این جمله را دانشجوها در کلاسهای برنامهنویسی زیاد از من میشنوند: بعد از یادگیری دستور if ... else شما برنامهنویس به حساب میآیید و باید بتوانید هر مسألهای در عالم را حل کنید (یک جمله مهم و پرتکرار دیگر از من: برنامهنویسی، کدنویسی نیست؛ بلکه «قدرت حل مسأله است»). بعد از آن مفهوم، به switch و حلقهها و توابع و آرایهها و... میرسیم. این مفاهیم هیچ چیزی به برنامهنویسی اضافه نمیکنند؛ بلکه فقط یک چیز کم میکنند: تکرار کد. بنابراین هر چه برنامهنویسی پیشرفت کرد، فقط یک چیز تغییر کرد: تکرار کمتر شد! همین و بس! نتیجه اینکه: هر چه سطح شما در برنامهنویسی بالاتر میرود باید تکرار کدهایتان کمتر و کمتر شود و کدهایتان کوتاهتر شود. حالا فعلاً بعد از ۲۰ سال برنامهنویسی، به این مرحله رسیدم: این ویدئو را ببینید: باور میکنید در این ویدئو در کل فرمهایی که میبینید و یعنی در کل پروژه، من فقط ... (ادامه)