Hamid
مدیريت كل سایت
پست: 5505
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
امتياز: 47855
|
عنوان: کار تکراری انجام دهید تا آرام شوید! |
|
|
سلام؛
طی شبهای قدر امسال، شبها که به مسجد میرفتیم، معمولاً یک تسبیح بر میداشتیم که مثلاً صد بار «أستغفر الله ربی و اتوب الیه» بگوییم و ...
جالب است که در طی چهار ساعتی که در مسجد بودیم، چندین بار متوجه شدم که ناخودآگه دستم رفته است و تسبیح را برداشتهام و بدون اینکه ذکر خاصی بگویم، دانههای تسبیح را با انگشتانم رد میکنم. چندین بار تسبیح را زمین گذاشتم و باز هم زمانی که توجه کردم، دیدم تسبیح در دستم است و دارم دانه میاندازم...
گاهی اوقات از دردی که بر اثر تکرار به انگشتم وارد میشد، متوجه میشدم که مجدداً تسبیح را به دست گرفتهام!!
حتی مجبور شدم تسبیح را بین کتاب مفاتیح قایم کنم تا از این کار در امان باشم.
این موضوع باعث شد که نگاهی به افراد مختلف در دور و برم بیندازم و یک بررسی روی دیگران داشته باشم.
در کمال تعجب دیدم که تقریباً تمام کسانی که تسبیح با خود دارند، ناخودآگاه دانههای تسبیح را رد میکنند. توجه کردم که ببینم آیا آنها ذکر میگویند؟، دیدم خیر، دارند دعای جوشن کبیر را زمزمه میکنند که نیازی به تسبیح ندارد!
راز این موضوع چیست؟
با یک بررسی جامع میتوان فهمید که این تکرار نوعی آرامش به شخص تکرار کننده میدهد.
همیشه انجام یک کار روتین ذهن انسان را باز میکند و باعث میشود ذهن انسان راحتتر پرواز کند و مسائل را بررسی کند.
به همین دلیل است که معمولاً اشخاصی که یک کار تکراری و روتین را با دستگاههای یک شرکت انجام میدهند، ذهنشان باز میشود و شروع میکنند به مسائل مختلف فکر کردن و ناگهان دست و پایشان زیر دستگاهها میماند و
رد پای این تکرار و آرامشی که از آن کسب میکنیم را میتوانیم در بسیاری از موارد آرامبخش بیابیم:
مثلاً بارها شده است که دلتان بخواهد برای اینکه بهتر بیندیشید، بلند شوید و قدم بزنید. (یعنی عمل قدم زدن را مدام تکرار کنید)
یا اینکه وقتی روی صندلیهای راحتی که پایین آنها نیمدایره است و شما را به عقب و جلو خم میکند، مینشینید، بسیار بسیار بیشتر احساس آرامش میکنید و توانایی فکر کردن به مسائل را دارید.
همانطور که در مقاله «فلسفه وجود RAM و Cache در کامپیوتر و رابطه سرعت آنها و موسیقی» گفتم، کسانی که قرآن یا دعا میخوانند وقتی خودشان را به عقب و جلو حرکت میدهند، بیشتر احساس آرامش میکنند. یا وقتی موسیقی میشنوند، برای آرامش بیشتر، یک حرکت را تکرار میکنند.
در دین ما اسلام، «تکرار» یک ذکر کوتاه که نیازی به پردازش فکری برای به خاطر آوردن آن نباشد، در موارد مختلف بیان شده است. مثلاً داریم که برای رفع اضطراب و تشویش، 66 بار کلمه «لا إله الا الله» را تکرار کنید.
جالب است که تقریباً در تمامی موارد، خواسته شده است که یک ذکر ساده را که برای تکرار آن نیازی نیست ذهن خود را درگیر کنید، تکرار کنید. این تکرار در نگاه اول باید خندهدار باشد! چون به هر حال، کسی که به لا إله الا الله معتقد است و آن را میگوید، یک بار کافی است دیگر! چه لزومی دارد بارها آن را تکرار کند؟
شکی نیست که سر آن در این تکرار نهفته است که ذهن انسان را باز و آماده تفکر میکند.
شبهایی که خوابتان نمیبرد، به آینده و برنامههای آینده فکر نکنید، چون ذهن شما فعال میشود و تا وقتی ذهن فعال باشد شما بیخواب خواهید شد. در عوض به مرور اتفاقی در گذشته بپردازید و یا اینکه بارها شنیدهاید که گفته میشود مثلاً از یک تا صد بشمار. یا در اسلام، گفته شده است که تسبیحات حضرت زهرا که تکرار اذکار است گفته شود تا ذهن آرام شود و شما به خواب بروید.
شاید بارزترین مثال برای بحث تکرار، همان هینوتیزم با استفاده از تکرار حرکت یک آونگ در مقابل چشمان شما باشد.
یا اینکه شما از یک جوی روان، بیشتر از آب ساکن در دریا لذت میبرید...
و یا اینکه افرادی که کمی مضطربتر هستند، برای آرامش بیشتر، پاهای خود را تکان میدهند. اگر پاهایشان با ببندید، احتمالاً میبنید که مدام با ضامن خودکار خود بازی میکنند و آن را فشار میدهند.
برای این تکرار، میتوان مثالهای بسیاری زد که شاید کمتر کسی دلیل آرامشی که از آن عمل کسب میکند را بداند و هر کس هم روشی را برای رسیدن به آرامش پی بگیرد، مثلاً صوفی معتقد باشد که عمل چرخش به دور خود را تکرار کند، مسلمان ذکری را تکرار کند، یهودی مقابل دیوار مشهورشان (دیوار مبکی) بایستد و به طور مداوم، بدن خود را به جلو و عقب خم کند و خلاصه هر کس به طریقی کسب آرامش کند، بدون توجه به اینکه این «تکرار» است که این تأثیر را دارد.
آن تسبیح من را یاد اعتیاد انداخت. تسبیح، لذت و آرامشی به اشخاص میدهد که همچون معتاد به محض اینکه مقابل چشمش باشد، بر میدارد و از آن لذت میبرد، اما اگر آن را مخفی کنید، آن لذت به یادش نمیآید.
جالب است که یک حرکت تکراری آنقدر لذت بخش است که انسان همچون یک معتاد آنقدر آن را تکرار میکند تا جایی که خسته میشود! (شاید بشود اسم این لحظه را «آستانه خستگی» گذاشت) به همین دلیل شاید شنیده باشید که برخی افراد بگویند: کار تکراری، خسته کننده است. در حالی که در ابتدا لذت بخش بود، اما آنقدر تکرار شد تا انسان به آستانه خستگی رسید.
پس میتوان گفت یکی از راههای کسب آرامش، تکرار است. تکرار یک عمل ساده. هر گاه احساس کردید که به کمی آرامش نیاز دارید، کارهای تکراری مختلفی که میشناسید را انجام دهید، مثلاً یک توپ بردارید و به طور مداوم به دیوار بزنید و یا، چه میدانم، کمی دور خود بچرخید. (اما شاید بتوان گفت هیچ چیز مثل تکرار ذکری که انسان را به منبع آرامش نزدیکتر کند، اثربخش نخواهد بود: ألا بذکر الله تطمئن القلوب )
موفق باشید؛
حمید |
|