شاید بیش از همه در آفتابگردان درباره مسجد مطلب ارسال کرده باشم و احتمالاً به خاطر این است که من عاشق مسجد هستم و اصلاً در مسجد دوباره متولد شدم! (این روزها دقیقاً بیستمین سالگرد ورود من به مسجد و در حقیقت تولد و بیستسالگی من است!) از قضا مطالبی که درباره مسجد نوشتهام را بیشتر از همه مطالب دوست دارم و احساس میکنم کمکم باید «مسجد مجازی آفتابگردان» را راهاندازی کنیم. برخی مطالب سالهای اخیر در ادامه آمده است که از دوستانی که دائم پیام میدهند که چرا مطلب جدید ارسال نمیکنید، خواهش میکنم که اگر نخواندهاند بخوانند:
- کانونهای فرهنگی مساجد، جای خوبی برای شروع تدریس و مدرس شدن
- پیشنهادی به نوجوانان و جوانانی که دوست دارند «مذهبی اصولی» بار بیایند
- ده نکته که در برگزاری مجالس مذهبی باید به آنها توجه شود
- masjedidea.ir ؛ سایتی ویژه مسجدیها (+فراخوانی جهت کمک به ساخت یک مسجد)
- مسجد کالا؛ نیازمندیهای مساجد / سایتی که مسؤولین مساجد به آن نیاز خواهند داشت
- نکاتی که باید در معماری مساجد در نظر گرفته شود
- بصیرت! (چند جملهای در باب جهاد اقتصادی)
و اما، با توجه به اینکه در ماه رمضان به دلم نمینشیند که نماز را بعد از افطار بخوانم، همان موقع اذان میروم مسجد و با توجه به اینکه خوشبختانه یک رسم بسیار عالی چند سالی میشود که جا افتاده و مساجدی که هنگام اذان، نماز را برگزار میکنند یک افطاری مختصر هم میدهند، نکاتی درباره افطاری دادنها به نظرم میرسد که بد نمیبینم بیان کنم، چون مطمئنم به گوش کسانی که باید برسد، میرسد:
۱- به این رسم ادامه دهید
اولاً کاملاً تأیید میکنم که خواندن نماز در هنگام اذان، بسیار بسیار باحالتر از خواندن آن بعد از افطار است. مردم هم بیشتر استقبال میکنند. من گاهی که مثلاً به خاطر مهمانی، بعد از افطار به برخی مساجد میروم، میبینم جمعیت بسیار کمتر از مساجدی است که هنگام اذان نماز میخوانند. با اینکه به نظر میرسد مثلاً مردم برای شکم ارزش بیشتری قائل شوند و به «اول سجود، بعد از وجود(!!!!)» معتقد باشند اما واقعاً در عمل اینطور نیست!
اما برگزاری نماز در هنگام اذان (قبل از افطار) توجه به نکاتی را لازم دارد:
۲- قبل از برگزاری نماز، یک افطاری ساده به مردم بدهید:
یک اشتباه بزرگ در مساجد این است که سریعاً بعد از اذان نماز را شروع میکنند و برای اینکه مردم زودتر به سفره افطار برسند، همه اهداف نماز جماعت را خراب میکنند:
-- اولاً کسی که در این روزهای طولانی و گرم روزه گرفته، ده دقیقه زودتر افطار کند و یک لیوان آب بخورد، خودش ده دقیقه است! پس مساجدی که بدون افطار اولیه نماز را برگزار میکنند از نظر جسمی یک فشار اضافه به بدن روزهدار تحمیل میکنند. نماز مغرب و عشا به طور متوسط نیم ساعت طول میکشد و تا روزهدار به سفره افطار برسد شاید ۴۵ دقیقه بشود! این میتواند حتی خطرات جسمی شدید ایجاد کند. خوب، خیلی راحت میشد قبل از اقامه نماز، یک سینی حاوی آب ولرم و یک بامیه به همه تعارف کرد که این مشکل رفع شود. بعد از نماز اگر افطاری مفصلتری بود، پخش میکنید...
من خودم چند سال است که این روال را طی میکنم: در اکثر اوقات، با ماشین به مساجد میروم، داخل ماشین یک فلاکس آب معمولی (یعنی آب شیرین که از شیر پر کرده باشم) میبرم و در یک نایلون جیبی، دو بامیه و دو خرما میگذارم. دمِ درِ مسجد، در ماشین میمانم تا اذان تمام شود، سریعاً این افطاری کوچک را میخورم و با خیال راحت میروم داخل مسجد و نماز... اگر هم ماشین نبرم باز هم در جیبم بامیه و خرما را میبرم و از آبدارچی مسجد یک لیوان آب ولرم میگیرم و در یک گوشه که کسی نبیند افطار میکنم و بعد، نماز...
-- اکثر افرادی که افطار نکردهاند در تمام طول نماز حواسشان به این است که این نماز کِی تمام میشود که به افطار برسیم! در حالی که اگر مثلاً یک لیوان آب و خرما پخش شده بود، آن هول و ولع بسیار کمتر میشد.
-- تقریباً در تمام مساجدی که رفتهام، امام جماعت چنان نماز را تند میخواند که به قول یکیشان اگر کمی تندتر برویم، پلیس جریمه میکند!!! واقعاً این نماز، چیزی جز رفع تکلیف و یک نماز مزاحم است!؟ خیلی راحت میشد با آن ترفند که گفتم یعنی یک افطاری ساده و سریع قبل از نماز، به راحتی این مشکلات را رفع کرد.
-- یکی از دلایلی که ممکن است برخی مساجد با این ایده (افطاری اولیه قبل از نماز) مخالفت کنند، برخی تندرویها در دین است: ۱- ممکن است برخی پیرمردها (که احتمالاً روزه نیستند!) بگویند اگر مثلاً خرما پخش کنیم، لای دندان نمازگزاران میرود و این مکروه است! ۲- ممکن است بگویند خواندن نماز با دهان روزه ثواب بیشتری دارد! ۳- ممکن است بگویند اگر بخواهیم این افطاری را پخش کنیم، وقت فضیلت نماز مغرب میگذرد!
من گاهی که این مسائل را میشنوم واقعاً خونم به جوش میآید! یعنی شما حاضرید سلامتی کلی انسان به خطر بیفتد، نماز که قرار است انسان را به معراج ببرد، ماستمالی بشود اما مثلاً لای دندان نمازگزاران کمی خرما نرود!؟ آن وقت آقای خشکمقدس، اذان را که گفتند دیگر روزه معنا دارد که تو بخواهی با دهان روزه نماز بخوانی و ثواب بیشتری ببری!؟ فردا که هزار بیماری سنگ کلیه و ... گریبان این نوع روزهداران را گرفت و دیگر نتوانستند روزه بگیرند، سوءاستفادهچیها نمیگویند مسلمانها فلان جور هستند؟
همانطور که تأکید کردم، شما میتوانید بامیه به همه تعارف کنید که خیلی راحت در دهان آب میشود و چیزی لای دندانها باقی نمیماند. یک لیوان آب ولرم هم که میخورند و هر چه هست پاک میکند.
اگر هوشمند باشیم و انسانهای فهمیده اداره مساجد را به عهده بگیرند (و نه کسی که در جوانی رنگ مسجد را ندیده و حتی مسجد را فحش میداده و حالا که معتاد و پیر و از کار افتاده شده و از جایی حقوق ندارد، آمده مستخدم مسجد شده)، همه این مسائل را میتوان به بهترین شکل مدیریت کرد که نه مشکل جسمی و امثالهم پیش بیایم و نه نماز ماستمالی شود و معنویت آن فدای شکم شود.
۳- خواهش میکنم دمای آبسردکنها را کم کنید!
اگر هنگام اذان مغرب در ماه رمضان در مساجد باشید، خواهید دید که اطراف آبسردکن پس میشود از نمازگزاران مظلوم که به محض دخول وقت شرعی، لیوان لیوان آب یخ را پر میکنند و تند تند سر میکشند که به نماز برسند! همین دیشب دیدم سه نوجوان مظلوم که عقلشان نمیرسید چه بلایی ممکن است سر کبد و معده و... بیاید، به محض اینکه نماز تمام شد، چندین لیوان از آب به شدت یخ آبسردکن را سر کشیدند و من واقعاً دلم میخواست گریه کنم! گناه هر کدام این مشکلات گردن آن هیأت امناء و آن امام جماعت بیتوجه و بیخیال است. عزیزم، کمی دقت! کمی هوشیاری! نمیبینی یک کتری خالی از آب که داغ شده باشد را اگر یک پارچ آب روی آن بریزند چه بلایی سرش میآید؟ این معدهها و کبدی که بیش از ده ساعت در این هوای داغ روزه بوده اگر آن آب یخ واردش شود چه یلایی سرش خواهد آمد؟ چرا ما اینقدر بیخیال شدهایم؟
من عاجزانه التماس میکنم که در ماه رمضان دمای آبسردکنها را به دمای معمولی بدن (مثلاً ۳۵ درجه) برسانید. اگر نمیشود، اصلاً به برق نزنید و آب معمولی در آن جاری کنید که آن مظلومهایی که حق دارند که قبل از نماز کمی آب بخورند، بیچاره نشوند. امام جماعت عزیز، خواهش میکنم به این مردم مظلوم بگو که اگر میخواهند آب بخورند، آب یخ نخورند. آب جوش هم نخورند. برخی مساجد هم میآید قبل از نماز چای جوش(!) پخش میکنند. نمازگزار بیچاره مجبور است برای اینکه به نماز برسد سریعاً چای را سر بکشد!
۴- در افطاری دادن، شأن نمازگزاران را حفظ کنید
یکی از صحنههای نهچندان جالب که در مساجدی که افطاری میدهند مشاهده میشود، هجوم افرادی است که از شأن مسجد چندان مطلع نیستند. مثلاً اصلاً کلاً نماز و روزه نمیداند چیست اما حالا فعلاً در ماه رمضان اهل نماز اول وقت در آن مسجدی که افطاری چرب و چیلیتری میدهد شده! خیلی از گداها و... در این روزها اهل نماز جماعت اول وقت میشوند! من گاهی نگاه میکنم میبینم وسط نماز سرش را میگرداند و میگردد دنبال سفره و غیره! خوب، حالا تصور کنید بعد از نماز، سفره پهن کنند و مثلاً شخصی که پزشک است، استاد دانشگاه است و... بخواهد با این افراد سر یک سفره بنشیند! هر چند من اصلاً از مسجد از همینش خوشم میآید که انسان یاد میگیرد که خودش را بالاتر از بقیه نداند و بفهمد که در پیشگاه خدا گدا و فقیر و غنی و کوچک و بزرگ، همه در یک صف و در یک سطح قرار میگیرند و فقط تقوا است که برتری میدهد، اما به هر حال باید شأن مسجد و شأن افراد حفظ شود. یکی از دلایلی که مثلاً خیلی از به اصطلاح آدمباکلاسها وارد مسجد نمیشوند این است که انضافاً برخی مساجد پرشده است از افراد با سطوح بسیار پایین. در احکام مساجد آمده است که از ورود دیوانه و یا بچههای کوچک که ممکن است شأن مسجد را حفظ نکنند، خودداری کنید. گاهی ما میگوییم بگذار آن دیوانه و آن بچه هم بیاید اما حواسمان نیست که ممکن است از آن طرف کلی انسان فهمیده را از دست بدهیم... (عزیزی که دوست داری روی نظر خدا و ائمه حکم بدهی و مثلاً میگویی بگذار آن بچه بیاید مسجد و در مسجد باشد، مشکلی نیست، هر شیطنتی که خواست، انجام بدهد، آیا آنقدر زکاوت داری که جوانب این تئوریات را هم بررسی کنی؟ آیا میتوانی مثلاً بگویی این تئوری تو چه تأثیری طی صد سال یا هزار سال آینده دارد؟ حکمی که شرع میدهد معمولاً با در نظر گرفتن تأثیرات بلندمدت آن است؛ یعنی کافیست پس از مدتی مساجد پر شود از بچههایی که شأن مسجد را حفظ نمیکنند و یا افراد دیوانه و به مرور تمام باسوادها و بزرگان در شأن خود نبینند که وارد مسجد شوند...)
به هر حال، نظر شخصی من این است که نباید در مسجد سفره پهن شود. بلکه هر افطاریای که قرار است داده شود، باید بعد از نماز تحویل نمازگزار بدهید که ببرد خانه... به هر حال، اینکه مثلاً نماز اینجا برگزار شود و بعد بگوییم مردم بفرمایید در فلان قسمت که سفره پهن است، افطار کنیم، این در شأن خیلیها مثل من نیست که سر آن سفره حاضر شوند. من در این مساجد به محض اینکه نماز تمام شود سریعاً فرار میکنم که به سفره نرسم چون احساس میکنم نگاه خوبی به این حالت نمیشود (انگار آمدهایم رستوران و نه نماز جماعت!)... اما مساجد فهمیدهتر، هر افطاریای که دارند را دمِ در و هنگام خروج از مسجد به نمازگزار میدهند که ببرد و یا در محوطه حیاط مسجد بخورد و این بسیار محترمانهتر به نظر میرسد.
۵- کار فرهنگی فراموش نشود!
برخی مساجد را دیدهام که اصلاً انگار نه انگار که این نمازها و افطاریها و... یک هدف معنوی و فرهنگی دارد! فقط دنبال این هست که افطاری چرب و چیلیتری بدهند و... . باید کمی فکر کرد که چطور میشود در کنار این قضایا فرهنگسازیهایی نیز انجام داد؟ مثلاً یک مسجد، در هر بستهی افطاری یک حدیث زیبا قرار داده بود و اعلام کرده که در انتهای ماه رمضان از این احادیث یک مسابقه برگزار میکند و جوایزی مثل زیارت مشهد هدیه میدهد... یا مثلاً نشریات داخلی آماده شود (یاد آن نشریاتی افتادم که ۱۶ سال پیش در مسجد آماده میکردیم و جریانش را در مطلب «جوانی کجایی که یادت به خیر» گفتهام)
و یا تشویقها و مسابقاتی برای آشنا کردن مردم با عظمت نهجالبلاغه و قرآن و بهکارگیری عملی آن در زندگی در نظر گرفته شود (البته باید از آن حالت کلیشهای و سنتی و تکراری که یک برگه ساده بدهیم که هیچ کس نگاه نکند و دور بیندازد خارج شود) و یا به نوعی کار شود که افراد از همین افطاریها به مرور جذب مسجد و نماز جماعت شوند.
خلاصه، خیلی کارها میشود کرد که نیاز دارد باسوادها و باکلاسهای مسجد بنشینند و همفکری کنند و از این فرصتها و نعمتها و برکاتی که ماه رمضان دارد نهایت بهره را برای انسانسازی ببرند.
ممکن است نکات بیشتری به مرور به ذهنم برسد که به مطلب اضافه خواهم کرد. (شما هم اگر نکته و تجربهای در مورد این مطلب دارید حتماً در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید)
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند