در مطلب قبل (یعنی «بیایید با هم به یک نتیجه برسیم: انسان موفق چه کسی است؟ معیارهای موفقیت چیستند؟») از شما خواسته بودم که نظر خود را در مورد اینکه شما چطور یک انسان موفق را شناسایی میکنید بیان کنید.
حدود ۲۰ نظر ارائه شد که انصافاً همه عالی بود. مثلاً:
- انسان موفق کسی است که تلاش کنه به هدفی که میخوادبرسه،برسه،نتیجه اون هرچه شدمهم نیست،مهم اینه که پشیمون نشه چه هدفی روانتخاب کرده.
- انسان موفق کسی است که موفقیت او را انسان های بزرگ با اعتقادات مختلف تایید کنند!
نیاز به تایید دیگران ندارد ولی شخصیت های بزرگ قبلی موفقیت فعلی او را تایید میکنند!
- انسان موفق کسی هست که هدف عالی زندگیش رسیدن به کمال انسانی باشه...
- به نظر من موفقیت یک احساس درونی است که برای افراد مختلف تعریف های متفاوتی داره
- انسان های موفق انسان هایی هستند که هم به امور اقتصادی اهمیت میدهند و هم به مسائل معنوی
- استفاده بهینه از وقت و امکانات با در نظر گرفتن واقعیتهای زندگی
- انسان موفق کسی است که آرامش زندگی را خود فراهم کند
- هم خودش راضی باشه و هم خدا راضی باشه.
- به نظر من انسان موفق کسی است که از همه چیز به غیر از خداوند بی نیاز باشد و شکر گزار نعمت های الهی باشد.
- به نظر من، انسان موفق کسی هست که امر و نهی پروردگارش رو به امر و نهی دلش ترجیح بده و برای کسب رضایت اون با خوشحالی و اشتیاق تلاش کنه. حتی اگر شکست بخوره.
- هر روز بهتر از دیروز
- موفیت احساس رضایت از خود و آنچه فرد انجام داده و میدهد است و هرچه احساس مذکور در فرد قویتر باشد او موفقتر است
- کسی که وظیفه ی خود را به نحو احسن انجام دهد!
- انسان موفق کسی است که خداوند از او راضی باشد.
- کلید رسیدن به موفقیت "خودشناسی"ه بیشک!
...
اما خوب، من گفته بودم که یک تعریف میخواهم که اگر حتی به یک بیدین هم ارائه کنی قبول کند. اینکه مثلاً بگوییم موفقیت یعنی رضایت پروردگار، خوب، یک انسان کافر که به پروردگار اعتقاد ندارد!؟ یا مثلاً موفقیت یک احساس درونی است. از قضا این نظر خیلیهاست و خیلیها چون از درون از کار خود راضی هستند فکر میکنند موفق هستند!! در حالی که دیگران که از بیرون آنها را نگاه میکنند حالشان از او و زندگیاش به هم میخورد!
به هر حال، من هم نظر خودم را میگویم:
ببینید، اگر شما به من یک انسان را نشان دهید و بگویید از او تست بگیر و ببین که آیا موفق است یا خیر؟ من ابتدا یک سؤال ساده از او خواهم پرسید:
«فکر میکنی هدف از آفرینش تو (یعنی انسان) چه بوده؟»
این سؤال، قطعاً از طرف او یک پاسخ خواهد داشت. حالا هر پاسخی...
یک مستند بود که یک شخص راه افتاده بود از افراد مختلف با اعقادات و ادیان مختلف این سؤال را میپرسید... (اگر اشتباه نکنم مستند Religulous بود)
هر کسی با هر اعتقادی پاسخی میداد... من با هیچ کدام از پاسخها مشکلی ندارم و نمیخواهم بگویم مثلاً باید مثل ما مسلمانان بگوید: هدف از خلقت انسان «عبادت» است. حتی جالب است که از یک نفر این سؤال را پرسید، او گفت: هدف از خلقت انسان «س...ک...س» است!!!!!! من حتی با این شخص هم مشکلی ندارم!
اما به هر حال، هر پاسخی که به این سؤال داد، باید بتواند ثابت کند تمام تصمیماتش در زندگی بر مبنای آن هدف بوده و هست!
اگر بتواند این را ثابت کند، من میگویم او انسان موفقی است.
مثلاً اگر یکی بگوید: هدف از آفرینش انسان «آرامش» بوده. مشکلی نیست. او باید توضیح دهد که آیا واقعاً «کار کردن» آرامشش بیشتر است یا «نشستن کنار دریا و گوش دادن به صدای موج»؟ احتمالاً میگوید دومی، پس اگر او سر کار برود انسان موفقی نخواهد بود چون از هدفش دور شده!
همین!
فکر میکنم آزمایش و روش خوبی برای شناسایی انسان موفق است.
هدف اصلی من از مطرح کردن این موضوع این بود که شما متوجه باشید که چه کسی را «موفق» مینامید؟ هر کس را که فکر میکنید موفق است، ابتدا از او بپرسید «فکر میکنی هدف از خلقت انسان چه بوده؟» هر پاسخی داد، ببینید او در مسیر هدف خلقتش حرکت میکند؟ یعنی میتواند ثابت کند تمام کارها و تصمیماتی که تا به حال داشته و الان دارد بر اساس آن هدف انجام و اتخاذ شده؟ اگر در مسیر هدف خلقت حرکت میکرد، مشکلی نیست، او را الگوی خود قرار دهید...
حالا واقعاً هدف از خلقت انسان چیست؟
یک مطلب انگلیسی جامع در ویکیپدیا هست با عنوان Meaning of Life (معنای زندگی) که امیدوارم دوستان مترجم ترجمه کنند و به ویکیپدیای فارسی اضافه کنند:
http://en.wikipedia.org/wiki/Meaning_of_life
هدف از خلفت انسان را از نگاه ادیان مختلف حتی دین Shinto که ما اسمش را هم نشنیدهام بیان کرده. مثلاً هدف مسیحیان را طبق انجیل اینطور بیان میکند:
to seek divine salvation through the grace of God and intercession of Christ
[رسیدن به نجات الهی از طریق فیض خدا و شفاعت مسیح]
حالا اگر یک مسیحی این را بگوید، فکر میکنم برای اینکه ثابت کند همه کارهایش بر اساس این هدف است، کار سختی در پیش خواهد داشت!
آپدیت: اگر میخواهی پاسخ من به این سؤال را بدانی، در این مطلب بیان کردهام: چه هدف والایی برای خود در زندگی داشته باشیم؟
***
اما انصافاً آزمایش جالبی است! من چند روز است دارم خودم را جای عقاید و ادیان مختلف میگذارم و به این سؤال پاسخ میدهم. هر جوابی به جز جواب اسلام را بدهی میبینی نمیشود طوری زندگی کرد که با آن هدف جور در بیاید و در عین حال «موفق» هم باشی! یعنی انسانهای موفق امروزی هر هدفی که بگویند میبینی نمیتوانند انتخابها و کارهایشان را با آن هدف توجیه کنند! مثلاً اگر یکی بگوید: هدف از زندگی «رسیدن به پول بیشتر» است. بعد ایشان باید هر کمک مالی که به دیگران کرده را انکار کند تا موفق به حساب بیاید!
خلاصه شما هر جوابی خواستید بدهید و انسان موفقش را هم معرفی کنید تا من ثابت کنم او در زندگی تصمیماتی دارد که برخلاف هدفی که بیان کرده، است، پس موفق نیست!
اما مثلاً من به شما میگویم: شخصی بوده به نام «علی ابن ابیطالب»(ع) یا «فاطمه بنت محمد»(س) که انسان موفقی بوده و خودشان هم اعلام کردهاند هدفشان «عبادت» بوده. میبینی گامی برنداشتهاند مگر اینکه در مسیر هدفشان بوده و با هدفشان قابل توجیه است. یک روز مهربانتر از پدر بوده تا به هدفش نزدیکتر شود و یک روز برادری را فراموش کرده و درخواست برادرش را رد کرده تا باز هم از هدفش دور نشود...
به هر حال، امیدوارم بدانید چه کسی را به عنوان «موفق» در نظر میگیرید و الگوی خود قرار میدهید...
یادتان هست سال ۸۷ پرسیده بودم: شما عکس چه کسی را به دیوار اتاقتان میزنید؟ فکر میکنم بعد از ۶ سال یک جواب برای آن سؤالم پیدا کردهام!
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند