qwerty13 یا همان صدرالدین رستگار، نوجوان بیشفعال آفتابگردان(😀) تجربه خرید یک ابزار جالب را داشته که من را یاد ۱۵ سال پیش انداخت! زمانی که یک کارت گرافیکِ غول خریده بودیم که علاوه بر کارت گرافیک و تلویزیون و کارت کپچر بودن، یک کنترل جالب و کامل همراه خودش داشت که من تا همین چند سال پیش برای کنترل کامپیوتر از دور از آن استفاده میکردم؛ اما الان دیگر با وجود Air Mouseها تقریباً کمکاربرد شده:
صدرالدین لطف کرده برایمان از تجربه خریدش نوشته که دعوت میکنم مطالعه کنید:
Tianzun mx6 AirMouse بخریم یا نخریم؟
به طور کلی خلاقیت در ورود اطلاعات به دستگاه ها را دوست دارم! مخصوصاً جایگزینهای موس و کیبورد؛ از کینکت و Move گرفته تا لیپ موشنی که قیمتش تا ۸۴ هزار تومان هم پایین آمد، اما طمع کردم تا ارزانترش کنند بعد بخرم که ناگهان با یک انفجار قیمتش به ۳۱۴ هزار تومان رسید!
چند وقتی بود که نظرم به ایرموسها جلب شده بود؛ چیزی شبیه کنترل که با چرخش آن نشانگر موس جابهجا میشود (انگار که بخواهید با یک لیزر قرمز اسباب بازی، نقطهی قرمز را روی یک دیوار فرضی حرکت دهید).
مدلهای مختلفی را در اینترنت پیدا کرده بودم با قیمتهای مختلف؛ بعضیها پر از دکمه، بعضیها پشتشان کیبورد دار، بعضیها با لیزر قرمز، بعضیها با دکمههای کاربردی برای ارائه با پاورپوینت و با اَشکال مختلف؛ اما نمیدانم چرا Tianzun mx6 را از بین مدلهای مختلف بیشتر پسندیدم.
ویژگیهای Tianzun مدل mx6:
- ابعاد: ۱۳٫۵ در ۳٫۷ سانتیمتر
- اتصال وایرلس با دانگل جداگانه
- نیرو: دو باتری نیمقلمی (AAA)
- ظاهر: زیبا، با دکمههای کاربردی 🙂
ببینید:
قیمت؟ ارزانترین ایرموسی که پیدا کردم! ۷۸هزار تومان.
با اینکه میدانستم به خاطر خریدن ارزانترین جنس موجود در بازار پیشیمان خواهم شد، اما به همراه چند خرت و پرت دیگر و دو کمپوت آناناس(!) سفارش دادم و به دستم رسید:
ظاهرش واقعاً ساده و زیباست (البته نه به این زیبایی! Camera Raw Filter گذاشتم 😀). کلیدهای چهارجهته، دکمهی ادغامشده برگشت و خانه، دکمه راستکلیک، ولوم، پاور و خاموش و روشن کردن ایرموس کلیدهایی هستند که روی این دستگاه دیده میشوند. علاوه بر این یک LED و میکروفون هم روی آن تعبیه شده است.
البته قرار بود یک دکمه دستیار صوتی هم روی آن باشد که انگار در خط تولید جدید جابهجا شده است…
بدنه از پلاستیک مشکی خوشدستی ساخته شده که تقریباً عمراً اگر اثر انگشتتان روی آن باقی بماند و این بسیار خوب است، مخصوصاً اگر مثل من همیشه دستتان خیس و چرب باشد! 😐
من این ایرموس را بیشتر برای تست و طراحی یکی از پروژههایم که بازی است لازم داشتم به همین دلیل دو فیلم از تستِ بازی کردن برای شما قرار میدهم، اما حتماُ میتوانید لذت جابهجایی بین منوها در رابط کاربریهای مختلف (به خصوص تلویزیونهای هوشمند) را احساس کنید. فیلمی هم از بازی کردن بازی فروت نینجا در گوشی آندرویدی هم ضبط شده بود اما به دلیل مشکل فنی قرار داده نشد.
همانطور که در فیلم میبینید استفاده از این دستگاه برای بازیهای نیازمند دقت کمی مشکل است و باید مقداری تمرین کرد. همچنین با کم کردن سرعت موس میتوان راحتتر بازی کرد. اما فکر میکنم اگر دستگاه را برعکس، مثل یک کلت به دست بگیریم (انگشت شست روی دکمه OK) چیز باحالی بشود! 😀
اگر MAC Address تلویزیونمان به خاطر آن بلایی که قبلاً بر سرش آورده بودم مشکل نداشت، فیلم آزمایش تست mx6 و بازی حباب را بر روی تلویزیون میگرفتم. قطعاً لذتش چند برابر است 😀
نقاط ضعف؟
همانطور که گفته بودم، خودم هم احساس میکردم پشیمان خواهم شد، اما واقعاُ عملکرد این دستگاه مرا شگفتزده کرد!
دقت کارکرد این دستگاه بسیار بالاست؛ طوری که مشکل من الآن لرزش دست خودم است نه لرزش در تشخیص دستگاه!
الان یک هفته است که از دستگاه استفاده کردهام اما نکته منفی خاصی ندیدم. اگر دیدم قرار خواهم داد…
نکته؟
۱- بهتر بود سازندگان اینجور دستگاهها از حسگر جابهجایی هم در دستگاه استفاده میکردند؛ طوری که همزمان با چرخش و جابجایی دست امکان تکان دادن موس فراهم شود (حرکات فروت نینجایی چی میشد!)
۲- تولید کنندگان بازیهای موبایل با یونیتی و گیممیکر استدیو، بدبخت شدید رفت! بازیهایی که با گیممیکر استدیو ساخته شدهاند به محض اتصال دانگل با otg فورس کلوز میدهند.
بازیهای ساخته شده با یونیتی هم اگر از Event Trigger و OnClick کامپوننت Button خود یونیتی استفاده کنند اصلاُ با کلیکِ این دستگاه کاری انجام نمیدهند که به نوبه خود مشکل بدی به حساب میآید…