به واسطه این Xbox One، چند روزی هست که درگیر بازی Assassin's Creed: Unity هستم!
Assassin همان کلمه «حشاشین» عربی است که به انگلیسی وارد شده. حشاشین به گروهی از «اسماعیلیان» اطلاق میشود که در کوههای «الموت» ساکن بودند، آنان را به دلیل دستزدن به ترورهای سیاسی، قاتل و حشاشی مینامیدند که این واژه وارد انگلیسی شده و معنی «آدمکش» یا «قاتل» به خود گرفته است.
در مورد حشاشین آوردهاند:
امام ششم شیعیان فرزند پسری داشت به نام «اسماعیل» که بزرگترین فرزندش بود و در زمان حیات پدر وفات کرد، آن حضرت به مرگ اسماعیل استشهاد کرد و حتی حاکم مدینه را نیر شاهد گرفت.
در این باره جمعی معتقد بودند که اسماعیل نمرده، بلکه غیبت اختیار کرده است! و دوباره ظهور میکند و همان «مهدی موعود» است و استشهاد امام ششم به مرگ او یک نوع تعمد بوده که از ترس منصور خلیفه عباسی به عمل آورده است.
و جمعی معتقد شدند که امامت، حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد منتقل شد. جمعی عقیده داشتند که اسماعیل با آن که در زمان حیات پدر درگذشته، امام است و امامت، پس از اسماعیل در «محمد بن اسماعیل» و اعقاب اوست.
این گروه از شیعیان معتقدند قرآن به جز ظاهر، باطنی عمیق و چند لایه دارد. باطن قرآن عمیق است و افراد به راحتی توان دستیابی به آن را ندارند. ریاضت، تحجد و تعبد لازم است تا به باطن قرآن رسید، به جز تمام این موارد، استعداد درونی و توفیق الهی نیز از اسباب وصول به این مرحله کمالیه است، بنابراین هر کسی، نمیتواند به این رتبه دست یابد. فردی که به باطن قرآن دست یابد، رئیس فرقه اسماعیلیه میشود و به همین جهت این گروه را باطنیه نیز مینامند.
این گروه پس از گذشت چند دهه، در کوههای الموت (نزدیکی قزوین) متمرکز شدند و قلعه الموت را بنا کردند. الموتیان همراه با رهبری «حسن صباح» به قدرت رسیدند.
به نظر میرسد حسن صباح قویترین و بانفوذترین رهبر فرقه باطنیه باشد، این گروه نخبه در کوههای الموت چیزی شبیه به آزمایشگاههای امروزی برای تولید دارو تأسیس کردند.
پس از مدتی تولید دارو به حرفه اصلیشان بدل شد، به گونهای که قلعه به مرکزی برای صادرات داروهای جدید و مؤثر به دیگر بلاد اسلامی، بلکه جهان تبدیل شد.
در گذشته به دارو، حشیش و به داروساز حشاش میگفتند، بنابراین در ساختار زبانی عربی، به جمع این افراد و همچنین گروه باطنیه، حشاشین گفته میشد.
Creed هم که یعنی «کیش، عقیده». ترجمه اسم بازی را گفتهاند: «عقیدهی یک آدمکش»
تیم سازنده بازی، همان تیم سازنده بازی شاهزاده ایرانی است که از محبوبترین بازیهای تاریخ بازیسازی به حساب میآید.
به خصوص در نسخه Unity، باور کنید وقتی بازی میکنید، آنقدر کیفیت بینظیری دارد که بعید است بتوانید آنرا از فیلم واقعی متمایز کنید!
زمانی بود که در بازیها تعداد حرکاتی که سوژه اصلی بازی انجام میداد، ملاک برتری بازی بود. مثلاً یک کاراکتر نهایتاً ده نوع حرکت داشت (پرش و نشستن و تیراندازی کردن و امثالهم) حالا به جایی رسیدهایم که کاراکترها مانند انسانها هر لحظه و در برخورد با هر شیئای در اطرافشان یک نوع حرکت از خودشان بروز میدهند! حتی وقتی از درخت بالا میرود و بین دو شاخه قرار میگیرد نیز برایش یک حرکت تعبیه شده! از هر چیزی که آویزان میشود، نوع آویزان شدنش و حتی نوع خاکی که بلند میشود، متفاوت است!
اما خوب، با همه این گرافیک و زیبایی، همه معتقدند که بازیِ جذبکنندهای نیست! (این نقد را میتوانید بخوانید)
به هر حال،
در حین بازی، دائم به این فکر میکنم که ما چه داستانهای جذابی در تاریخ ایران و اسلام داریم که میتواند سوژه مناسبی برای این نوع بازیها باشد. از طرفی اگر ما ایرانیها چنین بازیهایی را بسازیم، حتماً برای تعالی بشر خواهد بود نه اینکه مثل بازیهای خارجی، همهی چیزهای غیرعقلی و اخلاقی را در بازی بگنجانیم...
تصور کنید «فیلم مختار» یک روز به بازی تبدیل شود! شما نقش مختار را در بازی به عهده بگیرید و بخواهید انتقام خون امام حسین را بگیرید! چقدر جالب خواهد شد! (به خصوص صحنه کشتن حرمله!) ضمن اینکه در حین بازی همه خوبیهای انسانی به کاربر آموزش داده شود. مثلاً در این بازی اساسین شما در شهر پاریس ول هستید و باید یک سری جاها بروید و وسائل و امتیاز جمع کنید. تصور کنید بازیای که ما میسازیم، در حین بازی، صدای اذان از مسجد شهر بلند شود و شما تا انتهای اذان فرصت دارید که خودتان را به مسجد برسانید تا امتیاز بگیرید و امثال این ایدهها که البته به شرط گرافیک عالی (شاید در حد اساسین) بسیار مؤثر و جالب خواهد بود. (یعنی یک روز میرسد که ما این نوع بازیها را بسازیم؟)
یا مثلاً «سر به داران» هم میتواند یک سوژه دیگر برای بازیسازی باشد.
یا اصلاً میشود شخصیت بازی در زمانهای امامان ما ظاهر شود و انتقام امامان را از کسانی که آنها را به شهادت رساندند بگیرد و در حین بازی، مفاهیم انسانی و اسلامی به صورت غیرمحسوس به کاربر آموزش داده شود.
به هر حال، امیدوارم این ایده یک روز توسط یک شرکت بازیسازی قدرتمند به بهترین شکل پیادهسازی شود.
موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند