نمیدانم در خانواده شما هم مثل خانواده ما همه چیز به شکل سنتی و توسط خودتان ساخته میشود یا خیر؟ مادر ما خوشبختانه تقریباً هر چیزی که بشود با دست ساخت را خودش باید درست کند (ماست، رب گوجه، رب انار، آبغوره، آبلیمو، انواع مربا و...) (زمانی که بابای خدابیامرز ما بقالی داشت، او از میوههایی که ته صندوقها میماند و مشتری ممکن بود با وجود میوه تازه آنها را نخرد، انواع این محصولات را تهیه میکرد و بابا به مشتریهایی که عاشق دستپخت حاجخانم شده بودند میفروخت و بخشی از مخارج ۷ عضو خانواده از این طریق تأمین میشد. علاوه بر این زحمات، بسیاری از وسایل خانه حاصل قالیهای ابریشمیای است که حاج خانم بافته... اینها را جهت اطلاع خانمهایی گفتم که به جای انجام این کارهای زنانه و گاهی بسیار پردرآمد، به شغلهای فرسایشی مردانه با حقوق نهچندان بالا رو آوردهاند...)
اما یکی از چیزهایی که او در ساختش استاد است، لواشک است! و البته من متأسفانه هیچ وقت نتوانستهام به خاطر معده حساس به اسیدی که دارم لواشک بخورم. (اگر بخورم باید شب تا صبح به خودم بپیچم! توجه دارید که لواشک یعنی تمام اسید میوه! یعنی همان یک ذره آبی هم که داشته تبخیر شده و کاملاً اسید آن مانده! بنابراین کسانی که معده ضعیفی دارند به هیچ وجه سمت لواشکهای ترش نروند...)
اما بر حسب اتفاق، چند روز پیش، حاج خانم یک لواشک درست کرد که بسیار بسیار خوشمزه بود و من وقتی خوردم متوجه شدم چندان اسیدی هم نیست که معده را اذیت کند.
گفتم به شما جریان را بگویم، شاید به خصوص برای خانمها و دخترهای سایت مفید باشد: آلوهای زرد درشت که بسیار رسیده بود به انضمام مقداری زردآلو. فاجعه خوشمزه است!
اگر این آلو به تنهایی لواشک شود باز هم اسیدی میشود و امثال من (یعنی سوداویها) نمیتوانند بخورند اما اگر زردآلو که بسیار برای کاهش سودا مناسب است با آن مخلوط شود، خنثی میشود.
خلاصه، این هم یک تجربه خوشمزه که گفتم با شما در میان بگذارم.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند