كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> مباحث متفرقه
پاسخ دادن به این موضوع
داستان كلمه « مزون »
پست تاریخ: جمعه 20 مهر 1386 - 16:57    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5505
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47855

عنوان: داستان كلمه « مزون » خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام؛
نمي‌دونم تا به حال كلمه « مزون » رو شنيديد يا نه؟
فكر مي‌كنم روي بنرهاي مربوط به فروشگاه‌هاي لوازم عروس ديده باشيد Embarassed
آقا اين كلمه واسه من داستاني شده كه نگو! Crying or Very sad

واسم سؤال شده كه اين كلمه يعني چي و از كجا يه دفعه اومد توي زبان فارسي؟! Shocked Surprised
اصلا تلفظش چيه؟
اينطور كه من روي يه شيشه ديدم، نوشته بود: Mezon
شما فكر مي‌كنيد تلفظش همينه؟
اصلا چيزي در اين‌باره مي‌دونيد؟ Question

من حدس مي‌زدم كه اين كلمه به زبان عربي باشه.
فكر مي‌كردم كلمه «زين» يا «زون» به معني زيبا كردن بر وزن « مفعل » (Mef`al) بيان شده.
اگر عربي‌تون خوب باشه، مي‌دونيد كه هر كلمه‌اي كه بر وزن «مفعل» باشه، يك «اسم آلت» هست.
به طور مثال، «مكنس» (Meknas) يا مكنسة يعني «وسيله جارو كردن» يا همون «جارو»
من فكر مي‌كردم Mezon هم بر وزن Mef`al شده و شده Mezvan و بر اساس قواعد اعلال، شده Mezoon
يعني وسيله آرايش

حتي با دامادمون كه ليسانس ادبيات داره هم دعوا كردم به خاطراين‌كه مي‌گه عربي نيست!
البته بعد كه بررسي كردم، فكر مي‌كنم اشتباه مي‌كنم، چون اگر بخواد بر وزن مفعل بيان بشه، بايد بشه مزان...

تمام اينترنت رو زير و رو كردم! كلمه‌اي به صورت Mezon به هيچ وجه نداريم كه بخواهيم بگيم انگليسي‌ست!

گشتم يه شماره موبايل از يك آرايشگر زن از توي سايت‌هاي تبليغاتي پيدا كردم، بهش SMS دادم كه خانم، اين مزون يعني چي؟ از كجا اومده؟
بعد، بهم زنگ زد، يك خانم بسيار با ابهت! و ترسناك( Shocked ) كه من واقعا قلبم وايستاد و افسوس خوردم به حال عروس‌هايي كه زير دست ايشون آرايش مي‌شن Crying or Very sad
احتمالا فكر كرد دارم مسخه‌ش مي‌كنم! فقط گفت:
شما لطف كنيد فرهنگ لغت رو نگاه كنيد، متوجه مي‌شيد! Embarassed
ما هم ترسيديم چيزي بگيم، گفتيم الان مي‌خوره‌تمون! Crying or Very sad

آمدم لغت‌نامه فارسي دهخدا رو نصب كردم، الان كه چك كردم، كلمه «مزون» به اون مفهوم نداريم.
لغت‌نامه عربي «المنجد» رو هم دارم، توي اون هم هيچي پيدا نكردم.
در هيچ زباني توي Wikipedia اين كلمه يافت نشد Embarassed

خلاصه، خسته شدم Sad
گفتم از شما بپرسم ببينم كسي در دسترس شما نيست كه اين كلمه رو برامون بشكافه كه ببينيم از كجا اومده؟ Question Rolling Eyes

ممنون مي‌شم اگر كسي چيزي مي‌دونه، بگه Wink

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 20 مهر 1386 - 22:40    
ghodrat
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 568
عضو شده در: 13 بهمن 1384
محل سکونت: کنار دوستان
iran.gif


امتياز: 5469

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

عزیز من دنیا که فقط عربی و فارسی و انگلیسی نیست
شما سری به فرهنگ لغت آلمانی یا فرانسوی بزنین من که بقیه اشو نمی تونم بگم . واسم مسئولییت داره به جرم اشاعه فرهنگ تهاجمی .. بگذریم
اگه خیلی دنبالشین شاید فرصتی پیش اومد کمکتون کردیم حالا بگردین Mr. Green
البته چون این کلمه احتمالا زمان قاجار یا زمانی دور بر این تاریخ اتفاق افتاده باید جور زبان روسی را هم بکشین

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 20 مهر 1386 - 23:33    
maxpal97
سَرور ماست!
سَرور ماست!


پست: 855
عضو شده در: 23 مرداد 1384
محل سکونت: شیراز
blank.gif


امتياز: 8010

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

من هم فکر می کنم همون زیبا ساز بشه . Surprised

البته شاید از تزئین هم بیاد ( شاید هم نیاد ) Razz

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 22 مهر 1386 - 10:06    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

Hamid, جان فکر من و مشغول کردی. سعی میکنم پیدا کنم
پیدا کنم.
Surprised

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 18 آبان 1386 - 18:52    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5505
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47855

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام؛
بالاخره فهميدم «مزون» يعني چي Mr. Green
به اين مي‌گن «جويندگي و يابندگي!» Wink

بعد از اينكه سؤالم رو در انجمن‌هاي علمي مختلف پرسيدم، چند نفر از دوستان پيدا شدند كه جواب درست رو اعلام كردن...
بهترين جواب كه قابل قبول بود، اين جوابه:

این یه کلمه فرانسوی هست که تلفظش رو درست نوشتید اما املای صحیح آن به این صورت است:
maison
و معانی متعددی دارد از جمله خانه، دفتر و محل کار، فروشگاه و مفاهیمی از این قبیل را در بر می گیرد. تعداد کلمات فرانسوی که ما به صورت روزمره مورد استفاده قرار می دهیم قابل توجه است کلماتی همچون برس، دوش، مبل، بالکن، باسن و ...


وقتي اين كلمه رو توي ديكشنري چك كردم، متوجه شدم كه كاملا درست مي‌گن Wink
تلفظش تقريبا مي‌شه: meyzon اما همون mezon هم مي‌شه گفت...

پس با اين حساب، اگر جايي نوشتن «مزون عروس» يعني اون خونه تزئيني كه عروس و داماد نعوذ بالله ( Surprised ) مي‌رن و ازشون فيلمبرداري مي‌شه!!! (حالا تهران كه منطقه آزاد به حساب مياد، اما من شنيدم توي شهر خودمون هم گاهي اوقات فيلمبردار اين خونه‌ها، آقاست!Crying or Very sad و عروس و داماد انواع و اقسام فيگور جلو دوربين مي‌گيرن Rolling Eyes)
آپدیت در ۱۹ مرداد ۹۵: مزون عروس به معنی «کلبه عروس» است.
خلاصه، به خودم تبريك مي‌گم كه بالاخره تونستم كلمه‌اي كه فكرم رو مشغول كرده بود رو كالبد شكافي كنم چشمك
آخه از تنها چيزي كه تو دنيا بدم مياد، اينه كه چيزي رو بگم كه معنيش رو نمي‌دونم!!! Rolling Eyes

با اجازه

------- پ.ن: معاني و تركيبات مختلف كلمه maison

maison
[mɛzɔ̃] nom féminin
A.
1. [bâtiment] house, dwelling (soutenu)
maisons (d'habitation) private dwellings (soutenu) ou houses
maison bourgeoise fine town house ou residence (soutenu)
maison de campagne
a. [généralement] house ou home in the country
b. [rustique] (country) cottage
maison individuelle [non attenante] detached house
maison de maître
a. [en bien propre] owner-occupied house
b. [cossue] fine large house
maison de poupée doll's house
maison préfabriquée prefabricated house
gros comme une maison (familier) plain for all to see
il te drague, c'est gros comme une maison (familier) he's flirting with you, it's as plain as the nose on your face
2. [foyer, intérieur] home, house
je l'ai cherché dans toute la maison I've looked for it all over the house
il a quitté la maison à 16 ans he left home when he was 16
tenir une maison to look after a ou to keep house
les dépenses de la maison household expenditure
à la maison at home
cet après-midi, je suis à la maison I'm (at) home this afternoon
rentre à la maison!
a. [locuteur à l'extérieur] go home!
b. [locuteur à l'intérieur] come ou get back in!
‘tout pour la maison’ ‘household goods’
B.
1. [famille, groupe] family
visiblement, vous n'êtes pas de la maison you obviously don't work here
toute la maison est partie pour Noël all the people in the house have ou the whole family has gone away for Christmas
2. [personnel] household
la maison civile/militaire the civil/military household
3. [dynastie] house
la maison des Tudor the House of Tudor
être le descendant d'une grande maison to be of noble birth
4. [lieu de travail - d'un domestique] household (where a person is employed as a domestic)
j'ai fait les meilleures maisons I've been in service with the best families
vous avez combien d'années de maison? how long have you been in service?
C.
1. COMMERCE firm, company
j'ai 20 ans de maison I've been with the company for 20 years
un habitué de la maison a regular (customer)
‘la maison ne fait pas crédit’ ‘no credit given’
‘la maison n'accepte pas les chèques’ ‘no cheques (accepted)’
maison de détail/gros retail/wholesale business
maison de commerce (commercial) firm ou company
maison de couture fashion house
maison d'édition publishing house
maison d'import-export import-export firm ou company ou business
la Maison de la presse newsagent's
maison de titres BANQUE ≃ clearing house (for clearing stocks)
2. RELIGION
la maison de Dieu ou du Seigneur the house of God, the Lord's house
3. [lieu spécialisé]
maison close ou de tolérance (vieilli) brothel
maison de correction ou de redressement HISTOIRE reformatory (archaïque), remand home (UK), borstal (UK)
maison d'arrêt remand centre
maison centrale (de force) prison, State penitentiary (US)
maison de convalescence convalescent home
maison de la culture ≃ arts ou cultural centre
maison d'enfants (residential) holiday centre for children, camp (US)
maison familiale holiday home (UK), vacation home (US) (for low-income families)
maison de fous (péjoratif) madhouse
maison de jeu gambling ou gaming house
maison des jeunes et de la culture ≃ youth and community centre
maison maternelle family home
maison de passe sleazy hotel (used by prostitutes)
maison du peuple ≃ trade union and community centre
la Maison de la radioParisian headquarters and studios of French public radio, ≃ Broadcasting House (UK)
maison de repos rest ou convalescent home
maison de retraite old people's home, retirement home
maison de santé nursing home
D.astrologie
house, mansion
--------------------------------------------------------------------------------
[mɛzɔ̃] adjectif invariable
1. [fabrication] home-made
spécialité maison speciality of the house
2. [employé] in-house
nous avons nos traducteurs maison we have an in-house translation department
syndicat maison company union
3. (familier) [en intensif] first-rate, top-notch
il s'est fait engueuler, quelque chose de maison! he got one hell of a talking-to!
une engueulade maison (très familier) one hell of a dressing-down


maison mère nom féminin
1. COMMERCE mother (UK) ou parent company
2. RELIGION mother house

MAISON DE LA CULTURE
An ambitious project begun by André Malraux in the 1960s to establish cultural centres all over France. Designed to bring high culture to the provinces, these centres encountered much opposition and only eleven survived.



© Larousse 2004

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 


این مطلب آخرین بار توسط Hamid در سه‌شنبه 19 مرداد 1395 - 09:59 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تشکرها از این پست: chaser (شنبه 19 آبان 1386 - 09:43) bahar (شنبه 19 آبان 1386 - 11:08)

پست تاریخ: شنبه 19 آبان 1386 - 11:15    
bahar
سَرور ماست!
سَرور ماست!


پست: 873
عضو شده در: 16 مرداد 1385

blank.gif


امتياز: 8091

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام به همه آفتابگردانیهای خوب(خیلی سخته بعد 3/4 ماه دوباره اومدن توی جمعی و سلام کردن Embarassed )
موضوع جالبی بود من که همون اولین مطلب شما رو اینجا خوندم نه اینکه چند ماهی استراحت کردم مخم هم در استراحت بود شکر خدا با اینکه تا حالا به مزون و ریشه اش فکر نکرده بودم ولی فهمیدم که ته لهجه اش به فرانسوی میخوره
به شما هم تبریک میگم که با تلاش بسیار به نتیجه رسیدین آفرين

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: شنبه 19 آبان 1386 - 13:10    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

بهار جون خیلی خوش اومدی.
Smile من خیلی سعی میکنم خودم رو کنترل کنم نگم چی شده.
ولی خیلی خوشحالم.

بهار جان ازین که دوباره اومدی خیلی خوشحالم ولی زیاد پای کامپیوتر نشین .
مراقب خودت باش خانومی همه رو مي بوسم

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 20 آبان 1386 - 07:55    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

bahar, خانوم خيلي خوش آومدي . من هم همون چيزهايي كه chaser, گفت Wink

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc