sooraty
مدير انجمن ادبي
پست: 478
عضو شده در: 2 مرداد 1384
محل سکونت: .::ساوه::.
امتياز: 4538
|
عنوان: حرف های توی دلم |
|
|
همه ي حرف هاي توي دلم فقط اين ها كه با تو گفتم نيست
گاه چندين هزار جمله هنوز همه ي حرف هاي آدم نيست
باورم ميشود كه بسته شده همه ي آسمان آبي من
و كسي كه تمام من شده باورم ميشود كه كم كم نيست
شايد اين گفت و گوي دامنه دار ـ اين قطار مسافر كلمات ـ
به دل دره ها سقوط كند با عبور از پلي كه محكم نيست
ملوانان خسته را بگذار هم صداي سكوت من باشند
زير در يايي نشسته به گل جاي آوازهاي با هم نيست
تازگي سنگ كوچكي شده ام و سر راه اشك را بستم
غم سيل آخرش گذشت ولي غم كوچك شدن خودش غم نيست !
كاش ابري به وسعت دريا آسمان را به حرف مي آورد
تا ببيني كه پشت اين همه كوه سيل هاي نگفتني كم نيست
باز دستي سكوت چشم مرا روي رگبارهاي موزون بست
و تو باز اشتباه ميبيني اسم اين لاله ها كه شبنم نيست |
|