Hamid
مدیريت كل سایت
پست: 5505
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
امتياز: 47855
|
عنوان: |
|
|
gtm396, جان، پیشنهاد خیلی خوبی بود.
البته چون خود سیستم به طور پیشفرض این امکان رو نداره، باید خودم دست به کار بشم. (و البته چیزی که قرار باشه من انجام بدم، خیلی زمانبر خواهد بود )
اما فراموش نشه که ما قصد نداریم کار فروشگاه رو خیلی گسترده کنیم، چون قسم میخورم که من وقت کافی ندارم و این کارها نیاز داره که حداقل دو تا همکار، به صورت حضوری کنار من باشن تا من بگم باید چی کار کنن و اونها انجام بدن. الان اینجا کلی محصول جالب هست که باید معرفی بشن. معرفی اونها هم به همین سادگیها نیست، معرفی یک محصول، نزدیک به نیم سایت و شاید بیشتر از وقت من رو میگیره! (البته از بس وسواس دارم که کار تمیز ارائه کنم، کارهام زمان طولانی طول میکشه)
یا مثلاً من الان نشستم لیست تمام فروشگاههای مطرح رو درآوردم و کلمات کلیدیای که کاربران جستجو کردن و وارد اون فروشگاهها شدن رو پیدا کردم. اگر یه نفر همکاری میکرد، این لیست رو میدادم، یه پردازش آماری روی لیست انجام میداد و به ما میگفت چه کلماتی بیشترین جستجو رو داشتن و ما محصولاتی در اون زمینه برای فروشگاه تهیه میکردیم. (سیستم فروشگاه یکی از بهترین سیستمها از نظر رفاقت با گوگل هست )
از طرفی، من الان سرم داره گیج میره از بس سایت رو گسترده کردیم!
(نمیدونم آموزش ارسال کنم؟ خبر ارسال کنم؟ بخش مقالات رو آپدیت کنم؟ در ساوهسرا همین منوال رو یعنی ارسال خبر، مطلب و ... رو پیگیری کنم؟ هوای گالری عکس رو داشته باشم؟ سؤالات انجمنها رو پاسخگو باشم؟ محصول به فروشگاه اضافه کنم؟ سفارشات رو ارسال کنم؟ بخش دانلود و و و ... در کارهای شخصیم، ترم جدید دانشگاه شروع شده و نزدیک به 40 ساعت در هفته واسه من کلاس گذاشتن! حالا از کلاسهای آموزشگاه زبان و ... بگذریم. برنامهنویسی سیستمها و طراحی سایتهایی مثل این:arabico.ir که نزدیک یک هفتهست که وقت من رو گرفته هم به اونها اضافه کنید!)
sistemprof, جان،
این پیشنهاد رو هم پیگیر هستم.
دیروز، ali اومده بود خونهمون. (میدونید که ali چند وقت پیش با یکی از دخترهای دانشگاه که همشهری ما بود ازدواج فرمودن و حالا یه پاشون ساوهست، یه پاشون قم علی! من رو ببخش که لوت دادم! )
(جالبه که اولین جملهای که گفت این بود: حمید دیگه هیچی ازت نمونده! یه کم بخور!! )
پیشنهاد داد که بخشی از فروشگاه رو هم اختصاص بدیم به جدیدترین سخنرانیهای بازار. چون دایی ایشون توی قم به نوعی یک لونه مورچه به حساب میاد! یعنی منبع تکثیر این سخنرانیها.
الان حدود 6 سری سخنرانی از سخنرانانی مثل «شهید مطهری»، «دکتر شریعتی»، «دکتر الهی قمشهای»، «مرحوم کافی»، «حجة الاسلام دانشمند» و «استاد فاطمینیا» آورده و اعلام آمادگی کرده که از هر سخنرانی که خواستید محصول بهتون میدیم.
دوستان دیگه هم مثل hamidgag محصول میکس و مونتاژ خودشون رو پیشنهاد دادن که البته اوائل فروشگاه بود و هست و من نمیتونم قول فروش خیلی زیاد بدم.
مطلب مهم اینه که: ایده راهاندازی فروشگاه، بعد از سمینار «تجارت الکترونیک» که چند وقت پیش برای بچههای کارآفرینی ارائه کردم به دل من افتاد و فقط به عنوان یک تجربه بهش نگاه میکنم. همونجا به اون افراد گفتم که میخوام برای تجربه، یه مدت بزنم تو یه کار که با تجارت الکترونیک در ارتباط باشه. فقط میخوام ببینم چطور میشه در این زمینه موفق بود...
وگرنه، نه به پولش نیازی هست و نه اینکه وقتم آزاده که بخوام سرم گرم باشه
و اما، دارم با چند تا صاحب فروشگاه رایزنی(!) میکنم که ببینم چطور پرداخت آنلاین رو در فروشگاه قرار بدیم که کاربران مجبور نباشن به عابربانک یا خود بانک مراجعه کنند.
شما هم اگر سرنخی گیر آوردید بگید.
خداییش اگر جرأت و حوصله راهاندازی یه دفتر رو داشتم و یکی دو تا منشی یا همکار به کار میگرفتم، اونوقت ثابت میکردم دنیا دست کیه!
خیلی جالبه، اصلاً نمیدونم چرا سرم درد میکنه واسه کار اضافه
بعداً در مورد تحلیلهام در مورد فروشگاه اینترنتی خواهم نوشت.
شاید جالب باشه که بدونید مثلاً: اکثر افرادی که از فروشگاه خرید میکنن، فقط از طریق جستجو وارد سایت شدن. یعنی ما تا به حال مشتری از بین کاربران ثابت نداشتیم.
یا اینکه مثلاً چه نوع محصولاتی بیشترین فروش رو دارن...
تا بعد |
|