كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> مباحث متفرقه -> جوك و لطيفه و سرگرمي
پاسخ دادن به این موضوع
::::» لطيفه‌هاي ادبي ملا‌نصرالدين
پست تاریخ: پنج‌شنبه 15 دی 1384 - 11:08    
meysam
شروع فعاليت
شروع فعاليت


پست: 38
عضو شده در: 25 مرداد 1384
محل سکونت: saveh
blank.gif


امتياز: 349

عنوان: ::::» لطيفه‌هاي ادبي ملا‌نصرالدي خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

لطيفه‌هاي ادبي ملا نصرالدين

جاي مرده
جنازه‌اي را از كوچه اي عبور مي‌دادند، ملا با پسرش ايستاده بودند. پسرش پرسيد بابا در اين صندوق چيست؟ ملا گفت: آدم. پسرش پرسيد كجايش مي‌برند. جواب داد: جايي كه نه خوردني باشد و نه نوشيدني، نه نان و نه آب، نه هيزم و نه آتش، نه زر و نه سيم، نه فرش باشد و نه گليم. پسرش گفت: خب درست بگو به خانه ما مي‌برنش.

تعارف ملا
ملا در مزرعه‌اش نشسته بود و ناهار مي‌خورد. سواري از آنجا عبور مي‌كرد. ملا گفت: بفرماييد. سوار فوراً از اسب پياده شده پرسيد: ميخ طويله اسب را كجا بكوبم؟ ملا كه كاملاً از تعارف خود پشيمان بود و گمان نداشت چنين نتيجه بدهد گفت: بر سر زبان بنده.

خر فروشي
ملا روزي خري را به بازار برد كه بفروشد هر مشتري كه برايش مي‌رسيد اگر از جلو مي‌آمد خر دهانش را باز مي‌كرد كه گاز بگيرد و اگر از عقب مي‌آمد خر جفتك مي‌زد. شخصي به ملا گفت با اين وضع كسي آن را نمي‌خرد گفت: مقصود من هم فروش آن نيست مي‌خواهم مردم بدانند از اين خر چه مي‌كشم.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: پنج‌شنبه 15 دی 1384 - 11:30    
libero
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 1175
عضو شده در: 16 آبان 1384
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 11304

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

خیلی جالب بود...این هم 2 لطیفه دیگر Very Happy

پشيماني
شبي ملانصرالدين خواب ديد كه كسي ۹ دينار به او مي دهد، اما او اصرار مي كند كه ۱۰ دينار

بدهد كه عدد تمام باشد. در اين وقت، از خواب بيدار شد و چيزي در دستش نديد. پشيمان شد و

چشم هايش را بست و گفت: «باشد، همان ۹ دينار را بده، قبول دارم.»



كندن بال مگس


ملا در اتاقش نشسته بود كه مگسي مزاحم استراحتش مي شود، مگس را مي گيرد و يك

بالش را مي كند. مگس كمي مي پرد دوباره مگس را مي گيرد و بال ديگرش را هم مي كند. او

مي گويد: بپر ولي مگس نمي پرد. به خود مي گويد: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس

را بكنيد گوش او كر مي شود!

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: پنج‌شنبه 15 دی 1384 - 17:25    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5505
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47855

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

عاليه!
دست همه درد نكنه!
دلم مي‌خواد بيشتر از جوك‌هايي كه به هموطنامون گير مي‌ده، به اين جوك‌هاي ادبي زيبا اهميت بدين Razz
خيلي ممنون meysam, و libero,

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc