یکی از این فیلمها، فارنهایت 9/11 بود که مایکل مور به خوبی آبروی خانواده بوش و سیاستهای آمریکا را برده است و یکی هم که به نظر میرسد اخیراً در اینترنت پخش شده است، یعنی «مشکل، ایران نیست!» یا Iran is not the problem
امیدوارم گروهی پیدا بشوند که از طرف یک مؤسسه پشتیبانی شوند و زیرنویسهای فیلمهای مستند ناب مثل این دو فیلم را به فارسی تهیه کنند که همه مردم بتوانند استفاده کنند. زبان انگلیسی فعلاً برای خیلیها نامفهوم است. (متأسفانه نمیدانم چرا فیلمهای غربی که اکثراً هدفی غیراخلاقی و برای سازندگان، هدف مالی دارند به محض ورود، زیرنویس فارسی برایشان یافت میشود. اما یافتن زیرنویس فارسی برای فیلمهای آموزنده و مستند به پیسی میرسد!)
این فیلم با کارشناسان آمریکایی و گاه، با چند نفر ایرانی-آمریکایی مصاحبه میکند و نظر آنها را دربارهی اتفاقات خاورمیانه و سیاستهای آمریکا در مقابل ایران و برعکس را جویا میشود.
جملات ابتدایی فیلم را بخوانید:
[در اوائل سال 2007، فعالان ضد جنگ در منطقه سان.فرانسیسکو در کالیفرنیا گرد هم آمدند تا فیلمی تهیه کنند دربارهی بن بست مذاکرات ایران و آمریکا. این فیلم میکوشد تا با اطلاعات غلطی که توسط حجم عظیم رسانهها در آمریکا ارائه میشود، مخالفت کند.
تفاوتهای بسیاری در ایدههای مطرح شده در این فیلم وجود دارد، اما همه موافقند که «جنگ» غیرمنطقی خواهد بود.]
در دقایق اولیه فیلم داریم:
[دو سوم نفت و گاز دنیا در منطقه خاورمیانه مرکزی است. بزرگترین منبع، عربستان است. دومین منبع، عراق است و سومین منبع، ایران. کنترل این کشورها از بعد از جنگ جهانی دوم و زمانی که آمریکا به یک ابرقدرت تبدیل شد، در دست آمریکا بوده است. برای اینکه همیشه حرف اول را بزنید، باید کنترل نفت را در اختیار داشته باشید و آمریکا همین را میخواهد... آمریکا تبادلات تجاری و نظامی خود را با دیکتاتورهای منطقه برقرار کرد. خاندان سعودی در عربستان، صدام حسین در عراق و شاه در ایران. (و تصاویری از ملاقاتهای کلینتون، بوش پدر و بوش کوچک با این افراد را نشان میدهد) کشورها و نفت آنها تحت کنترل بود. اما در ایران و عراق، کنترل، از دست آمریکا خارج شد! باید کاری کرد! بعد از یازده سپتامبر در سال 2001، آمریکا و به خصوص، رژیم بوش (به کار بردن کلمه «رژیم» توسط این کارشناس برایم جالب است)، مردم را درگیر جنگی ناپایان کرد تا امپراطوری آمریکا را گسترش دهد در لباس مبارزه با تروریسم!... آنها متوجه بودند که قدرتهایی چون روسیه، فرانسه و ... در حال گسترش نفوذ خود هستند. بنابراین، وقتی یازده سپتامبر آمد، دریافتند که این شانسی است که فقط یک بار در طول عمرشان به آنها رو میکند و فرصتی بسیار مناسب است تا خاورمیانه را دوباره شکلدهی کرد!!]
بقیه داستان جالبتر از اینهاست... ما صدام حسین را برکنار کردیم در حالی که در بسیاری از جنایتهایش پشتیبان او بودیم! و اسنادی از تجهیز عراق به سلاحهای شیمیایی نمایش میدهد... خیلیها جنگ عراق را یک اشتباه میدانند، اما این جنگ، اشتباه (Error and mistake) نبود، بلکه یک جرم (Crime) به حساب میآید!
آمار: 654956 کشته تا سال 2006 در جنگ عراق!
4.2 میلیون نفر بیخانمان.
تبدیل نفت از یک سرمایه ملی به یک سرمایه خصوصی و تصاحب قانونی نفت، بعد از تصویب اجباری قوانین، برای آمریکا کاملاً میارزید تا چند سال در عراق بماند تا دولت و قوانین مورد نظرش تثبیت شود. اما دولت منتخب مردم، تن به این کار نداد. جملاتی از قول هیلاری کلینتون در این بخش از فیلم اینطور است:
رهبران عراقی شرایط لازم برای از تصویب گذراندن قانون نفت مورد نظر ما را ندارند. ما باید پیامی به رهبران عراقی بفرستیم و اعلام کنیم که کندی پیشرفت سیاسی، قابل قبول نیست!! (آگوست 2007)
... آمریکا عراق را یک مهره کلیدی بعد از افغانستان تصور کرد که بعد از آن میتواند، ایران و سوریه را نیز تحت سلطه بگیرد و از آنجا فلسطین را برای آرامش بیشتر اسرائیل از میان بردارد. اما آمریکا کاملاً برعکس عمل کرد! بوش، قدرت آمریکا را تضعیف کرد و ایران را قدرتمندتر از گذشته کرد. در این حالت، دولتمردان آمریکا نقشهای برای یک جنگ ناعادلانه دیگر کشیدند، این بار با ایران! یک بار دیگر، هدف، تغییر رژیم اعلام شد!
با این دیدگاه، رسانهها جنگی رسانهای بر علیه ایران به راه انداختند. چرا که پیش از هر حمله، باید افکار عمومی آمریکا متقاعد میشد. همانطور که قبل از جنگ عراق، در یک نظرسنجی که پرسیده شده بود: آیا صدام حسین در حمله تروریستی یازده سپتامبر نقش داشت؟ 69 درصد مردم گزینه «احتمالاً» و 28 درصد آنها «احتمال نمیرود» را انتخاب کرده بودند.
در همین حین، احمدینژاد با اخلاقیات خاص خودش (جبهه گرفتن علیه آمریکا و اسرائیل، انکار هولوکاست و دست نکشیدن از انرژی هستهای) بهترین فرد برای زوم کردن رسانهها بود! چرا که مطمئناً با تبلیغ آنها خشم مردم آمریکا برانگیخته خواهد شد.
میشل پلیتنیک، عضو کمیته ضد جنگ «صدای یهودیان برای آرامش» میگوید: ایران همیشه یک نقش منطقی و متعادل در صحنه سیاست جهانی داشته است، اما درهای این کشور بعد از انقلاب، به روی آمریکا بسته بوده است، ولی برخی اروپائیان با ایران روابط خوبی داشتهاند.
... در ادامه، جنگ روانی رسانهها بر علیه احمدینژاد به راه میافتد و دهها بار تکرار یک جمله از رئیس جمهور احمدینژاد: اسرائیل باید از روی نقشه محو شود...اسرائیل باید از روی نقشه محو شود... در حالی که این جمله، یک «mistranslation» (اشتباه در ترجمه) بوده است!! صحبت اصلی احمدینژاد، تغییر رژیم در اسرائیل بوده است، نه آغاز یک جنگ!!
سؤال یک خبرنگار از احمدینژاد: شما پیشنهاد میدهید اسرائیل از روی نقشه حذف شود؟
جواب رئیس جمهور: پیشنهاد ما واضح است: به فلسطینیان اجازه دهیم در یک رفراندوم آزاد، سرنوشت خود را تعیین کنند.
و خلاصه، به 1953 بر میگردد، زمانی که نگذاشتند اقدام مصدق، اولین منتخب مردم در انتخابات که نفت ایران را ملی کرد، به بار بنشیند و شاه را با پشتیبانی کامل خود روانه صحنه کردند. حالا دیگر نفت ایران در کنترل آمریکا، انگلیس و فرانسه بود.
جریان انقلاب را به خوبی روایت میکند.
به حمله صدام حسین میرسد که قصد تصاحب نفت خوزستان را داشت.
جنگی که نزدیک به نیم میلیون ایرانی در آن کشته شدند. این جنگ، بیش از هر چیز چهره آمریکا را نزد ایران منفورتر کرد. چرا که ما عراق را از نظر مالی، تکنولوژی و اطلاعات نظامی ساپورت کردیم. از جمله عکسهای ماهوارهای برای کمک به بمباران نقاط مهم ایران! (این یکی واقعاً برایم تازگی دارد)
کمک به صدام حسین برای خرید سلاح از آمریکا و اروپا.
آمریکا حتی بعد از اینکه فهمید عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرده است، به پشتیبانی خود ادامه داد.
از اینجا به بعد، انگار فیلم روند همیشگی فیلمهای ضد ایرانی را پیش میگیرد.
یک جوان به نام آقا شهاب لایقی (از قضا، مثل ما کارشناس نرمافزار است) لب به سخن میگشایند و از خطرناک بودن حکومت ایران برای ایرانیان صحبت میکنند! و حکومت جاری ایران را یک دیکتاتور میدانند.
یک دختر خانم ایرانی-آمریکایی (که از خانمهای دیگر فیلم کمی لختتر به نظر میرسند) و در پایان فیلم فهمیدم که متن فیلم توسط ایشان خوانده میشده، از محدود کردن خانمها در ایران میگویند و البته معتقدند که آمریکا با حمله، کار را خرابتر خواهد کرد.
و اشخاصی که سال 1979 و 1980 به ایران سفر کردهاند (همان روزهای اول انقلاب) از خاطرات بدشان دربارهی انقلاب اسلامی میگویند! (روزهایی که هنوز ما رفراندوم هم برگزار نکرده بودهایم!) البته آنها هم معتقدند که حمله به ایران یک اشتباه است.
مجید برادر هم از قدرت دانشجویان در ایران میگوید و از قدرت زنان و کارگران.
شهاب خان هم میگوید: ما باید فکر کنیم چطور میتوانیم بهترین کمک را به مردم ایران کنیم!!
و این صحبتها را خیلی زیبا وصل میکند به انتخاب جناب حجة الاسلام خاتمی!! به شاهکار آقای خاتمی، یعنی 18 تیر هم اشارهای دارند.
جملهی جالبی دربارهی انتخاب ایشان دارد: او انتخابات را با شعار پشتیبانی از زنها و جوانان برد. جوانانی که والدین خود را تحت فشار قرار دادند تا به او رأی دهند. (جملهی انگلیسی: He won the election in large part due to support women and the country's youth who pressed their parents to vote for him)
از اینجای فیلم که بگذریم، میرسیم به برنامهی هستهای ایران. برخی جملات قشنگ این قسمت را به صورت پراکنده میآورم:
- آمریکا در حالی با برنامهی هستهای ایران مخالفت میکند که اسرائیل با 100 تا 200 کلاهک هستهای، هند با 100 تا 140 کلاهک هستهای و پاکستان به 60 کلاهک هستهای، نه تنها جزء MPT نیستند، بلکه آمریکا هنوز آنها را در توسعه برنامهی هستهایشان پشتیبانی میکند.
- شورای امنیت، هیچ وقت، حتی هنگامی که در جنگ ایران و عراق ثابت شد که صدام حسین از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرده است، از ایران دفاع نکرد! اینجا بود که ایران فهمید باید خودش از خودش دفاع کند.
- وظیفه آژانس بین المللی انرژی اتمی یا IAEA این است که برنامه هستهای کشورهای مختلف را مانیتور کند (بررسی کند) و اگر متوجه شد که کشوری در حال توسعه سلاحهای غیرصلحآمیز اتمی هستند، به UN یا سازمان ملل گزارش کند. سپس، شورای امنیت (Security Council) در سازمان ملل، تصمیم میگیرد که در برابر این کشور از تحریمها (Sanctions) استفاده کند و یا زور (Force). دربارهی ایران، هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند ایران در حال ساخت و یا حتی تصمیم به ساخت سلاحهای اتمی دارد. البرادعی بارها تأیید کرده است که هیچ خلافی در برنامهی هستهای ایران مشاهده نشده است. (جملات البرادعی را پخش میکند که همین جملات از زبان او گفته میشود)
البته در پایان فیلم، پسر بچه قویتر دست از سر ضعیفتر بر میدارد و جملهای در فیلم گفته میشود: مشاجره، توسط آمریکا شروع شده است و آمریکا قدرت آن را دارد که به آن پایان دهد.
- جملاتی از خشنترین سیاستمدار آمریکا، یعنی جان.بولتون پخش میکند که میگوید: ما سازمان ملل را مجبور خواهیم کرد که کاری را انجام دهد که ما میخواهیم! و این همان چیزی است که باید باشد!!
- راوی فیلم: آمریکا از اتمی شدن ایران و حتی مجهز شدن به سلاح اتمی نمیترسد، بلکه تنها از یک چیز میترسد: بیشترین حجم نفت خام خاورمیانه در بخش «شیعه نشین» آن است. (ایران با 93 درصد شیعه، بخش شیعهی عراق با 60 درصد جمعیت و بخش شیعه نشین عربستان که آنها اطراف خلیج فارس را احاطه کردهاند. واشینگتون از تشکیل یک جبهه مخالف شیعی که بیشترین حجم نفت دنیا را در کنترل دارند، میترسد!
و شاید سازمان همکاری شانگهای با حضور چین و روسیه و ایران (به عنوان ناظر) و بدون حضور آمریکا، موجب تشکیل یک شبکه امنیتی انرژی میشود و در نهایت موجب افت قیمت دلار خواهد شد و مشکلات اقتصادی برای آمریکا، عظیم خواهد بود.
و اما گفته میشود ایران تروریسم را حمایت میکند
برخی جملات کارشناسی که صحبت میکند زیباست: بیایید به آفریقای جنوبی نگاهی بیندازیم، زمانی، ما میگفتیم: ماندلای بیگناه (منجی آفریقاییها) یک تروریست است، اما اکنون ما میدانیم که او آزادی را برای مردمش به ازمغان آورد، همینطور دربارهی ایران. ما باید ببینیم کشور ما چه کار کرده است! حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم ما از تروریسم در آفریقا، آمریکای مرکزی (در سالهای 1980) و بسیاری از آشوبهای ما که موجب مرگ میلیونها انسان بیگناه شده است.
- در حالی که آماری از عراق نشان میدهد (78 درصد از مردم معتقدند لشگرکشی آمریکا موجب خشونتها و درگیریهای بیشتری شده است. 71 درصد از مردم خواستار خروج نیروهای آمریکایی تا سپتامبر 2007 هستند.) در این حالت، آمریکا میلیونها دلار خرج برقراری دموکراسی(!) در ایران کرده است. یافتن و مجهز کردن برخی از اعراب در خوزستان، ترکهای آذربایجان در شمال ایران، مردم کرد در غرب ایران و بلوچیها در جنوب شرقی ایران که به پاکستان نزدیکترند، اینها کارهایی است که آمریکا علیه ایران انجام داده است (به عکس زیر دقت کنید). (خواهش میکنم کمتر در دام این خبیثها بیفتید و این جوکهای ترکی و لری و رشتی و ... را تمام کنید و بین هم پخش نکنید)
- یک کارشناس میگوید: ما نباید خودمان را تافته جدا بافته تصور کنیم. تاریخ نشان میدهد که هر کشوری که خود را یک استثناء نسبت به قوانین تصور کرده است، با مشکلات فراوانی رو به رو شده است. ما خودمان تولید کننده و گسترش دهنده تسلیحات اتمی هستیم، حال، چطور میتوانیم کشوری را از دستیابی به سلاح اتمی باز داریم؟
عجب راهحلهای قشنگی ارائه میکند! حیفم میآید آنها را هم نیاورم:
مشکل برنامهی هستهای ایران را چطور حل کنیم؟
- باید به تهاجمات مختلف تبلیغاتی علیه ایران پایان دهیم.
- به تحریمها علیه ایران پایان دهیم.
- قوانین و اهداف NPT را رعایت کنیم.
- با احترام وارد مذاکره شویم.
تغییرات بنیادی که دیر یا زود باید اتفاق بیفتد:
- تبدیل شورای امنیت سازمان ملل به یک سازمان چرخشی بدون عضو ثابت و بدون وجود حق وتو برای کشورهای خاص
- پذیرش نقش و اقتدار دادگاه جهانی
- پیروی از قوانین بین المللی
- آمریکا باید از افغانستان، عراق و کلاً خاورمیانه خارج شود
- پرداخت غرامت به کشورهای زیان دیده
- پایان دادن به قرارداد آمریکایی در عراق
- کمک به فلسطین و اسرائیل برای رسیدن به آرامش، با وتو نکردن بیانیههای شورای امنیت دربارهی برگشت به مرزهای سال 1967
- دست برداشتن از تفکر امپراطوری بودن آمریکا
به نظرم فیلم، به جز جاهایی که به خود اجازه داده در مورد قوانین و حکومت ما اظهار نظر کند، بسیار منطقی و مستند ساخته شده است. (این که میگویم «به خود اجازه داده» حقیقتاً اظهار نظر در مورد چیزی که معمار آن شخصی مثل امام خمینی باشد، با یک کلاس و دو کلاس سواد و اینجور چیزها ممکن نیست! مثل اینکه من از دانشگاه آزاد مهندسی معماری بگیرم، بعد در مورد برجهای بحرین بخواهم اظهار نظر کنم!!)
از آنجا که در پایان فیلم این جمله درج شده: «با دوستان، خانواده و همکاران خود صحبت کنید و کمک کنید که مذاکرات دربارهی ایران را تغییر دهیم» خواستم این فیلم را معرفی کنم تا دست به دست بچرخد.
سایت رسمی فیلم، اینجاست:
http://www.iranisnottheproblem.org
و این هم لینکهای دانلود مستقیم فیلم، با حجم 700 مگابایت:
دانلود:
http://ia310816.us.archive.org/3/items/dment1/inp.avi
یا
http://vip-file.com/download/23405d344282/ira.avi.html
خرید پستی:
این محصول (به درخواست دوستان) به فروشگاه سایت افزوده شد، اگر اینترنت پرسرعت ندارید، میتوانید از طریق لینک زیر با مبلغ 1500 تومان سفارش دهید:
http://aftab.cc/shop/51--iran-is-not-the-problem.html