شنبه ۱ دی ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

چرا در کشورهای پیشرفته مردم ترجیح می‌دهند از وسایل حمل و نقل عمومی به جای خودرو شخصی استفاده کنند؟


بخشی از برنامه به‌روز در چند برنامه قبل به این سؤال پاسخ می‌داد که چرا در شهرهای شلوغ کشورهای پیشرفته، مانند ایران بحران آلودگی هوا مطرح نیست؟ و چرا مردم ترجیح می‌دهند به جای خودرو شخصی از وسایل نقلیه عمومی مثل اتوبوس استفاده کنند؟

با توجه به اینکه خیلی دوست دارم ما هم نقش کوچکی در فرهنگ‌سازی این موضوع داشته باشیم، این بخش از ویدئو را جدا و آپلود کردم. ببینید و خواهش می‌کنم تا حد ممکن پیاده‌روی کنید یا از وسایل عمومی که کم‌کم دارد بهبودهای خوبی پیدا می‌کند استفاده کنید:

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند


[ارسال شده در مورخه : دوشنبه، 27 دی، 1395 توسط Hamid]
[ #اخبار IT]



بازدیدها از این مطلب: 5830 بار   امتیاز متوسط : 0  تعداد آراء: 0   امتیاز دهید:

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 10 با 7 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

mrsmhn                توسط mrsmhn در مورخه : سه شنبه، 28 دی، 1395(لینک نظر)
باسلام
مطلب جالبی بود. ولی حقیقتا فرهنگ هم خیلی تاثیر گذاره و البته امکانات.
امکانات حمل و نقل در اروپا و امریکا فوق العاده بالاست. اگه یه نگاه به نقشه متروی کشور های اروپایی بندازید و با تهران مقایسه کنید خندتون میگیره. وحشتناک مترو انها پیشرفت کرده، نه مثل ما هر دولت برای پرداخت حق مترو که از حق اولیه شهروندان هست امروز و فردا میکنه و اخرشم که هیچ!
مطلب بعدی که خیلی جالبه ادغام مترو و قطار بین شهریه. شما اگر سوار مترو بشید با یه خط عوض کردن میتونید وارد قطار بشید و از یه شهر و حتی یک کشور به یه کشور دیگه برید. جوری که اگه دفعه اولتون باشه اصلا متوجه نمیشید که سوار قطار شدید و ممکنه کشوری دیگه پیاده بشید!(مثلا اگه مترو بارسلونا سوار بشید میتونید با یه خط عوض کردن توی پاریس پیاده بشید)
تا اینجای قضیه به نظرم خیلی هزینه داره.ولی مطلب بعدی به نظرم کاملا میشه در ایران پیاده کرد
1- جاده مخصوص دوچرخه. در همه جای شهر یک لاین دو طرفه مخصوص دوچرخست. خیلی از مردم به راحتی از دوچرخه استفاده میکنند. نکته جالبی که وجود داره هر جا خسته شدن میتونن به همراه دوچرخه، وسیله نقلیه عمومی سوار بشن.مثلا میتونن با دوچرخه سوار اتوبوس یا مترو بشن.جاهایی مخصوص دوچرخه در مترو و اتوبوس تعبیه شده.
دیگه لازم نیست بگم که اینجا خبری از لاویژه دوچرخه نیست که نیست.
یه خاطره: روز اولی که وارد دانشگاه(یکی از دانشگاه های اروپا) شدم، یکی از دانشجویان با دوچرخه وارد ازمایشگاه شد. اولش تعجب کردم که این چطور ادمیه. بعدش فهمیدم مثل کیف که همه جا با خودشون میبرن دوچرخه هم میتونن همه جا ببرن.حتی داخل ساختمان و حتی توی ازمایشگاه!
2-شما اگه دوچرخه نداشته باشید به راحتی در هر نقطه شهر با هزینه اندک و در بعضی کشورها به صورت رایگان میتونید دوچرخه اجاره کنید.
بنده الان ساکن قم هستم. این طرح توی قم هم مثلا اجرا شده. من رفتم دوچرخه بگیرم اولا هزار جور مطلب و سفته و تعهد و... میخاست.(از رفتار بسیار بد و زننده مسئولش که بگذریم!) بعدش هم اگه ساعت طولانی دوچرخه و میگرفتید هزینش به شدت بالا بود و جاهای محدودی از شهر مکان های اجاره وجود داشت. به نظرم هیچ ادم عاقلی اینجا دوچرخه اجاره نمیکنه با این شرایط مضحک! (در ضمن کیفیت خیلی از دوچرخه ها فاجعه بود!)
3-پیاده رو در همه جا! همه جا پیاده روهای خوب و باکیفیت و عریض وجود داره. جالبه، بعضی وقت ها افرادی و میدیدم در حین پیاده روی کتاب میخونن!
الان توی قم، خیلی از خیابون ها اصلا پیاده رو نداره. هر بار میخام توی این کوچه ها راه برم باید چقدر نذر کنم که ماشین بهم نزنه. دیگه کیفیت پیاده روها پیش کش!
4-فرهنگ عمومی. به نظرم مهمترین بخش همینه. فرهنگ!
تا وقتی مسئولین شعار بدن و با ماشین های لوکس برن و حاضر نباشن پیاده یا با دوچرخه به محل های کارشون برن هیچ چیزی عوض نمیشه!
اونجا قشر قابل توجهی از مردم با دوچرخه و یا پیاده جا به جا میشن. خیلی از مسئولین هم بر خلاف تصور ما، دقیقا از وسائل عمومی استفاده میکنن.بعضی از مسئولین ممنوعه تا یه حد مسافتی از وسائل شخصی استفاده کنن.مثلا مسئولین محیط زیست.
شما توی ایران نگاه کنید، کدوم مسئول محیط زیست تا حالا این کار و برای فرهنگ سازی شروع کرده. همش شعار!

بنده بخاطر اینکه ماشین ندارم اکثر موارد حمل نقل عمومی و به صورت حرفه ای تست کردم.
7 سال پیش که اومدم قم اول یه دوچرخه عالی با هزینه بالا گرفتم. ولی بعد از 6 ماه فهمیدم یا باید با جونم خداحافظی کنم یا دوچرخه و بذارم کنار.(اخرش با دوچرخه خداحافظی کردم)
هیچ جا برای دوچرخه سواری مناسب نیست. توی خیابون که اصلا آدم حسابت نمیکنن و با رانندگی زیبای بعضی از قمی ها هر روز باید مرگ و جلو چشمت ببینی. در پیاده رو هم که میری ملت بد و بیراه میگن که اخه اینجا جای دوچرخه سواریه! تنها جایی که باقی میمونه هواست!باید روی هوا دوچرخه سواری کنید!
مرحله بعدی پیاده روی. خیلی از مکان های قم اصلا پیاده رو نداره و باید توی خیابون یا کوچه راه بریم. گاهی به قدری کوچه تنگ و شلوغه که واقعا خطرناکه در این مکان ها پیاده روی کرد. بعضا شده ماشین از پشت با سرعت با فرد برخورد میکنه. در مکان های دیگه هم اونقدر پیاده رو شلوغ هست که باید با سرعت بسیار کم حرکت کرد که عملا سرعت کم باعث کندی و دیر رسیدن به مقصد میشه. در صورتی که در پیاده روی استاندارد باید هر فردی با هر سرعتی که مایل هست بتونه حرکت کنه.حتی اگه کسی خاست بتونه بدود!
تاکسی: از رفتار بعضی تاکسی ها که بگذریم بزرگترین معضل حرام خواری بعضی از رانندگان تاکسی هست. هر کدوم یه قیمت میگن.مسیری که واقعا 500 تومن قیمتشه خیلی مواقع تا 1500 از من گرفتن.یا باید بحث و دعوا کنی یا بی خیال بشی که هر دو تا جالب نیست. در ضمن در تابستان که کولر زدن و حرام میدونن. کیفیت ماشین ها واقعا افتضاحه. در کنار همه اینها عمدتا بحث های سیاسی و مشاجره ها و موسیقی و ... فقط برای انسان اعصاب خوردی میذاره
اتوبوس: اخرین گزینه اتوبوس هست.مشکلاتش دیگه گفتن نداره. از تاخیری های بسیار زیاد و شلوغی وحشتناکش که بگذریم، خیلی از مسیرها خط نداره و یا نزدیک نیست.در کنار اینها تابستان خیلی از اتوبوس ها کولر نمیزنن و در ازدحام بیش از حد اتوبوس واقعا منتظر بودن دیوانه کنندست!
به نظرم تا مسئولان خودشون حمل و نقل و تست نکنن هیچ وقت هیچ مشکلی حل نمیشه.
یه خاطره بگم بد نیست. یکی از نمایندگان مجلس و بنده میشناختم.ایشون هر دو هفته یکبار به شهر انتخاباتیشون سر میزد. تقریبا مسیر حدودا 7 ساعته از تهران تا شهرشون راه بود. همیشه با اتوبوس میرفتن. خب برای یه نماینده که این همه سرش شلوغه واقعا این همه وقت گذاری، زیاده برای جابه جایی از یه شهر به شهر دیگه.یه بار بنده به ایشون اعتراض کردم که چرا از هواپیما یا حداقل ماشین شخصی استفاده نمیکنید؟
گفتن:تا من و امثال بنده مثل مردم عادی و در مردم زندگی نکنیم هیچ وقت مشکلی و درک نمیکنیم که حل کنیم. مثلا اگه من همیشه با هوایپما جابه جا بشم هیچ وقت نمیفهمم مردم چه عذابی توی اتوبوس میکشن و از مشکلات جاده سر در نمیارم. بعدشم هیچ وقت برای اصلاحش قدم بر نمیدارم...
کسی که همیشه با هواپیما یا ماشین لوکس جابه جا میشه فکر میکنه همه چیز مرتب و خوبه!
در کنارش تذکر داد که یادمون نره توی حکومت اسلامی مسئولین باید جزو ساده ترین مردم باشند!!
امیدوارم تجربیاتم حداقل برای یه نفرم هم که شده مفید باشه.(مطلب حدودا نیم ساعت ازم وقت گرفت!)
اگه به دردتون خورد برای همه رفتگان یه فاتحه بخونید
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین....


[ ارسال جوابیه ]

    Hamid (امتیاز : 1)
    توسط Hamid در مورخه : سه شنبه، 28 دی، 1395
    سلام.
    جالب بود. تشکر.
    البته باید قبول کرد که ما به دلایلی مثل ظلمی که کشورهای دیگه در عقب‌نگه‌داشتن ما کردن، با کمی تأخیر نسبت به کشورهای پیشرفته به اون حد می‌رسیم...
    مثلاً آلمان اگر الان این وضعیت رو داره به خاطر اینه که ده سال پیش به بحران رسیدن و براش برنامه‌ریزی کردن... ما تازه داریم بحران را تجربه می‌کنیم و حدس می‌زنم به مرور اوضاع بهتر بشه. (البته إن شاء الله)

    به هر حال، باید همه فرهنگ‌سازی کنیم و از خودمون شروع کنیم.
    من خودم تا جایی که بتونم ماشین برنمی‌دارم و پیاده می‌رم و دنبال این هم هست که یه ماشین جمع‌وجورتر بگیرم که به خاطر وزن زیادش مصرف بنزین و آلودگی هواش کمتر باشه.
    و هفته قبل که با وسایل عمومی توی شهرمون گشت زدم دیدم خوشبختانه تمام تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها به «شهرکارت» مجهز شدن و خیلی راحت با کشیدن کارت به یک دستگاه، دقیقاً همون مبلغی که باید، کم می‌شه... همین خیلی مؤثر بود و تصمیم گرفتم تا حد ممکن با اتوبوس و تاکسی طی طریق کنم.

    حدس می‌زنم إن شاء الله آینده روشنه...


    [ ارسال جوابیه ]

      mrsmhn (امتیاز : 1)
      توسط mrsmhn در مورخه : چهارشنبه، 29 دی، 1395
      باسلام مجدد
      پیرو بخش اول صحبتتون، 100 در صد موافقم. و به همین خاطر مطلبم و دو بخش کردم و گفتم بخش اول سخته و انتظاری فعلا از ما نیست. ولی بخش دوم کارایی داره.
      تایید بخش اول صحبتتون یاد یه مصاحبه از یکی از دوستانم افتادم که فرانسه درس خونده. لینک مصاحبه:
      http://zolfaqar.ir/?p=427
      ولی درباره بخش دوم. مقصر اصلی بخش دوم صحبت هام خود ماییم. تا ما فرهنگمون توی ترافیک عوض نشه هیچ پیشرفتی توی این بخش نخواهیم داشت. خیلی کوچه ها و خیابون ها رو میبینم که حاضرن دو لاین ماشین پارک کنن ولی جایی برای پیاده رو نباشه! یعنی اولویت دادن به ماشین شخصی و ترافیک!
      یه مثال بزنم. فرض کنید شما ده میلیون پول دارید. اگه فرهنگ آینده نگری داشته باشید 10 میلیون وسرمایه گذاری میکنید و اگر فرهنگ مصرفی داشته باشید 10 میلیون و برای تفریح خرج میکنید.
      تا وقتی فرهنگ ما توی ترافیک عوض نشه، مسئولین اولویتی به این کار نمیدن. اگر فرهنگ عوض بشه و همه اولویت اصلیشون این مبحث باشه دیگه دولت میلیارد ها تومان بابت فوتبال و امثالهم خرج نمیکنه!
      بحث ما توی فرهنگ اینه که این پول نفتی که داریم چطور خرج کنیم. اولویت ما خرج در فوتبال یا مثلا مباحثه ترافیک. اگه نگاه ما عوض بشه و اولویتمون توی این مباحث باشه با همین سرمایه ای که داریم قدم های بزرگی میتونیم توی این زمینه برداریم.
      مسئولین هم تا وقتی برای راحتی از ماشین استفاده کنن فرهنگ به این راحتی عوض نمیشه. با شعار مشکلی حل نمیشه. باید عمل کرد
      یا مثلا بحث تاکسی که گفتم.اینکه تاکسی ران به حق خودش قائل نیست و میخواد پول حرام بخوره ربطی به دیگران نداره.مقصر فرهنگ حرام خوریه که رایج شده.
      یا اتوبوس. اتوبوس رانی بعضی از شهرها چند ساله قانون کرده اتوبوس ران ها تابستان باید کولر روشن کنن. ولی متاسفانه بعضی از راننده ها اصلا توجهی نمیکنن و برای صرفه جویی در پول گازوئیل خاموش میکنن. این خلاف قانون حرکت کردن نیاز به فرهنگ سازی داره.
      بنده زمان دانشجویی یه ماشین شخصی داشتم. ولی در 4 سال دانشجویی شاید به اندازه انگشتان دو دست هم از ماشین استفاده نکردم و همیشه با اتوبوس و تاکسی میرفتم. اعتقاد داشتم واقعا اسرافه یه ماشین رو برای یه نفر استفاده کنم.جالبه اکثر دوستام مسخره میکردن که چرا از ماشین شخصی استفاده نمیکنم!
      جمع بندی: منم مثل شما به اینده کاملا خوشبین هستم، ولی اعتقاد دارم اگه با این سرعت اگه پیش بریم مثلا 10-15 سال دیگه به یه نقطه مطلوب میرسیم ولی اگه سرعتمون و بیشتر کنیم میتونیم خیلی زودتر به نقطه مطلوب برسیم.
      التماس دعا


      [ ارسال جوابیه ]


Fatemeh                توسط Fatemeh در مورخه : سه شنبه، 12 بهمن، 1395(لینک نظر)
سلام. حتما این فایل رو گوش کنید:
نقد تمدن غرب
https://drive.google.com/file/d/0Bway-pNAuwxNZTBlSERScGF6bkk/view?usp=drivesdk


[ ارسال جوابیه ]