اشتباه استفاده میکنند!
مثلاً یک بار، یک دانشجو که سعی میکرد زورکی با ادبیات رسمی و در اصطلاح «لفظ قلم» صحبت کند، میگفت: جناب استاد، تشریف آوردم خدمتتون که یه سؤالی بپرسم...
من به زور خودم را کنترل کردم! (میخواستم بگویم: خودت تشریف آوردی!!) «تشریف آوردی؟» حواسش نبود که مقام بالاتر «تشریف میآورد» نه مقام پایینتر. او مثلاً اگر میخواست احترام بگذارد، باید میگفت: «مشرف شدم خدمتتون». تشریف آوردم خدمتتون یعنی من مقامم بالاتر از شماست، افتخار دادم آمدم پیش شما!
یا مثلاً یکی از همکلاسیهای دکترا داشت ارائه میداد، بعد، استاد، وسط ارائهاش یک نکتهای را برای کلاس گفت... بعد، آن دانشجو مثلاً میخواست به استاد احترام بگذارد، گفت: همونطور که استاد عرض کردن تعریف این کلمه فلان است... (یعنی استاد به آن عظمت را ضایع کرد گذاشت یک گوشه!!) جالب است که هیچ کدام از همکلاسیها هم نفهمیدند و جالبتر اینکه احتمالاً خودِ استاد هم نفهمید چه توهینی به او شده!! «استاد عرض کردن» یعنی استاد مقام پایینتری دارند و شما مقام بالاتری و او خدمت شما عرض کردن... او باید میگفت: همونطور که استاد فرمودن... ما به استاد عرض میکنیم نه او به ما!
و اما در این پست که به مرور کاملتر خواهد شد، لغات و اصطلاحاتی را میآورم که ما در فارسی استفاده میکنیم اما به خاطر یک سری تشابهها و جابهجاییها در ذهن، ممکن است آنها را در جایگاه غلطی استفاده کنیم.
جالب است، در یک کلاسِ حدود ۳۰ نفره دیدم یکی از دانشجوها کلمه «فانتزی» را اشتباه به کار برد، بعد، عمداً از همه دانشجوها یکییکی پرسیدم «فانتزی» یعنی چه؟ فقط یک نفر میدانست! بعد پرسیدم «کلاسیک» یعنی چه؟ فقط دو نفر میدانستند! همه فکر میکردند کلاسیک یعنی مدرن!
برویم سراغ کلمات و اصطلاحات:
۱- کلَسیک/کلاسیک
کلمه کلاسیک، در ذهن کسانی که به انگلیسی مسلط نیستند، به خاطر یک اشتباه بسیار جالب، به معنی «باکلاس» جا میافتد.
در مورد این اشتباه که منشأ اکثر اشتباهات است کمی توضیح دهم:
اکثر اشتباهات به این دلیل است که یک عبارت، از زبان دوم به زبان مادری ترجمه میشود و سپس یک نفر که سواد کافی ندارد یا متوجه نیست، آنرا دوباره به زبان دوم ترجمه میکند؛ مثلاً در رشته کامپیوتر یک اصطلاح داریم به نام File System این اصطلاح اگر بخواهد به فارسی ترجمه شود، میشود «سیستمِ فایل» (به کسرهی زیر سیستم دقت کنید)، همانطور که میدانید، در بسیاری از کتابها، این کسره گذاشته نمیشود. یک کاربر که اصطلاح انگلیسی را نمیداند، یا میداند و حالت ساکن در عبارت انگلیسی را با فارسی مخلوط میکند و در نتیجه آن عبارت فارسی را «سیستمْ فایل» میخواند (یعنی بدون کسره) بعد، یک روز مثلاً پیش میآید که میخواهد انگلیسی آنرا بنویسید یا بگوید، نمیداند که آن عبارتی که دیده «سیستمِ فایل» بوده و ترجمه شده بوده، فکر میکند عبارت انگلیسی بوده که دقیقاً به همان صورت وارد فارسی شده. بنابراین، مینویسد System File
یعنی عبارت File System در یک ماجرای جالب ذهنی تبدیل میشود به System File
این پروسه و رفتوبرگشتِ جالب، در اکثر اشتباهاتِ مشابه رخ میدهد. مثل همین «کلاسیک». چرا برخی فکر میکنند کلاسیک یعنی «باکلاس»؟
چون کلمه «کلاس» یکی از معنیهایش همان پرستیژ و سطحِ کیفی است. خوب، حالا «با کلاس» که در فارسی رواج پیدا کرده، اگر بخواهد بدون توجه به انتخاب معادلِ مناسب، دقیقاً به همان شکل به انگلیسی ترجمه شود، میشود «Classic» (مثل «همراه با نماد» که میشود nomadic)
خوب، حالا وقتی شخص در ذهنش «باکلاس» را بهاشتباه به «Classic» ترجمه کرد، هر کجا کلمه Classic را ببیند، فکر میکند معنیاش «باکلاس» است؛ بیخبر از اینکه کلمه Classic در انگلیسی به معنی «سنتی/باستانی» است.
به هر حال، پس: کلاسیک یعنی سنتی / موسیقی کلاسیک یعنی موسیقی سنتی یک کشور
۲- فانتزی
بسیاری از افراد فکر میکنند «فانتزی» یعنی یک چیز باکلاس و مدرن؛ در حالی که کلمه فانتزی که همان Fantasy (تلفظ: فَنتِسی) در انگلیسی است، به معنی یک چیز «خیالی و وهمی» است. یعنی چیزی که وجود خارجی ندارد. مثلاً میکیموس نماد یک چیز فانتزی است.
دلیل این اشتباه احتمالاً این است که این کلمه «جدیداً» وارد زبان ما شده و افراد یک ذهنیت «جدید/مدرن» از آن پیدا میکنند.
۳- تراژدیک/تراژدی (Tragedy)
این کلمه یعنی «غمآلود/حزنانگیز»؛ مثلاً فاجعه منا یک «تراژدی» بود. البته این کلمه در انگلیسی بیشتر در مورد نمایشهایی که پایان غمانگیزی دارند به کار میرود به همین دلیل وقتی گفته میشود تراژدی، خیلیها تئاتر به ذهنشان میآید.
۴- نوستالوژی (Nostalgia)
مشخص است که این کلمه به خاطر «الژی» در انتهایش مثل «آلرژی، و...» که اصولاً یک نوع بیماری به حساب میآید (algia یعنی درد و Nost یعنی کمبود روابط اجتماعی)؛ بیماری دلتنگی (معمولاً برای گذشته) را نوستالوژی میگویند. یعنی شخص یک حالت افسردگیمانند به خود میگیرد و دلش میخواهد به گذشته یا به وطن خود و... برگردد. این روزها در فارسی هر وقت این کلمه گفته میشود به معنی «دلتنگی برای دوران کودکی» است...
۵- رئال (Real)
قطعاً میدانید که Real یعنی واقعی. رئال تلفظ فرانسوی Real است. طرح رئال یعنی طرحی که از طبیعت و دنیای واقعی باشد. مثلاً یک نقاشی رئال:
۶- اپوزیسیون
این کلمه نیز تلفظ فرانسوی Opposition است. (فرانسویها tion را همیشه سیون تلفظ میکنند و شِن ندارند). این کلمه یعنی «مخالف». در مباحث سیاسی به حزبی که مخالف حزب فعلی باشد اپوزسیون گفته میشود. مثلاً ضد انقلاب در آمریکا یک اپوزسیون (گروه مخالف) علیه کشورمان راه میاندازد و عضو میگیرد...
این لیست به مرور کاملتر خواهد شد... (شما هم اگر کلمهای شنیدهاید که معمولاً به اشتباه به کار میرود یا خیلیها نمیدانند معنیاش چیست، لطفاً در بخش نظرات بیان کنید)
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند