دانشجویان رشته زبانهای خارجی درسی دارند به نام «روش تدریس» که هر چند ظاهراً همهشان از این درس بیزارند (چون باید خط به خط یک کتاب ۲۵۰ صفحهای به زبان انگلیسی را حفظ کنند و بروند سر جلسه امتحان) اما انصافاً درس جالبی است چون به نظر من کتاب بسیار مفیدی معرفی شده و مطالب نابی دارد. (کتاب Techniques & Principles in Language Teaching نوشته Diane Larsen-Freeman)
(امروز بعد از امتحان، با اینکه من واقعاً از این درس لذت بردم و کیفم کوک بود اما از سه تا از دانشجوهای مؤنث کلاس شنیدم که یکیشان میگفت: عجب درس چرتی بود! مردهشورش رو ببرن! اون یکی میگفت: برسم خونه کتابش رو پاره پاره میکنم!! اون یکی میگفت: من که مریض شدم از بس جوش این درس رو خوردم!!!)
***
در هر فصل از این کتاب یکی از روشهای تدریس زبان خارجی توضیح داده شده که من به اختصار به آنها اشاره میکنم. دانستن آنها هم برای زبانآموزان و هم برای مدرسان مفید خواهد بود:
۱- روش Grammar Translation Method یا GTM: (سنتیترین روش؛ ویژه مدارس سنتی)
در این روش، هدف اصلی از زبانآموزی، درک خواندن و نوشتن به زبان هدف است و نه ارتباط کلامی با دیگران از طریق آن زبان. بنابراین هیچ تأکیدی روی تلفظها و Listening و Speaking نمیشود. دقیقاً شبیه آن چیزی که در مدارس راهنمایی و ابتدایی به ما دانشآموزهای آن زمان میآموختند.
در این روش، زبانآموز بیشتر با گرامر و Vocabulary (لغت) درگیر است و معمولاً همه را حفظ میکند.
این روش اولین روشی است که انسانها برای یادگیری زبان به کار گرفتهاند و تقریباً یک روش منسوخ به حساب میآید.
۲- روش Direct Method یا DM:
این روش مانند روش بالاست با این تفاوت که هیچ نوع ترجمه به زبان مادری وجود ندارد. زبان مادری و زبان هدف دو چیز کاملاً جدا از هم تصور میشوند و کاربر باید «مستقیماً» (Direct) با زبان هدف روبهرو شود. در کلاسها هرگز صحبت به زبان مادری مجاز نیست و مدرس باید با Demonstrate کردن مفاهیم (به نمایش گذاشتن از طریق عکس و حرکات و نقشه و ...)، معنی کلمات را به زبانآموزان بفهماند. نباید برای آنها چیزی را ترجمه کند.
این روش هم به خاطر تنوع کم و عدم استفاده از نکات روانشناسی، منسوخ به حساب میآید.
۳- روش Audio-Lingual Method یا ALM: (ویژه نوجوانان و جوانان)
این روش همان روشی است که این روزها در اکثر کلاسهای زبان مؤسسات زبان استفاده میشود. ترکیبی از دو روش قبل، با این تفاوت که بحث روانشناسی نیز به آن اضافه شده و از حالت خشک بودن درآمده. در این روش مانند روشهای قبل، لیستی از گرامر و لغات به زبانآموز داده نمیشود که آنها را حفظ کند بلکه هر چه لازم است، از طریق دیالوگهایی که با فرهنگ زبان هدف نیز متناسب است به او منتقل میشود. مثلاً یک دیالوگ در مورد احوالپرسی، یا خداحافظی و ...
هدف اصلی در این روش، برقراری ارتباط از طریق زبانِ هدف است. بنابراین واضح است که ترتیب یادگیری به این صورت است: ابتدا Listening، سپس Speaking، سپس Reading و نهایتاً Writing
در این حالت سعی میشود یک سری Pattern (الگو) برای هر نوع ارتباط معرفی شود و زبانآموزان یا حفظ کردن این الگوها و دیالوگها، و تعویض نقشها و ... در آن، جملات مناسب برای هر موقعیت را تولید کنند.
این روش برای اکثر افراد از سنین نوجوانی به بالاتر مناسب است.
۴- روش Silent Way یا SW: (ویژه افرادی که دورههای مکالمه را گذراندهاند و قصد تمرین بیشتر دارند)
این روش را ما بیشتر در کلاسهای Discussion در مؤسسات زبان میبینیم. روش بالا یک ایراد دارد و آن اینکه زبانآموز هر چند دیالوگها را حفظ است و به اندازه کافی همه چیز را فهمیده اما همچنان در برقراری ارتباط ترس و ابهام دارد و اصطلاحاً خودش را دست کم میگیرد. بنابراین نیاز دارد در جلساتی قرار بگیرد که مجبور شود دانستههایش را به کار گیرد و با دیگران ارتباط برقرار کند.
در روش SW، مدرس ساکت است (Silent) و به قول این کتاب، «سکوت یک ابزار است». این زبانآموزان هستند که صحبت میکنند. آنها باید یاد بگیرند که متکی به خودشان باشند و حتی اشتباهاتشان را خودشان با کمک هم حل کنند. مدرس تا جایی که بشود سکوت میکند. او فقط ممکن است بحث امروز را مشخص کند و از افراد بخواهد در موردش بحث کنند و هر کجا که لازم شد آن هم با اشاره به جدول فیلد اشکالات را رفع کند. در مورد جدول فیلد و تدریس به روش SW ویکیپدیا را ببینید:
http://en.wikipedia.org/wiki/Silent_Way
۵- روش Desuggestopedia: (ویژه کودکان و نوجوانان)
این روش را شاید بشود بیشتر ویژه کودکان دانست. اصلاً یکی از ترفندها در این روش infantilization یا رفتار به روش کودکان است.
در این روش سعی میکنند از محیط آموزش برای آموزش نهایت استفاده را بکنند. مثلاً در کلاس، یک سری تصاویر کودکانه یا حروف الفبا و ... دیده میشود:
در کلاس از یک موسیقی ملایم نیز برای آرامش روحی و یادگیری بهتر استفاده میشود. در این روش تکلیفی به زبانآموز داده نمیشود و همه چیز در کلاس اتفاق میافتد.
در مجموع، مدرس زبان، زمانی از این روش استفاده میکند که زبانآموزان، در سنین کم باشند و نیاز به جذابیتی برای حضور در کلاس باشند.
۶- روش Community Language Learing یا CLL: (ویژه بزرگسالان)
همانطور که از اسم این روش پیداست، یادگیری به صورت گروهی (Community) انجام میشود.
یکی از مشکلاتی که افراد مسنتر دارند این است که وقتی در جمع نوجوانان و جوانان قرار میگیرند ممکن است سوتیهایی بدهند که خودشان فکر کنند که «خنگ» به نظر میرسند! به همین دلیل است که بسیاری از مسنترها با اینکه علاقه به درس و کلاس و دانشگاه دارند اما خجالت میکشند سر کلاس بروند چون میترسند ضایع شوند!
روش CLL برای این نوع افراد طراحی شده. در این نوع کلاسها معمولاً همه افراد در یک سطح هستند و بنابراین کسی از دیگری خجالت نمیکشد.
مدرس بیشتر حکم یک Human Computer (کامپیوتر انسانی) را دارد و پس از خواندن درس، از افراد که گروهگروه شدهاند میخواهد که با هم تمرین کنند. بیشترین نقش مدرس، نقش مشاورهای است. هر گروه با توجه به آنچه یاد گرفتهاند شروع به تمرین با یکدیگر میکنند و اگر مشکلی بود از مدرس کمک میگیرند.
مدرس با تشویق و انرژی مثبتی که به افراد میدهد اعتماد به نفس آنها را ارتقا و آنها برای ادامهی مسیر ترغیب میکند. (به طور مثال این یک نکته جالب است که مدرس بتواند پشت صندلی زبانآموزان قرار بگیرد و حالت پشتیبانی و حمایت به آنها القا کند)
۷- روش Total Physical Response یا TPR: (ویژه کودکان و راست مغزها)
در این روش همه چیز به صورت فیزیکی و با انجام یک سری فرمان که از طرف مدرس صادر میشود آموزش داده میشود. مثلاً مدرس میگوید: Turn Right و همه باید به سمت راست بچرخند... مدرس میگوید: Smile و همه باید لبخند بزنند...
مثلاً مجموعهی Learn Idioms و English First تقریباً به این روشها کلمات و اصطلاحات را آموزش میدهند.
این روش برای افرادی که سمت راست مغز آنها (که مربوط به یادگیری غیرشفاهی است) فعالتر است مناسبتر به نظر میرسد.
در مجموع به نظر میرسد این روش هم بیشتر برای آموزش به کودکان مناسب باشد.
۸- روش Communicative Language Teaching یا CLT: (ویژه کلاسهای خصوصی)
در این روش هدف از آموزش، استفادهی زبانآموزان از زبان هدف در جامعه است. آنها معمولاً پیشزمینهای از زبان هدف دارند و حالا قصد دارند بهتر روی آن مسلط شوند. این روش سیلابس مشخصی ندارد و هر بار یک موضوع خاص بهانه صحبت میشود. به طور مثال مدرس امروز بخشی از یک روزنامه را میخواند و سپس در مورد آن نکاتی را آموزش میدهد. (جملات مرتبط، گرامر مرتبط و...)
شخصاً فکر میکنم این روش بیشتر به درد کلاسهای خصوصی مانند این مثال است: به طور مثال یک رئیس شرکت که میخواهد با کارمندان خارجی خود ارتباط برقرار کند نیاز به یادگیری زبان در حد برقراری ارتباط دارد... یا یک نفر میخواهد در زمینه هواشناسی اصطلاحات و عبارات لازم را بفهمد...
۹- روش Content-base Instruction یا CBI: (ویژه دانشجویان دانشگاهها)
این روش همان زبان عمومی و زبان تخصصی است که در همه دانشگاههای دنیا موجود است. در مرحله اول (زبان عمومی که به آن در این کتاب Adjunct گفته میشود) یک سری گرامر و نکات ابتدایی که برای درک متون تخصصی لازم است تدریس میشود و همانطور که میدانید همه دانشجویان از هر رشتهای میتوانند در آن دوره شرکت کنند اما در مرحله دوم (زبان تخصصی که اصطلاحاً به آن Shelter گفته میشود) محتوای دروس متناسب با رشتهی دانشجویان انتخاب میشود و افراد علاوه بر یادگیری زبان، یک محتوای مفید در مورد رشته خود را نیز شاهد هستند.
۱۰- روش Task-based Language Teaching:
در روش مبتنی بر «تکلیف»، درس با استفاده از انجام یک سری تکلیف (مثل جای خالی و چند گزینهای و ...) زبان را آموزش میدهد. مهمترین تکلیف شامل یک سری جملات به هم ریخته است و زبانآموزان باید با قرار دادن جملات در کنار هم، یک پاراگراف و دیالوگ با معنی بسازند.
این روش را شاید در مدارس در سطوح مختلف بشود یافت.
۱۲- روش Participatory Approach: (ویژه مشاغل)
در این روش، محتوا و سیلابس نسبت به نیاز زبانآموزان تهیه میشود. به طور مثال خلبانان و دریانوردان و ... برای ارتباط با دیگران به یک سری جملات از پیش تعریف شده و محدود نیاز دارند که در این روش میتوان به سرعت آنها را آموزش داد...
۱۳- روش Coorporative Learning:
در این روش افراد به صورت گروهی و نوعی رقابت همراه با همکاری زبان را مطالعه میکنند. به طور مثال تکالیفی داده میشود و افراد به صورت گروهی روی تکالیف کار میکنند و سپس دور هم جمع میشوند و پاسخها را با هم مقایسه میکنند و به همین صورت کار ادامه پیدا میکند تا تمامی مباحث سیلابس پوشش داده شود.
صحبتی با افرادی که این درس را در دانشگاه پیام نور اخذ کردهاند:
من نکات مهم این کتاب را برای خودم در ۳ صفحه خلاصه کردهام که میتوانید این فایل را از اینجا دانلود کنید و مطالعه کنید. حداقل نیمی از سؤالات مستقیماً از همینهاست. جداول داخل کتاب را حفظ کنید و چند نمونه سؤال با پاسخ هم از اینترنت پیدا کنید و حل کنید. خیلی راحت میتوانید نمره بالای ۱۵ بگیرید.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند