كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> مباحث متفرقه
پاسخ دادن به این موضوع
زندگي نامه حضرت فاطمه معصومه(ع)
پست تاریخ: پنج‌شنبه 7 مهر 1390 - 22:28    
alidervish
خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره


پست: 76
عضو شده در: 17 دی 1388
محل سکونت: ساوه
iran.gif


امتياز: 300

عنوان: زندگي نامه حضرت فاطمه معصومه(ع) خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

باسمه تعالی



مرغ دلم راهي قم مي شود در حرم امن تو گم مي شود

عمه سادات سلام عليك روح عبادات سلام عليك

كوثر نوري به كوير قمي آب حياتِ دل اين مردمي

عمه سادات بگو كيستي فاطمه يا زينب ثاني استي؟

از سفر كرببلا آمدي يا كه به دنبال رضا آمدي

كاش شبي مست حضورم كني باخبر از وقت ظهورم كني



زندگي نامه حضرت معصومه(ع)

پدر بزرگوار حضرت معصومه(ع) امام هفتم شيعيان حضرت موسي بن جعفر(ع) است كه او را ابوالحسن اول نيز مي گويند، و از القاب مشهور آن حضرت كاظم، باب الحوائج و صالح مي باشد.

آن بزرگوار روز يك شنبه هفتم ماه صفر سال 128 هجري در روستاي ابواء كه بين مكه و مدينه واقع شده، ديده به جهان گشود.

آن حضرت بيش از ساير امامان(ع) فرزند داشت كه بعضي سي، و برخي شصت فرزند براي او نام برده اند.
عالم بزرگ شيخ مفيد"ره"(وفات يافته سال 413 هـ .ق) مي نويسد: آن بزرگوار سي و هفت فرزند از همسران متعدد داشت كه نام هاي آنها به اين ترتيب بود:

1ـ پسران:
1ـ حضرت علي بن موسي الرضا 2ـ ابراهيم 3ـ عباس 4ـ قاسم 5ـ اسماعيل 6ـ جعفر 7ـ هارون 8ـ حسن 9ـ احمد 10ـ ‌محمد 11ـ حمزه 12ـ عبدالله 13ـ اسحق 14ـ عبيدالله 15ـ زيد 16ـ حسن 17ـ فضل 18ـ حسين 19ـ سليمان.

2ـ دختران:

1ـ فاطمه كبري 2ـ فاطمه صغري(158)3ـ رقيه 4ـ حكيمه 5ـ ام ابيها 6ـ رقيه صغري 7ـ ام جعفر 8ـ لبابه 9ـ زينب 10ـ خديجه 11ـ عليه 12ـ آمنه 13ـ حسنه 14ـ برْيهه 15ـ عايشه 16ـ ام سلطمه 17ـ ميمونه 18ـ‌ام كلثوم

آن بزرگوار در سال 148 هجري قمري زمان خلافت منصور به امامت رسيد و در زمان خلافت مهدي عباسي و هادي عباسي نيز امام بود، وقتي كه هارون الرشدي به خلافت رسيد پس از پانزده سال، در زندان بغداد شهيد شد.



مادر حضرت معصومه(ع)
آن طور كه از شواهد و قرائن و بعضي از روايات استفاده مي شود، مادر حضرت معصومه(ع) همان مادر امام رضا(ع) است براي مادر حضرت رضا(ع) نام هاي متعددي ذكر كرده اند، مانند: خيزران، ام البنين، نجمه و... روايت شده پس از آنكه حضرت رضا(ع) از او متولد شد، به او"طاهره" گفتند.

مرحوم فيض در كتاب انجم فروزان و گنجينه آثار قم از كتاب لواقح الانوار في طبقات الاخيار(تأليف عبدالوهاب شعراني شافعي وفات يافته در سال 937 هـ .ق) و كتاب نزهه الابرار في نسب اولاد الائمه الاطهار(تأليف سيد موسي برزنجي شافعي مدني) چنين نقل مي كند:

"وِلادَهُ فاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَي بنِ جَعْفَرٍ، فِي مَدِينَهِ الْمُنَوَرَهِ غُرَه ذِي الْقَعْدَهِ الْحرامِ، سَنَه ثَلاثَ وَ ثَمانينَ وَمأَهَ بَعْدَ الهِجْرَهِ النَبَويَهِ، وَتُوُفِيَتْ فِي الْعاشِرِ مِنْ رَبيعِ الثانِي فِي سَنَهِ اِحْدي وَمَأَتَينِ في بَلْدَهِ قُمْ؛

حضرت فاطمه(معصومه) دختر امام كاظم(ع) در مدينه منوره، در آغاز ماه ذيقعده سال 183 هـ . ق ديده به جهان گشود، و در دهم ماه ربيع الثاني سال 201 در قم وفات يافت."

از آنچه در بالا خاطر نشان شد نتيجه مي گيريم كه سن حضرت معصومه(ع) هنگام وفات، در حدود 28 سال بوده است

چرا حضرت معصومه(ع) ازدواج نكرده است؟
تقريباً قطعي است كه حضرت معصومه(ع) ازدواج نكرد، در اين صورت اين سؤال پيش مي آيد كه سنت ازدواج مستحب مؤكد اسلامي است، تا آنجا كه رسول اكرم(ص) فرمود:

"ما بُنِيَ فِي الْاِسْلامِ بَناءٌ اَحَبَ اِلَي اللهِ عَزَوَجَلَ، وَاَعَزَ مِنَ التَزويجِ؛

در اسلام در پيشگاه خدا بنايي برپا نشده كه محبوب تر و عزيزتر از بناي ازدواج باشد."
نيز فرمود:

"اَلنِكاحُ سُنَتِي، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَتِي فَلَيْسَ مِنِي؛

ازدواج سنت و برنامه‌ من است، پس كسي كه از سنت من دوري كند از من نيست."

در عصر امام باقر(ع) بانويي به خاطر رياضت و كسب فضيلت، ازدواج نمي كرد، امام باقر(ع) به او فرمود:"اگر در ترك ازدواج، فضيلتي به دست مي آمد، حضرت فاطمه(ع) سزاوارتر از تو بود، كه به خاطر كسب فضايل اخلاقي، ازدواج نكند، زيرا هيچ بانويي در كسب كمالات، از فاطمه(ع) پيشي نگرفته است."

پاسخ:

در پاسخ به اين سؤال دو مطلب گفته شده كه هر كدام، يا يكي از آنها، دليل شايسته اي است كه موجب ترك ازدواج حضرت معصومه(ع) شده است:

1ـ دختران امام كاظم(ع) به ويژه حضرت معصومه(ع) در سطحي از كمالات بودند كه براي خود كفو و همسر مناسبي نيافتند، تا با او ازدواج كنند، امام كاظم(ع) به آنها سفارش كرده بود كه با رأي و مشورت برادرشان حضرت رضا(ع) ازدواج كننداين سفارش و قرائن ديگر بيانگر اين است، كه بايد براي آنها همسر مناسبي باشد. با توجه به اينكه در مورد حضرت زهرا(ع)، نمي آفريد، در سراسر زمين از حضرت آدم گرفته تا هر انساني بعد از او، همسر و همتاي مناسبي براي فاطمه(ع) پيدا نمي شد."

2ـ ترس و وحشت حكومت پر از خفقان و اختناق هارون، به گونه اي بود كه كسي جرأت نمي كرد با دختران امام كاظم(ع) ازدواج نمايد و داماد آن حضرت شود، زيرا دامادي آن حضرت، از نظر دستگاه طاغوتي هارون، موجب خطر شديد براي آن داماد مي شد، به اين ترتيب، حضرت معصومه(ع) و بعضي از خواهرانش، از ازدواج صرف نظر كردند.

در ضمن نبايد اين مطلب را از نظر دور داشت كه امام كاظم(ع) در زندان به سر مي برد، و اطلاع امام رضا(ع) از آينده(در مورد شهادت پدر، و هجرت اجباري او به خراسان) شايد دليل ديگري براي ترك ازدواج حضرت معصومه(ع) باشد.

و اين نيز از مصائب و رنج هاي روزگار نسبت به خاندان نبوت است، كه ستمگران كينه توز، با ايجاد شرايط نامساعد، آن ها را از مواهب زندگي، محروم ساختند.

هجرت عظيم حضرت معصومه(ع) از حجاز به ايران

در اين باره بهترين و اصيل ترين مدارك، تاريخ قديم قم است كه در قرن چهارم نگاشته شده و مرحوم علامه مجلسي و محدث قمي و بزرگان از علما به آن اعتماد مي كنند، آنچه كه"حسن بن محمد نويسنده تاريخ قديم قم" به گفته علامه مجلسي در بحارالانوار، و محدث قمي در سفينه البحاردر اين باره نظر مي دهد، چنين است:

حضرت رضا(ع) به دعوت مأمون در سال 200 هجري از مدينه به خراسان آمد، حضرت معصومه(ع) در سال 201 براي ديدار برادر، از مدينه رهسپار خراسان شد(ناگفته پيداست كه در اين سفر دور، گروهي از برادران و خدمتكاران به همراه حضرت معصومه(ع) بوده اند) وقتي كه به ساوه رسيدند، حضرت معصومه(ع) بيمار شد، پرسيد از اين مكان تا قم چقدر راه است؟ عرض كردند: ده فرسخ، به خدمتكار دستور داده كه به جانب قم رهسپار گردند،‌به اين ترتيب به قم آمد و به منزل موسي بن خزرج بن سعد اشعري كه از اصحاب امام رضا(ع) بود، وارد شد.

اما ظاهرا روايت صحيح تر اين است كه: چون خبر ورود آن بانوي با عظمت حضرت فاطمه معصومه(ع) به آل سعد رسيد، همگي به اتفاق به استقبال او رفتند تا او را به قم دعوت كنند، در ميان آنها موسي بن خزرج به كاروان حضرت معصومه(ع) رسيد، زمام شتر آن حضرت را گرفته و به طرف قم آمد و در منزل خود با كمال افتخار از آن بانو پذيرايي كرد، ولي پس از 16 يا 17 روز آن بانوي ارجمند، رخت از جهان بربست و پسران سعد را در سوگ خود نشانيد.

آري خاطر حضرت معصومه(ع) خيلي آزرده بود، آرزوي ديدار پدر و برادر در دلش ماند، و با دنيايي از ‎غم و اندوه با اين جهان وداع گفت.

در اين چند روزي كه حضرت معصومه(ع) در قم بود از فراق برادر مي گريست ومحزون و غمگين بود، در سراي موسي بن خزرج عبادتگاهي داشت كه هنوز باقي است و هم اكنون آن مكان شريف با بنايي مجلل و جالب مشخص است، داراي حجره هايي است كه در آن طلاب علوم ديني هستند، و در جنب آن، مسجد با شكوهي ساخته اند.

اينك آنجا به نام مدرسه ستيه در محله ميدان مير قم، معروف مي باشد.
و در روايت ديگر آمده: هارون بن موسي بن جعفر(ع) همراه 23 نفر از بستگانش كه يكي از آنها خواهرش حضرت معصومه(ع) بود، در يك كارواني وارد ساوه شدند، دشمنان اهلبيت(ع) به هارون كه در حال غذا خوردن بود، حمله كردند و او را به شهادت رساندند و افراد ديگر كاروان را مجروح و پراكنده ساختند. نقل شده: در غذاي حضرت معصومه(ع) زهر ريختندو آن بانوي گرامي، مسموم گشته و بستري شد، و طولي نكشيد كه در قم به شهادت رسيد.
مطابق نقل بعضي، مسموم نمودن آن حضرت توسط زني در ساوه انجام شد.

داغ پر سوز فراق
نظر به اينكه اين ماجرا در سال 201 هجري قمري، حدود دو سال قبل از شهادت حضرت رضا(ع) رخ داده است(زيرا امام رضا(ع) در سال 203 شهيد شد) اين نيز از مصائب ديگر حضرت رضا(ع) است، مصيبتي جان سوز، كه خواهر مهربانش در نيمه راه وصال، مظلومانه و غريبانه به شهادت رسيد، و ديدار و ملاقات، به فراق و جدايي، تبديل گرديد و داغ جان سوز شهادت حضرت معصومه(ع) قلب مبارك حضرت رضا(ع) را جريحه دار كرده و حضرت معصومه(ع) نيز بادلي پر از سوز فراق و اميد ديدار برادر، و با چشمي گريان از دوري برادر شهيد شده است،



ماجراي دفن جنازه حضرت معصومه(ع) زميني كه آستانه حضرت معصومه(ع) در آن واقع است، با بلان نام داشته، و اين زمين پيش از آنكه مرقد مطهر آن حضرت شود، بنايي نداشته است، فقط ملكي از ملك هاي موسي بن خزرج بوده است، اين زمين را موسي بن خزرج كه هم مهمان دار حضرت معصومه(ع) بود و هم در عصر خويش رئيس و محترم بود، براي دفن آن حضرت معين كرد.

آل سعد در اين سرزمين سردابي حفر كردند تا آن را مقبره حضرت معصومه(ع) قرار دهند، پس از آنكه جنازه مطهر آن بي بي بزرگوار را غسل داده و كفن نمودند،‌آن را به آن سرزمين آوردند، در اين وقت ميان آل سعد گفتگو شد كه چه كسي داخل قبر شده، و جنازه را در سرداب به خاك بسپارد، سرانجام اتفاق كردند كه شخصي به نام قادر كه پيرمرد پرهيزكار و صالح و سيد بود داخل قبر شود آن گوهر پاك را دفن كند.

چون به سراغ آن مرد رفتند، ناگاه از جانب صحرا دو سوار نقاب دار پيدا شدند، همين كه به نزديك رسيدند، از مركب خود پياده شدند و بر جنازه حضرت معصومه(ع) نماز گزاردند، سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن كردند، آن گاه بيرون آمده و رفتند، و كسي نفهميد كه آنها چه كسي بودند.

آنگاه موسي بن خزرج سقف و سايباني از بوريا بر سر قبر برافراخت تاهنگامي كه حضرت زينب دختر امام نهم(ع) وارد قم گرديد و قبه اي بر آن مرقد مطهر بنا كرد.

بعد از مدتي ام محمد دختر موسي پسر امام جواد(ع) وفات كرد، جنازه او را در كنار مرقد حضرت معصومه(ع) به خاك سپردند.

مدتي بعد، ميمونه خواهر ام محمد وفات كرد، او را نيز در كنار مرقد حضرت معصومه(ع) به خاك سپردند و قبه اي جداگانه بر روي قبر آن دو بانو، بنا نمودند سپس بْريهيه دختر موسي بن امام جواد(ع) وفات نمود، او را نيز در آنجا به خاك سپردند.

مرحوم محدث قمي، غير از بانوان فوق، از بانوان ديگر نيز نام برده كه در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) مدفون هستند، مانند: زينب دختر امام جواد(ع)، ام اسحاق كنيز محمد بن موسي مبرقع(ع)، و ام حبيب كنيز محمد بن احمد بن موسي مبرقع(ع).

بنابراين در مجموع شش تن از امامزادگان، و منسوبين به امامان(ع) در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه دفن شده اند. از اين رو شايسته است آنان كه مرقد شريف حضرت معصومه(ع) را زيارت مي كنند، از آنها نيز ياد كنند، گرچه با اين جمله كوتاه باشد:

"اَلسَلامُ عَلَيْكُنَ يا بَناتِ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَيْكُنَ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ؛

سلام بر شما اي دختران رسول خدا، سلام و رحمت و بركات خدا به شما باد."

پيكرهاي تر و تازه، پس از هزار و چند سال
از گفتني هاي عجيب و معجزه آسا كه در عصر ناصرالدين شاه(متوفاي 1313 هـ .ق) رخ داده اينكه: مرحوم آيت الله حاج آقا حسيني مجتهد[كوچه حرمي جد پدري حرم پناهي ها و جد مادري اشراقي ها كه قبرش به صورت مرتفع در صحن نو، مقابل قبر مرحوم آيت الله شيخ فيض الله نوري است] نقل كرد: هنگام فرش كردن حضرت مطهر حضرت معصومه(ع) با سنگ هاي مرمر، در قسمت پايين پاي حضرت، روزنه اي به سرداب باز شد، ضروري به نظر رسيد كه افرادي انتخاب شوند و داخل سرداب بروند و وضع آنجا را بررسي كنند كه اگر نياز به تعمير داشت، تعمير نمايند.

دو نفر بانوي صالحه انتخاب شدند، چراغي برداشته داخل سرداب شدند، ديدند قبر مطهر حضرت معصومه(ع) در آن سرداب نيست، بلكه آن سرداب در پايين قبر مطهر آن حضرت است، در آن جا سه پيكر مطهر تر و تازه را ديدند كه گويي همان روز، روح از بدنشان جدا شده بود يك تن بانو، و دو تن كنيز و سياه چهره بودند.

از بررسي كتب فهميده مي شود كه آن بانوي ارجمند ميمونه دختر موسي مبرقع بن امام جواد(ع) بوده، و آن دو كنيز، ام اسحاق و ام حبيب، بوده اند. آري پس از گذشت يازده قرن از وفاتشان، بدن مباركشان، هيچ تغيير نكرده بود، و مصداق اين سخن پيامبر(ص) شدند كه فرمود:

"اِنَ اللهَ حَرَمَ لُحُومَنا عَلَي الْاَرْضِ فَلايَطْعُمُ مِنْها شَيْئاً؛

خداوند گوشت هاي ما را بر زمين حرام كرده، هرگز زمين چيزي از گوشت ما را نمي خورد."

فضایل آنحضرت

در فرازي از زيارتنامه حضرت معصومه(ع) كه از حضرت رضا(ع) نقل شده مي خوانيم:

"وَ اَنْ لايَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ اِنَهُ وَلِيُ قَدِيرٌ؛

از خدا مي خواهيم كه معرفت به شأن شما را از ما سلب نكند، او سرپرست توانا است."

نتيجه مي گيريم كه قبل از هر چيز بايد امامان(ع) و شخصيت هاي بزرگي چون حضرت معصومه(ع) را شناخت، و درك پاداش و درجات ارزش، بستگي به شناخت آنها دارد،

از اين رو در اينجا نظر شما را به ده نمونه از فضايل حضرت فاطمه معصومه(ع) كه موجب شناخت بيشتر است، جلب مي كنيم:

1ـ دختر روح و جسم پيامبر(ص)

در زيارتنامه اي كه در شأن حضرت معصومه(ع) از حضرت رضا(ع) نقل شده، حضرت معصومه(ع) به عنوان:

دختر رسول خدا(ص)، دختر فاطمه و خديجه(ع)، دختر اميرمؤمنان علي(ع)، دختر حسن و حسين(ع)، دختر ولي خدا(امام كاظم(ع))، خواهر ولي خدا(امام رضا(ع))، و عمه ولي خدا(امام جواد(ع)) خوانده شده است.

اين تعبيرات، تنها بيانگر شرافت خانوادگي نيست، بلكه علاوه بر آن، بيانگر آن است كه حضرت معصومه(ع) از نظر معنوي و مقامات عالي ملكوتي، به راستي فرزند روح و جسم پيامبر(ص) وحضرت زهرا و خديجه كبري(ع) و امام معصوم(ع) است.

2ـ مقام عصمت و طهارت حضرت معصومه(ع)

روايت شده: حضرت رضا(ع) فرمود:

"مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ كَمَنْ زارَني؛

كسي كه معصومه(ع) را در قم زيارت كند، مانند آن است كه مرا زيارت كرده است."

گرچه شواهد و قراين در مورد مقام عصمت حضرت معصومه(ع) بسيار است، ولي سخن فوق از امام معصوم حضرت رضا(ع) صراحت دارد كه حضرت معصومه(ع) داراي مقام عصمت بوده است، ضمناً اين سخن بيانگر آن است كه: اين لقب را حضرت رضا(ع) به حضرت معصومه(ع) داده است، وگرنه نام حضرت معصومه(ع) فاطمه كبري است از سوي ديگر، به فرموده حضرت رضا(ع) پاداش زيارت حضرت معصومه(ع) همانند پاداش زيارت حضرت رضا(ع) است.

يكي از قرايني كه بيانگر مقام عصمت حضرت معصومه(ع) است، اين كه(چنان كه خاطر نشان شد) دو نفر نقاب دار از عالم غيب آمدند و جنازه آن حضرت را به خاك سپردند.

با توجه به اين كه: ما معتقديم، معصوم را بايد معصوم دفن كند، به احتمال قوي، آن دو نفر، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بوده اند.

آري حضرت رضا(ع) به ما ياد داده كه در زيارت او چنين بخوانيم:

"يا فاطِمَهُ اِشْفَعي لِي فِي الْجَنَهِ، فَاِنَ لَكِ عِنْدَاللهِ شأناً مِنَ الشَأنِ؛

اي فاطمه معصومه! در مورد رفتن به بهشت، مرا شفاعت كن، چرا كه در پيشگاه خداوند، داراي مقام و منزلتي بس ارجمند هستي."

3ـ پيشگويي امام صادق(ع) از حضرت معصومه(ع) قبل از ولادتش

از اموري كه به روشني بيانگر عظمت مخصوص مقام حضرت معصومه(ع) است، اين كه امام صادق(ع) قبل از ولادت او، حتي قبل از ولادت پدر او، از او ياد كرده است، اين موضوع بيانگر آن است كه اين بانوي خاندان نبوت، از امتيازات و ويژگي هاي عميق و ارجمندي برخوردار بوده است، و در سطح بالايي از شخصيت و ارزش هاي انساني و ملكوتي قرار داشته است، به عنوان مثال:

1ـ يكي از شيعيان به محضر امام صادق(ع) آمد، ديد آن حضرت در كنار گهواره كودكي، با آ‌ن كودك گفتگو مي كند، تعجب كرد و گفت: آيا با كودك نوزاد سخن مي گويي؟

امام صادق(ع) فرمود: اگر تو هم مايل هستي نزد اين كودك بيا و با او گفتگو كن.

او مي گويد: كنار گهواره آن كودك نوزاد رفتم، سلام كودكم، جواب سلام مرا داد، به من فرمود: نامي كه براي دختر تازه متولد شده ات برگزيده اي عوض كن، زيرا خداوند آن نام را دشمن دارد.(با توجه به اين كه او چند روز قبل از او داراي دختر شده بود نامش حْميرا گذاشته بود.)

آن شخص مي گويد: سخن گفتن نوزاد، و اطلاع او از اخبار پنهان، و نهي ا زمنكر او، مرا بيشتر به تعجب واداشت، بهت زده شدم، امام صادق(ع) به من فرمود: تعجب نكن، اين كودك فرزندم موسي است خداوند از او دختري به من عنايت كند كه نامش فاطمه است، او در سرزمين قم به خاك سپرده مي شود، و هر كس(مرقد) او را در قم زيارت كند، بهشت بر او واجب است.

2ـ نيز امام صادق(ع) قبل از ولادت حضرت معصومه(ع) در ضمن گفتاري در شأن او فرمود:

"وَسَتُدفَنُ فِيها اِمْرَأَهٌ مِنْ اَوْلادِي تُسَمي فاطِمَهُ، فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَهُ؛

و به زودي در قم بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دفن شود، پس هر كس او را زيارت كند، بهشت براي او واجب مي گردد."

در ذيل اين روايت آمده؛ امام صادق(ع) اين سخن را قبل از ولادت امام كاظم(ع) فرمود.

با توجه به اينكه امام كاظم(ع) در سال 128 هـ . ق چشم به جهان گشوده است، و تولد حضرت معصومه(ع) در سال 173 رخ داده، نتيجه مي گيريم كه امام صادق(ع) اين سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه(ع) فرموده است.

اين پيش گويي امام صادق(ع)، در سخن ديگري نيز آمده كه فرمود:

"در قم بانويي از فرزندانم رحلت مي كند كه به شفاعت او همه شيعيانم وارد بهشت مي گردند."

اين پيش گويي ها دلالت ضمني و در عين حال عميق و آشكار بر عظمت جلال و مقام رفيع حضرت معصومه(ع) دارند، و در ضمن دعوت شيعيان به توجه بيشتر به مقام اين بانو، و آرمان هاي مقدس او است.

اين مطلب نيز به نوبه خود حاكي از فضايل مخصوص حضرت معصومه(ع) و مقام ارجمند و ممتاز او است.

4ـ پدرش به فدايش
يكي از فضايل حضرت زهرا(ع) اين است كه پيامبر(ص) در موارد متعدد، در شأن او فرمود:

"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدايش باد."

اين تعبير بيانگر اوج مقام ارجمند حضرت زهرا(ع) است كه پيامبر اكرم(ص) در شأن او گفته است.

در مورد حضرت معصومه(ع) نيز نظير اين مطلب از پدرش امام كاظم(ع) روايت شده، در اين راستا به ماجراي جالب زير توجه كنيد:

مرحوم آيت الله مستنبط(داماد اول آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خويي) از كتاب كشف اللثالي كه نسخه خطي آن در كتابخانه شوشتري هاي نجف اشرف موجود است، و تأليف دانشمند محقق صالح بن عرندس دانشمند قرن نهم هجري مي باشد، چنين نقل مي كند:

عصر امام كاظم(ع) بود، روزي جمعي از شيعيان براي دريافت پاسخ از سؤال هاي خود، به مدينه وارد شدند تا به محضر امام كاظم(ع) برسند، آن حضرت در مسافرت بود، نظر به اينكه آنها ناگزير به مراجعت بودند، پرسش هاي خود را نوشتند و به افراد خانواده امام كاظم(ع) تحويل دادند تا در سفر بعد، به آن نائل شوند، مدتي بعد هنگام خداحافظي، ديدند حضرت معصومه(ع) پاسخ پرسش هاي آنها را نوشته و آماده كرده است، آنها شادمان شدند و آن پاسخ ها را دريافت كردند و به سوي وطن رهسپار شدند، در مسير راه به امام كاظم(ع) برخورد نمودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام كاظم(ع) آن نوشته را از آنها طلبيد و مطالعه كرد، پاسخ هاي حضرت معصومه(ع) را درست يافت، سه بار فرمود:

"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدايش باد."

با اينكه حضرت معصومه(ع) در آن هنگام خردسال بود، اين ماجراي جالب نيز، ما را به عظمت ويژه حضرت معصومه(ع) از نظر علم و معرفت آشنا مي كند، ‌و در جاي خود بي نظير و استثنايي است.

5ـ عالمه و محدثه و حجت امين امامان(ع)

سيره حضرت معصومه(ع) در تاريخ گم شده است، علت آن، خفقان شديد آن عصر، و ترس از نگارش زندگي اهلبيت(ع) بوده است، در عين حال مي توان بعضي از مطالب را از آنچه به جا مانده شرح داد.

از ويژگي هاي حضرت معصومه(ع) اين بود كه به علوم اسلام و آل محمد(ص) آگاهي داشت، و آن را براي ديگران و آيندگان، نقل مي كرد، و از راويان و محدثان به شمار مي آمد، چنان كه روايت نقل بيانگر اين مطلب است از اين رو امام كاظم(ع) فرمود:"پدرش به فدايش باد"، در حدي كه وجود شريفش حجت و امين پدرش امام كاظم(ع) بود، چنان كه در فرازي از زيارتنامه غير معروفه او آمده:

"اَلسَلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَهُ بِنْتَ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ و حُجَتِهِ وَاَمِينِهِ؛

سلام بر تو اي فاطمه دختر موسي بن جعفر(ع)، و حجت و امين موسي بن جعفر."

بنابراين حضرت معصومه(ع) حجت و امانت دار پدرش امام كاظم(ع) بود،‌كه در اين صورت، حجت و امين خدا و حجت و نشانه اسلام و حافظ امانت الهي بود.

گرچه روايات آن حضرت به دست ما نرسيده، ولي اندكي از آن روايات را كه دست ما رسيده در اينجا مي آوريم:

1ـ در كتاب ارزشمند الغدير، به نقل از كتب متعدد اهل تسنن، حديث غدير و حديث"مُنْزِلت" از آن بانوي بزرگوار نقل شده است، به اين ترتيب:

"… حَدَثَتْنا فاطِمَهُ وَ زَيْنَبُ وَاُمُ كُلْثُومٍ بَناتُ مُوسي بنِ جَعْفِرٍ، قُلْنَ حَدَثَتْنا فاطِمَهُ بِنْتُ جَعْفَرِ بْنِ‌ مُحَمَدِ الصادِقِ، حَدَثَتْنِي فاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَدِ بنِ عَلِيِ، حَدَثَتْنِي فاطِمَهُ بِنْتِ عَلِيَ بنِ الْحُسيْنِ، حَدَثَتْنِي فاطِمَهُ وَ سَكِينَهُ اِبْنَتا الْحُسَينِ بنِ عَلِيِ، عَنْ اُمِ كُلْثُومِ بِنْتِ فاطِمَهُ بِنْتِ النَبيِ، عَنْ فاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ الله و رَضِيَ عَنْها قالَتْ:

اَنَسِيتُمْ قَولَ رَسُولِ الله(ص) يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍ"مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٍ مَوْلاهُ" وَقَوْلَهُ(ص):"اَنْتَ مِني بِمَنْزِلَهِ هارُونَ مِنْ مُوسي(ع)؛

دختران امام كاظم(ع) فاطمه(معصومه) و زينب و ام كلثوم گفتند: روايت كرد ما را فاطمه دختر امام صادق(ع)، او گفت: روايت كرد مرا فاطمه دختر امام باقر(ع)، و او گفت: روايت كرد مرا فاطمه دختر امام سجاد، و او گفت: روايت كردند مرا فاطمه و سكينه دختران امام حسين(ع) و آنها گفتند، روايت كرد ما را اُم كلثوم دختر فاطمه زهرا(ع) دختر پيامبر(ص)، و او از مادرش فاطمه زهرا دختر گرامي پيامبر(ص) روايت كرده كه آن بانوي در برابر غاصبين خلافت علي(ع) فرمود:

آيا فراموش كرديد سخن رسول خدا(ص) در روز عيد غدير خُم را كه فرمود: هر كس كه من مولا و رهبر او هستم، پس علي(ع) مولا و رهبر اوست؟ و نيز به علي(ع) فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسي(ع) است."

2ـ حضرت معصومه(ع) به همان سند روايت بالا، از حضرت زهرا(ع) نقل مي كند كه فرمود: از رسول خدا(ص) شنيدم فرمود: هنگامي كه به معراج رفتم، وارد بهشت شدم، در آنجا قصري از در سفيد ميان خالي ديدم، كه درِ آن قصر، به د‎‎ُر و ياقوت آراسته شده بود، و بر آن در، پرده اي آويخته بود، سرم را به سوي آن بلند كردم، ديدم بر روي آن در چنين نوشته شده است:

"لا اِلهَ اِلاَ اللهُ، مُحَمَداً رسُولُ اللهِ، عَلِيٌ وَلِيُ القَوْمِ؛

خدايي جز خداي يكتا نيست، محمد رسول خداست، علي رهبر قوم است.

و به آن پرده نگاه كردم ديدم در آن چنين نوشته شده است:

"بَخٍ بَخٍ مَنْ مِثْلُ شِيعَهِ عَلِيٍ؟

به به! چه كسي همانند شيعه علي(ع)(داراي مقامات عالي) است؟"

وارد آن قصر شدم، در ميان آن، قصري از عقيق سرخ ميان خالي ديدم، داراي دري از نقره، آراسته به زبرجد سبز بود، و بر آن در، پرده اي آويخته بود، سرم را بلند كردم، ديدم بر روي آن در چنين نوشته شده:

"مُحَمَدٌ رَسُولُ اللهِ، عَلِيٌ وَصِيُ الْمُصْطَفي؛

محمد رسول خدا است، علي وصي مصطفي است."

سپس در آن پرده ديدم چنين نوشته بود:

"بِشِرْ شِيعهَ عَلِيٍ بِطيبِ الْمَوْلَد؛

شيعه علي(ع) را مژده بده كه پاكزاد است."

در ميان آن قصر رفتم، ديدم قصري ديگري از زمرد سبز ميان خالي است كه زيباتر از آن نديده بودم، داراي دري از ياقوت سرخ، آراسته به دْر بود، پرده اي بر آن آويخته بود، سرم را بلند كردم و ديدم روي آن پرده چنين نوشته شده است:

"شِيعَهُ عَلِيٍ هُمُ الْفائِزُونَ؛

شيعيان علي(ع) كساني هستند كه رستگار مي باشند."

به جبرئيل گفتم: حبيبم جبرئيل، اين قصر از آن كيست؟ گفت: اين قصر از آن پسر عمو و وصي تو علي بن ابيطالب(ع) است، همه مردم در روز قيامت پابرهنه و عريان محشور مي شوند جز شيعيان علي(ع)، در آن روز مردم به نام هاي مادرانشان خوانده شوند،‌جز شيعه علي(ع) كه به نام هاي پدرانشان خوانده مي شوند، گفتم: اي حبيبم جبرئيل! منظور از اين سخن چيست؟ گفت:

"لِاَنَهُمْ اَحَبُوا عَلِياً فَطابَ مَولِدَهُمْ؛

زيرا شيعيان، علي(ع) را دوست داشتند از اين رو پاكزاد شدند."

3ـ حضرت معصومه(ع) با چند واسطه از صفيه عمه رسول خدا نقل مي كند: وقتي كه امام حسين(ع) چشم به جهان گشود، رسول خدا(ص) به من فرمود: اي عمه! فرزندم را نزد من بياور، عرض كردم: هنوز او را پاكيزه نكرده ام، فرمود: اي عمه! آيا تو مي خواهي او را پاكيزه كني؟ همانا خداوند متعال او را پاك و پاكيزه نموده است.

4ـ حضرت معصومه وقتي كه در ساوه بيمار شد، فرمود: مرا به قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود:"قم مركز شيعيان ما مي باشد."

5ـ در كتاب اللؤلؤالثَمينه في الآثار المنعنه المرويه(كه در سال 1306 هـ . ق در مصر چاپ شده) چنين روايت شده:

"...عَنْ فاطِمَهَ بِنْتِ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ، عَنْ فاطِمَهَ بِنْتِ الصادِقِ جَعْفَرِِ بْنِ مُحَمَدٍ، عَنْ فاطِمَهَ بِنْتِ الْباقِرِ مُحَمَدِ بْنِ عَلِيٍ، عَنْ فاطِمَهَ بِنْتِ السَجادِ عَلِيِ بْنِ الْحُسَيْنِ زَينِ الْعابِدينَ، عَنْ فاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ(ص)، قالَتْ قالَ رَسُولُ اللهِ: اَلا مَنْ ماتَ عَلي حُبِ آلِ مُحَمَدٍ ماتَ شَهِيداً؛

فاطمه(معصومه) دختر امام كاظم، و او از فاطمه دختر امام صادق، و او از فاطمه دختر امام باقر، و او از فاطمه دختر امام سجاد، و او از فاطمه دختر امام حسين، و او از زينب دختر علي، و او از فاطمه زهرا دختر رسول خدا(ص) روايت كرد كه رسول خدا(ص) فرمود: آگاه باشيد كسي كه با حجت آل محمد(ص) از دنيا رفت، شهيد از رفته است."

توجه به مضمون اين پنج روايت بيانگر آن است كه حضرت معصومه(ع) با پيام هاي خود حقانيت تشيع را ابلاغ مي كند، و نسبت به شيعيان علي(ع) ابراز علاقه مي نمايد، و پاداش هاي آنها را بيان مي كند تا آنها در راستاي آرمان هاي مقدس تشيع، استوار باشند.

6ـ حرم حضرت معصومه(ع) تجليگاه مرقد حضرت زهرا(ع)
مرجع عظيم الشأن مرحوم آيت الله العظمي نجفي مرعشي(ره) فرمود: پدرم مرحوم آيت الله علامه سيد محمود مرعشي(ره) كه در نجف اشرف مي زيست، بسيار علاقمند بود كه به طريقي، محل قبر شريف جده اش حضرت زهرا(ع) را بيابد، براي اين مقصود، ختم مجربي(يعني يكي از دعاهايي كه استجابت آن به تجربه رسيده كه با تكرار آن با حضور قلب و خلوص و شرايط ديگر، موجب رسيدن به مقصود است) انتخاب نمود، چهل شب به آن مداومت كرد، تا شايد از طريقي به محل مرقد شريف حضرت زهرا(ع) آگاه گردد.

شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان، به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر(ع)(يا امام صادق) رسيد، امام به او فرمود: "عَلَيْكَ بِكَريمَهِ اَهْلِ الْبَيْتِ؛ به دامن كريمه اهل بيت(ع) چنگ بزن."

ايشان تصور كرد منظور امام(ع) از اين جمله، حضرت زهرا(ع) است، عرض كرد:"آري قربانت گردم، من نيز ختم را براي همين گرفتم كه محل شريف قبر آن حضرت را دقيق تر بدانم و زيارتش كنم."

امام(ع) فرمود:"منظور من قبر شريف حضرت معصومه(ع) در قم است." سپس افزود: به خاطر مصالحي، خداوند اراده نموده كه قبر حضرت زهرا(ع) براي هميشه براي همگان مخفي باشد، از اين رو قبر حضرت معصومه(ع) را تجليگاه قبر شريف حضرت زهرا(ع) قرار داده است، اگر قرار بود قبر حضرت آشكار باشد همان شكوه و عظمت مرقد حضرت زهرا(ع) را خداوند براي قبر حضرت معصومه(ع) قرار داده است.

مرحوم آيه الله سيد محمود مرعشي، وقتي كه از خواب برخاست، تصمصم گرفت كه به قصد زيارت حضرت معصومه(ع) به قم مهاجرات كند. او بي درنگ با همه اعضاي خانواده اش از نجف اشرف، عازم قم شد و به زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) پرداخت.

آن مرحوم، سرانجام به نجف بازگشت و در سال 1338 هـ . ق در آنجا در گذشت، ولي فرزند برومندش آيه الله العظمي سيد شهاب الدين نجفي مرعشي به قم آمد و در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) مي زيست تا اينكه پس از 66 سال درس و بحث و خدمات فقهي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي بسيار، در هشتم صفر سال 1411 هـ . ق(مطابق با 17 شهريور 1369 شمسي) در سن 96 سالگي در قم به ملكوت اعلي پيوست، مرقد شريفش در جنب كتابخانه عظيم و بي نظيرش، در قم در خيابان آيه الله مرعشي(اِرُم سابق) قرار گرفته است.

اين فراز عجيب و استثنايي نيز بيانگر ورق ديگري از مقام با عظمت حضرت معصومه(ع) است كه گويي آينه تمام نماي وجود مبارك جده اش حضرت زهرا(ع) است، كه مرقدش در اين رؤياي صادقانه همچون مرقد حضرت زهرا(ع) داراي همان شكوه و جلال معنوي شده است.

با توجه به اينكه مرجع تقليد اين رؤيا را از پدر مجتهدش نقل مي كند، و خواب ديدن امام معصوم(ع)، دليل بر صدق آن خواب است.

7ـ زيارتنامه مخصوص

يكي از شواهد عظمت استثنايي حضرت مصعومه(ع)، زيارتنامه اي است كه به خصوص، حضرت رضا(ع) در شأن او صادر فرموده است، زيرا بعد از فاطمه زهرا(ع) تنها زيارتي كه از امام معصوم(ع) براي او نقل شده زيارت حضرت مصعومه(ع) است، حضرت زينب(ع) با آن همه مقام و منزلت زيارت مخصوص ـ نقل شده ـ از معصوم ندارد و همچنين بانوان ارجمند ديگر از خاندان عصمت طهارت.

علامه مجلسي(ره) از بعضي از كتب زيارات، از علي بن ابراهيم، و او از پدرش، و او از سعد اشعري قمي نقل مي كند كه گفت در محضر امام رضا(ع) بودم، به من فرمود:"اي سعد از براي ما در نزد شما(در قم) قبري وجود دارد: سعد عرض كرد: قربانت گردم آيا مقصود شما قبر فاطمه دختر موسي بن جعفر(ع) است؟ امام رضا(ع) فرمود:

"نَعَمْ مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهٌ؛آري كسي كه با معرفت به شأن او، او را زيارت كند، بهشت براي او است."

سپس حضرت رضا(ع) چگونگي زيارت مرقد مطهر حضرت مصعومه(ع) را براي سعد، چنين بيان كرد، وقتي كنار قبرش رفتي در نزد بالاي سر آن حضرت رو به قبله بايست و 34 مرتبه اللهُ اكبر‎‎‎‎‏‏ُ و 33 بار سْبًحانُ اللهِ و 33 بار الحمدللهِ بگو، آنگاه بگو:

اَلسُلامْ علي آدم صفوة الله. تا آخر زيارت

از ويژگي هاي اين زيارت اين است كه مطابق دستور حضرت رضا(ع) در آغاز آن 34 بار تكبير و 33 بار تسبيح و 33 بار حمد گفته مي شود، چنين دستوري در مورد زيارت هاي ديگر ديده نشده.

آري اين سرآغاز توحيدي، براي آن است كه زائر هنگام زيارت آنخاتون ارجمند دو سرا، با توجه و حضور قلب، و توحيد و تنزيه و شكر خدا وارد گردد، و بااين حالت ملكوتي با حضرت مصعومه(ع) ارتباط برقرار نمايد، كه چنين حالتي، عالي ترين حال بنده خدا در برابر عظمت مقام اولياي خدا است تا با روحي پاك و قلبي صاف و دور از شوائب و آلودگي ها به زيارت بپردازد و نتيجه خوب بگيرد.

8ـ القاب پيام آور

در مورد حضرت مصعومه(ع) دو زيارتنامه نقل شده، يكي همان زيارتنامه معروف است، كه علامه مجلسي آن را از حضرت رضا(ع) نقل نموده است.

ديگري زيارتنامه اي است كه صاحب كتاب انوار المشعشعين(شيخ محمد علي بن حسين كاتوزيان، در همين كتاب، جلد 1، چاپ سنگي)نقل كرده است، در فرازي از اين زيارتنامه، خطاب به حضرت مصعومه(ع) چنين مي خوانيم:

اَلسَلامُ عَلَيْكِ اَيَتُهَا الطاهِرَهُ الْحَمِيدَهُ الْبَرَهُ الرِشِيدَهُ، التَقِيَهُ النَقِيَهُ الرَضِيَهُ الْمَرْضِيَهُ؛

سلام بر تو اي پاك سرشت و پاك روش، اي ستوده، اي نيكوكار، اي بانوي رشد يافته و پاك و پاكيزه، اي بانوي شايسته و پسنديده."

در اين فراز به هشت لقب از القاب حضرت مصعومه(ع) تصريح شده كه هر كدام پيام آور يكي از ابعاد ارزش هاي والاي زندگي درخشان او است.

هر يك از اين القاب و صفات كافي است كه ما را به مقام هاي عالي و درجات ممتاز معنوي او رهمنون گردد، شخصيتي كه همه ابعاد روش و منش و فكر و ذكر و عمل او بر اساس پاكي، صداقت، شايستگي، تفكر و رشد ديني و عرفاني، و مورد پسند خدا و رسول و امامان(ع) پي ريزي شده، و در اين راستا قرار گرفته است، و به طور خلاصه، اين صفات بيانگر مقام عصمت و طهارت ذاتي و اكتسابي او است، كه هر كدام، چون آينه نشان دهنده جمال و كمال او مي باشند.

9ـ شفاعت وسيع حضرت مصعومه(ع)

در ذيل روايتي كه قبلاً در مورد پيش گويي امام صادق(ع) از تولد حضرت مصعومه(ع) و وفات او در قم ذكر شده است:

"...وَاِسْمُها فاطِمَهُ بِنْتُ مُوسي، تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتُنا الْجَنَهَ بِاَجْمَعِهمْ؛

نام او فاطمه دختر موسي(ع) است كه با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي گردند."

اين روايت حاكي از عظمت مقام فوق العاده حضرت مصعومه(ع) است، كه شفاعت او شامل همه شيعيان خواهد شد. اين مطلب نيز شاهد گويايي بر فضايلي استثنايي حضرت مصعومه(ع) است.

يكي از علماي دولت آباد اصفهان، حضرت آيت الله حاج شيخ محمد ناصري دولت آبادي، از پدرش مرحوم آيت الله شيخ محمد باقر ناصري(وفات يافته) سال 1407 هـ .ق) نقل مي كند: در سال 1295 هجري قمري، در اطراف قم، قحطي و خشكسالي شد، مردم به ستوه آمدند،‌در ميان آن ها چهل نفر از افراد متدين، انتخاب شده و به قم آمدند و در حرم حضرت مصعومه(ع) به بست نشستند، تا شايد با عنايات و دعاي آن بزرگوار، خداوند باران بفرستد.

پس از سه شبانه روز، در شب سوم يكي از آنان، مرحوم‌ آيه الله العظمي ميرزاي قمي(وفات يافته سال 1231 هـ .ق)را در خواب مي بيند، ميرزا مي پرسد: شما چرا در اينجا به بست نشسته ايد؟

او عرض مي كند: مدتي است در منطقه ما بر اثر نيامدن باران، خشكسالي و قحطي به وجود آمده است، براي رفع خطر، به اينجا پناه آورديم. ميرزاي قمي مي فرمايد: براي همين، در اينجا جمع شده ايد؟ اين كه چيزي نيست اين مقدار از دست ما نيز ساخته است، در چنين نيازها به ما مراجعه كنيد، ولي اگر شفاعت همه جهان را خواستيد، دست توسل به طرف اين شفيعه روز جزا(حضرت مصعومه) دراز كنيد.

10ـ پاداش عظيمت زيارت مرقد حضرت مصعومه(ع)
در مورد پاداش زيارت مرقد حضرت مصعومه(ع) روايات متعددي از امام معصوم(ع) نقل شده كه نظر شما را به هشت روايت زير، كه هر كدام پيام ويژه اي از عظمت مقام حضرت مصعومه(ع) مي دهد، جلب مي كنيم:

1ـ امام صادق(ع) در ضمن گفتاري فرمود:

"...مَنْ زارَها وَ جبت لَهُ الْجَنَه؛ كسي كه او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مي گردد.

2ـ نيز فرمود:

"اِنَ زيارتَها تَعْدِلُ الْجَنَهَ؛ همانا زيارت او برابر كسب بهشت است."

3ـ سعد بن سعد اشعري مي گويد: در مورد پاداش زيارت قبر حضرت مصعومه(ع) از امام رضا(ع) پرسيدم، فرمود:

"مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَهُ؛ كسي كه او را زيارت كند، پاداش او بهشت است."

4ـ در مورد ديگر فرمود:

"مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِها فَلَهُ الْجَنَهُ؛ كسي كه او را از روي معرفت به شأن و مقامش، زيارت كند، پاداش او بهشت است."

5ـ نيز فرمود:

"مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ كَمَنْ زارَني؛ كسي كه معصومه(ع) را در قم زيارت كند، مانند آن است كه مرا زيارت كرده است."

6ـ يكي از شيعيان به زيارت مرقد منور حضرت رضا(ع) رفت و پس از زيارت، عازم كربلا شد، و از مسير همدان به سوي كربلا رفت، در بين راه در عالم خواب، حضرت رضا(ع) را ديد، آن حضرت به او فرمود:"چه مي شد كه اگر از قم عبور مي كردي و قبر خواهرم را زيارت مي كردي؟"

7ـ مولي حيدر خوانساري مي نويسد: روايت شده، امام رضا(ع) فرمود: هر كس نتواند به زيارت من بيايد، برادرم را در ري(يعني امام زاده حمزه را كه در كنار مرقد حضرت عبدالعظيم(ع) قرار گرفته است) يا خواهرم(حضرت معصومه(ع)) را در قم زيارت كند، به همان ثواب زيارت من مي رسد.

شرح كوتاه

گرچه همه اين احاديث، با زبان گويا، بيانگر اوج عظمت مقام حضرت معصومه(ع) است، ولي نكاتي در اين روايات هست كه در اينجا اشاره مي شود:

مانند: وجوب بهشت، معادل بهشت، ‌مالك شده بهشت كه از كلمه"لَهْ" فهميده مي شود، و برابر بودن زيارت او با زيارت حضرت رضا(ع) و بازخواست حضرت رضا(ع) از شيعه اي كه به زيارت مرقد منور حضرت معصومه(ع) نرفته است.

زيارت حضرت معصومه(ع) را تنها يك امام، سفارش نكرده است، بلكه سه امام(امام صادق، امام رضا و امام جواد(ع)) سفارش نموده اند، و جالب اينكه امام صادق(ع) اين سفارش را قبل تولد حضرت معصومه(ع) بلكه قبل از تولد پدر حضرت معصومه(ع) امام كاظم(ع) نموده است.

نكته جالب ديگر، روايت پنجم است كه در آن، پاداش زيارت قبر شريف حضرت معصومه(ع)، برابر پاداش زيارت حضرت رضا(ع)، امام معصوم قرار داده شده است، زيد شحام از امام صادق(ع) پرسيد: پاداش كسي كه يكي از شما را زيارت مي كند چيست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:

"كمن زار رُسْولَ اللهِ؛ مانند كسي است رسول خدا(ص) را زيارت نموده است."

حضرت رضا(ع) فرمود:

"اَلا فَمَنْ زارَنِي وَ هُوَ عَلي غُسلٍ، خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمُهُ؛ آگاه باشيد، كسي كه مرا در حالي كه غسل زيارت كرده زيارت كند، به گونه اي از گناه بيرون آيد و پاك مي شود كه هنگام تولد از مادرش از گناه پاك بود."

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: soojy (پنج‌شنبه 7 مهر 1390 - 23:23) jazrejonoon (پنج‌شنبه 7 مهر 1390 - 23:29) alidervish (سه‌شنبه 12 مهر 1390 - 22:53)


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc