سلام؛
نمیدونم از کجا، اما در مؤسسهای که رشتههای مختلف کامپیوتری رو تدریس میکنم، پیچیده که من چند سالی هست که درگیر زبان انگلیسیام.
از طرفی، این روزها در کل کشور یک تب خاصی برای زبانآموزی پیدا شده و این مؤسسه هر روز دهها ثبتنام کننده برای زبان داره.
امروز مدیر آموزشی، از روی شناختی که در شیوهی تدریس من داشت، گفت مدیر گروه زبان، دنبال یک مدرس مطمئن میگرده، من شما رو معرفی کردم... و پیشنهاد داد که علاوه بر گروه کامپیوتر، به جمع گروه آموزش زبان هم بپیوندم...
با اینکه اولش این موضوع توی لیست آرزوهام بود و قبول کردم، اما بعداً پشیمون شدم
تدریس رشتهای که شما تخصص علمی در اون رشته نداشته باشید، خیلی خطرناکه!
اگر از پس اون کار بر نیایید، وجهه شما برای همیشه خدشهدار میشه و برای من، ممکنه وجههای که در زمینه کامپیوتر هم کسب کردم، خدشهدار بشه.
اینکه پشیمون شدم، شاید به خاطر این بود که به مدیر گروه زبان، خیلی با اطمینان گفتم اگر میخواهید، تست کتبی یا شفاهی یا هر طور که خواستید بگیرید و اگر تجربه و مهارت من در صحبت کردن رو کافی دونستید، قبول کنید. در غیر اینصورت، هیچی دیگه...
ایشون لطف کردن و در اولین پرسشها دست گذاشتن روی کاربرد Would !!
به همین سادگیها نمیشه تشخیص داد کجا باید از فعل Would استفاده کرد... از طرفی یکی از مشکلات من که هنوز فرصت نکردم دربارهش تحقیق کنم که رفعش کنم، با همین فعل هست!!!
خلاصه، من جواب رو گفتم و خودم هم میدونم که غلط نبود، اما ایشون تأکید داشتن که طور دیگهای باید میگفتی.
بعد، یکی دو تا کلمه خیلی عجیب پرسید
مثلاً Penthouse یعنی چی؟
من از کجا بدونم این کلمه یعنی آپارتمانی که در بالای یک برج واقع شده (البته بعداً فهمیدم که این کلمه انگار توی فارسی هم مدتی هست که وارد شده و استفاده میشه، اما من تا به حال نشنیده بودم)
اصلاً در دورههای مکالمه، این کلمه چه کاربرد مهمی میتونه داشته باشه!؟
به هر حال، هر چند فقط چند سؤال رو نتونستم جواب بدم، اما کلاً طوری سؤال پرسید که از پذیرفتن این مسؤولیت پشیمون شدم.
گفتم: آقای فلانی، چند دقیقه بعد از اینکه به نیت تمرین زبان، قبول کردم که تدریس زبان داشته باشم، به این فکر افتادم که احتمال داره خودم رو ضایع کنم، اما الان مطمئن شدم!
بنده خدا شروع کرد به دلداری دادن که اتفاقاً هیچ کدوم از کسانی که تا به حال ازشون تست گرفته بودم به این روانی صحبت نمیکردن (خواهش میکنم! ) این کلمات و این ساختارهایی که پرسیدم، واقعاً مشکل بود، من از تمام لیسانسههای زبان که اینجا برای تدریس اعلام آمادگی میکنن این سؤال رو پرسیدم، اما هیچ کس نتونسته جواب بده!! (معلوم شد از اون سؤالهاست که خیلیها میپرسن که بگن من بیشتر میدونم )
به هر حال، بعد از اون، رفتم سر یکی از کلاسهای این آقای مدیر گروه که ترم چهار Interchange بودن.
دیدم واقعاً اونقدرها هم که فکر میکردم "غول" نیست! خیلی راحت میشه از پس این کار بر آمد...
خلاصه، بعد از کلی مشورت و ... به خدا توکل کردم، دل رو به دریا زدم و قبول کردم که فردا اولین کلاس زبان رو که اکثراً دانشجوهای دانشگاه آزاد هستند، از ترم یک تحویل بگیرم
مطمئنم بهتر از بسیاری از تحصیلکردههای زبان از پس این کار بر میام (البته ما کوچیک chaser عزیز هم هستیم و البته محتاج به اینکه تجربیاتش رو از تدریس زبان در اختیار ما بذاره)
گاهی اوقات یکی پرفسوره، اما قدرت بیان و تحویل مطلب نداره، اما یکی دانشجوی لیسانس هم نیست و قدرت بیانش خوبه و میتونه به راههای مختلف کلاس رو به صورت متنوع اداره کنه. (راستی! شیطونه رفته تو جلدم(؟) که برم دوباره دانشجو بشم! دانشجوی رشته زبان، نمیدونم... بعید نیست...)
الحمد لله، خودم به خودم ایمان دارم، امیدوارم برداشت تعریفی نشه، اما طی این قریب به دو سال تدریس، هر کلاسم که تمام شده، اکثر دانشجوها دنبال این بودن که من کلاس دیگهای نذارم که از دست بدن
به هر حال، فردا ساعت 7:30 شب به سر اولین کلاس تدریس زبان خواهم رفت و اولین تجربه در این زمینه رو کسب خواهم کرد. (إن شاء الله)
روز سختی خواهد بود، ساعت 3 تا 5:30 درس سه واحدی مبانی و کارگاه کامپیوتر رو با دانشجویان حسابداری خواهم داشت و فقط باید حرف بزنم! و از 5:5 تا 7:30 مجدداً با گروه دوم حسابداریها همین درس رو سر کلاس میرم و از این کلاسهای دانشکده جهاد که بیرون بیام باید برم سر کلاس زبان مؤسسه جهاد. (جهاد دانشگاهی، هم یک دانشکده پودمانی داره و هم یک مؤسسه آزاد برای عموم)
امیدوارم رمقی برای صحبت به یک زبان دیگه مونده باشه
قصد دارم کلاسهای زبانم از اول تا آخر به زبان انگلیسی باشه و طبیعتاً هیچی مثل صحبت به زبان دیگه برای آدم خستهکننده نیست، چون برای هر جمله باید به ذهن رجوع بشه.
اما اصلاً جای نگرانی نیست، خدا بزرگه
إن شاء الله فردا از این کلاس و لذت اولین تجربه خواهم گفت
لطفاً برام دعا کنید
Bye for now and hopefully will talk later