جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ |  عضویت / ورود

در پیچیدگی رشته‌های انسانی: خدا همه مسائل آسان را برای فیزیک‌دانان قرار داده است


یک دیدگاه قدیمی درباره رشته‌های انسانی مانند روان‌شناسی، الهیات، زبان و... وجود دارد: این رشته‌ها آسان‌تر از رشته‌هایی مانند ریاضی، فیزیک، مهندسی، علوم پایه و ... هستند. ظاهراً در همه جوامع نیز کسانی را راهی رشته‌های انسانی می‌کنند که معدل آن‌ها کمتر است!

اما من می‌خواهم جمله‌ای از کتاب رفتار سازمانی نوشته استیون رابینز بیاورم که تمام معادلات را بر هم می‌زند: او در بخشی از کتاب، برای بیان پیچیدگی رشته‌های انسانی و به ویژه درس رفتار سازمانی به جمله‌ای زیبا متوسل می‌شود (که من هر چقدر گشتم نتوانستم گوینده این جمله را پیدا کنم):

خدا همه مسائل آسان را برای فیزیک‌دانان قرار داده است.

معادل آن در کتاب انگلیسی رابینز:

God gave all the easy problems to the physicists.

این جمله، از نظر من محشر است!

حقیقتاً راست می‌گوید. فیزیک، شیمی، کامپیوتر و... ممکن است به خاطر یک اشتباه که اشتباه بشر از ابتدای خلقت بوده و آن، توجه بیشتر به جسم است، در نگاه اول مهم‌تر و پیچیده‌تر جلوه کنند. (انسان است دیگر همیشه روح را فدای جسم کرده...) اما وقتی مسائل بشر را نگاه می‌کنی می‌بینی آن‌ها که در حوزه علوم طبیعی بوده، دیر یا زود بالاخره فرمولش کشف شده و مسأله حل شده است؛ اما کیست که مسأله دلیل تمایل بشر به «شر» را حل کرده باشد؟ کیست که فهمیده باشد فرمولِ داشتن فرزند موفق (فرزند صالح) چیست؟ کیست که فهمیده باشد تعصب خوب است یا بد؟ دلیل آن چیست؟ چطور باید آن را کنترل کرد؟ و هزاران مسأله حل‌نشده دیگر...

البته در یک نگاه دینی، دلیل پیچیدگی این مسائل مشخص است: خداوند در آیه ۸۵ سوره إسرا فرمود:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ‌ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا ‎﴿٨٥﴾

و درباره روح از تو مى‌پرسند، بگو: «روح از امور پروردگار من [و مربوط به او] است، و به شما جز اندکى از دانش داده نشده است.»

و اما رابینز برای درک پیچیدگی علوم انسانی و به ویژه روان‌شناسی و زیرمجموعه آن یعنی رفتار سازمانی، مثال جالبی می‌آورد!

این تکه را بخوانید: 

بسیار مثال جالب و صحیحی است.

مشکل اصلی علوم انسانی (از الهیات و روانشناسی بگیرید تا سیاست و اقتصاد و...) این است که همه فکر می‌کنند چیزهای زیادی در مورد آن‌ها می‌دانند و از آن بدتر آنکه فکر می‌کنند چیزهایی که می‌دانند کاملاً صحیح است!! (به‌خصوص، همه ایرانی‌ها پَر قنداقشان یک دکترای سیاست و یک دکترای اقتصاد گذاشته‌اند!!)

اگر واقعاً جمله اول مطلب را صحیح تصور کنیم، احساس می‌کنم تمام نظام آموزشی دنیا منفجر می‌شود! دیگر اینطور نخواهد بود که علوم طبیعی و انسانی اینقدر مظلوم و بی‌اهمیت واقع شوند و اساتید آن‌ها کمترین حقوق را بگیرند! دیگر دانشجویان علوم انسانی خواهند بود که باید برای بقیه رشته‌ها کلاس بگذارند که ما در رشته‌های مهم‌تر و پیچیده‌تری مشغول به تحصیل هستیم و کلی تغییر دیدگاه دیگر...

موفق باشید؛

حمید رضا نیرومند


[ارسال شده در مورخه : شنبه، 17 آذر، 1403 توسط Hamid]
[ #مطالب مفید مرتبط با روانشناسی]



بازدیدها از این مطلب: 1026 بار   امتیاز متوسط : 0  تعداد آراء: 0   امتیاز دهید:

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 9 با 9 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

[بدون موضوع]                توسط در مورخه : چهارشنبه، 5 دی، 1403(لینک نظر)
این تصویر که گذاشتید برش از چه کتابی هست؟


[ ارسال جوابیه ]

    Hamid (امتیاز : 1)
    توسط Hamid در مورخه : چهارشنبه، 5 دی، 1403
    مطلب با دقت مطالعه بشه لطفاً...


    [ ارسال جوابیه ]

      [بدون موضوع] (امتیاز : 0)
      توسط کاربر مهمان در مورخه : جمعه، 7 دی، 1403
      درست می فرمایید
      فکر کردم برشی غیر از کتاب رفتار سازمانی نوشته استیون رابینز هست


      [ ارسال جوابیه ]


محمدمهدی (امتیاز : 0)(لینک نظر)
توسط محمدمهدی در مورخه : پنجشنبه، 18 بهمن، 1403
یکی از درجه‌بندی‌های دشواری علوم، بر اساس انتزاعی یا عینی بودن و نیز موضوع آن‌هاست. از این لحاظ، جامعه‌شناسی پیچیده‌ترین علوم است؛ چرا که اذهان جمعی آدمیان موضوع آن است. پس از آن، روان‌شناسی است که علوم بررسی ذهن و فتار انسان است. بعد از آن، به ترتیب زیست‌شناسی و شیمی و فیزیک و ریاضی؛ چرا که محیط و موضوع بررسی این علوم، نوعی محدودیت در ابعاد و تعداد عوامل دخیل دارد. تعداد پاسخ‌های صحیح و عوامل مؤثر بر پاسخ‌های صحیح معیار پیچیدگی علوم است. در علوم انسانی، پاسخ در موقعیت‌های مختلف تفاوت‌های بسیاری ممکن است داشته باشد.

البته در علوم انسانی هم بررسی علمی واقعی داستان‌های پیچیدۀ بسیاری دارد. در بحث از معرفت‌شناسی (اپیستمولوژی) و روش‌شناسی (متدولوژی) و نحوۀ تحلیل و بررسی حرف بسیار است. بسیاری در همین علوم اجتماعی و رفتاری سعی کرده‌اند تحلیل رفتار انسان را به تحلیل آماری و ریاضی محدود کنند، و تحلیل کیفی را نادیده بگیرند.


[ ارسال جوابیه ]