كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي -> پزشكي - روانشناسي
پاسخ دادن به این موضوع
یــــک تـسـت روانشناسی مهم!
پست تاریخ: شنبه 18 دی 1389 - 10:18    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: یــــک تـسـت روانشناسی مهم! خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

یک زن در مراسم ختم مادر خود، مردی را می بیند که قبلا او رانمی شناخت.

او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است.

او با خود گفت او همان مرد رویایی من است.



و در همان جا عاشق او می شود.

اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند.

چند روز بعد او خواهر خود را می کشد.



به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟

















این تست در سال 2005 پس از 2 سال تحقیق در امریکا انجام شده است





اداره کل فدرال امنیت امریکا از تمامی نفراتی که در این تست شرکت کرده بودند (نفرات به صورت رندوم از میان افراد جامعه برای این تست انتخاب شده اند) درخواست کرده است تا با نفراتی که جواب سوال را به صورت صحیح داده اند مراوده نداشته و تمامی نفراتی که جواب صحیح داده اند موظفند هفته ای یک بار در محل های از پیش تعیین شده که از سوی پلیس معرفی شده است خود را به ماموران معرفی نمایند.همچنین با تعبیه تجهیزات الکترونیکی پیشرفته کلیه حرکات این افراد در محدوده ای از پیش تعیین شده این افراد که از سوی پلیس معین شده است (شعاع 50کیلومتری از محل سکونت) کاملا تحت کنترل می باشد و افراد برای خارج شدن از این محدوده باید از پلیس با ذکر هدف از رفتن به محلی که بیش از 50 کیلومتر با محل زندگی آنها فاصله دارد هماهنگ نمایند

همچنین پاسخ دهندگان صحیح از زمان انجام تست تحت معاینات شدید روانشناسی هر ماهه شده اند و از مسافرت این افراد به برخی از مناطق کشور آمریکا جلوگیری می شود

چرا؟

اداره امنیت آمریکا این تست را برای جانیان و قاتلان سریالی این کشور نیز انجام داد نتیجه این که 100 درصد افراد جانی و قاتلان سریالی به این تست پاسخ صحیح داده اند بنابراین در علم روانشناسی مبحثی به نام psychopath در خصوص این افراد به بحث گذاشته شد نتیجه اینکه تمام نفراتی که پاسخ صحیح داده اند به طور بالقوه امکان تبدیل شدن به جانی و آدم کش سریالی را دارا هستند. بنابراین فصل مشترک این افراد با قاتلان سریالی همان انگیزه قتل و لذت بردن از خونریزی و ادم کشی می باشد.

پاسخ سوال:

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید آن مرد را دوباره ببيند .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: meh_ham (شنبه 18 دی 1389 - 19:47)

پست تاریخ: شنبه 18 دی 1389 - 22:47    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5505
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47855

عنوان: پاسخ به «یــــک تـسـت روانشناسی مهم!» خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

چه جالب!
من فکر کردم خواهرش رو کشت چون لابد خواهرش بوده که مادرش رو کشته و ایشون رو توی دام عشق انداخته Embarassed

خوب، خدا رو شکر ما جانی از آب درنیامدیم Mr. Green

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 19 دی 1389 - 11:17    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: پاسخ به «یــــک تـسـت روانشناسی مهم!» خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

البته من یک کمی از جواب خودم ترسیدم: roll: اما فکر کردم حس حسادت خانمها بعضی اوقات
منجر به این چیزا ممکنه بشه! ! ! !

من فکر کردم آقاهه عاشق خواهر اون خانم شده و بنابراین ... .
Cool

بلا به دور! ! !

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 20 دی 1389 - 10:27    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: پاسخ به «یــــک تـسـت روانشناسی مهم!» خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

خب خدا رو شكر هيچ قاتلي توي سايت نداريم Laughing فكر كنيد اگر با مرد مورد نظرش ازدواج ميكرد چي ميشد! از اونايي بود كه بايد نوك كفشهاشو نگاه مي كرد. Embarassed

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 20 دی 1389 - 13:18    
glasy_heart
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 191
عضو شده در: 12 آذر 1389
محل سکونت: زیــــر چــــــــتر خــــــــــدا
blank.gif


امتياز: 1928

عنوان: اين همه هيجان برا ي چيست؟ خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که

مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.

به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و

هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با

لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با

لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.

کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند

و از پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند.

ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند.

زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند.

باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید.

او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن

باران می‌بارد،‌ آب روی من چکید.

زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای

پسرتان پزشک مراجعه نمی‌کنید؟

مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم.

پسر من امروز براي اولين بار ميتواند ببيند

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 20 دی 1389 - 13:29    
glasy_heart
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 191
عضو شده در: 12 آذر 1389
محل سکونت: زیــــر چــــــــتر خــــــــــدا
blank.gif


امتياز: 1928

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

خدای مهربان...

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا...
تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه... (احزاب/63)

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله...

کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه... (یونس/109)

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم...
شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه... (بقره/216)

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم...

خدا نسبت به همه‌ی مردم مهربونه... (بقره/143)

گفتم: دلم گرفته ...

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا ...

باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن ... (یونس/58)

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله...

گفتی: ان الله یحب المتوکلین...
خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره...



خدا هست

مردی با خود زمزمه می کرد: خدایا با من حرف بزن!
یک سار شروع به خواندن کرد،‌ اما مرد نشنید.
مرد فریاد برآورد: خدایا با من حرف بزن!
آذرخش در آسمان غرید، اما مرد اعتنایی نکرد.
مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: پس تو کجایی؟ بگذار تو را ببینم!
ستاره‌ای درخشید، اما مرد ندید.
مرد فریاد کشید: خدایا به من معجزه‌ای نشان بده!
کودکی متولد شد، اما مرد باز توجهی نکرد . . .
مرد در نهایت یأس فریاد زد: خدایا خودت را به من نشان بده و بگذار تو را ببینم

... از تو خواهش می کنم...
پروانه‌ای روی دست مرد نشست، و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد.
ما خدا را گم میکنیم در حالی او در کنار نفسهای ما جریان دارد...
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست...

تا به حال چند بار شادیهایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای؟
تا بحال به او گفته ای گه چقدر خوشبختی؟؟

که چقدر همه چیز خوب است؟

که چه خوب او هست؟؟

خیال می‌کنیم تنها زمانی که به خواسته خود رسیده‌ایم او ما را دیده و حس کرده است اما...

گاهی بی‌پاسخ گذاشتن برخی خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه او به ماست

خورشید را باور دارم، حتی اگر نتابد. به عشق ایمان دارم، حتی اگر آن را حس نکنم.

به خدا ایمان دارم، حتی اگر سکوت کرده باشد

تا خدا هست، جایی برای نومیدی نیست

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 20 دی 1389 - 21:11    
_heavenly_
خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره


پست: 79
عضو شده در: 27 آبان 1389
محل سکونت: زيرسايه ي شما
blank.gif


امتياز: 1211

عنوان: پاسخ به «یــــک تـسـت روانشناسی مهم!» خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام سلام
عجــــــــــــــــب!من به همه چيز فكر ميكردم جز اين جواب! والاچي بگم خدايا يه وقت عاشق نشيم كه بعدش مجبور شيم قاتل شيم.
نتيجه:عاشق=قاتل ، قاتل=عاشق

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc