چند تا سوال در مورد آموزش قرآن

dalir

با سلام به همگی دوستان و آرزوی قبولی طاعات
1-به نظز شما بهترین سن برای شروع اموزش قرآن چه سنی هست؟
2 - در ابتدا بهتر است از چه روشی برای آموزش قرآن استفاده کنیم؟
از روخوانی شروع کنیم بهتره یا آموزش قواعد و یا در ضمن روخوانی به تدریج قواعد را هم آموزش دهیم
3- عده ی زیادی از افراد هستند که تمام قواعد روخوانی و تجوید را بلد هستند ولی از رو قرآن نمی توانند بخوانند برای این افراد چه باید کرد مثلا وقتی باید 3 کلمه را به هم چسبید بخوانند نمی توانند بدون اشتباه بخوانند.
4 - از حفظ کردن سوره های قرآن را بهتره از چه سنی شروع کنیم
اگه مطالب بیشتری در این موارد به نظرتان می رسد عنوان کنید
با تشکر از همه ی افرادی که کمک می کنند

meh_ham

سلام
بحث خوبیه.
به نظر من قرآن فقط و فقط باید تحت نظر استاد یاد گرفته بشه. و هر چه این استاد خوبتر باشه، بهتره.
در مورد سن شروع به نظرم از زمانی که انسان خواندن و نوشتن را یاد می گیره بهترین هست و همین طور که بزرگتر می شه از این بهتر بودن کاسته می شه.
معمولا مراحل یادگیری قرآن به صورت زیر هست:
روخوانی - روانخوانی - فصیح خوانی - تجوید - صوت و لحن

تک تک این مراحل اگه خوب یاد گرفته نشه بعدا مشکل به وجود خواهد آمد. به طور مثال بنده روخوانی و روانخوانی را زیاد کار نکردم و با اینکه الان تجوید را درست رعایت می کنم ولی در خواندن قرآن بعضی اوقات گیر می کنم.

نکته دیگه ای که به ذهنم رسید اهیمت تمرین در یادگیری قرآن هست. اگر شما پیش بهترین استاد هم باشید ولی تمرین کافی نداشته باشد فایده ندارد. این را خود استاید هم اشاره می کنند.

ممنون.

dalir

با تشکر از توجه شما و نکاتی که فرمودید
چند نکته که بنظزم می رسه اینکه
اگه سن شروع متناسب با استعداد یا آمادگی فر باشه بهتره چون ممکنه اگه یاد گیری در توان فر نباشه برای همیشه از یاد گیری قران زده بشه مثل خودم که اولین با ریاضی را اجبارا می خواستند به من یاد بدهند که این باعث شد برای همیشه از ریاضی زده بشم
نکته دیگری که به نظرم می رسه اینکه نوع خط قران هم تاثیر داشته باشه اگه یک قران با خط مثلا عثمان طحی بخوانیم بهتر باشه و همیشه سعی بشه از قرانی استفاده کنیم به خط ان قرا ن آشنایی بیشتری داریم

Hamid

سلام؛
من خودم تجربه خودم رو می‌گم چون توش نکاتی هست که به درد می‌خوره.
من خودم طی سنین 12 تا 15 جمعه‌ها صبح کلاس تجوید می‌رفتم.
همزمان، یکشنبه و سه شنبه می‌رفتم یک مسجدی که می‌دونستم روخوانی می‌کنن و یه مربی غلط‌هاشون رو می‌گیره. هر شب هم روخوانی یک صفحه قرآن در مسجد خودمون داشتیم. که من سعی می‌کردم همون یک صفحه رو با تمام قواعدش بخونم.
بعدش همون جمعه‌ها رفتیم سراغ صوت و لحن که انصافاً دوره‌هایی بود که نحوه نگاه من به همه زندگی رو تغییر داد. خیلی بهم اعتماد به نفس می‌داد. همین که می‌دونستم قاری‌ها چه نکات ظریفی رو رعایت می‌کنن برام کلی انرژی‌زا بود.

دیگه از 15 تا 18 سالگی توی مسجد خودمون مربی قرآن شدم (هم زکات علم بود و هم تمرین برای خودم) و به بچه‌های کوچیک‌تر روخوانی و تجوید رو درس می‌دادم.
چند تا شاگرد داشتم که تونستن چهار جزء رو حفظ کنن (و هنوز هم اون‌ها رو می‌بینم که در مساجد مختلف خودشون مربی قرآن و فعال فرهنگی شدن. هیچی مثل دیدن اون‌ها برام جالب نیست. نیم وجبی‌هایی که حالا واسه خودشون جوان رعنایی شدن Razz

)
این شاگردها ابتدایی و راهنمایی بودن و انصافاً خوب حفظ می‌کردن.
من خودم توی جزء 30 مونده بودم، اما اینا چهار جزء آخر رو حفظ کرده بودن Embarassed

توی محفل انس که می‌رفتیم بچه‌هایی بودن که از قبل از ابتدایی می‌آمدن برای حفظ.
(گفتم محفل، یاد اولین سایتی که طراحی کردم افتادم http://aftab.cc/mahfel )
من خودم این سن رو نمی‌پسندیدم.
بچه در اون سنین باید شیطونی کنه.
به نظرم اواسط ابتدایی بهترین حالت بود.
ما با جزء 30 شروع می‌کردیم و می‌خواستیم که شبی یک سوره یا یک صفحه حفظ کنن.
کلی جایزه و تشویق جلو نمازگزارها داشتیم تا بالاخره به ثمر برسن.
(یادش بخیر. واقعاً دوران فراموش‌نشدنی‌ای بود.)

به هر حال، فکر می‌کنم بدون فشار بیش از حد در دوران ابتدایی باید پای بچه رو به مسجد باز کرد و کم‌کم هدایتش کرد به سمت کلاس‌های قرآن معتبر که ترجیحاً توی کانون فرهنگی مساجد تشکیل بشه.
باید کنار قرآن، انواع بازی (پینگ پنگ، فوتبال دستی و ...) هم باشه که بچه به مرور، جذب بشه.
باید در مساجد، شبی یک صفحه قرآن فراموش نشه. هیچی مثل اون، مؤثر نیست.
باید بچه‌ها رو تشویق کرد که اون یک صفحه رو اون‌ها تمرین کنن و بیان جلو مردم بخونن و تشویقشون کرد.

برای یادگیری در سنین بالاتر هم که جلساتی در مساجد مختلف برای میان‌سال‌ها هست.
باید در اون‌ها شرکت کرد و در کنارش، سی.دی‌های آموزشی و کتاب حلیة القرآن رو فراموش نکرد.
یادمه اون زمان نوارهای استاد خاکی بهترین گزینه واسه ما بود. الان نمی‌دونم چی توی بازار هست.

در آخر: تجوید و صوت و لحن قرآن رو یاد بگیرید. باور کنید هیچ چیز مثل این‌ها برنامه زندگی شما رو چه از لحاظ مادی (علمی و ...) و چه از لحاظ معنوی مرتب و زیبا نمی‌کنه.

ممنون.

dalir

با تشکر از نکات جالبی رو گفتید
در ان زمانی که شما مسجد می رفتید به نظر من مسجد رفتن راحت تر بود نسبت به الان در اون زمان محر ک های زیادی بود که همه افراد را تشویق می کرد که به مسجد بروند. البته در سنین پایین می شه بچه ها رو تشویق کرد که به مسجد بروند ولی اگه خواسته باشیم این روند تا سنین جوانی و یا بلوغ ادامه داشته باشه مشکل هست یا حد اقل بیشتر افراد در ماه رمضان به مسجد می روند و ماه رمضان که تمام شد چنان غرق در زندگی مادی می شویم که گاهی اوقات یادمان می رود که کتاب قرانی هم در منزل ما وجود داره
به هر حال در این زمان که محرک های زیادی وجود دارند
از جمله ماهواره که متاسفانه روی هم فکر و هم رفتار بچه ها و در افراد بزرگ سال بیشتر روی تفکر آن ها تاثیر گذاشته تا بحال هم سعی نشده که جایگزینی برای آن بوجود اورند موجب شده که بچه ها به مسجد نروند و از تربیت دینی دور بمانند به هر حال در این دوره خیلی مشکل هست بتوانیم محرک های ماهواره و.....خنثی کنیم و در بچه هایمان این انگیزه را بوجود آوریم که خودشان دنبال تربیت دینی بروند البته زیاد هم مشکل نیست لازمش اینکه عواملی که با تربیت بچه ها سر کار دارند با هم هماهنگ باشند مثلا خانواده دوستان رسانه ها مدرسه و معلمین که این هماهنگی کمتر در جامعه ی ما وجود دارد

soojy

سلام دوستان
طاعات و عباداتتون قبول حق.
من با dalir موافقم كه بايد هماهنگي بين عواملي تربيتي توي جامعه ما وجود داشته باشه.
خود من بچه كه بودم خيلي به مسجد مي‌رفتم (لازم به ذكر است كه خونه‌ي ما در يك قدمي مسجد است) اما الآن از اين كه پام رو توي اين مسجد بذارم متنفرم،‌ دلايلم هم اينه كه من فكر مي‌كنم آدم‌هايي كه به اين مسجد (يا هر مسجد ديگه‌اي) ميان (البته باز هم لازم به ذكر است كه همه افراد اين‌طور نيستند)،‌ صرفا براي جمع كردن ثواب و خوندن نماز جماعت هستند،‌ نه ارتباط و نزديكي به خدا و ترويج دين اسلام! و نه اطلاع از حال همديگر و رفع مشكل يك انسان!
اين‌ها رو گفتم كه برسم به اين مطلب،‌ كه به قول گفتني،‌ بچه رو بايد 20 سال قبل از اينكه به دنيا بياد تربيتش كرد، يعني اين‌كه اول خودت رو تربيت كن،‌ افكار خودت رو درست كن و رشد كن،‌ تا بعد كه بچه تو به دنيا اومد با رفتار و افكار اصلاح شده‌ي خودت بتوني اونو بكشوني سمت خدا،‌ اول خودت به خدا ايمان بيار بعد براي فرزندت اون خدايي رو كه شناختي توصيف كن( مي دونم كه خدا قابل وصف نيست)،‌ و سعي كن مثل علي(ع) خدا رو براش توصيف كني،‌ جوري كه عاشق خدا بشه،‌ جوري كه حضور خدا رو حس كنه،‌ و وجود داشتن يك خدا رو در رفتار تو ببينه،‌ فقط كافيه بهش بگي اين خدايي كه برات گفتم كتابي داره به اسم قرآن،‌ كار تو ديگه تمومه،‌ حالا فرزندت رو رها كن و بذار خودش بره به سمت يادگيري اين كتاب، و مطمئن باش اگر تربيت تو درست باشه خودش مي‌ره به سمتش. Wink

حرف من اينه كه قبل از اينكه بخواهيم قرآن رو حفظ كنيم و با صوت خيلي زيبايي اون رو قرائت كنيم،‌ ببينيم حرف حساب خدا چيه،‌ (مي‌شناسم آدم‌هايي رو كه بسيار زييا قرآن مي‌خونن، اما ذره‌اي بويي از جوانمردي و انسانيت نبردند و خيلي راحت حق ديگران رو پامال مي‌كنن! Sad

والبته باز هم يادآوري كنم كه كساني كه امام حسين رو كشتند،‌ همه نماز خون و قاري قرآن بودند ) حالا ديگه چه فرقي مي‌كنه كه با چه صوتي قرآن رو مي‌خوني.

حالا از بعد از اين همه حرف،‌ به نظر من بهترين روش حفظ كردن قرآن اينه كه اول تفسير اون سوره‌اي كه مي‌خواهيد حفظ كنيد رو بخونيد،‌ اين طوري هم متوجه عمق آيه مي‌شويد و هم اين كه به قول خواهرم: وقتي در مورد يك آيه دو سه صفحه بحث و صحبت بشه،‌ بخواهي نخواهي وارد ذهنت مي‌شه. Very Happy

يك شخص بايد از بدو تولد قرآن رو در رفتار والدينش ببينه، اينو يادتون نره.

rezvaneh

سلام؛ بحث فوق العاده‌ایه! نظرتان دوستان هر کدام قابل تأمل و بحث مو شکافانس

بنده به شخصه با نظر soojy عزیز موافقم. به نظر من نمیشه از مادری که در دوران بارداری به جای خوندن قرآن و ذکر گفتن٫ نُه ماه حیاتی رو جلوی ماهواره می‌گذرونه! انتظار به دنیا آوردن کودکی با روحی قرآنی رو داشت. مسلماً از این بچه انتظار نمی‌ره که به سمت قرآن سوق پیدا کنه! کلاً ماهواره ریشه ی ایمانی و اعتقادی مردم ایران رو از ته زده! من در این موارد اصلاً اهل تعارف نیستم وقتی در بین پنج خانواده‌ی ایرانی (که متأسفانه فرزند هم دارن ماهواره 24 ساعته روشنه، بگذریم از حریم‌هایی که شکسته می‌شه و چشم هایی که دریده می‌شه...) سه، چهار خانوار ماهواره دارن Mad

آیا قرآن خوندن، حفظ قرآن، تربیت اسلامی بچه‌ها تو این محیط چیزی غیر از یه خوابه؟؟ آیا جایگزینی برای ماهواره در ایران به وجود خواهد آمد؟ بچه‌های ما تا چند سال باید قربانی کوتاهی والدین باشند؟ آیا مسجد های ما رو جز پیرمرد ، پیرزن هایی که عزرائیل بالای سرشون مانور هوایی میده پر کردن؟ و البته تک و توک جوانان و نوجوانان با غیرت! و تازه چه مسجد رفتنی؟ مسجدی که طی چند سال هنوز صف نمازگزارانش کجه! Mad

نمازگزارانی که حمد و سوره رو با امام جماعت میخونن؟ مسجدی که نمازگزاران پنجاه سالش وضو رو صحیح نمی گیرن! نمازگزارانی که ذکر خانم فاطمه‌ی زهرا رو اشتباه میخونن Mad

نمازگرارانی که ذکر بعد نماز رو نمیگن تا به فیلم ماهواره برسن! من تمام چیزهایی رو گفتم با چشمم دیدم و با گوشم شنیدم، در سرزمینی که ما در آن زندگی می‌کنیم چیزی جز این سخن در خور نیست که........!!؟
و در آخرف برای تربیت فرزندانی در سایه‌ی قرآن اولین گام وجود والدینی قرآنی و متدین است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

باایمان، سلامت و شاد باشید.

Hamid

عجب شعری هست این شعر:
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی.

من معتقدم به جای «منزل لیلی» هر هدفی رو می‌شه قرار داد.
مثلاً خیلی‌ها از من سؤال می‌کنن که چطوری زبان انگلیسی رو یاد بگیریم.
بعدش، من می‌گم که برو کلاس زبان.
می‌گه: یکی دو ترم رفتم، دیگه نرفتم.
بعد که بررسی می‌کنی چرا نرفته می‌بینی دلایل مختلفی کشف می‌شه. مثلاً:
از تدریس استاد خوشم نیامد.
از هم‌کلاسی‌ها خوشم نیامد.
دیدم فایده نداره.
گفتم توی خونه بخونم بهتره.
شهریه‌ها بالا بود.
و دلایل دیگه.

من اسم این‌ها رو همون «خطرها» در ره منزل لیلی می‌دونم.
در راه یک هدف، موانع زیادی وجود داره.
شخصی به هدف می‌رسه که از روی همه این موانع بپره.

حالا تصور کنید «مسجد رفتن» یک هدف باشه.
اینکه بگیم:

dalir

ببخشید آقا حمید منظور من این نیست که بخواهم دید منفی به دوستان القا کنم اگه گفته های من رو بخوانید می بینید که هدف من این نیست که دید منفی را القا کنم بلکه دقیقا بر عکس من (البته من نظر خودم رو می گم) نظر من این هست که در این دوره بیشتر باید افراد تشویق بشن که به مسجد بروند(نیاز به محرک های قوی تری دارند) اگه شما به کانال های ماهواره ای با یک دید دیقیقتری نگاه کنید می بینید که اهداف این ها نسبت به سال های پیش تغییرات زیادی کرده و روز به روز هم در حال تغییر هست مثل در چند ده سال پیش هدفشان این بود که افراد را از طریق فیلم های مستعجن به ابتذال بکشند ولی الان بیشتر هدفشان این هست که بی دینی را درمیان افراد رواج دهند امروزه دارن این فکر را به افراد القاء می کنند که مذهب جواب گوی همه نیاز ها نیست در حالیکه این چنین نیست دین ما اسلام برای تمام جنبه های زندگی برنامه دارد و هدف این برنامه ها اعتلای ما انسان هاست ---اگه آقا حمید همون افرادی که ماهواره دارن دقیقتر در این افراد نگاه کنید می بینید که نه تنها رفتار بلکه تفکر این ها با ما فرق می کنه
.......
خوب آقا حمید سوال من از شما و بقیه ی افرادی که رسانه ای را در دسترس دارن و می توانند افکارشان را در دیگران القاء کنند این هست تا بحا به این فکر افتادید که شما هم به هرروشی که خودتان می دانید تاثیرات ماهواره را در افراد خنثی کنید.
مثال عرض می کنم دوست شما به شما می گه که مثلا کانال ....... فیلم های علمی قشنگی بخش می کنه بعد شما هم به این فکر می افتید که یک ماهواره بخرید به قصد دیدن این فیلم های علمی تازه اگه همه مثل شما با دید دقیقتری به برنامه ها نگاه کنند می بینند که در کنار این فیلم های علمی افکار بی دینی را هم القاء می کنند
البته بی انصافی هست اگه این را نگم در این سایت شما هم فعالیت های در این خصوص صورت گرفته که در خور تقدیر هست
سوال دوم آیا به نظر شما در این دوره افراد نیاز به مشوق های بیشتر ندارند که به مسجد بروند
آیا بهتر نیست بجای اینکه افراد را تشویق به رفتن به مسجد کنیم این انگیزه را در افراد بوجود آوریم که خودشان به مسجد بروند و خودشان سرچشمه معنویات را پیدا کنند
با تشکر

soojy

سلام مجدد.
درسته، موانع زيادي هست كه يك جوون يا هر فرد با هر سني، به مسجد رفتن علاقه‌مند بشه،‌ و نظر hamid اينه كه بايد از روي موانع پريد، اما hamid شما مي‌توني از روي مانع بپري و رد بشي، اما شايد ديگري نتونه از روي مانع بپره،‌ پاش گير كنه و بخوره زمين، نظر من اينه كه بايد موانع رو كنار زد و ريشه‌ي اون‌ها رو سوزوند تا همه بتونن مجنون‌وار به سمت منزل ليلي برن.
به قول شريعتي اين جهل موجود در جامعه ناشي از بي كاري عالِم مي‌باشد.
نگاه من و دوستان به جامعه بدبينانه نيست بلكه واقع بينانه است.
rezvaneh درست مي‌گه، من هم ديدم افرادي رو كه بعد از نماز چند دقيقه توي مسجد نمي‌مونن كه يك صفحه قرآن تلاوت بشه و با سرعت مي‌رن خونه كه به فيلمشون برسن.
يا مثلا در حال تلاوت قرآن با هم صحبت مي‌كنن و اصلا گوش نمي‌دن و آخر كه تلاوت تموم مي‌شه يك صلوات هم مي‌فرستند!
نمونه ديگري از جهل همين شب قدر خودمون كه طرف يك شب تا صبح از گناهان توبه مي‌كنه و به زور چند قطره اشك مي‌ريزه و الهي العفو مي‌گه، اون‌وقت فردا مي‌ره عروسي و سنگ تموم مي‌زاره و...!
شما قدر كوچتون رو بدونيد، آمار جامعه برعكس آمار كوچه‌ي شماست.