یه مشاعره کوچولو...

shadi

مکن دراین چمنم سرزنش به خودروئی چنانکه پرورشم میدهند میرویم

"م"

shadi

یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که ازو خصم بدام آمد و معشوقه بکام

"م"

libero

موستوفی دیوان قضا روزِ نخست مجموعه ی شادی و اَلم کرد درست

شادی به تمام مردمان قسمت کرد غم ماند،به من داد که این قسمت توست

"ت" بدید Wink

Hamid

تا نگريد طفل، كي نوشد لبن؟! --------------------------- تا نگريد ابر، كي خندد چمن؟!

"ن" عنايت بفرماييد Razz

ali

نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر زبوی سنبل آیو....

چو شو گیرم خیلت رو در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو...

واو بدین.... Wink

shadi

ورای طاعت دیوانگان ز ما مطلب که شیخ مذهب ما عاقلی گنه دانست

"ت"

ali

تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شيوه او پرده دري بود

دال PLZ

bahar

سلام
من نه آن صيدم که بودم پاسدار اکنون مرا
ورنه شهبازي ز چنگت مي‌کشد بيرون مرا

الف

niyosha488

سلام

اي آنکه از کوچه معشوقه ما مي گذري
بر حذر باش که سر مي شکند ديوارش Very Happy

niyosha488

شب بود و شمع بود و غم بود و من
شب رفت و شمع سوخت و غم ماند و من