یادتان هست سال ۸۷ (هشت سال پیش!) این مطلب را ارسال کرده بودم؟ «معضلی به نام « قاریق بچه »!» آن مطلب یکی از مفیدترین و پربازدیدترین مطالب سایت بود و فکر میکنم خیلی از پدر و مادرها از نکات آن بهره بردند و فرزندانشان را از این مصیبت نجات دادهاند. در آن مطلب، خواهرزاده ما بانی خیر شد، حالا این مطلب هم به واسطه او نگارش میشود: حدود ۲۰ سال پیش در پارک محله، یک درخت را از جا در آورده بودند که به خاطر آن یک چاله ایجاد شده بود، من حواسم نبود، یک دفعه پایم افتاد داخل این چاله و پیچ خورد و یادم هست که با کمک بچهها خودم را به خانه رساندم... همانطور که در مطلب «با روانشناسی، پای دررفته جا نمیافته!» گفته بودم، ما یک مادر داریم که متأسفانه یک مشکل بزرگ دارد و آن مشکل بزرگ به ما بچهها هم منتقل شده و آن اینکه: شما اگر جلو او در حال ... (ادامه)