جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ |  عضویت / ورود

Aftabgardan: از همه جا

جستجو پیرامون این موضوع:   
[ برگشت به صفحه اصلی | انتخاب موضوع جدید ]

اگر سگ دنبالتان افتاد باید چه کار کنید؟ (تجربه‌ای دارید؟ بیان کنید)


چند روز پیش با خانواده رفتیم کنار یکی از موتورهای آب باغ‌های ساوه ناهار بخوریم. چند درخت پیدا کردیم که زیر آن‌ها بنشینیم. ماشین را کمی دورتر زیر یک درخت پارک کردم، من زودتر پیاده شدم که بروم ببینم جریان آب چطور است... دیدم یک سگ جلو باغ یکی از باغدارها نشسته... تا من را دید چند قدم آمد سمت من و ایستاد. من تا دیدمش یواش حرکت کردم سمت ماشین و به خانم و بچه که تازه پیاده شده بودند گفتم سوار بشید، سگ... ناگهان دیدم سگ به‌دو آمد سمت من! من هم شروع کردم دویدن! من بدو، سگ بدو!! :) ... یک دور دورِ ماشین چرخیدم و او هم با من چرخید، دور دوم را هم چرخیدم اما خوردم زمین (نزدیک بود شلوار پاره شود که نشد، فقط دستم چند زخم سطحی برداشت)! داشتم فاتحه‌ام را می‌خواندم که دیدم سگ نیست! رفته بود بلند شده بود روی پنجره آن سمتِ ماشین که مثلاً خانم و بچه را بگیرد... من از فرصت استفاده کردم سریع سوار ماشین شدم و ب... (ادامه)

[683 مشاهده | 4 نظر| لینك ثابت | #از همه جا]

داخل گل لیندا چه خبر است؟ چرا نباید به لیندا خیلی آب داد؟


چند روز پیش یک گل لیندای بزرگ که در خانه داشتیم خشک شد؛ گفتم بگذار ببینم داخل آن خمره‌اش چیست... شکافتمش و با صحنه‌ای که باور نمی‌کردم مواجه شدم: چیزی دقیقاً شبیه به اسفنج همانطور که احتمالاً می‌دانید، گل لیندا در مناطق بیابانی می‌روید. تمام آن مخزن گل لیندا رگ و ریشه‌های ریزی است که مانند اسفنج، آب را در خود نگه می‌دارد! از الگوریتمی که به کار برده، لذت بردم! این موضوع دو دانسته مهم به من منتقل کرد: ۱- چرا نباید به گل لیندا زیاد آب داد؟ پس لیندا برای مدت طولانی می‌تواند آب را در این اسفنج‌های زنده، نگاه دارد؛ بنابراین آب زیاد باعث گندیدن گل از درون می‌شود... ۲- راهکار مقابله با گرمای شدید و خشک‌سالی در باغ‌ها من یک گلدان بزرگ در حیاط دارم که به خاطر تابش مستقیم آفتاب در تابستان، همیشه خاکش خشک می‌شود و هیچ گل و نها... (ادامه)

[2074 مشاهده | 1 نظر| لینك ثابت | #از همه جا]

چرا چراغ راهنمایی ۳ چراغ دارد؟ یک چراغ با سه رنگ مختلف کافی نیست؟


یک بحث مهم در طراحی واسط کاربری برنامه‌ها، بحث Accessibility یا دسترسی‌پذیری است. در سایت W3Schools یک سری بحث جالب این زمینه وجود دارد:  اینجا را ببینید  به طور خلاصه این بحث تلاش می‌کند برنامه‌هایی که برنامه‌نویسان تولید می‌کنند را برای افراد با معلولیت‌های مختلف قابل‌استفاده و اصطلاحاً دسترسی‌پذیر کند. یکی از موضوعات که در Accessibility بحث می‌شود، استفاده از رنگ برای رساندن یک معناست. آنجا گفته می‌شود که با توجه به اینکه افراد با معلولیت چشمی (به طور خاص، کوررنگی) رنگ‌ها را به همان صورت که افراد سالم می‌بینند نمی‌بینند، پس نباید در طراحی فقط از رنگ به تنهایی برای رساندن معنا استفاده کرد... مثلاً اگر لازم شد، یک متن که منظور را برساند نیز در کنار رنگ استفاده شود.  حالا می‌فهمید که چرا چراغ راهنمایی همیشه و در همه جای دنیا باید حتماً ۳ لامپ یا چراغ داشته باشد و نمی‌شود یک LED گذاشت... (ادامه)

یک کیلو گندم، چند دانه گندم است؟


در کلاس‌های برنامه‌نویسی، به مقتضای بحث، برای توضیح آن داستان مخترع شطرنج و پادشاه هند، که گفته بود به عنوان هدیه یک دانه گندم در خانه اول بگذار و هر خانه که می‌رود، آن را دو برابر کن و تعداد دانه‌های گندم در حقیقت ۲ به توان ۶۴ یا 18446744073709551616 دانه گندم می‌شود، همیشه این سؤال را مطرح می‌کرد که فکر می‌کنید هر کیلو گندم چند دانه گندم است که این عدد را تقسیم بر آن کنیم، ببینیم چند کیلوگرم گندم می‌شود؟ (شما هم به پاسخ این سؤال فکر کنید) هر کس یک عدد تخمینی می‌گفت؛ مثلاً ۱۰۰۰ دانه، ۱۰ هزار دانه و... یک بار هم که از هوش مصنوعی پرسیدیم گفت: هر کیلوگرم گندم حدود ۲۰ تا ۳۰ دانه گندم است!!!! (مردم اگر می‌دانستند پشت آن چیزی که آن را هوش مصنوعی خطاب می‌کنند چه الگوریتم‌های نسبتاً ساده و پایگاه داده‌های محدودی قرار دارد، حالا حالاها نام «هوش» را روی آن نمی‌ذاشتند!) و این نشان می‌دهد که احتما... (ادامه)

[5469 مشاهده | 2 نظر| لینك ثابت | #از همه جا]

داستان جالبی درباره حق و باطل


یک داستان است که می‌گوید: یک روز باطل به حق گفت: بیا برویم شنا. وقتی رفتند کنار آب؛ لباس‌های خود را در آوردند، باطل صبر کرد تا ابتدا حق به داخل آب بپرد. به محض اینکه حق به آب پرید، باطل، لباس‌های حق را برداشت و پوشید و فرار کرد و آمد داخل جامعه... از آن روز بود که مردم ظاهربین فکر می‌کردند باطل حق است... موفق باشید؛حمید رضا نیرومند... (ادامه)

[2222 مشاهده | 1 نظر| لینك ثابت | #از همه جا]

خواب دیده‌ام که می‌میرم، آیا واقعاً خواهم مرد؟


مدتی پیش من خواب دیدم صحنه‌ای در آسمان‌هاست، یک بنده خدایی انگار که دست می‌کند به سمت زمین و جان انسان‌ها را با اجازه یک شهید والامقامی می‌گیرد... بعد، انگار که نوبت من شد؛ رو کرد به این شهید و گفت این را هم بیاورم؟ او گفت: نه، او نوبتش ۲۳ روز دیگر است! من از تعجب و شاید ترس از خواب بیدار شدم. وقتی بیدار شدم، تمام صحنه‌های خواب یادم بود... در همان تاریکی گوشی را روشن کردم و ۲۳ روز دیگر را چک کردم، دیدم دقیقاً روزی می‌شود که من باید رانندگی کنم سمت تهران و از طرفی شب تولد امام رضا هم می‌شد (امام رضا من را به پدر و مادرم و زن و بچه‌ام را به من داده)... خلاصه همه چیز دست به دست هم داده بود که من باور کنم که ۲۳ روز دیگر موقع رفتن به تهران حالا یا با تصادف یا به هر صورت دیگر خواهم مرد! تصور کنید زندگی در این ۲۳ روز چقدر زیبا و جالب بود! عارفانه‌ترین لحظات عمرم را در این روزها تجربه کردم. خودم... (ادامه)

[1794 مشاهده | 2 نظر| لینك ثابت | #از همه جا]

پدر بشویم یا نشویم؟


هجده سال از عمر آفتابگردان می‌گذرد و من در این سال‌ها هر تجربه‌ای که کسب کردم و ارزش به‌اشتراک‌گذاری داشت را با مخاطبان به اشتراک گذاشتم؛ از تجربه انتخاب رشته و دانشگاه و رفتن به سربازی و خواندن برای ارشد و دکترا تا ازدواج و حتی خرید ماشین و خانه و غیره؛ و حالا نوبتی هم که باشد نوبت فاز بعدی زندگی یعنی فرزندآوری است! در مطلب «ازدواج کنیم یا نکنیم؟» گفته بودم که ما در 1 / 1 / 2020 عقد کردیم و در 1 / 1 / 99 زندگی مشترک را شروع کردیم؛ دو ماه پس از ازدواج اولین بارداری خانم شکل گرفت اما احتمالاً به دلایلی که از نظر علمی، خیری در آن بود چند هفته بعد از شروع بارداری، نطفه سقط شد (اگر بارداری اول شما هم سقط شد، پزشکان معتقدند از نظر علمی ضرر نکرده‌اید... توضیح بیشتر به خاطر جلوگیری از برداشت خطرناک، ممکن نیست) و حالا در ساعت 11 روز 11 / 11 / 1 و در شب میلاد امام جواد علیه السلام و شب آغاز دهه فج... (ادامه)

[3751 مشاهده | 12 نظر| لینك ثابت | #از همه جا]
مجموع خبرها 133 (19 صفحه | درهر صفحه 7)
[ 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |