بحث در مورد کار برای جوانان رشته کامپیوتر

Hamid

سلام؛
با توجه به اینکه خیلی از دوستانی که در مجموعه آفتابگردان رفت و آمد دارن، دانشجو یا فارغ التحصیل رشته کامپیوتر هستن و اینطور که من با اون‌ها ارتباط دارم، اکثراً یک درگیری ذهنی با نام «کار» یا «شغل» دارند، بد ندیدم که یک تاپیک در مورد این موضوع ایجاد کنم و از همه بخوام که در این بحث شرکت کنن. Wink

در مورد این بگید که آیا بی‌کار هستید یا مشغول کار خاصی؟
اگر بی‌کار هستید، چه کسی رو مقصر می‌دونید؟ راه حل‌هاتون چیا هست؟
اگر کار دارید، چی کار می‌کنید؟
آیا این موضوع دغدغه شما هم هست؟
چه راه‌هایی رو رفتید و به سنگ خورده؟
چه راه‌هایی رو به جوانان هم سن و سال خودتون پیشنهاد می‌کنید؟
درآمد خوب از نگاه شما چقدره؟
در محیط زندگی شما چه شغل‌های مرتبط با کامپیوتر وجود داره؟
و خلاصه می‌خوام خواهش کنم که در مورد افکارتون در این زمینه صحبت کنید...

ممنون Wink

_heavenly_

چه بحث خوبي.
من كه در حال حاضر بيكارم البته دوست ندارم با اين مدرك كارداني مشغول به كارباشم چون هركاري رو قبول ندارم اصلا تحمل حرف خوردن از بالاتر ازخودمو ندارم
راستش هدف خاصي دارم بايد كارشناسيمو بگيرم تازه اون موقع شايد به يك كار خوب فكر كنم البته به احتمال 99درصد فوق رو كه تموم كردم ميرم دنبال كار.واااي اگه با اين مدرك يه كار خوب پيدا نشه چي كار كنم؟! Crying or Very sad

نــــــــــــــــــــــه!!!! شايد ميگين ميشه بابا!ولي اينجا ايران است باور كنيد هر چيزي ممكنه!
در مورد درآمد خوب بايد بگم راستش تاحالابه درآمد خوب فكر نكردم بيشتر به يه كار خوب فكر كردم.يكي بهم بگه اين افكار من درسته؟!كه در حال حاضر به فكر كار نيستم؟
البته ميدونم سابقه كار مهمه ولي من نميتونم برخورد بدرو تحمل كنم.آخه ميبينم دوستاني رو كه با اين مدرك ميرن سر كار و خيلي چيزارو تحمل ميكنند يه موردش همين برخورد بد!آخه خودمو ميشناسم ديگه يكي بد حرف بزنه بيخيال كار ميشم.
خواهشا يكي كه باتجربست جوابمو بده

amirhosein

برخورد بقیه با شما به نوع برخورد و شخصیت تون برمیگرده نه به مدرکتون (هر چند اون هم مهمه ولی عامل اصلی نیست).
اگه میخوای حرف از بالا سری نشنوی باید تا دکترا بخونی ولی همیشه توی زندگی اونجور که آدم دلش میخواد مسایل جلو نمیره پس بهتره روحیه تون رو برای برخورد با ناملایمات تقویت کنید.
تا می تونید کار کنید و نرم افزارهای مختلف رو یاد بگیرید. زمینه مورد علاقه تون رو مشخص و فقط مهارت تون رو افزایش بدید. مطمئن باشید بیکار نمی مونید و کار خودش میاد سراغتون.
شک نکنید اگه کار بلد باشید و کاری هم باشید وقت نمی کنید کارهایی که بهتون مراجعه میشه رو جواب بدید.

_heavenly_

ممنون آقاي امير حسين از راهنماييتون ولي منظور من از برخورد بد، نوع برخوردباتوجه به شخصيت نيست!با توجه به تواناييه.درسته شخصيت تاثير داره ولي فكر ميكنم در محيط كار معلومات وتوانايي بيشتر از شخصيت در نوع رفتار تاثير داره.
ولي در كل ميدونم بايدتو اين زمينه يه تغييرايي در رفتارم ايجاد كنم. Razz

يكم فكر كردم ديدم تغيير خيلي سخته بنابراين دكترامو ميگيرمو ميرم سر كار Mr. Green

amirhosein

اتفاقاً شخصیت توی خیلی از موارد از تحصیلات موثرتره. محیط کار من توی دانشگاه هست. اینجا هیات علمی با مدرک دکترا داریم که خیلی از کمتر از تحصیلاتش روش حساب باز می کنن و برعکس. علاوه بر سواد باید روی شخصیت کاری تون هم کار کنید.

موفق باشید

_heavenly_

سلام مجدد
بله من هم با چنين اشخاصي برخورد داشتم به نظر منم قرار نيست شخصيت آدما با توجه به تحصيلشون سنجيده بشه ديدم افرادي رو كه تحصيلات دانشگاهي نداشتن ولي از شخصيت بالايي برخوردار بودن اين تا حد زيادي بر ميگرده به محيط خانواده همه چيز در دانشگاه تدريس نميشه.ولي در كل شما اكثريت رو در نظر بگيريد خيلي خوبه كه در كنار شخصيت درست در محيط كار از توانايي خوبي هم برخوردار باشيم.
حرفتونو قبول دارم كه شخصيت مهمه ولي نه مهمتر از تحصيلات هردو به يك اندازه اهميت دارن ودر كنار هم عاليه.همونطور كه گفتم ديدم افرادي رو كه تحصيلات دانشگاهي نداشتن ولي به همين دليل هم حرفشون معتبر نيست در حالي كه شايد خيلي بهتر از يه فرد تحصيلكرده صحبت كنن واطلاعات داشته باشن.
از راهنماييتون ممنون Wink

glasy_heart

سلام
من با نظر heavenly تا حد زیادی موافقم چون خانمها تحمل شنیدن توهینو ندارن به هیچ وجه.
آفرين

دست دست حالا دســـــــــــــــــــــــــــــت (به افتخار شما)
ببخشید ببخشید آدمو برق بگیره جو نگیره Mr. Green

دوست من نظرت در مورداینکه مستقل باشیم تا آخر عمر چیه؟
دلیل دارم جوابمو بده تا با هم تبادل نظر داشته باشیم.

Hamid

سلام؛
خوب، فرصتی دست داد تا منم چیزهایی بگم:
من فکر می‌کنم بهتر هست که هر شغل در محل سکونت هر شخص مورد بررسی قرار بگیره.
به طور مثال اگر من اهل ساوه هستم، شرایط و مشاغل رشته کامپیوتر ممکنه از زمین تا آسمون با تهران فرق کنه.
بنابراین من در مورد ساوه مطالبی می‌گم، اما باید دقت کنید که ممکنه در محل زندگی شما این مطالب صدق نکنه.

در شهر ما و البته در اکثر شهرستان‌های کوچیک، از هر رشته فقط مباحث ابتدایی و عملی اون مطرح می‌شه.
به طور مثال اینجا کمتر کسی به دنبال مدرک کارشناسی ارشد رشته کامپیوتر هست. تمام مشاغلی که به ارشد کامپیوتر نیاز داره این روزها توسط شهرهای دیگه تأمین می‌شه. (مثل اساتید دانشگاه)
به همین دلیل، اگر شما ارشد کامپیوتر داشته باشید زبانزد خواهید شد و به نظر می‌رسه به اندازه کافی براتون شغل باشه.
اما بیایید اون رو استثناء قائل بشیم و بیاییم روی لیسانس و پایین‌تر:
مشخصه که این روزها لیسانس گرفتن شده مثل مدرک ابتدایی گرفتن!
به همین دلیل تعداد لیسانس‌های کامپیوتر بسیار بسیار زیاد شده. دلیلش هم اینه که ما این رشته رو اونقدر ساده گرفتیم که همه دانشگاه‌ها به خودشون جرأت دادن اون رو بیارن و خیلی راحت دانشجو بگیرن و با یک سری سرفصل‌ها و اساتید ضعیف دوره برگزار کنن و فارغ التحصیل تحویل جامعه بدن.

به همین خاطر، دانشجویان رشته کامپیوتر که در شهرستان‌ها درس خوندن، معمولاً سواد بسیار بسیار پایینی دارن.

و اما اگر شما بخواهید در شهرستان شغلی با رشته کامپیوتر داشته باشید، به طور کلی دو راه دارید:
1- شغل دولتی که طبیعتاً می‌دونید این روزها خیلی خیلی کم گیر میاد و اگر گیر بیان واقعاً باید کلاهتون رو بالا بندازید.
2- شغل آزاد.
چه نوع شغل آزادی در شهرستان برای مهندس رشته کامپیوتر هست؟
گفتم که اکثر فارغ التحصیلان این رشته حتی ایمیل هم نمی‌تونن به صورت علمی ارسال کنن!!
پس اگر شما از همه لحاظ خودتون رو پر کرده باشید، کار آزاد برای شما در شهرستان گیر میاد. اما فقط در حد بخور و نمیر.
اگر خیلی خیلی پر باشید، می‌تونید در مؤسسات تدریس کنید که البته چون ساعات کمی تدریس خواهید داشت، کفایت نمی‌کنه و نمی‌تونید روی اون حقوق حساب باز کنید.
دقت کنید که این روزها اونقدر بحث «تدریس» به خصوص در رشته کامپیوتر ساده گرفته شده که توی همین شهرستان ما، بیش از نیمی از مدرسین رشته کامپیوتر، رشته دانشگاهی‌شون برق هست!!!!!!

این خنده‌دارترین کار ما ایرانی‌هاست! در ایران اکثر افرادی که در رشته کامپیوتر به کار گرفته می‌شن رشته‌شون برق هست! فقط به این خاطر که برقی‌ها کمی رشته‌شون با ما شباهت داره و استعدادشون هم طوری هست که بهتر از بقیه رشته‌ها می‌تونن با کامپیوتر کار کنن. (مغزشون مثل کامپیوتری‌ها به صورت منطقی و صفر و یکی کار می‌کنه)
در صورتی که دانشجویی که رشته کامپیوتر خونده باشه و البته مسلط باشه اصلاً قابل قیاس با رشته برق نیست. (اونی که رشته کامپیوتر هست توی این رشته حرفی واسه گفتن نداره حالا وای به حال کسی که رشته‌ش برق باشه!!)
بنابراین، اگر خودتون رو در این رشته کاملاً پر نکنید، باید منتظر باشید که هر کسی با کمترین سطح معلومات جای شما رو در تدریس بگیره!

مشاغل دیگه‌ای ممکنه در این زمینه به نظرتون برسه که من با توجه به اینکه در تمام مشاغل مرتبط با کامپیوتر رفیق دارم با توجه به بررسی اون‌ها، در موردشون توضیح می‌دم:
- راه انداختن خدمات کامپیوتری:
بهترین ایده در شهرستان‌ها همین هست! شک نکنید!!
یعنی به نظر من تنها شغل مرتبط با کامپیوتر که می‌شه روش حساب باز کرد، راه اندازی یک مغازه خدمات کامپیوتری هست.
دقت کنید که منظورم از خدمات کامپیوتری یعنی انجام همه کار در قالب یک مغازه!
فروش سخت افزار، نصب ویندوز، رایت و فروش سی.دی و حتی کارهای غیرمرتبطی مثل کپی گرفتن تا کارهای سنگین‌تری مثل بستن شبکه و ...

- راه اندازی مؤسسه آموزشی:
این روزها چیزی که زیاد شده مؤسسه آموزشی هست.
کلاس‌ها به زور به حد نصاب می‌رسه و تشکیل می‌شه.
فکر نمی‌کنم بشه روی راه اندازی مؤسسه آموزشی حساب چندانی باز کرد.
البته اگر مطمئن باشید که تعداد مؤسسات کم هست، بد نیست...

- راه اندازی کافی‌نت:
بستگی به این داره که چقدر روش سرمایه‌گذاری کنید.
با توجه به اینکه این روزها همه خونه‌شون کامپیوتر و خط پرسرعت دارن، نباید منتظر درآمد شایانی از این راه باشید...

- آتلیه و فیلمبرداری:
اونقدر دست زیاد شده که خیلی خیلی کم درآمد خواهد بود.

- کار تخصصی:
به هیچ وجه!!
شهرستان‌ها در حد ICDL هستن. پس کسی نمی‌دونه وب سایت چی هست که بخواد به شما بگه برام طراحی کنید!
اگر هم یک شرکت یا سازمان بخواد، ترجیح می‌ده به مؤسسات تهران یا مرکز استان بسپاره.
هاستینگ زدن و نمی‌دونم راه اندازی شبکه‌های تخصصی و کلاس‌های تخصصی شبکه برگزار کردن و غیره در حد رؤیاست!!!

خوب، پس نتیجه؟
حقیقت اینه که گذران زندگی از طریق مدرک لیسانس کامپیوتر به همین راحتی‌ها که فکر می‌کنید نیست.
من خودم چندین و چند دوست با این مدرک دارم که همه بیکار هستن. Embarassed

من طی این چند سال گاهی اوقات به این نتیجه رسیدم که اگر می‌خواهید از طریق این مدرک، بدون دردسر نون بخورید باید قید کار در اون حیطه رو بزنید. یعنی نباید فکر کنید از مهارتتون می‌تونید نون بخورید.

به هر حال، چند شغل که من بهشون رسیدم:
- مغازه خدمات کامپیوتری بزنید و با تمام وجود بهش بچسبید و تمام زندگی‌تون رو وقف اون کنید.
البته خیلی از دوستان من رفتن توی این کار و به دلیل نداشتن روابط عمومی خوب و یا اطلاعات کم و نداشتن سیاست‌های فروش و تبلیغ، با شکست مواجه شدن و فقط هر چی پس انداز کرده بودن دادن پول کرایه مغازه.
باید با احتیاط وارد بشید. تمام جوانب از جمله موقعیت مغازه و روحیات خودتون رو خوب بررسی کنید.

- یک کار اداری در مؤسسات مرتبط بگیرید که به طور رسمی بهتون حقوق بدن.
مثلاً فرض کنید مسؤول سایت‌های یک دانشگاه بشید یا به طور مثال دفتردار و ...
که البته به سختگی گیر میاد.
من فکر می‌کنم بعد از خدمات کامپیوتری، این بهترین وضعیت هست. بدون دردسر، حقوق ماهیانه مکفی.

- تن به این خفت بدید که در یک شرکت کار کنید. هر کاری...
مهم اینه که شما نگران کار نیستید و قرار نیست مشتری جذب کنید. یک کار ساده و روتین دارید و آخر ماه هم حقوق کارگری رو می‌گیرید و می‌تونید بقیه روز رو به کارهای مورد علاقه بپردازید.
اما دوام آوردن در شرکت کار سختی هست.

البته:
اگر به هیچ کدوم از اون کارهای بالا علاقه ندارید و می‌خواهید زنده بمونید، باید تا قبل از ورود به بازار کار، خودتون رو حسابی ساخته باشید!
- زبان انگلیسی‌تون باید فول باشه.
- در تمام زمینه‌های مرتبط با کامپیوتر (و حتی غیرمرتبط با کامپیوتر!) باید صاحب ایده باشید.
- باید چندین نمونه کار مطرح در همه زمینه‌ها داشته باشید...
- حداقل پنج (تا ده) زبان برنامه نویسی رو تا حد حرفه‌ای بلد باشید.
- در طراحی وب باید کارکرده باشید.
- تمام نرم افزارهای مهم دنیا رو باید فول باشید!
اگر خودتون رو خوب آماده کرده باشید، اونوقت خواهید دید که حتی اگر نخواهید برای شما کار درست می‌کنن Very Happy

البته در همه رشته‌ها همینطوره.
کسی که کار بلد باشه، براش کار هست.
اما فکر نکنید کار بلد بودن ساده‌ست...

و اما نکته آخر:
این مطالب نباید باعث بشه که فکر کنید واقعاً شغلی برای شما نیست.
ممکنه موقعیت و شرایط شما خیلی با دوستانی که من داشتم فرق کنه.
مهم اینه که با نهایت تلاش پیش برید و توکل کنید به خدا.
ممکنه یه دفعه پیشنهادی به شما بشه که در هیچ کدوم از مباحث بالا نگنجه و دغدغه شغلی شما رفع بشه.

در ضمن هر چه در بالا گفتم، فقط تجربیات و دیدگاه‌های من بود. نکنه فردا مثلاً یکی خدمات کامپیوتری بزنه و با شکست مواجه بشه بگه به ریسمان فلانی رفتم توی چاه!! Shocked

یا ممکنه یکی مثلاً یک مرکز تخصصی مدیریت شبکه‌های کامپیوتری راه اندازی کنه و با تبلیغ بسیار موفق بشه، نگه که فلانی دروغ گفت!!
اما تجربه بنده بعد از دیدن افت و خیزهای بسیاری از دوستان و بررسی دلایل اون‌ها، من رو به نتایج بالا رسونده. شما هر تصمیمی که صلاح می‌دونید، بگیرید.

موفق باشید؛
حمید رضا نیرومند

amirhosein

البته من برخلاف حمیدخان انقدر هم فضا رو سیاه نمی بینم هرچند پاسخ ایشون بسیار جامع و تحلیلی بود. عقیده من اینه که دانشجویان این رشته تا سال سوم لازم نیست خیلی دغدغه کار داشته باشن. پیشنهاد من اینه که در طول هشت ترم تحصیلی هر دانشجوی کامپیوتر 8 نرم افزار رو تا سطح متوسط یاد بگیره یعنی هر ترم یک نرم افزار. در پایان سال سوم به بعد یا بهتر بگم بعد از کارآموزی زمان خوبیه که آدم بره سراغ کار.مطمئن باشید از بین این نرم افزارها اگه بتونید بین یک تا سه تاشون رو تا سطح حرفه ای کار کنید به هیچ وجه بیکار نمی مونید.
کار دیگه ای که به دوستان پیشنهاد می کنم اینه که مقداری روی ایده پردازی هم کار کنن. خود من طوری هستم که اگه برم وسط بیابون هم ایده برای استفاده از کامپیوتر توی اون محیط رو پیدا می کنم. منتظر نباشید کسی بیاد و کار بهتون پیشنهاد کنه. خیلی از پروژه هایی که تا حالا انجام دادم حتی سوژه اش هم مال خودم بوده. توی یه اداره یا شرکت یا یه خیابونی میرم و سریع فکر می کنم مشکلات اون محیط چیه و چه کاری با کامپیوتر میشه براشون انجام داد. بعد میرم و پیشنهاد می کنم و موارد زیادی بوده که استقبال کردن یا اگه اون ایده به جایی نرسیده باب دوستی باز شده و برای کارهای دیگه صحبت کردیم یا حداقل یه دوست پیدا کردم.
نیم نگاهی هم به کسب و کارهای آنلاین داشته باشید. شک نکنید که بازار کار وب ایران ظرف سه تا پنج سال آینده بسیار متفاوت و البته پررونق خواهد بود. نمونه اش همین سایت آفتابگردان. یادمه اون اوایل یه سایت خیلی معمولی بود مثل هزاران سایت دیگه اما حمیدخان به لطف همت و مداومت تونست اون رو به جایگاه خوبی برسونه.

Hamid

b]amirhosein[/b], جان، ممنون که در بحث شرکت می‌کنی و از تجربیاتت می‌گی. : wink:
فقط می‌خوام خواهش کنم بیشتر وارد جزئیات بشی و با مثال صحبت کنی.
مثلاً چه نوع کارهای آزادی در کاشان می‌شه انجام داد؟
مثلاً اونجا اگر یه نفر مرکز تخصصی هاستینگ و طراحی وب بزنه به نظرت می‌تونه درآمدی داشته باشه یا آخرش مجبور می‌شه فتوکپی هم در کنارش انجام بده.
اون جاهایی که باهاشون کار می‌کنی چه نوع برنامه هایی نیاز دارن؟
چقدر حاضرن بابت برنامه نوشته شده بدن؟ اگر ممکنه یه مثال از کارهای خودت بزن.
برخی از ایده هایی که تونسته برات به درآمد تبدیل بشه رو نام می‌بری؟
در آخر در مورد کارهای تحت وب هم من تا حدودی موافقم اما نه اونقدرها ... چون کار ساده‌ای به حساب میاد و بنابراین اینترنت پر شده از مراکزی که این نوع کارها رو انجام می‌دن.
شما منظورت دقیقاً چه نوع کارهایی هست؟
مثلاً طراحی وب انجام بدن یا فروشگاه یا ... خلاصه چی؟
ممنون