چند بار شده که دانشجوها مثل این دانشجو چنین سؤالی را مطرح میکنند:
استاد یه سوال!؟
گاهی وقتا دانشجوهای شما مثلا چندین نفرشون میان (گاها اتفاقی) در خواست میدن یک پروژه سایت رو که شما به عنوان پرژه آخر ترم ازشون خواستید و طبیعتا باید خودشون انجام بدن سفارش میدن به مرکزی که اونجا از ما درخواست میکنه که طراحی کنیم، اونوقت باید چیکارکنیم؟
شما اجازه این کارو می دید؟
یا این که باید مامور مخفی بشیم اسمشونو براتون بفرستیم بعد شما بندازینشون؟!
این سؤال در حقیقت یک سؤال شرعی است و من نباید پاسخ بدهم، اما سؤالی شبیه به این از امام خمینی (رحمة الله علیه) پرسیده شد که پاسخ ایشان بسیار جالب بود و نمیدانم چرا این پاسخ و این داستان در اینترنت ثبت نشده یا حداقل من هنوز نتوانستهام آنرا را پیدا کنم. (یادم نیست ده پانزده سال پیش کجا خوانده یا شنیده بودم)
کلاً از این نوع دو راهیها زیاد در زندگی پیش میآید که این پاسخ میتواند تا حد زیادی مشکل را رفع کند. (البته باز هم بیشتر احتیاط کنید و از دفتر مرجع تقلید خود در این مواقع سؤال کنید)
داستان از این قرار است که یکی از سربازان رژیم شاه که مأمورد به دستگیری امام میشود به ایشان عرض میکند: آقا، من از یک طرف مأمور شاه هستم و معذور و از یک طرف با شما که سید و اولاد زهرا (س) هستید طرف هستم. واقعاً نمیدانم تکلیف چیست؟ اگر بخواهم دستور را انجام ندهم، اخراج و تنبیه میشوم و اگر بخواهم انجام بدهم که با همچون شمایی طرف هستم. (و ظاهراً به امام گفته بودند که نمیشود شما دست از این قیام و ... بردارید که من مجبور به انجام این کار نشوم؟)
امام فرموده بودند: شما به وظیفه خودتان عمل کنید، ما هم به وظیفه خودمان عمل میکنیم!
حالا در مورد سؤال این دانشجو هم پاسخ میتواند همین باشد: شما به وظیفه خودتان عمل کنید، ما هم به وظیفه خودمان عمل میکنیم!
ما وظیفه داریم تمرین بدهیم و کسی که تقلب کرده و دیگران برایش طراحی کردهاند را شناسایی کنیم (که دانشجوها میدانند که من همان اول ترم هم میتوانم بگویم تو میدهی دیگران طراحی میکنند چه برسد به پایان ترم و موقع تحویل پروژه!!! هر چند که اکثر اوقات برای اینکه آبروریزی نشود و خجالت نکشد، به روی آن دانشجو نمیآورم و فقط یواشکی میاندازمش!) و وظیفه شما به عنوان کسی که برای یک مؤسسه کار میکنید این است که سفارش بگیرید و آنرا انجام دهید.
تأکید میکنم که این جمله میتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد و انسان هر چه پیش آمد را وظیفه خودش بداند و بگوید ما به وظیفه عمل میکنیم، فلانی هم به وظیفهاش... ممکن است این بیان امام استثناء و در شرایط خاصی بیان شده باشد... پس: در شرایط مشابه با موضوعی که در این مطلب بیان شد، باید از مرجع تقلید سؤال شود که تکلیف چیست.
(اگر از دوستان کسی اطلاعات فنی یعنی قرآنی و روایی در مورد این موضوع دارد و همینطور اگر کسی منبع این داستان امام را میداند لطفاً در بخش نظرات ذکر کند. من هم اگر پیدا کردم اینجا ثبت خواهم کرد)
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند