روز چهارشنبه (۲۲ شهریور ۹۶) یک روز عجیب و جالب برای من بود. دلیل عجیب بودنش بماند اما دلیل جالب بودنش این بود که صبح، ظهر و عصر، سه مطلب بسیار سرنوشت‌ساز یاد گرفتم که حیفم آمد آن‌ها را برای خودم اینجا جمع نکنم. (هر چند که پیدا کردن مستندی که می‌خواهم بگذارم بیش از ۲ ساعت طول کشید! کل وب را زیر و رو کردم و داشتم ناامید می‌شدم اما در آخرین لحظات پیدایش کردم) در این مطلب قصد ندارم خیلی خودم توضیح بدهم چون دوست دارم توضیحات را بگذارم برای سری مقالاتی که إن شاء الله به زودی منتشر خواهم کرد. فعلاً فقط می‌خواهم خواهش کنم حدود یک ساعت وقت بگذارید و این سه مطلب را مرور کنید تا بعداً بیشتر توضیح دهم. من از آخر به اول مطالب را می‌گذارم: ۱- مستند کارآفرینان عصر، شبکه مستند یک مستند از زندگی آقای «علی محمد رجالی» (بنیان‌گذار شرکت ظریف مصور و چندین شرکت دیگر...) نشان داد. خواهش می‌کنم اگر این مستن... (ادامه)

اینکه چند وقت پیش اپل اقدام به حذف اپلیکیشن‌های ایرانی از AppStore کرد چیز عجیب و تازه‌ای نبود. اپل مدت‌هاست که این بازی‌ها را سر ایرانی‌ها در آورده؛ اما امروز شنیدم که گوگل هم شروع به حذف اپلیکیشن‌های ایرانی از فروشگاه برنامه خود (Play Store) کرده است! هر چند احساس می‌کنم این قدرت‌طلبی‌ها و یکه‌تازی‌های آمریکایی به زودی خودشان را با مشکلات جدی در روابط با دیگر کشورها رو به رو خواهد کرد و دنیای بهتری با نفوذ کمتر آمریکا پیشِ رو خواهد بود اما به هر حال، عجیب‌تر از تحریم‌ها، علاقه مردم ایران به «اپلیکیشن» است! خیلی عجیب است که برنامه‌نویسان ما ساده‌ترین برنامه‌ها که به راحتی با HTML و CSS و JavaScript قابل پیاده‌سازی است را دوست دارند که در قالب اپلیکیشن ارائه کنند! و البته این موضوع احتمالاً... (ادامه)

یکی از سؤالاتی که هر بار از من پرسیده می‌شود این است که: می‌شود بگویید یک روز شما از صبح تا شب چطور می‌گذرد؟ این سؤال، سؤال جالبی است. کلاً ما آدم‌ها دوست داریم بدانیم دیگران چطور از صبح تا شب‌شان را می‌گذرانند. به نظر من یکی از چیزهایی که باید کم‌کم جا بیفتد همین است که هر کس در وبلاگ و در رسانه‌ی خود بگوید که طی ۲۴ ساعت، چه کار می‌کند؟ بیان این موضوع، می‌تواند برای دیگران نکات جالبی در بر داشته باشد که ممکن است در زندگی خودشان بهره ببرند و من معتقدم که متأسفانه یکی از مشکلات جامعه دینی ما همین است که مثلاً فردی مثل آیت الله بهجت یا خیلی دیگر از بزرگان، جایی ننوشته‌اند که برای صبح تا شب‌شان چه برنامه‌ای دارند؟ من شخصاً اگر می‌دانستم که مثلاً آیت الله بهجت چطور روز را به شب می‌رسانده سعی می‌کردم به زندگی ایش... (ادامه)

برای کارهای کانون نیاز به خرید یک تلفن داشتیم و طبق معمول دنبال بهترین تلفن بازار می‌گشتم. به ویژه دنبال یک تلفن با سیستم عامل آندروید بودم که بشود روی آندروید برایش برنامه‌نویسی کرد اما متأسفانه هر کس هر نوع از آن گوشی‌ها تهیه کرده بود راضی نبود چون قطعات سخت‌افزاری خوبی روی گوشی کار نکرده‌اند و همه نوشته‌اند که دائم هنگ می‌کند و کلی دردسر دیگر. بنابراین سراغ گوشی‌های غیرآندرویدی خوب رفتم که رسیدم به DL500A که ویژه خطوط آنالوگ است. اما تقریباً هیچ سایت قابل اعتمادی موجود نداشت و موقع خرید دوربین، کل خیابان جمهوری تهران را زیر و رو کردیم، هیچ کس چنین تلفن «خاصی» را نداشت که نداشت. تا اینکه بالاخره مدل بالاتر آن یعنی DX800A که هر سه نوع خطوط آنالوگ، ISDN و VoIP را پشتیبانی می‌کند آن هم فقط «یکی»! در یکی از فروشگاه‌... (ادامه)

هر بار که بحث پایان‌نامه چه برای خودم یا برای دانشجویان پیش می‌آید، این سؤال ذهنم را درگیر می‌کند که چه مشکلاتی از بشر هست که هنوز حل نشده و جای تحقیق دارد که روی آن کار کنیم که حداقل یک سنگی از جلو پای بشریت برداشته شود؟ من به برخی از این موارد اشاره می‌کنم، شما هم اگر موردی به ذهنتان رسید، لطفاً بیان کنید. دقت کنید که منظور ما معماهای حل‌نشده بشر نیست بلکه مشکلاتی که او را آزار می‌دهد و هنوز راه حلی برای آن پیدا نشده. چند نمونه از مشکلات حل‌نشده بشر: ۱- برق بی‌سیم: یعنی اگر من یک عکس از زیرِ میزم بگذارم که ببینید چقدر سیم اینجا هست، شگفت‌زده می‌شوید! هر چند ما توانسته‌ایم برق را تا چند سانتی‌متری به صورت بی‌سیم منقل کنیم، اما هنوز با آن حالتی که باعث شود سیم‌های برق عملاً از خانه حذف شود، خیلی فاصله داریم! ما ف... (ادامه)

امروز می‌خواستم روی تلفن یک سری عکس بریزم که به صورت اسلایدشو نشان دهد. هر عکسی که از کامپیوتر به تلفن منتقل می‌شد، یک پنجره باز می‌شد و می‌خواست که تأیید کنی که این عکس منتقل شود یا خیر؟ حالا فکرش را کنید ۱۰۰ تا عکس می‌خواهید منتقل شود، هر کدام سه چهار ثانیه طول دارد که منتقل شود و هر بار یک پنجره باز شود و از تو بخواهد Accept را بزنی! این نوع مشکلات گاهی پیش می‌آید. مثلاً در ویندوز XP اگر شما می‌خواستید یک سری فونت را نصب کنید و آن فونت قبلاً در پوشه Fonts می‌بود، برای هر فونت یک پنجره باز می‌شد و می‌پرسید Replace کنم؟ اما در نسخه‌های جدید ویندوز مایکروسافت یک تیک پایین این نوع پنجره‌ها گذاشته شبیه به این عبارت که Do this action for all و با زدن این تیک انتخاب شما برای همه انجام می‌شود. یا مثلاً یک بار برای یک دفتر پستی می‌خواستیم یک کاری را انجام دهیم که باید هر چند ثانیه یک بار روی د... (ادامه)

یکی از زجرآورترین کارها برای من اتو کشیدن است! یعنی نمی‌دانید چقدر موقع اتو کشیدن اعصابم به هم می‌ریزد! چون باید با کلی دردسر لباس را روی میز نگه داری و تای لباس را خراب نکنی و کلی دردسر دیگر، آخرش هم آن چیزی که می‌خواهی از آب در نمی‌آید! یک لباس گاهی نیم ساعت وقت من را می‌گیرد، آخرش هم آن حالتی که اتوشویی دارد را به خود نمی‌گیرد. اگر هم بخواهم ببرم اتوشویی که دردسرهای خاص خودش را دارد! مثلاً امروز فقط یک لباس دارم و می‌خواهم اتو کنم. برای یک لباس که نمی‌شود بلند شد رفت اتوشویی بعد او بگوید همه‌ی مردم عجله دارند و در صف هستند، برو شب بیا و بعد دوباره شب بروی ببینی هنوز اتو نکرده، در آن فضای گرم یک ساعت بنشینی تا اتو کند و... خلاصه، دردسری داریم ما با این اتو! این شد که گفتم باید یک اتوی تمیز بخرم که خیالم از این بابت راحت باشد. جستجو کردم و رسیدم به بهترین و کامل‌ترین اتوی بازار: اتو... (ادامه)