چند روز پیش مسیحا (خواهرزادهی ۵ ساله) از پارک آمد و یک کاج هم دستش بود. گفت: دایی! بیا با این یه چیز درست کنیم! این، تکیه کلام و البته ترفند او شده! او میداند که هر وقت هر چیزی را بیاورد در اتاق من و بگوید «بیا با این یه چیزی درست کنیم» از بس عاشق ایجاد چیزهای جدید هستم، کارم را تعطیل میکنم و مینشینم با او یک چیز جدید ایجاد میکنیم... دلم میخواهد به او یاد بدهم که از یک برگه کاغذ ساده هم میشود یک شاهکار خلق کرد. و اگر به جنبه مادی آن نگاه کنیم، اگر کسی اهل «فکر کردن» باشد میتواند با همان یک برگه کاغذ خروارها تومان کسب درآمد کند. (اصلاً من میخواستم یک مسابقه راهاندازی کنم که در آن به هر شرکتکننده یک برگه کاغذ بدهیم. هر کس بتواند بیشترین درآمد را از طریق آن یک برگه کاغذ داشته باشد، برنده مسابقه باشد... پ... (ادامه)