شاید بتوان گفت چالش اصلی دوران جوانی واژهایست به نام «استرس»! کودکان و نوجوانان و میانسالها و مسنها به ندرت درگیر استرس میشوند.
گاهی دانشجویان در مورد نحوه برطرف کردن استرس سؤال میکنند؛ بنابراین گفتم در یک مطلب آنچه خودم از آنها بهره بردهام و میبرم را جمع کنم:
پس از بیان روشهای رفع استرس، باید توضیح داده شود که علما معتقدند «استرس (Stress) یعنی یک نگرانی کوتاهمدت» (مانند استرس امتحان فردا) و «اضطراب (Anxiety) یعنی نگرانی بلندمدت» (مانند اضطراب اینکه فرزندم چهکاره خواهد شد؛ یا اضطراب اینکه در آخرت چه جایگاهی خواهم داشت)
این ترفندها که در چند دسته قرار میگیرند، میتوانند برای هر دو وضعیت مورد استفاده قرار گیرد.
۱- راهکارهای روانشناسی رفع استرس
۱-۱- طبیعییه!
این ترفند مهمترین ترفند ابداعی خودم است. بسیاری از اوقات استرسهای ما طبیعی هستند و ما نمیدانیم و فکر میکنیم که یک چیزمان شده و باید طور دیگری باشیم! در این شرایط با خودتان بگویید: «طبیعییه!» همین یک عبارت، معجزه میکند!
مثلاً فرض کنید برای امتحانات پایان ترم استرس دارید. خوب، این طبیعییه! همه هنگام نزدیک شدن به امتحانات پایانترم اضطراب دارند. پس به خودتان بگویید: «طبیعییه» و خیلی راحت با آن کنار بیایید. یا مثلاً در شرف ازدواج هستید و استرس دارید؛ خوب طبیعییه! همه در این شرایط استرس دارند :)
اصلاً استرس را اینطور تعریف میکنند: واکنش طبیعی بدن به چالشها.
۲-۱- استرسهای مقدس؛ به فواید استرس فکر کنید
گاهی فکر میکنیم انسان نباید اصلاً هیچ استرسی داشته باشد! این اشتباهی است که ممکن است خودش استرسزا باشد؛ ما اگر استرس نداشتیم که سیبزمینی میشدیم!! به این فکر کنید که راننده یک اتوبوس با ۴۰ مسافر اگر استرس نداشته باشد چقدر راحت در هنگام رانندگی میخوابد!؟ اگر یک دانشجو هنگام نزدیک شدن به امتحانات پایانترم استرس نداشته باشد؛ چقدر راحت خواهد خوابید و دنبال نمونهسؤال و... نخواهد رفت؛ همین استرس است که او را تا صبح بیدار نگه میدارد تا درس بخواند. اگر یک مادر بادار استرس نداشته باشد، خیلی راحت به بچه درون شکمش صدمه میزند، همین استرس باعث میشود شبها درست بخوابد، مراقب باشد و...
من اسم این نوع استرسها را «استرسهای مقدس» میگذارم.
۳-۱-منبع استرس را حذف کنید
اکثر اوقات دلیل و منبع استرس مشخص است. اگر امکان دارد، منبع استرس را حذف کنید.
مثلاً چند منبع استرس که من تجربه کردم، اینها هستند:
- یک زمان من چهار رشته دانشگاهی در مقاطع مختلف را همزمان میخواندم. بالاترین حد استرس را آن زمان تجربه کردم. هر چند گذشت، اما میتوانستم کمالگرایی را کنار بگذارم و مثلاً یک رشته را کنسل کنم و یا فعلاً مرخصی تحصیلی بگیرم و بعداً که آزادتر شدم ادامه بدهم.
- یک زمان چندین وام همزمان و قسطهای سنگین داشتم... هر چند بهخیر گذشت اما میشد مثلاً قید برخی وامهای غیرضروری را زد. روح و بدن سالم بیشتر از آن پولها ارزش دارد.
- گاهی جوانتر که بودم تدریس برخی درسهای سنگین برایم استرسزا بود؛ هر چند آن استرسها مقدس بودند و باعث شدند مجبور شوم سطح خودم را بالا ببرم اما میشد خیلی راحت یک بهانه جور کرد و از مدیر گروه دانشگاه خواست که آن درس را عوض کند...
- یا مثلاً خوردن انار ترش در عصر پاییز برای من منبع استرس است؛ باید خوردن انار را به قبل از غذا منتقل کنم یا انار شیرین مصرف کنم...
به هر حال، اگر دیدید یک منبعِ استرس دارد با روان شما بازی میکند، اگر ممکن بود آن را حذف کنید.
۴-۱- از کنسل کردن نترسید! Don't afraid to cancel
این جمله یکی از دوستداشتنیترین جملات است که باید به مطلب «ده جمله که زندگیام را تغییر داد» اضافه کنم. این جمله را در درس مهندسی نرمافزار در دوران کارشناسی استادمان به ما گفت و من هم به دانشجویان در این درس میگویم: از کنسل کردن نترسید.
گاهی ممکن است به هر دلیلی یک پروژه را قبول کنیم که وسط پروژه پی ببریم که این پروژه در حد ما نیست و یا دردسر زیادی دارد و یا با آن هزینهای که اعلام کردیم نمیصرفد؛ اگر این شرایط پیش آمد پروژه را کنسل کنید؛ خدا بزرگ است! عدم توجه به این جمله حیاتی باعث میشود شخص در باتلاقی گیر کند که هر چه دست و پا میزند بیشتر در آن فرو میرود؛ تا آنجا که مانند یکی از همکاران که میخواست از زیر بار پروژهاش فرار کند و به من بسپارد؛ میگفت: فلانی! به جایی رسیدهام که شب که میخوابم به خدا میگویم خدایا میشود فردا صبح از خواب بیدار نشوم و همه چیز تمام شود!؟ خانومم میگوید از وقتی این پروژه را قبول کردهای همه موهایت سفید شده است!
به او نیز همین جمله حیاتی را گفتم: از کنسل کردن نترس!
بر فرض مقداری جریمه مالی میدهی؛ بهتر از این است که سلامتیات و لذت بردن در دنیا را از دست بدهی.
۵-۱- تَهِ تهش را در نظر بگیرید
یکی از ترفندها که در کتب روانشناسی آموزش داده میشود همین است که در مواجهه با یک چالش استرسزا، انتهایش را در نظر بگیرید! به خود بگویید بر فرض آخرش چه میشود!؟ مثلاً فرض کنید از یک ارائه مقابل افراد کلاس یا دیگران استرس دارید؛ آخرش را در نظر بگیرید: آخرش این میشود که سوتی میدهید گروهی میخندند و پس از مدتی هم فراموش میکنند. یا بر فرض ارائه را خراب میکنید؛ در یک فرصت دیگر با یک ارائه بهتر همه چیز تمام میشود. گاهی حتی در یک موقعیت بسیار پر استرس مثل خبر سرطان و... میتوانید اینطور فرض کنید: آخرش مرگ است! راحت میشویم از این دنیای پر دردسر.
۶-۱- این نیز بگذرد
در مطلب «ده جمله که زندگیام را تغییر داد» به این جمله اشاره کرده بودم... معجزه میکند! وقتی افراد در مورد استرس با من مشورت میکنند، معمولاً پیشنهاد اولم همین است که در بکگراند گوشیشان یا به دیوار اتاقشان این جمله را بچسبانند: «این نیز بگذرد».

چقدر سختیها در زندگی داشتید که همه گذشت؛ چه خوب، چه بد، به هر حال گذشت... این نیز بگذرد... غصه چه چیز را میخورید!؟
۷-۱- چو فردا شود فکر فردا کنیم!
اکثر اوقات استرسهای ما به خاطر موقعیتهایی است که اصلاً پیش نیامده و یا ممکن است هرگز پیش نیاید! مثلاً اضطراب داریم که نکند یک نفر از دیوار حیاط به داخل خانه بپرد و زن و بچه بترسند و بچه لکنت بگیرد!! در این شرایط با خود بگویید: اگر پیش آمد برایش چاره میکنیم!
البته این مورد به معنی بیخیالی نیست؛ به اندازه کافی موقعیت را تحت کنترل داشته باشید، بقیه را اولاً به خدا واگذار کنید؛ ثانیاً بگذارید اتفاق بیفتد و بعد چاره کنید.
۸-۱- تا وقتی با دست به تو اشاره نکردهاند...
گاهی استرس بر اساس این فکر و خیال شکل میگیرد که نکند فلانی با من بود یا منظورش این بود... معمولاً افرادی که سوداوی هستند از این فکر و خیالها زیاد میکنند؛ راهکار این مشکل: روانشناسان جمله جالبی دارند؛ میگویند: تا وقتی کسی به شما با انگشت اشاره، اشاره نکرده، فکر نکنید که با شماست!
هر وقت از این فکرها کردید مثل من این جمله را با خود مرور کنید، معجزه میکند...
۹-۱- نگاه مردم
برخی افراد در جمعها احساس استرس میکنند. نگاه افراد برای آنها مهم است. اینکه در نگاه افراد چطور به نظر میرسند برایشان مهم است. ۱۰ سال پیش در مطلب «چه چیزهایی باعث میشود انسان تیک عصبی بگیرد؟» به طور مفصل در مورد این موضوع صحبت کردم. خلاصهاش این است که این افراد باید از شغلها و موقعیتهایی که خیلی در چشم مردم هستند دوری کنند. مثلاً اگر چنین روحیاتی دارید هرگز مداح یا خواننده یا سخنران نشوید. شغلی انتخاب کنید که چندان در معرض دید عموم نباشید و چندان سرشناس و شناختهشده نباشید. حقیقت این است که من خودم از این نوع افراد هستم؛ بنابراین برنامهنویسی را به عنوان شغل خودم انتخاب کردم؛ در خلوت خودم بهترین درآمدها و آرامترین زندگیها را دارم و نیازی نیست چندان در دیدها باشم.
۱۰-۱- مردم حواسپرتتر از آنچه شما فکر میکنید هستند؛ مردم فراموش میکنند...
گاهی فکر و خیال اینکه نکند مثلاً فلان حرف که به فلانی زدید باعث دردسر شود یا مثلاً نکند فلانی که شما را با فلان تیپ دید فلانجور فکر کند و امثال این افکار شما را اذیت میکند؛ در این مواقع فراموش نکنید که مردم اولاً آنقدر مشغله فکری دارند که چه بسا اگر از آنها بپرسید فلان روز من را دیدی یا نه، شاید بگوید: والا یادم نیست شما را دیدم با نه! چه بسا بگوید یادم نیست شما که هستید!! ثانیاً الحمد لله که خداوند فراموشی را آفرید... انسانها چند روز یا ماه یا سال بعد هیچ کدام از این چیزها را به یاد نخواهند آورد... مثلاً شما یادتان هست که معلم ریاضیتان فلان روز که آمد کلاس چه تیپی داشت!؟ سوتیهای دوستانتان را یادتان است!؟ (البته که برخی صحنهها به دلایلی که فکر نمیکنم کشف شده باشد، تا ابد جلو چشم انسان باقی میمانند اما اینها تعدادشان خیلی کم است)
۱۱-۱- از کجا معلوم؟
این داستان که در مطلب «از کجا معلوم؟ (داستان و ایدهای که انسان را در حالت تعادل نگاه میدارد)» هم از آن داستانهای شیک است که من خیلی در زندگی از آن استفاده کردهام.
در مواقعی که نگران هستید که نکند فلان موضوع به ضرر شما تمام شود، این داستان را مرور کنید و با خود بگویید: «از کجا معلوم!؟»
مثلاً من یک بار در یک کلاس به یک دانشجو یک حرفی زدم که بعد از کلاس استرس فراوانی گرفتم که نکند آن جمله به او بربخورد و حتی به شکایت و دردسرهای دیگر بکشد... بعدها آن دانشجو با آن جمله کلاً مسیر زندگیاش به سمت موفقیت عوض شد...
۱۲-۱- ذهن خود را مشغول کنید: حل جدول
یک دلیل استرس میتواند بیکاری باشد. ذهن انسان نیاز به چیزی برای پردازش دارد؛ اگر خوراک خوب برایش تأمین نشود، سراغ نشخوار گذشتههای بد و یادآوری شکستها و ترسها از آینده و... میرود.
من خودم از بس مشغول بودهام، گاهی که مثلاً کلاسها تعطیل میشود و بین ترمها هستیم، استرس میآید سراغم... در این مواقع سریعاً ذهن را مشغول حل جدول میکنم. به پیشنهاد بابای خدابیامرزم، جدول از کودکی جزئی جداییناپذیر از زندگی من بوده است!
۱۳-۱- بنویسید و برنامهریزی کنید
گاهی، دلیل استرس، بینظمی در کارها و پراکندگی آنهاست. خیلی مشهور است که فرد با حالتی استرسی میگوید: ای وای، یک خروار کار دارم...
این ترفند را از مادرمان یاد گرفتهام؛ هر وقت میگفتیم خیلی کار دارم، اضطراب دارم، میگفت: کارهایت را جایی بنویس... به محض اینکه جایی مینویسم میبینم، اولاً آنقدرها که فکر میکردم، کاری ندارم، ثانیاً ناگهان ذهن از حالت پریشانی خارج میشود؛ احتمالاً دلیلش است که میداند باید روی چه چیز متمرکز شود و از کجا شروع کند و به کجا ختم کند.
۱۴-۱- به آسمان نگاهی بیندازید
راهکار دیگری که من در کلاسها بیان میکنم، نگاه به عظمت هستی است. مطلب «دنیا چقدر بزرگ است؟» را مرور کنید و به این فکر کنید که کل کره زمین در این هستی چقدر است؟ به اندازه یک نوک سوزن هم نیست! (بسیار بسیار ریزتر!) برای این نوک سوزن استرس دارید!؟

هر بار که استرس دارید، بروید حیاط و به یکی از ستارههای آسمان نگاه کنید. همانطور که در آن ویدئو گفته شده، هر کدام از ستارهها خودشان یک خورشید هستند و کلی سیاره مثل زمین دورشان است. حالا فکر کنید یک پدر و پسر روی یکی از آن سیارهها هستند؛ پدر به پسر میگوید؛ پسرم به آن ستاره کوچک در آسمان نگاه کن! پسر به سختی آن را پیدا میکند. پدر میگوید پسرم آن نقطه را به یک میلیون قسمت تقسیم کن یکی از آن قسمتها سیاره زمین است؛ آن سیاره را به میلیاردها قسمت تقسیم کن یکی از آن قسمتها جایی است که فلانی ایستاده... حالا خبر آوردهاند که فلانی نگران است!! ... پسر به پدر چه میگوید!؟ احتمالاً میگوید: بابا! آن نقطه خودش چقدر است که من آن را به یک میلیون قسمت و سپس آن را به میلیاردها قسمت تقسیم کنم... فلانی نگران چیست!؟
واقعاً دنیا کوچکتر از آن است که ارزش داشته باشد انسان نگران چیزی از آن باشد.
۱۵-۱- نگران نگرانیهایمان هستیم
گاهی اوقات ما نگران هستیم که مثلاً نکند نگرانیهایم باعث صدمه به جسم یا روحم شود؛ یعنی در حقیقت نگران نگرانیهایمان هستیم! مثلاً یکی دائم استرس دارد که نکند استرسی که دارد باعث ریزش موهایش یا سفید شدن آنها شود! در این مواقع استرسهای سطح بعد را بیخیال شوید و با خیال راحت استرس داشته باشید! نترسید خداوند بدن انسان را قویتر از آن آفریده که بخواهد با این استرسهای موقتی کاریش شود...
۲- راهکارهای طب سنتی برای رفع استرس
۱-۲- مزاج خود را بشناسید؛ سوداویها بیشترین استرس را دارند
مطلب «مزاج خود را بشناسید تا بهتر زندگی کنید» را مرور کنید. باید دقت کنید که میتوان به استرس یک دید کاملاً فیزیولوژیک داشت بنابراین با کنترل جسم میتوان به آرامش روحی رسید.

برای مثال مزاج سوداوی در پاییز و یا در عصرها به دلیل غلبه سودا احساس استرس بیشتری دارد پس با خوردن مواد گرم و تر در این موقعیتها و یا خوب خوابیدن در عصرها میتواند استرس خود را کاهش دهد. یا مثلاً کسی که مزاج خیلی گرم دارد نباید مواد گرم بخورد؛ این ممکن است باعث افزایش تپش قلب و احساس استرس شود.
علمای طب سنتی میگویند: بهترین طبیب برای انسان، خودش است؛ اگر تجربه کردید که مثلاً خوردن قهوه باعث افزایش استرس شما میشود از آن پرهیز کنید... میتوانید جایی یادداشت کنید که مثلاً آخرین بار وقتی چای خوردم یا قهوه خوردم احساس استرس کردم و از این طریق لیستی از مواد استرسزا برای خود تهیه کنید.
۲-۲- عطر
بررسی کنید چه عطرهایی با مزاج و روحیات شما سازگار است. عطر خوب میتواند معجزه کند. کاری که هزاران پزشک و روانشناس نمیتوانند انجام دهند گاهی یک عطر میتواند انجام دهد. برای داشتن عطرهای آرامشبخش خرج کنید و از عطرهایی که با مزاج شما سازگار نیست و استرس را بالا میبرد دوری کنید.
۳-۲- ورزش
در طب سنتی اعتقاد بر این است که استرس به دلیل لخته شدن (غلیظ شدن) خون است. یکی از مهمترین چیزها که خون را از لختگی در میآورد ورزشهای هوازی است. دوچرخه سواری یکی از بهترین ورزشهاست. دویدن هم عالی است.
یک پارک با هوای پاکیز پیدا کنید و مدتی بدوید یا دوچرخه سواری کنید و ببینید چقدر احساس آرامش خواهید کرد.
۴-۲- ماساژ
یک راه مقابله با استرس «ماساژ درمانی» است. همه علمای طب سنتی و جدید ماساژ را معجزه میدانند. طب سنتی میگوید اگر یک مرده را ماساژ دادید و زنده شد تعجب نکنید!
اگر مثل ما برنامهنویسها شغلی دارید که باید ساعتها در حالت نشسته و با پردازش فکری بالا قرار بگیرید باید حتماً ماساژورهایی داشته باشید که مانع از لختگی خون در باسن و ران شوند. از دیگران بخواهید که کمر شما را ماساژ دهند. صندلیهای ماساژور هم میتوانند چیز خوبی باشند.
۵-۲- گاهی اطلاع از بیماری باعث رفع استرس میشود
گاهی انسان خودش هم نمیداند چه مرگش است!؟ فقط استرس دارد! در این مواقع اگر بداند دلیل استرس چیست ناگهان از استرس نجات پیدا میکند. مثلاً من در بدو ورود به دوره دکترا دچار چنین حالتی شده بودم. لاغر شده بودم، نمیخندیدم، احساس ناامیدی میکردم... ناگهان در یک روز مطلبی در مورد «سندروم ایمپاستر» خواندم؛ این سندروم مخصوص افرادی است که فکر میکنند خیلی موفق هستند اما در موقعیتی قرار میگیرند که آنچه در مورد خود فکر میکرده بودند ناگهان فرو میریزد؛ در این حالت دچار افسردگی و استرس میشوند. راه حل برون رفت از این حالت؟ همین که بفهمند دچار سندروم ایمپاستر شدهاند خودش درمان درد است!! همانطور که من بعد از خواندن آن مطلب شروع به خندیدن کردم و تلافی همه نخندیدنهایم را درآوردم!! و برای همیشه آن سندروم تمام شد!
۶-۲- خواب کافی و آرام
یکی از دلایل ایجاد استرس خواب ناکافی یا ناآرام است. مثلاً خوابی را تصور کنید که شخص باید گوشیاش حتماً روشن باشد و وسط خواب ممکن است افرادی زنگ بزنند و او باید جواب بدهد. این خواب میتواند کُشنده باشد! باید سریعاً فکری کرد و شرایط را طوری تغییر داد که خوب و کافی بخوابید. شغلهایی که کار شبانه دارند ممکن است باعث استرس شوند. این شغلها مُهلک هستند و تا میشود باید از آنها دوری کرد.
۳- راهکارهای دینی رفع استرس
۱-۳- عزت به دست خداست
گاهی استرس انسان ناشی از عملی است که فکر میکند نتیجه آن باعث مسائلی مثل آبروریزی و امثال آن خواهد شد. در این مواقع این آیه را تکرار کنید: إنَّ العزةَ للهِ جمیعاً: همه عزت به دست خداست. خدا اگر بخواهد همان چیزی که شما فکر میکردید ممکن است باعث آبروریزی شما شود، باعث عزت و پیشرفت شما میشود؛ پس آرام باشید...
۲-۳- من کثُر مُناه، قَلّ رضاه امام علی
گاهی استرسها به دلیل زیادهخواهی انسان است؛ به قول امام علی علیه السلام: هر کس آرزوهایش زیاد شود، رضایتش کم میشود. استرس دارد که از دیگری که فلان مال و منال را دارد، عقب بماند... چکیده همه کتابهای روانشناسی همین یک جمله است که: داشتههای خود را بشمارید و قدردان خداوند باشید... (اگر قدردان بودید و داشتههایتان را در راه صحیح استفاده کردید، خداوند نداشتههایتان را وقتی موعدش رسید به شما خواهد داد)
یا مثلاً استرس دارد که اگر در فلان تالار و با فلان مراسم عروسی نگیرد، آرزویش برآورده نشده!
اینها همه درمانش یک جمله است: آرزوها را کوتاه و کم کنید.
۳-۳- مهمانی، مسجد
برای دفع استرس و خروج از حالات غم و افسردگی، بهترین کار، قرار گرفتن در جمعهای خوب است؛ مثلاً با خانواده به مهمانی بروید... سری به فامیلها بزنید. مورد دیگر، مسجد است. فراموش نکنید که حتماً دلیلی داشته که خداوند خواسته انسانها روزی چند بار یک جا جمع شوند. احتمالاً دلیل اصلی آن کسب انرژی از این جمعهاست. انسان وقتی در جمعهای بزرگ و شاداب (و نه آلوده با گناه) قرار میگیرد (مثلاً نماز جمعه، راهپیماییها و...) از دیدن آن همه آدم، انرژی میگیرد و شاد میشود.
آنها که جمعگربزتر هستند، افسردهتر خواهند شد.
۴-۳- إنّ مع العسر یسرا
گاهی استرس و نگرانی مسیری است که باید برای رسیدن به آرامش طی کرد و گریزی از آن نیست؛ مثلاً استرس زایمان، استرس کنکور و... در این مواقع، با آیه «إنّ مع العُسرِ یُسراً» خود را تسکین دهید. در سوره إنشراح این عبارت دو بار پشت سر هم آمده است: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﴿٥﴾ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﴿٦﴾ یک تعبیر جالب از این تکرار این است که اینطور ترجمه کنیم: «پس همانا پس از هر سختی، آسانیست، همانا با سختی است که آسانی در پی دارد...» یعنی تا سختی نکشی آسانی خبری نیست!
۵-۳- ما شاء الله، برگی از درخت نمیافتد
عبارت «ما شاء الله» هم غوغا میکند! یعنی «هر چه خدا بخواهد همان میشود» کسی که این عبارت ورد لبش باشد، دیگر از هیچ چیز و هیچ کس واهمه ندارد، جز خدا؛ و این یعنی همان آرامش که بزرگان دین ما (از پیامبر صلی الله علیه و آله بگیر تا امام خمینی رحمة الله علیه و...) داشتهاند.
چیزی که خیلیها از آن غافلند این است که واژه اسلام از سلم به معنی صلح و آرامش گرفته شده. هر چند معنای اصطلاحی آن تسلیم شدن در برابر خداوند است اما نتیجه این تسلیم، آرامش است؛ بنابراین فراموش نکنید که تمام دستورات اسلام نهایتاً به آرامش شما منجر خواهد شد، پس اگر دنبال آرامش هستید، غنیترین منبع آرامش عمل به دستورات اسلام است.
۶-۳- تعقیب نماز صبح؛ بمب آرامش
تعقیبات همه نمازها فوقالعاده است؛ اما یکی از دعاها که در تعقیبات نماز صبح وارد شده، واقعاً بمب آرامش است!
صبحها قبل از آغاز روز و کار اینها را با توجه زمزمه کنید:
بِسْمِ اللّٰهِ وَصَلَّی اللّٰهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، «وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ، فَوَقَاهُ اللّٰهُ سَيِّئاتِ مَا مَكَرُوا»، «لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّی كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِينَ». «حَسْبُنَا اللّٰهُ وَنِعْمَ الْوَكيلُ، فَانْقَلَبُوا بِنِعْمةٍ مِنَ اللّٰهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ»، مَا شَاءَ اللّٰهُ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ، مَا شَاءَ اللّٰهُ لَامَا شَاءَ النَّاسُ؛ مَا شَاءَ اللّٰهُ وَإِنْ كَرِهَ النَّاسُ، حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ، حَسْبِیَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ، حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ، حَسْبِیَ اللّٰهُ رَبُّ الْعالَمِينَ، حَسْبِی مَنْ هُوَ حَسْبِی، حَسْبِی مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِی، حَسْبِی مَنْ كَانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِی، حَسْبِیَ اللّٰهُ، لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
من کارم را به خداوند وامیگذارم؛ زیرا خداوند به بندگان بیناست؛ ... معبودی جز تو نیست، تو [از هر عیب و نقصی] منزّهی... خداوند برای ما بس است و او نیکو کارسازی است... آنچه خدا بخواهد همان میشود، هیچ نیرو و توانی نیست جز خدای [بلندمرتبه بزرگ]؛ آنچه خدا بخواهد آن میشود نه آنچه مردمان بخواهند؛ آنچه خدا بخواهد آن خواهد شد گرچه مردمان خوش ندارند، کفایت میکند «تربیتکننده» مرا از یاری «تربیتشدگان»، کفایت میکند مرا «خلقکننده» از کمک «خلقشدگان»، کفایت میکند مرا «روزیدهنده» از لطف «روزیخواران»، خدای یکتا پروردگار جهانیان کفایتم میکند، مرا بس است آنکه بهحقیقت مرا بس است، مرا بس است آنکه همواره مرا بس است، مرا بس است آنکه همواره از آنگاه که بودهام مرا بس بوده است، مرا بس است خدایی که معبودی جز او نیست، بر او توکل نمودم و اوست پروردگار عرش بزرگ.
۷-۳- ذکر یونسیه
وقتی حضرت یونس به خاطر غضب (و نه به خاطر خدا) از قومش خارج شد، جریمه شد و در دل ماهی گرفتار شد. خداوند در قرآن میفرماید: او گفت: «لا إله إلاّ أنت سبحانَکَ إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» و در ادامه خداوند میفرماید: فَاستَجَبنا له و نَجَّیناهُ مِن الغَم... (به خاطر این ذکر، او را از غم نجات دادیم). در حقیقت خداوند دارد به ما یک قرص برای رهایی از استرس و غم ارائه میکند؛ و آن اینکه شما هم همین ذکر را بگویید تا از غم و غصه و استرس و اضطراب نجاتتان دهم... هر گاه استرس داشتید، با توجه، این آیه را تکرار کنید؛ خیلی مؤثر است.
۴- راهکارهای پزشکی برای رفع استرس
۱-۴- دارو
در آخرین مرحله، اگر هیچ کدام از روشهای بالا مؤثر نشد، شاید واقعاً یک مشکل جسمی باعث این استرس و اضطراب شده است و نیاز به درمان دارد. مثلاً من خودم به عنوان یک سوداوی وقتی در عصرهای پاییز اشتباه میکنم و چیزی مثل دوغ میخورم، معدهام شروع به ترشح اسید بیشتر میکند و معمولاً معده بزرگترین عامل ایجاد استرس است و یک لوپ یا حلقه نیز به تشدید این روال کمک میکند: معده درد میگیرد، پس استرس ایجاد میشود، چون استرس دارید، ترشح اسید معده تشدید میشود، چون اسید بیشتر میشود، معده بیشتر درد میگیرد و این حلقه اگر متوقف نشود، انسان را دیوانه میکند. من مجبور میشوم در این مواقع یک سوم قرص معدهدرد را بخورم و همین باعث میشود دردسر تمام شود و تا مدتها دیگر این حالت را تجربه نمیکنم. (هر چند من مخالف مصرف قرص هستم اما گاهی یک مقدار کم از آن میتواند ناجی باشد)
اگر استرس شدید دست از سر شما برنمیدارد، با یک روانشناس و روانپزشک در این زمینه مشورت کنید؛ شاید بتواند با دارو قضیه را مدیریت کند.
در نهایت: شاید ما برای استرس داشتن آفریده شدهایم!؟
زندگیای را تصور کنید که هیچ نوع استرسی در آن وجود نداشته باشد! نه درسی که استرس امتحانش را داشته باشی، نه استرس شغل و درآمد، نه استرس فرزند و... . چقدر این زندگی بیمزه و یکنواخت میشد، نه؟
همین طرز تفکر باعث میشود شما یک نفس عمیق بکشید و با خیال راحت از استرسهایتان نهایت لذت را ببرید ؛)
شما هم اگر یک راهکار ابداعی برای رفع استرسهای خود کشف کردهاید، بخش نظرات، بهترین جا برای بهاشتراکگذاری است...
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
ــــــــــــــــــــــــــ
برنامهریزی و نوشتن این مطلب چندین هفته طول کشید!

English
العربی
Swedish
François









![[آی.جدول: اسکریپت ایجاد جدول آنلاین]](/img/blocks/ijadval.png)
![[مِلکا: سیستم مدیریت مشاور املاک]](/img/blocks/melka.png)
![[پارسخوان: نرم افزار خوانای متن فارسی]](/img/blocks/parskhan.png)
![[بوکفا ۲: سیستم مدیریت آنلاین کتابخانه]](/img/blocks/bookfa.png)
![[QuranPDF: قرآن پی.دی.اف]](/img/blocks/quran_pdf.png)
![[Robi: روبات روبی]](/img/blocks/robi.png)
![[هیسسس: سیستم هیسگوی خودکار: اولین سختافزار آفتابگردانی]](/img/blocks/hisss.png)
![[آی قصه!: نرم افزاری برای تقویت داستان سرایی کودکان]](/img/blocks/iqesseh.png)
![[دُر: نرمافزار کتابخوان تدریجی]](/img/blocks/dor.png)
![[Fonta: پژوهشی درباره فونت]](/img/blocks/fonta_book.png)
![[چگونه یک تجارت الکترونیک راهاندازی کنم]](/img/blocks/ecommerce_book.png)


علی: