پنج‌شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

چه زمانی مردم بیشترین تمایل را برای کمک کردن دارند؟ (+نگاهی به روان‌شناسی اجتماعی)


از بیست امتحان و درسی که در ترم ۹۷۱ پاس کردم، تقریباً جذاب‌ترین درس، درس «روان‌شناسی اجتماعی کاربردی» بود. («تقریباً» به خاطر اینکه انصافاً همه دروس رشته روان‌شناسی و البته دروس رشته علوم قرآن و حدیث آن هم وقتی در کنار هم مطالعه شود، بسیار جذاب است)

به خصوص اینکه منبع این درس هم کتاب عالی‌ای انتخاب شده (و من صمیمانه از دست‌اندرکاران دانشگاه پیام نور جهت انتخاب منابع عالی‌شان تشکر می‌کنم):

Applying Social Psychology

https://img.aftab.cc/news/97/applying_social_psychology.jpg

در این کتاب که «انتشارات ویرایش» یک نسخه ترجمه‌شده از آن را با عنوان «روان‌شناسی اجتماعی؛ از مشکلات تا راه‌حل‌ها» منتشر کرده (و البته من به عنوان یک مترجم زبان انگلیسی انتقادات زیادی به ترجمه آن دارم)، نویسندگان با توجه به تجربیات غنی خود در حل مشکلات اجتماعی، ابتدا یک مسأله را مطرح و سپس تلاش می‌کنند ضمن بیان اصول روان‌شناسی اجتماعی، آن مشکل را نیز به عنوان یک Case-Study به صورت «کاربردی» حل کنند...

روش پیشنهادی نویسندگان در این کتاب PATH نام دارد:
- P مخفف Problem و به معنی فاز تعریف و تبیین مسأله و مشکل است.
- A مخفف Analysis و به معنی فاز تحلیل مشکل و ارائه راه‌حل‌های اولیه است.
- T مخفف Test و منظور، فاز آزمون راه‌‌حل‌ها و رسیدن به یک راه‌حل کاراتر است.
- H مخفف Help و منظور، فاز مداخله جهت کمک به حل مشکل است.

در هر فاز، نمونه‌های مختلفی مطرح شده و مراحل مختلفی مانند مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و... طی شده و حتی مثلاً یک مصاحبه حرفه‌ای با یک مصاحبه ناشیانه مقایسه شده و خلاصه به روشی خواندنی، به بهترین راه حل رسیده.

اگر از من بپرسند الان، بزرگ‌ترین مشکل ایران چیست، من قطعاً خواهم گفت که ما از نظر روان‌شناسی بسیار ضعیف هستیم؛ اما از بین همه بخش‌های روان‌شناسی، ما از نظر روان‌شناسی اجتماعی بسیار بسیار ضعیف عمل می‌کنیم. ما در بسیاری از مواقع، به روش «هر چه آید خوش آید» عمل می‌کنیم. ما به صورت علمی مشکلات جامعه را بررسی نمی‌کنیم و برای آن راه حل علمی نمی‌یابیم... ما فکر می‌کنیم کسی که مثلاً دکترای مدیریت دارد یا حتی یک روحانی است، می‌تواند همان کار روان‌شناس را انجام بدهد. ما برای مشکلات بزرگ جامعه کمتر سراغ خبره‌های روان‌شناسی اجتماعی (و جامعه‌شناسی) می‌رویم که از آن‌ها بخواهیم راه‌حل‌های علمی و اصولی ارائه کنند؛ ما به متخصصین رشته‌های روان‌شناسی اعتماد نداریم!

به هر حال، به کسانی که به نوعی مسؤولیتی مرتبط با مشکلات اجتماعی دارند حتماً پیشنهاد می‌کنم این کتاب را مطالعه کنند. ایده‌های بسیار مهمی به آن‌ها خواهد داد.

 

یک نمونه مشکل: چه زمانی مردم بیشترین تمایل را برای کمک کردن دارند؟

به عنوان نمونه، برخی نکات جالب درباره یکی از مسائلی که در این کتاب مطرح شده یعنی جذب کمک‌های مردمی بیشتر برای یک کار خیر (مثلاً در کتاب، جذب کمک مالی برای مبارزه با ایدز در آفریقا مطرح شده) را اینجا می‌آورم که برای خودِ من خیلی جالب بودند:

  • سه نوع رفتار کمک رسانی وجود دارد: ١- مداخله اضطراری (مثل کمک به قربانی یک تصادف) ٢- کمک‌رسانی سازمانی (مثل داوطلب شدن برای کمک به درخواست مدیر سازمان) ٣- سهیم شدن و اهدای منابع (مثل پرداخت پول به یک مؤسسه خیریه)
  • افراد زمانی تمایل بیشتری به کمک کردن دارند که دریافت‌کنندگان کمک بی‌گناه به نظر برسند؛ به طور کلی افراد مبتلا به یک بیماری هنگامی همدردی بیشتری را برمی‌انگیزند که مسئول بیماری خود نباشند. ص8
  • احتمال کمک‌رسانی زمانی بیشتر است که افراد با قربانیان همانندسازی کنند؛ مثلاً اگر در سن، شغل و ارزش‌ها مشابه باشند... یک راه پیشنهادی: ارائه گزارش‌های شخصی از قربانیان
  • نظریه «باور به جهان عادل» از ملوین لرنر (Melvin Lerner): افراد ذاتاً تمایل دارند باور کنند در جهانی عادل زندگی می‌کنند که در آن هر کس چیزی را به دست می‌آورد که سزاوار آن است. ص٩
  • افراد با قربانیان حوادثی بیشتر همدردی می‌کنند که مشابه آن حادثه برای خودشان اتفاق افتاده باشد.
  • پژوهش‌ها نشان داده‌اند که اگر رویدادهای بدی که برای دیگران اتفاق می‌افتد قابل پیشگیری باشد بیش از دلسوزی و ترحم، خشم را بر می‌انگیزد؛ مثلاً اگر مردم تصور کنند که کسانی که به ایدز مبتلا شده‌اند، می‌توانستند با رابطه جنسی سالم از آن پیشگیری کنند، از مبتلایان به ایدز خشمگین خواهند شد.
  • پژوهش‌ها نشان داده‌اند قربانیانی که گله و شکایت نکرده و سعی می‌کنند وضعیت خویش را بهبود بخشند کمک و همدردی بیشتری دریافت می‌کنند. ص١۴

 

انصافاً این نکات طلاست؛ به خصوص اینکه در یک کتاب جمع شده و انسان می‌تواند قبل از ارائه یک راه‌حل برای یک مشکل، ابتدا آن‌ها را مرور کند تا نکته‌ای از قلم نیفتد.

مثلاً من با خواندن نکته آخر، به آن حرف خودم که به دانشجوها می‌گفتم بیشتر ایمان آوردم: همیشه به دانشجوها می‌گویم: اگر می‌خواهید گدا هم بشوید، دوره‌های تخصصی‌اش را طی کنید! یک گدا که نکته آخر را می‌داند چقدر کمک‌های مردمی را جلب خواهد کرد و یک گدای ناشی چقدر؟

 

به هر حال، اگر مثل من به «روان‌شناسی اجتماعی» علاقه‌مند شدید (و من حدس می‌زنم که ارشد و دکترای روان‌شناسی را به این سمت ببرم) و می‌خواهید بخشی از لذتی که من در این ترم (و البته در چند سال گذشته که تازه به این باور رسیده‌ام که «لذت یعنی ارتقا از یک سطح دانش به سطح بالاتر») چشیدم را بچشید، من خلاصه دو کتاب «روان‌شناسی اجتماعی» و «روان‌شناسی اجتماعی کاربردی» را تهیه کرده‌ام، می‌توانید از طریق لینک‌های زیر دانلود و خیلی سریع نکات جذاب آن را مطالعه کنید:

خلاصه کتاب روانشناسی اجتماعی (دانشگاه پیام نور)

خلاصه کتاب روانشناسی اجتماعی کاربردی (دانشگاه پیام نور)

 

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


[ارسال شده در مورخه : دوشنبه، 24 دی، 1397 توسط Hamid]
[ #مطالب مفید مرتبط با روانشناسی]



بازدیدها از این مطلب: 5499 بار   امتیاز متوسط : 0  تعداد آراء: 0   امتیاز دهید:

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 13 با 13 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

اناری‌ام                توسط اناری‌ام در مورخه : چهارشنبه، 10 بهمن، 1397(لینک نظر)
از آنجایی که آدمیزاد موجودی است چند بعدی، رشته ها و زاویه های مختلفی به مطالعه انسان میپردازد ... که به نظرم مهمترین نکته توجه به همین چند بعدی بودن قضیه است یعنی مثلا اگر کسی دزدی میکند دلیلش فقر اقتصادی نیست... و عوامل مختلفی در انگیزش او تاثیر دارد... مثلا رواج الگوهای تجملگرایی و کمرنگ شدن الگوهای قناعت در جامعه... و افزایش شکافهای طبقاتی ... یا ضعف شخصیت که مثلا هویت خودش را به داشتن موبایل فلانطور میبیند... یا ریختن قبح دزدی که هر روز میشنود فلان میلیارد اختلاس شده است... یا آموزش های از محیط یا اقوام (خانواده) که دزدی را با تغییر عنوان! یک راه حل معرفی میکند... یا ضعف اعتقادی که حیات خودش را فقط در همین دنیا می بیند... یا عدم فرهنگ کار و تلاش که خیلی زود میخواهد به نتیجه برسد... یا ضعف قانونی که مجازات و بازدارنده های کافی ندارد ... یا رواج فرهنگ لذتگرایی... یا مصرف مواد... یا مشکلات روانی که میخواهد بدین شکل از محیط انتقام بگیرد!... یا زیست آلوده که نور هدایت را در او خاموش کرده است! و خیلی مسائل دیگر!

اینجا تلاش جالبی شده برای بررسی چند بعدی یک موضوع اجتماعی خاص در ایران (مثل یک کارگاه قابل استفاده است)
https://www.aparat.com/v/SKDez
https://www.aparat.com/v/ItYrJ
https://www.aparat.com/v/Sw8XJ
https://www.aparat.com/v/ijK9k


[ ارسال جوابیه ]