آخرین جمعه و آخرین روز سال ۱۳۹۳ است... پیشاپیش عیدتان مبارک إن شاء الله سال آینده سالی پر از برکات مادی و معنوی برای همه مردم دنیا باشد.
امروز در دعای ندبهای که با قرائت استاد سماواتی گوش میکردم، چند بیت شعر شنیدم که هر چند هر هفته میشنیدم اما دیدم خیلی تناسب دارد با امروز. گفتم بهانه خوبیست برای یاد کردن از آقایی که احساس میکنم اگر نبود، زندگی چقدر بیارزش بود... (همان که گفتهاند: اگر یک روز زمین از «حجت» خالی شود، زمین اهلش را میبلعد...)
هر چند میدانم عید است و نباید دم از فراق زد اما قرائتهای استاد سماواتی علاوه بر حزن عجیبی که دارد، یک حس انرژیزایی خاصی دارد که شما را شارژ هم میکند. (برخلاف مداحانی مثل حاج میثم مطیعی که به هیچ وجه شنیدن طولانی مدت خواندنهایش را پیشنهاد نمیکنم، چون یک حس ناامیدی و افسردگی عجیبی به انسان تحمیل میکند. مداح اگر خودش بیش از حد چیزهایی که میخواند را جدی بگیرد، هم خودش افسرده و مریض میشود و هم مخاطبانش... شاید این یکی از دلایلی باشد که برخی از مداحهای جوان که قضیه را بیش از حد جدی میگیرند، به مرور افسردگی و مریضیهای شدید میگیرند و گاهی جوانمرگ میشوند. باید به مداح حق داد که در مداحیاش گریههای مصنوعی داشته باشد... اگر قرار باشد خودش هم پا به پای مخاطب گریه کند، دیگر زندگی برایش نمیماند!)
به هر حال، این چند دقیقه از دعای ندبهی با صفای استاد سماواتی (که خدا میداند یک هفته دلم پر میزند که پنجشنبه و جمعه بیاید و دعای کمیل و ندبه را با صدای ایشان زمزمه کنم) را بشنوید و در عین حال که لذت میبرید، به مضمون اشعار و دعا دقت کنید:
حمید رضا نیرومند