پنج‌شنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

پیش‌نمایش مات آزمون؛ ای کاش همه مدرسین قبل از امتحان چنین کاری کنند!


درس طراحی الگوریتم را می‌شود سخت‌ترین درس رشته کامپیوتر دانست! در ترمی که گذشت، این درس را با گروهی از دانشجوها داشتم و ترس از این درس را می‌شد در پیام‌هایی که دائم ارسال می‌کردند فهمید: استاد از چه مباحثی بیشتر سؤال میاد؟ چند تا سؤال می‌دید؟ از پیچیدگی زمانی چطور سؤال میاد؟...

من خودم همیشه امتحاناتی را خراب می‌کنم که نمی‌دانم طراح سؤال چطور می‌خواهد سؤال بدهد؟ یعنی مشکلی با خواندن درس ندارم اما مشکل اصلی این است که نمی‌دانم دقیقاً چه نکاتی مد نظر طراح خواهد بود؟ مثلاً در امتحانات پیام نور، خدا نکند طراحی سؤالات پایان‌ترم یک درس را به استادی بدهند که نتواند خودش را جای دانشجو بگذارد! نامرد برمی‌دارد تمام سؤالات را از شخصیت‌های کتاب می‌دهد! مثلاً: نویسنده فلان کتاب کیست!؟ یا فلان آیین توسط چه کسی پایه‌گذاری شد؟ حالا تصور کنید پنجاه نفر نامشان در آن درس ذکر شده... خوب بگو عزیزم، اولاً دانستن نام نویسنده یک کتاب و... چه درد بزرگی را از جامعه درمان می‌کند؟ ثانیاً تو خودت زمانی که دانشجو بودی می‌توانستی نام این همه آدم و آثارشان را به خاطر بسپاری و غاطی نکنی؟ ثالثاً مگر می‌خواهی از دانشجوها مچ بگیری؟

مهم‌ترین هدف از امتحانات میان‌ترم همین است که دانش‌جوها با نوع طراحی سؤال توسط مدرس آشنا شوند.

اما به هر حال، باز هم ابهام در تعداد سؤالات، نوع سؤالات و... همیشه دانشجو را بلاتکلیف و سردرگم نگه می‌دارد و در این حالت او واقعاً نمی‌تواند درس را درست بخواند... (ما انسان‌ها وقتی در یک موقعیت بلاتکلیفی و ابهام قرار بگیریم، خیلی از انرژی‌مان بیهوده صرف فکر کردن به آن موقعیت می‌شود و نه فکر کردن به کاری که قرار است انجام دهیم. یعنی مثلاً دانشجو ساعت‌ها وقتش صرف این می‌شود که حدس بزند از چه مبحثی و به چه صورت سؤال خواهد آمد در حالی که او می‌توانست این وقت را صرف یادگیری آن مبحث کند)

این شد که این ترم وقتی استرس‌های بچه‌ها را دیدم، ناخودآگاه فکری به ذهنم رسید!

دو سه روز مانده به امتحان، این عکس از سؤالات پایان‌ترم را به دستشان رساندم که در گروه‌شان به اشتراک بگذارند:

https://img.aftab.cc/news/96/algorithm.jpg

 

اگر این درس را پاس کرده باشید متوجه می‌شوید که من در حقیقت هیچ کمک خاصی به آن‌ها نکرده‌ام، فقط با نمایش حالت کلی برگه امتحان، بسیاری از استرس‌های آن‌ها را کم کرده‌ام و به مغزشان کمک کرده‌ام که یک دسته‌بندی از مباحث داشته باشند. کمک نکرده‌ام چون فقط عنوان هر فصل را برایشان واضح گذاشته‌ام و هر چیزی که لو برود که دقیقاً سؤال چیست را مات کرده‌ام!

من همین چیزها را در طول ترم می‌گفتم؛ یعنی مثلاً می‌گفتم: حتماً از مرتب‌سازی یک سؤال خواهد آمد. یا مثلاً حتماً از کد هافمن سؤال خواهد آمد و... اما نمی‌دانم چرا ما انسان‌ها تا چیزی را نبینیم باور نمی‌کنیم! دیدن شمایل کلی برگه امتحان کمک می‌کند که دانشجو باور کند که از فلان مبحث حتماً یک سؤال خواهد آمد و آن مبحث را به طور کامل خواهد خواند و خواهد فهمید!

نتیجه؟

من این را روی یک درس دیگر هم تست کردم، باور نمی‌کنید در هر دو درس، چقدر نتایج جالب بود! در برگه‌ها بسیار بسیار خوب درخشیدند! پاسخ‌ها طوری بود که معلوم بود بدون استرس و بدون ابهام (یعنی با قطعیت) آن مبحث را خوانده‌اند و فهمیده‌اند.

قطعاً از این پس برای همه امتحانات همین کار را خواهم کرد.

https://img.aftab.cc/news/96/network.jpg

این ایده، یک حالت «حل معما» در ذهن دانشجو ایجاد می‌کند که مثلاً سؤال مربوط به «جستجوی دودویی» چه خواهد بود؟ همین سؤال باعث می‌شود مبحث جستجوی دودویی را در ذهنش دسته‌بندی کند، بعد خودش برای خودش سؤالات مختلفی از آن مبحث در ذهنش طرح کند و هر سؤال را رتبه و درجه‌ای از احتمال بدهد و نسبت به احتمال، موارد محتمل‌تر را بیشتر یاد بگیرد... (دقیقاً چیزی که یک مدرس از یک دانشجو انتظار دارد!)

 

فقط باید بخش‌هایی که مات یا واضح می‌شود به طور کاملاً هوشمندانه انتخاب شود که باعث نشود دانشجو بفهمد که از یک مبحث سؤال نمی‌آید و آن را به طور کامل حذف کند و نخواند... باید طوری تنظیم کرد که او مجبور باشد کل مباحث را بخواند اما مباحث مهم‌تر را بیشتر بخواند و یاد بگیرد. مثلاً وقتی در یک سؤال «انواع شبکه» را واضح کرده‌ام، او مجبور می‌شود تمام انواع شبکه را با جدیت بخواند.

کمترین کمک

ممکن است یک مدرس متعصب بگوید: «نه، با این کار دانشجو آن قدری که در حالت ابهام زحمت می‌کشد، زحمت نمی‌کشد.» مشکلی نیست، اگر واقعاً کسی اینطور فکر می‌کند (که من فکر می‌کنم کاملاً غلط است) کمترین کمکی که می‌تواند از نظر روانی به آرامش دانشجو قبل از امتحان کند این است که فقط یک شِمای کلی از برگه به او نشان دهد. یعنی همه سؤالات به طور کامل مات شود. فقط دانشجو یک صورت مات از سؤالات را ببیند! همین! ذهن او با دیدن این تصویر از حالت بلاتکلیفی و ابهام کامل خارج می‌شود و با خیالی آسوده‌تر به مطالعه خواهد پرداخت.

من نام این ایده را «پیش‌نمایش مات آزمون» یا Exam Blur Preview می‌گذارم و فکر می‌کنم می‌تواند موضوع یک پایان‌نامه کارشناسی ارشد در رشته روان‌شناسی باشد. (خودم إن شاء الله برای ارشد روان‌شناسی روی آن کار خواهم کرد و تأثیر آن را به طور علمی روی دانش‌آموزان و دانش‌جویان خواهم سنجید)

 

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


[ارسال شده در مورخه : سه شنبه، 10 بهمن، 1396 توسط Hamid]
[ #مطالب مفید مرتبط با روانشناسی]

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 14 با 10 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

a_computing_engineer                توسط a_computing_engineer در مورخه : چهارشنبه، 11 بهمن، 1396(لینک نظر)
سلام،
واو عالی بود.
البته استاد حواسمون باشه که نرم افزارهایی از جمله Adobe UnBlurThatDamnablePic دقیقا همان الگوریتم بر هم ریزی تصویر را بصورت وارونه انجام می دهند و تصویر اولیه را تا حدودی بازیابی می کنند! .... درصد قبولی بالا ممکن است از جای دیگری نشات گرفته باشد!!! .... شوخی کردم. چنین کاری غیر ممکن است :) :) :)

عالی بود. یک قانون کلی وجود دارد و آن اینکه اساتید هرقدر باسواد تر باشند به همان اندازه افتاده تر و مهربانتر هستند و بر عکس، اساتید کم سواد بسیار عقده ای و ضد دانشجو می شوند. یادم هست در اواخر ترم، برخی از دانشجوها که اعتماد به نفس کمی داشتند، فقط یک بار و آنهم با صدای ضعیف به استاد تئوری فازی گفتند که استاد لطفا در امتحان، کدهای Matlab ندهید و استاد پیر که فردی بسیار با سواد بود (پس از عمری در کشور کانادا تدریس کردن، یاد وطن کرده و به زادگاهش تبریز برگشته بود) گفتند آخه همه موافقید؟ و وقتی همه (بجز من!) دستشون رو بالا بردند، استاد با مهربانی تمام قبول کردند. اما ساده گرفتن امتحان و اخلاق خوب استاد باعث نشد که بی سواد بار بیاییم بلکه لااقل من به مبحث تئوری فازی علاقه مندتر شدم و بعدها بصورت مطالعه ی آزاد چندین بار سراغ آن مباحث رفتم.
بر عکس استادی هم داشتیم (زمانی که هنوز کاردانی می خواندم - حدود 1377) بسیار عقده ای که مباحثی ساده را چنان بغرنج و لاینحل نشان می داد که تا چند ترم بعد حتی از نام درس مربوطه بدم می آمد و با امتحانی مزخرف معدل همه را خراب کرد (البته بعدها سطح معلوماتم در آن درس را بالا بردم). یادم هست روزی در کلاس بخاطر کاردانی بودن به ما توهین کرد و گفت "البته من برای مقطع کاردانی هیچ وقت تدریس نمی کنم و این ترم مجبورم کرده اند ... اصلا من از دانشجوی کاردانی خوشم نمی آید ..." و من بعدا فهمیدم که سطح سواد خودشان چنان پایین است که در مغازه ی دوستشان پروژه ی دانشجویی (مقطع کاردانی) قبول می کنند و کیس اسمبل می فرمایند!!!! مشاغلی چنان پیش پا افتاده که شاید همان دانشجویان کاردانی هم به آن افتخار ندهند.
بگذریم ...

شما با این کار ثابت کردید که جزو اساتید باسواد و البته طرفدار دانش و دانشجو هستید ...

خیرخواه بودن شما از تشویق دانشجویان کاردانی به شرکت در کنکور نیز نمایان است.

شما خودتان عاشق دانش اندوزی و تحصیلات بی پایان هستید و به همین خاطر به یک استاد باسواد و خوش قلب تبدیل شده اید. تحصیلات آکادمیک در چندین رشته ی متفاوت بسیار به شما کمک کرده است و بینش چندبعدی و وسیع نویسنده در همین مقاله کاملا واضح است.

با امید موفقیت روز افزون ...


[ ارسال جوابیه ]


مهدی                توسط مهدی در مورخه : چهارشنبه، 11 بهمن، 1396(لینک نظر)
سلام بر مهندس نیرومند عزیز
اقا من نمونه سوال هم براشون گذاشتم خیلی فرقی نکرد.
دانشجوها رو تلگرام و امثالهم نمیذاره درس بخونن و تمرکز داشته باشن


[ ارسال جوابیه ]


mohsen_ydt                توسط mohsen_ydt در مورخه : چهارشنبه، 11 بهمن، 1396(لینک نظر)
سلام و درود خدمت استاد عزیز
سوالات خیلی کمک کرد ...
همه ی بچه ها در تلاش بودند که قسمت مات را واکاوی کنند اما موفق نشدند ! D:
و طبق فرضیات و دانش خود پیش رفتند ....
خداروشکر همه قبول شدیم ....
#طراحی_الگوریتم
باتشکر


[ ارسال جوابیه ]


my note (امتیاز : 0)(لینک نظر)
توسط my note در مورخه : پنجشنبه، 12 بهمن، 1396
یک استاد دانشگاه می‌گفت: یک بار داشتم برگه ‌های امتحان را تصحیح می ‌کردم. به برگه‌ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا می ‌کنم. تصحیح کردم و 17/5 گرفت. احساس کردم زیاد است.

کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم 15 گرفت. برگه‌ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم.

اغلب ما نسبت به دیگران سخت گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت ‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم مي‌بينيم به آن خوبى كه فكر می كنيم، نیستیم.
فکر کنم مرتبط باشه با این پست


[ ارسال جوابیه ]


mrsmhn                توسط mrsmhn در مورخه : شنبه، 14 بهمن، 1396(لینک نظر)
خوب میشود امکان نمایش مات را در تستا هم قرار میدادید


[ ارسال جوابیه ]


Mr_Kabood                توسط Mr_Kabood در مورخه : شنبه، 21 بهمن، 1396(لینک نظر)
جناب آقای نیرومند، اگر ممکن هست در مورد iPad، iPhone و Macbook ـتون مطلبی بنویسید، من علاقه دارم بدونم بعد چند سال استفاده از این محصولات آیا هنوز راضی هستید ؟ و آیا اون مشکلاتی که با اون ها داشتید رفع شده اند؟


[ ارسال جوابیه ]


حسین (امتیاز : 0)(لینک نظر)
توسط حسین در مورخه : جمعه، 4 اسفند، 1396
با سلام آقای دکتر ، چه جالب ، کاش زمان ما این ایده به ذهنتون میرسید ، ما مشکلمون همیشه همین بود که نحوه سوالات به چه شکل خواهد بود .
در این موضوع که چند درصد سوالات تشریحی چند درصد تستی و چند درصد محاسباتی و حتی چند درصد مفهومی خواهد بود .
من از طرف دانشجویانی که این نوع ایده رو دریافت کردند از شما تشکر می کنم .
موفق و سربلند باشید .


[ ارسال جوابیه ]


Whisper                توسط Whisper در مورخه : پنجشنبه، 24 خرداد، 1403(لینک نظر)
بسیار عالی.
ای کاش همه مدرسین اگاهی شمارو داشتند...


[ ارسال جوابیه ]