جمعه ۱۴ آذر ۱۴۰۴ |  عضویت / ورود

اگر سگ دنبالتان افتاد باید چه کار کنید؟ (تجربه‌ای دارید؟ بیان کنید)


چند روز پیش با خانواده رفتیم کنار یکی از موتورهای آب باغ‌های ساوه ناهار بخوریم. چند درخت پیدا کردیم که زیر آن‌ها بنشینیم. ماشین را کمی دورتر زیر یک درخت پارک کردم، من زودتر پیاده شدم که بروم ببینم جریان آب چطور است... دیدم یک سگ جلو باغ یکی از باغدارها نشسته... تا من را دید چند قدم آمد سمت من و ایستاد. من تا دیدمش یواش حرکت کردم سمت ماشین و به خانم و بچه که تازه پیاده شده بودند گفتم سوار بشید، سگ... ناگهان دیدم سگ به‌دو آمد سمت من! من هم شروع کردم دویدن! من بدو، سگ بدو!! :) ... یک دور دورِ ماشین چرخیدم و او هم با من چرخید، دور دوم را هم چرخیدم اما خوردم زمین (نزدیک بود شلوار پاره شود که نشد، فقط دستم چند زخم سطحی برداشت)! داشتم فاتحه‌ام را می‌خواندم که دیدم سگ نیست! رفته بود بلند شده بود روی پنجره آن سمتِ ماشین که مثلاً خانم و بچه را بگیرد... من از فرصت استفاده کردم سریع سوار ماشین شدم و به‌خیر گذشت!

این اولین باری بود که در عمرم یک سگ وحشی دنبالم کرد! (البته این سگ خیلی عجیب بود! اصلاً پارس نمی‌کرد! حالا نمی‌دانیم می‌خواست بگیرد یا مثلاً روی سینه ما بلند شود و ابراز علاقه کند!؟)

به هر حال، تجربه جالبی بود! با توجه به اینکه متأسفانه دارد سگ در جامعه زیاد می‌شود و خیلی‌هاشان مثل این سگِ دخترِ همسایه ما وحشی هستند و هر روز خبرهایی از مرگ یک کودک در پارک‌ها بر اثر گاز گرفتن سگ منتشر می‌شود، گفتم این موضوع را به اشتراک بگذارم. (من برای ملائکه دلم می‌سوزد که منتظر بودند ما به آن‌ها برسیم اما به سگ‌ها رسیدیم! شرم‌آور است که ویدئوهایی در اینترنت می‌بینیم که در آمریکا ناگهان سگ‌های چهار تا از همسایه‌ها به سگ یکی از همسایه‌ها که در کنارش می‌آید حمله می‌کنند! دردناک‌ترین صحنه عمرم زمانی بود که یک دختر نوجوان حدود ۱۵ ساله یک پاپی آورده بود پارک که مثلاً کلاس بگذارد یا شهوت خودنمایی خودش و خانواده‌اش را ارضا کند، یکی از سگ‌های ولگرد افتاده بود دنبال پاپی او و ظاهراً عاشق پاپی شده بود و قصد داشت همان وسط خیابان با او ازدواج کند! دختر مظلوم [ظلم‌شده از طرف غرب وحشی و طرفداران آن] پاپی را این‌طرف و آن‌طرف می‌کشید و آن سگ ول‌کن نبود! دختر به من و دیگران با التماس نگاه می‌کرد که مثلاً کمک کنیم اما من گذاشتم با فرهنگی که خودش انتخاب کرده کنار بیاید و عبور کردم!)

در اینترنت جستجو کردم، در کشورهای اروپایی و آمریکایی با توجه به اینکه سگ جزئی از خانواده‌شان شده(!)، ویدئوهای مختلفی در مورد ایمنی این موضوع ساخته شده که با جستجو، می‌توانید پیدا کنید. چند راهکار که برخی‌شان پیشنهاد داده‌اند را مرور می‌کنیم:

۱- روی ماشین یا چیزی شبیه به آن بپرید

این نکته جالب بود، من اگر می‌دانستم احتمالاً این را اجرا می‌کردم. سریعاً روی کاپوت ماشین قرار بگیرید (البته که احتمالاً کاپوت کمی پایین برود!)

۲- پیشنهاد من: دور ماشین بدوید

اینطور که من فهمیدم سگ خیلی انعطاف در دویدن دور ماشین ندارد! یعنی سرعتش هنگام دور زدن خیلی کاهش می‌یابد و کم‌کم منصرف می‌شود. عقلش هم نمی‌رسد که از زیر ماشین میانبر بزند!

۳- یک چیز را بین خود و سگ مانع کنید

مثلاً اگر یک پالت آن نزدیکی است، آن را بین خود و سگ بگیرید و با او بچرخید.

https://img.aftab.cc/news/1404/dog.jpg

۴- اگر سگ گاز گرفته بود و ول‌کن نبود،

یک چوب یا چیزی را از کنار دهانش، بین دندان‌هایش فرو کنید تا چوب را به جای دست و پای شما بگیرد.

۵- اگر کسی را گاز گرفته،

پاهای عقب سگ را بلند کنید و بالا بگیرید. این باعث می‌شود تعادل و نقطه اتکایش به هم بخورد و گاز گرفتن را متوقف کند.

این ویدئو را هم ببینید:

آیا شما تجربه‌ای در این زمینه دارید؟ چه کار کردید؟ اینکه گفته می‌شود اگر بایستید سگ کاری ندارد، درست است؟ انسان در آن شرایط آنقدر می‌ترسد که جرأت ندارد ریسک کند و بایستد! نمی‌دانم جواب می‌دهد یا خیر؛ شک دارم.

از ابزارهای هوش مصنوعی هم در این مورد پرسیدم؛ نتیجه:

اگر سگ (به‌ویژه سگ ولگرد یا وحشی) به سمتت حمله‌ور شد یا دنبال کرد، مهم‌ترین نکته این است که آرامش و خونسردی خودت را حفظ کنی تا رفتار سگ تشدید نشود. در این شرایط می‌توانی این مراحل را دنبال کنی:

۱. توقف کن و ندو

ندو؛ دویدن غریزه شکار را در سگ فعال می‌کند و احتمال حمله را زیاد می‌کند.

اگر ایستاده‌ای، حرکتت را آهسته کن یا متوقف شو.

۲. تماس چشمی مستقیم نداشته باش

نگاه مستقیم به چشم سگ، تهدید محسوب می‌شود.

کمی سرت را بچرخان ولی سگ را با گوشه چشم زیر نظر داشته باش.

۳. آرام آرام عقب‌نشینی کن

رو به سگ بمان اما آهسته و بدون عجله به عقب برو تا فاصله بگیری.

پشتت را به سگ نکن تا غافلگیر نشوی.

۴. خودت را بزرگ‌تر نشان بده

اگر سگ به فاصله کم رسید، دست‌ها یا ژاکتت را بالا ببر تا بزرگ‌تر به نظر برسی. (این مورد را متخصصان خارجی تأیید نمی‌کنند و حتی معتقدند باعث پرخاشگری بیشتر سگ می‌شود!)

فریاد نزن، اما با صدای محکم و قاطع (نه جیغ) بگو: «برو!» یا «ایست!».

۵. مانع ایجاد کن

اگر چیزی مثل کوله‌پشتی، چتر، بطری آب یا حتی شاخه‌ای داری، بین خودت و سگ قرار بده.

اگر مجبور شدی، وسیله را جلو ببر تا به تو نرسد ولی به سگ ضربه نزن مگر در حالت دفاع فوری.

۶. اگر حمله کرد

اگر سگ پرید یا گاز گرفت، عضو غیرحیاتی مثل کیف، ژاکت یا بازو را جلو ببر تا از گردن و صورتت محافظت کنی.

اگر روی زمین افتادی، خودت را جمع کن، دست‌ها را پشت گردن قفل کن و توپ‌مانند جمع شو.

۷. بعد از حادثه

اگر حتی خراش یا گاز سطحی ایجاد شد، فوراً با آب و صابون بشوی و سریعاً به پزشک یا اورژانس مراجعه کن؛ چون خطر هاری و عفونت جدی است.

ماجرا را به دامپزشکی یا شهرداری اطلاع بدهید تا سگ را پیگیری کنند.

موضوع استفاده از سگ واقعاً باید قانون‌دار شود. اگر لباس من پاره می‌شد یا جراحت سنگین پیدا می‌کردم، باید یقه چه کسی را می گرفتم؟ اگر بچه دو سه ساله من را آن سگ گاز می‌گرفت یا بچه از ترس لُکنت می‌گرفت باید چه کار می‌کردیم؟ (بعداً با توجه به اینکه سه جا روی دیوار نوشته شده بود که «در این مکان آشغال نریزید» حدس زدم که آن خاک‌برسر، صاحب باغ، برای ترساندن افرادی که آنجا آشغال می‌ریزند آن سگ را گذاشته! چقدر برخی افراد کوته‌فکر هستند! حالا ما که از آنجا رد می‌شویم چطور؟ سگ می‌تواند این چیزها را متمایز کند؟ نگهداری در آپارتمان هم همینطور. این پاپی همسایه ما چند بار به سمت افراد حمله و پارس کرده و او فقط در این حد که به سگش گفته «دخترم آروم باشد»! قضیه را تمام کرده! [واقعاً مبارک باد این همه پیشرفت به واسطه ماهواره! چقدر باکَلاس شدند!])

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند
 


[ارسال شده در مورخه : شنبه، 12 مهر، 1404 توسط Hamid]
[ #از همه جا]



بازدیدها از این مطلب: 674 بار   امتیاز متوسط : 0  تعداد آراء: 0   امتیاز دهید:

نظرات طرح شده

نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 6 با 14 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.

منوچهر                توسط منوچهر در مورخه : چهارشنبه، 16 مهر، 1404(لینک نظر)
سلام. ممنونم بابت این مطلب
من چند تجربه شخصی دارم که شاید به کسی درباره اینکه چه عکس‌العملی حین حمله سگ باید داشته باشد، کمکی نکند ولی فکر کنم نوشتن آن خالی از لطف نباشد.
اولین خاطره من به کودکی‌ام برمی‌گردد. یادم می‌آید پنج یا شش سال داشتم به خانه یکی از همسایه ها یا آشنایانمان رفته بودیم و کنار خانه آنها یک محوطه خالی با تپه های خاکی مرتفع بود. یک سگ در آن اطراف بود که گویا متعلق به یکی از افراد آن محل بود. من کودک بودم و درک کاملی از رفتار حیوانات نداشتم و بچه های بی انصاف که بزرگتر از من بودند برای خندیدن، به سگ فرمان میدادند و سگ دنبال من میدوید و من فرار میکردم و در همان عالم بچگی وحشت بسیار زیادی در من ایجاد شد. هنوز یادم نرفته چطور سگ دنبالم می‌کرد. این کار را چندین بار تکرار کردند و من چون جای دیگری برای دویدن نبود حین فرار به‌سمت تپه های خاکی رفتم و با صورت روی تپه خالی افتادم و تمام صورت و بدنم خاکی شد. و دوباره تکرار کردند و دوبار با صورت افتادم و صورتم زخمی شد و تمام بدنم خاکی. هنوز دردش را فراموش نکردم. این بچه های بی‌انصاف برای چند دقیقه خنده خودشان من را طوری بی‌دلیل اذیت و تحقیر کردند که بعد از نزدیک سی و اندی سال، من هنوز ترس از سگ دارم و همیشه از این موجود بدم می‌آید. واقعاً تربیت فرزند بسیار مهم است.
یکبار هم با یکی از بستگانمان که در روستا زندگی میکنند با موتور برای خرید سبزی رفتیم کنار زمینی که موتور آب داشتند. وقتی وارد شدیم حداقل حدود 10 سگ آنجا نشسته بودند و اقوام ما آرام با موتور از بین سگها عبور کرد تا رسیدیم به محل مورد نظر که گویا صاحب زمین آنجا نبود که ما سبزی بخریم. برای برگشتن باز هم باید از بین سگها عبور میکردیم که این آشنای ما حین برگشت کمی ترس به دلش افتاد و در یک لحظه کمی گاز موتور زیاد کرد که همین باعث ترس سگها شد و همگی با هم بلندشدند به سمت ما حمله کردند.صحنه بسیار ترسناکی بود. حدود 10 سگ پارس می‌کردند و با هم حمله می‌ کردند. زمین هم خاکی بود و پر از سنگهای نسبتا بزرگ بود و ما اگر با سرعت بالا حرکت میکردیم قطعا موتور واژگون میشد. مجبور بودیم از یک پیچ تند در کنار سگها عبور کنیم. با هر سختی بهرحال با سرعت مناسب ما از آنها فرار کردیم. واقعا نترسیدن و انجام ندادن عکس‌العمل ناگهانی و شدید در مواجهه با سگهایی که فعلا حمله نکرده‌اند بسیار مهم است.
تجربه آخرم مربوط به سالیان اخیر است که در حال برگشتن به خانه بودم که داخل کوچه، درب خانه یکی از همسایه‌ها توسط زن همسایه باز شد و ناگهان یک سگ کاملا سیاه عظیم الجثه از درب خانه شان آمد بیرون و این سگ سیاه آنقدر بزرگ بود که من تا آن زمان سگ به این بزرگی ندیده بودم. تقریبا اگر بگویم اندازه یک انسان بود، غلو نکردم. تا سگ آمد بیرون سریعاً بسمت من آمد و زن همسایه که دید سگ فرار کرده و فهمید دارد سمت من می‌آید ترسید و جیغ و داد کشید. من وحشت کردم نمی‌دانستم چکار کنم و هیچ راه فراری نبود. کمتر از 10 متر کلا فاصله بود و سگ بسرعت داشت بسمت من می‌آمد. تنها چیزی که داشتم یک کیف بود که بصورت کاملا ناخودآگاه و بدن هیچ فکری آن را جلو خودم گرفتم تا اگر سگ بخواهد حمله کند، این کیف مقداری مانعش بود. پشت من پیچ یک کوچه بود. سگ چند متری من بود که به لطف خدا یک موتور ناگهان از پیچ کوچه آمد پشت من و بسمت سگ حرکت میکرد که سگ ترسید و رفت داخل خانه. همه اینها در کسری از ثانیه کمتر از 6یا 7 ثانیه رخ داد.
شاید بگویید این که چیزی نشده ولی من مشکل پا درد و خار شدید پاشنه پا شدید دارم. اینقدر این شوک ناگهانی بمن فشار جسمی آورد و باعث گرفتگی عضلات من شد که بلافاصله چند ثانیه بعد از این موضوع درد بسیار شدیدی در پشت پاشنه پایم احساس کردم و خودم را لنگان لنگان با درد بسیار زیاد به خانه رساندم. همین باعث عود شدن شدید مشکل خار پاشنه ام شد.
واقعا چه کسی پاسخ گو هست اگر مشکلی جسمی برای کسی پیش بیاید؟ الان این همسایه ما از مشکلی که برای من پیش آوردن اطلاع دارند؟
آخه یکی نیست بگه مگه خانه جای نگهداری آفریدگان خداست؟ شما هم به‌ این حیوان هم به همسایه خودتان ظلم می کنید.
همین امسال کودکی در خوزستان بدلیل حمله یک سگ جانش را از دست داد.

در ضمن یک مطلب که خودم تا اخیراً نمی‌دانستم این هست که آیا میدانید که گربه های ولگرد هم هاری دارند و ممکن است باعث هاری شوند. پس نسبت به زخم هایی که دلیل آنها گربه ها هستند(خصوصاً گاز گرفتگی)مواظب باشید و نسبت به آنها حتما رسیدگی کنید و به بیمارستان مراجعه کنید.


[ ارسال جوابیه ]


amirhosein                توسط amirhosein در مورخه : چهارشنبه، 23 مهر، 1404(لینک نظر)
قیافه و صدای سگ موقع پارس کردن خیلی وحشتناک میشه. منم یکبار که برای کار آماری به یک روستا رفته بودم ترک موتور یکی از دوستان نشسته بودم و داشتیم از یک کوچه رد می شدیم که یک سگ سیاه که جلوی یک خونه دراز کشیده بود رو دیدیم. تا از جلوش رد شدیم یهو شروع کرد به داد و بیداد. اقندر ترسیدیم که دوست من با موتور رفت توی جوی آب اون طرف کوچه و افتادیم و یک صحنه خنده داری پیش اومد که نگو. شانس آوردیم صاحبش اومد و کنترلش کرد. همون روز برای بار دوم از یه کوچه دیگه داشتم می رفتم و تقریبا در حال دویدن بودم که بتونم زودتر کارم رو تموم کنم حالا نگو یک سگ بالای یک اتاقک نشسته بود و تا از جلوش رد شدم شروع کرد به پارس کرن. البته هیکلش کوچیک بود ولی یک نعره هایی می کشید من نمی دونم از کجاش درمیومد! این بار خودم رو کنترل کردم و شروع کردم سرش داد زدن و اونم دید با یه وحشی تر از خودش طرف شده جا زد :دی هرچند بعدش یکی از اهالی اومد کمکم و حتی زحمت بکشید برام یه لیوان شربت آورد. گویا مدتی بود اون روستا دزد احشام پیدا شده بود و اهالی هم سگ آورده بودن!
در کل اینکه بتونی به خودت مسلط بشی و بر ترست غلبه کنی و فرار نکنی تاثیر داره ولی خب ترس یک موضوع غریزی هست و هر کسی در اون شرایط قادر به انجامش نیست.


[ ارسال جوابیه ]

    [بدون موضوع] (امتیاز : 0)
    توسط کاربر مهمان در مورخه : چهارشنبه، 23 مهر، 1404
    نمیدانم چرا پاراگراف آخر نظر شما من را یاد این جمله انداخت: "شجاعت، به معنای نترسیدن نیست، بلکه عمل کردن با وجود ترسه"
    البته ربطی به جمله آخر شما نداشت و منظورم تایید یا رد حرف شما نیست. نمیدانم چرا یکهو این به ذهنم آمد. رفتم دقیقش رو سرچ کردم اینجا نوشتم شاید روزی بدرد کسی بخوره


    [ ارسال جوابیه ]


محمدمهدی (امتیاز : 0)(لینک نظر)
توسط محمدمهدی در مورخه : سه شنبه، 29 مهر، 1404
سلام. إن‌شاءالله سلامت باشید.

هرگز، هرگز، هرگز ندوید. مهم نیست چقدر تند بدوید، چون سگ تندتر می‌دود.

سر سگ فریاد بکشید. داد بزنید.

اگر می‌شود سنگ و کلوخ و... پرت کنید. اگر از دور سگی را دیدید که احتمال می‌دهید حمله خواهد کرد، سنگ و کلوخ بردارید.


[ ارسال جوابیه ]